رضا، احساسی ترین گی من

1401/03/12

سه سال میشد که با هم بودیم.
تو ی گروه گی باهاش آشنا شدم.
دو سال از من بزرگتر بود و ی سالی میشد از همسرش جدا شده بود و ی دختر هم داشت.
اولین سکسمون تو حموم عمومی بود.
رفتیم تو حموم، لخت شدیم و رفتیم زیر دوش.
قدش از من بلندتر بود و هم وزن بودیم.
پوست سفیدی داشت و رو بازوش خالکوبی قشنگی حک شده بود.
تیغ رو داد دستم و کل تنش رو شیو کردم. ی عالمه ازش لب گرفتم و کلی سینه هاش رو مالیدم.
+خیلی ممنونم که داری وقت میذاری و تمیزم میکنی و فقط دنبال کردن و رفتن نیستی.
-سکس یه میوه شیرین ه که از یه رابطه ی احساسی بدست میاد.
با شرم لبخند زد. برش گردوندم و بدون باز کردن کونش با انگشت فقط آروم و سر صبر کیرمو فرستادم توش. وایساده بود و رو دستاش خم شده بود روی سکو. ناله هاش رو دوست داشتم. کیرم که کامل رفت توش. چند لحظه نگه داشتم و خودمو بهش فشار دادم و بهش فهموندم کمی زانوش رو خم کنه تا کامل سینه ام رو چسبوندم به کمرش و دو دستی سینه هاش رو مالیدم. برگشت و گفت ممنونم که با احساسی و دوباره ازش لب گرفتم.
ازش جدا شدم و به کمر خوابوندمش رو سکو و جلوش نشستم پاهاشو بردم بالا و کردم تو کونش. پاهاش که رو هوا بود رو گذاشتم رو زمین و شروع کردم براش جق زدن. همیشه ناله هاشو دوست داشتم. زود آبش اومد و مثل بقیه حالش تغییر نکرد و نخواست که زود تمومش کنم. با لبخند نگاهم میکرد و قربون صدقه ام میرفت. چند دقیقه ای کردمش و خم شدم روش و ازش لبهای طولانی گرفتم تا آبم تو کاندوم در حالی که تو کونش بودم اومد. دلم نمیخواست ازش جدا شم. تو هوای گرم و مرطوب حموم و روی تن خیسش ولو بودم و کیرم هنوز تو کونش بود. سرم رو سینه اش بود و اونم موها و کمر و شونه هام رو ناز میکرد. بدون اینکه نگاهش کنم بهش گفتم برای همیشه میخوامت و این حرف رو بعد ارضا شدنم دارم میگم. به خودش فشارم داد و گفت دوستت دارم.
بعد از پوشیدن لباس وقتی میخواست بره بیرون بازوش رو گرفتم و برش گردوندم و بغلش کردم و دوباره لباشو بوسیدم. در گوشش گفتم زانو بزن. لبخند زد و کیفشو رو سکو گذاشت و زانو زد و نگاهم کرد.
-زیپمو باز کن.
-کمربندمو بازکن.
-شلوارمو بکش پایین.
-شرتمو بکش پایین.
وقتی دکمه رو باز میکرد با تعجب و حس خوب نگاهم کرد.
مجید….
+بازم که شق کردی؟!
-آخه ساک نزدی برام…
کیرمو دستش گرفت و سرشو لیس زد. بدنشو میک زد و رفت پایین تا به تخمام رسید و کرد تو دهنش. زبونش اورد بیرون زیر تخمام رو لیس زد. بعد اومد بالا و شروع کرد به ساک زدن….
دستاشو گذاشته بود رو کونم و خوب ساک میزد.
-تو بهترین گی منی
-خیلی میخوامت
بدون اینکه کیرمو دراره یا متوقف بشه با چشمایی که میخندید و برق میزد نگاهم کرد و با احساس و عمیق ساک میزد. فهممیدم عادت داره و عوق نمیزنه…
دکمه های پیرهنمو باز کردم و درش اوردم. لباس زیر رو هم دراوردم. شلوار و شرت رو هم.
ی ربعی میشد که داشت ساک میزد. گاهی کیرمو تو دهنش نگه می شد و جق میزد. به سمت چپش چرخیدم و به سکو فشارش دادم و بدون اینکه بهش بگم یا ازش اجازه بگیرم سرشو گرفتم و شروع کردم به تلمبه زدن تو دهنش. خیلی عمیق و حلقی می گاییدم دهنشو. دستاشو گذاشته بود رو کونمو بی حرکت فقط تحمل میکرد. تو ذهنم اومد کاش لذت هم ببره که تو ته دهنش ارضا شدم. صورت سفیدش سرخ شده بود و کنار چشمای بسته اش ی قطره اشک جاری بود. کیرمو در اوردم و نشستم رو پاش و بغلش کردم. و ازش تشکر کردم و گوشش رو میک زدم. صدا ازش در نمیومد. فقط بغلم کرده بود و اینکه دستاش رو کمرم بود و کمی نازم میکرد میفهمیدم که ناراضی نیست.

نوشته: مجید


👍 9
👎 2
10501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید