ساک زدنم همراه زنپوشیم با دوستم

1400/09/21

سلام دوستای گلم…این داستان برمیگرده به حدود ۷ سال پیش.
منم نویدم…خوشکل و سفید قدم ۱۷۰…خیلی هم حس زنونه دارم
یادمه برای کنکور شرکت میکردم…و همیشه خونمون تقریبا ساکت بود و روم خیلی حساب میکردن…که پزشکی قبول بشم
واقعا نمیدونم چرا اینقد حسم سکسی و زنونه اس…خیلی هم تو سکس واردم
نزدیکای عیدبود…طبق معمول من جایی نمیرفتم…چون درس میخوندم.
همه اعضای خانواده روز پنجشنبه رفتن همدان خونه عموم
منم تنها تو خونه بودمو یه عالمه استرس و شهوت…طبق معمول تو لبتاپم همیشه فیلم پورن داشتم…سالار دوستم که همسن بودیم برای کنکور شرکت شرکت میکرد…اینم بگم که همسایه بودیم…
تو دوران بچگی همیشه همدیگه رو انگولک میکردیم…دقیقا یادمه
حدود ساعت ۸ بعدازظهر بود…دیگه حوصلم سر رفته بود از درس خوندن اصلا هیچی نمیفهمیدم…چون حشری شده بودم و از خدام بود که خونه خالی بشه برام…همینطوری نگاه فیلم پورن میکردم…یه فیلم رو دیدم…خیییلی قشنگ ساک میزد…واقعا دلم رفت برای خوردن کیر
داشتم دیونه میشدم ضربان قلبم داشت تندتر میشد…دستشویی برام فشار آورده بود…اصلا خیلی حشری شده بودم.رفتم دستشویی دیدم اب از کیرم میاد بیرون… واقعا دست خودم نبود…منم که اون موقع فقط سکس بهم حال میداد…آروم آروم انگشتمو کردم تو سوراخم خیلی باحال بود…بهم حس خوبی داد کمی از
شیلنگو کردم تو سوراخم با آب گرم…اروم اروم کونم داشت باد میکرد حس خوبی بود منم با فشار آبو از سوراخم بیرون میزدم…بعدچندین بار انجام این کار سوراخم کاملا تمیزشد…دیگه کونم گشاد شد تقریبا چون حسش میکردم
البته اینو بگم که همیشه با کون خودم حال میکردم…چندین بار حتی خیار کردم تو سوراخم…تو حموم…برام زیاد درد نداشت چون قبلا با خودم حال میکردم…تقریبا گشاد شده بودم…
دیدم اینطوری فایده نداره…
لباسامو پوشیدم…یه گرمکن داشتم…چسبیده بود…پام کردم…رنگشم قرمز ومشکی بود…
قلبم داشت تند تند میزد…گفتم برم دنبال سالار بیاد اینجا…به بهانه حل کردن ریاضی…
وای با همون حال رفتم دنبالش…مامانش اومد درو باز کرد…گفتم ببخشید سالار هست…گفت اره نوید جان ولی حمومه…
داشتم از خوشحالی پر در میاوردم…گفتم هیچی اگه اومد بیرون بگید اگه حوصله داشت بیاد خونمون کمی ریاضی کمکم کنه…اونم گفت چشم…
دیگه برگشتم…
سریع رفتم حموم…فورا اسپری موبر زدم به کونم و دور سوراخم…البته زیاد مو نداشتم…بعد خشک شدنش تقریبا یه ربع زمان برد رفتم جلوی دوش تمیزتر شدم…
خلاصه بعد یه بیست دقیقه ای خودمو خوشکل کردم…فورا بیرون اومدم
از قضا زنداداشم چندتا از رژلب و مداد اینارو جا گذاشته بود…منم خیلی خوشحال شدم دیدمشون…زنگ درو زدن با همون گرمکن چسبیده…البته شورتمو عمدا درآوردم…رفتم استقبال سالار جوون…وای خیلی هیجان زده بودم
درو بازکردم…اونم خودشو خوشکل کرده بود…خلاصه اومد تو…بعد کمی حرف زدنو اینا…گفتش که من زیاد ریاضیم خوب نیست ولی خب باشه…تمرین کنیم
گفتم از رو لپتاب شروع کنیم…فیلماشو دارم ولی متوجه نمیشم…
عمدا زدم رو فیلمای سکسی…قرمز شد…گفتش وایی…بذارش فعلا…
منم از خدام بود…گفتم چی میگی …حشری میشی بیچارم میکنی…با خنده گفتش نه بیا بشین…
حسابی گرم شده بودم…دهنم پرآب شده بود…کیر جفتمون راست شد…وایی
چه حسی بود…آروم گفت وای عاشق سکسم…منم قشنگ از رو سینه خوابیدم
که برام مهم نیست…بهم گفت نوید چه چیزی داری زد رو کونم…
وای…منم بهش گفتم اره…جوون کون خودت…فک نکنم اصلا کیر داشته باشی…
گفتش که از مال تو بزرگتره…گفتم شرطبندی کنیم اگه مال هرکدوممون بزرگ بود…هرکاری بگه باید قبول کنه…اونم قبول کرد…اونم مشخص بود دلش سکس میخواد…خلاصه دوتایی درش اوردیم…واییی چقد بزرگ بود شبیه کیر عربا بود…نرمو کلفت…عاشقش شدم…گفتش که باید روت بخوابم…منم منتظر همچین لحظه ای بودم روم خوابید…شلوارمو در آوردم…بی اختیار گفتم وایسا
میخورم…گفت واقعا…گفتم اره…واییی داشتم دیونه میشدم…رفتم سراغ کیرش…گذاشت دهنم…واییی چقد خوردم…هی میگفت جوون بخوور…درش آورد…دیگه اینقد سکس دیده بودم وارد شده بودم تو کارم…دهنمو باز کردم…اومد جلو بذاره تو دهنم…گفتم نه…گفتم تف کن تو دهنم…واییی
تف کرد تو دهنم…چقد خوشمزه بود…با طعم کیر ساک میزدم…دیگه کامل خودمو لخت کردم پاشدم گفت کجا میری…گفتم وایسا…رفتم جلو آینه ارایش کردم داشت دیونه میشد هی انگشتشو میکرد تو سوراخم منم داشتم آرایشمو کامل میکردم.واقعا خوشکل شدم…بعد تموم شدن ارایشم دستامو از پشت گرفت …گفت بهم عشقم بریم رو مبل…واییی رفتم رو مبل …نگام کرد دیونه تر شد …پاهامو باز کرد…فک کردم میذاره تو کونم…دیدم اونم از من حشری تر…اومد زبونشو کرد تو سوراخم…وایی چه حسی بود…با زبون سوراخمو باز کرد…بعد میگفت بگوز تو دهنم…منم عاشق این حرکت بودم…گوزیدم تو دهنش…البته سوراخم تمیز بود…خیلی برام ساک زد…ته حلقی میخورد…دیونم کرد…انگشتش تو کونم بود…همزمان ساک میزد برام…نزدیک بود آبم بیاد گفتم وایسا اومد…گفت جوون میخورم…نوید من آبتم میخوام…گفتم نه…زود بلند شدم…خودمو انداختم روش …بدنش خیلی اندامی بود…شلوارشو کامل در اوردم…چقد لب گرفتیم…گفت بذار کونم…منم گفتم نه باید اول عادت کنی…فورا بلندش کردم بردمش دستشویی شیلنگو کردم تو سوراخش مثل خودم تمیزش کردم…کاملا حشری شده بود…ارضا شد…دیگه میل به کردن نداشت…چهار دستوپا دنبالم اومد…خسته شده بود…معلوم بود…منم بیضه هام پر آب شده بود…رفتم یه خیار اوردم گفتم باید کونی شی…گفتش واییی عاشقشم…فهمیدم که کونیه…
به به…پاشو زدم بالا با کرم دست قشنگ سرش کردم…اروم اروم بردم ت کونش…کمی دردش گرفت بعد اروم اروم باز شد…کیرش کوچیک شده بود…کمی خوردم براش…همزمان خیارم تو کونش عقبو جلو میدادم…تا اینکه بهم گفت تف بکن تو دهنم…دیگه فهمیدم کونیه کامله…وای عاشق این پوزیشنم…تف کردم تو دهنش همشو خورد…نوشش جانش
بهم میگفت کیر میخوام…منم دوستداشتم گشادترش کنم…اینقد با خیار کردمش…که کاملا گشاد شد…دیگه بدون اراده میگوزید…
خیلی بهش حال میداد گشادی…
تا اینکه بردمش رو مبل…لنگاشو بردم رو هوا…گذاشتم تو کونش…جوون
خیلی دوست داشت…همزمان ازش لب میگرفتم…تا اینکه…آبمو تو کونش ریختم…بعد کمی تلمبه زدن…
دوتایی رو هم افتادیم…
بعد نیم ساعت…جوون گرفتیم…دوباره شروع کردیم به خوردن کیر هم تو حالت 69…
منم طبق معمول عاشق ساک زدنم…اینقد خوردمش…انگشتمم تو سوراخش بود…یه دفعه کیرشو تا ته کرد تو حلقم…مشخص بود آبش میخواد بریزه…
منم همون حالت وایسادم…همه آبشو تو دهنم خالی کرد…کمی شور بود…ولی برام جذاب بود…خخخخ…خوردمش😋😋
بدنش شل شد…منم اومدم بالا…چون تو حالت 69 زیر بودم…
دیگه اون حسش رو نداشت…منم کمی سرد شدم…رفتم تو حموم داشتم جق میزدم…دیدم دوباره چهار دستو پا مثل توله سگ دنبالم اومد…
مثل بچه بهم گفت …مییخوولللم…دهنشو باز کرد…گفتم وایسا…تکون نخوری…مثل سگ تکون نمیخورد…چه اندامی داشت کونی…
رفتم یه بشقاب آوردم ریختم تو بشقاب آب کیرمو…مثل ندید بدید…
واییییی همشوو خوردم…
دیگه عاشقش شده بودم…دهنشو باز کردم…تف کردم تو دهنش…خوشش میومد…
منم ارضا شدم…دیگه کامل خسته شدم…
دوتایی افتادیم…همو بغل کردیم…تا نیم ساعت…
دیگه باهم رفتیم حموم مثل دوتا عاشق…تو حموم جلو دوش سوراخ همو خوردیم چه حالی داشت…ولی کیرمو دیگه بلند نمیشد…
که سکس کنیم…دیگه داشت دیر میشد برای سالار جوون…
اومدیم بیرون با هزار تا بدبختی…دوست نداشتیم بیایم بیرون😍😍
لباساشو پوشید و رفت بعد کمی عشق بازی کردن و دسمتمالی کردن…
خیلی سکس جذابی بود…
قسمت شمام بشه…چند دفعه دیگه انجام دادیم…ولی دانشگاه جدامون کرد
الان سالار جوون…متاهل شده…نمیدونم چکار میکنه…شاید بتونم خانمشم بکنم…😍😍😍
امیدوارم خوشتون اومده باشه…بووس به همه زنپوشها و دوطرفه ها و مفعول ها

نوشته: نوید


👍 3
👎 11
12801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

847655
2021-12-12 14:27:22 +0330 +0330

عالی هستی … در خدمتیم

0 ❤️

847668
2021-12-12 15:47:14 +0330 +0330

یه رفیق کونی نیاز دارممم

0 ❤️

847836
2021-12-14 00:09:27 +0330 +0330

تخمی ترین داستانی ک خوندم با اختلاف همین بود

2 ❤️