سكس داغ شهريور ٩٦

1397/12/19

سلام مهردادهستم ازغرب كشور٣١سالمه قدم١٨٠وزنم٩٠هیكلم بدنیست كشتی بدنسازی هم كاركردم نه زشتم نه خوشگل داستان برمیگرده به شهریور٩٦ كه اون موقع ٣٠سالم بود.
شب بود. منم مست بودم دوستم زنگ زد به گوشیم گفت كه مهرداد بایه كیس خوب سكس كردم بهش گفتم گوه نخور كچل باز رفتی با درب و داغونا؟ قطع كرد. عكس النازو فرستاد. باز بهش گفتم مخ ماروگرفتی این موقع شب؟ یه عكس دونفره فرستاد. پشمام سیخ شدبهش گفتم كچل اینو چجوری مخ زدی گفت معرفی شده. كلیدكردم منم میخوام بكنم دوستم گفت بزاربهش بگم اونم بهش گفت الان دیروقته ولی واسه فرداشب ازش قول میگیرم اكی میكنم خیالت راحت باشه از این جور كس شعرا.
اونشب فاز منو خوابوند. فردای اونروز یه شیشه ودكا ١٩٠٦ گرفتم خودمو آماده كردم واسه یه سكس خوب با الناز.
لحظه موعود فرا رسید. منو دوستم رفتیم دنبال الناز كه با دوستش امده بود سوار ماشین شدن و حركت به سمت مكان. سر راهم چند سیخ بال و كتف و كوبیده مزه مشروبمونم گرفتیم رسیدیم منزل بساط مشروبو چیدیم قلیون هم چاق كردیم جاتون خالی مشروب خوری شروع شد میخوردیم بسلامتی جمع و دوستانی كه غایب بودن منو النازروبروی هم نشسته بودیم زیرچشی همدیگرو میدیدیم به نوعی همو براندازمیكردیم الناز قدبلندی داشت پوست گندمی داشت چشای درشت یه داف واقعی بودكه ٢٢سال بیشترنداشت. خلاصه ٤نفره نصف شیشه مشروبوخوردیم منوالنازبا هم ١٠دقیقه ای رقصیدیم كه خیلی حال دادو خسته شدیم نشستیم دوسه پیك دیگه خوردیم مست بودیم مست ترهم شدیم به الی گفتم بریم كارمونو انجام بدیم كه تایید كرد رفتیم تو اتاق یه خورده لب گرفتیم بمال بمال كه اروم اروم لباسامونو دراوردیم لخت شدیم النازیه خورده ساك زد و دراز كشید كاندومو كشیدم خوابیدم روی الناز یكم نازشو مالیدم كه الناز گفت بكن منم نامردی نكردیم یهویی تا ته فروكردیم كه الناز آهش دراومد شروع كردم تلمبه زدم سرعتشو بیشتركردم كه با هر تلمبه الناز تكون میخورد و اه میكشید. پنج دقیقه ای تلمبه زدم خسته شدم جامونوعوض كردیم الی نشست رو كیرمو تلمبه میزد.پنج دقیقه ای هم اینجوری سكس كردیم كه الی خسته شد داگی شد و شروع كردم تلمبه زدن عین وحشیاسروصدامیكردموباشدت تلمبه میزدم الی هم اهونالش اتاقوگرفته بود یه چنددقیقه ای هم داگی گاییدم الی رو احساس كردم كیرم داغ شدمتوجه شدم الی ارضاشده دوسه دقیقه بعدخودمم ارضاشدم دیگه حالی نمونده بودانرژی تخلیه كنار الی درازكشیدم یكم حالمون بهتر شدلباسامونو پوشیدیم رفتیم پیش دوستامون اونا هم كارشون تموم شده بود. من یه سیگار كشیدم آب میوه خوردم خوابیدم.
این هم ازداستان شهریور٩٦من ببخشیداگه نگارش داستانم بدبود. اولین باره داستان مینویسم اگه خوشتون امدسكس بعدیمو با الی براتون بنویسم. باتشكر
نوشته: تكتاز٩٦


👍 3
👎 6
25903 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

753404
2019-03-10 20:52:01 +0330 +0330

خیلی خلاصه نوشتی
یکم ذوق موقع نویسندگی بد نیست .

1 ❤️

753414
2019-03-10 21:15:45 +0330 +0330
NA

گفتی کتف وبال و اینا نصف شبی گرسنمون شد بامشروب حال نمیکنم فقط تریاک خخخخ

0 ❤️

753431
2019-03-10 22:05:55 +0330 +0330

کسکش کوبیده گرفتی واسه مزه مشروب ؟
نکنه از هر کدوم ۱ سیخ گرفتی که شب گشنت شده ؟
من که میدونم حقیقت چیه
حقیقت اینه که رفیقت گفته بیا بریم کس بکنیم بعدش تورو برده تو مکان خشک خشک گرفته گاییدت بهت آب و غذام نداده فقط از کون کردتت

1 ❤️

753479
2019-03-11 07:19:37 +0330 +0330

یه بار دیگه بنویسی میکنمت خشک خشک.
ده تگیم اره وه الله کونی.

0 ❤️

753500
2019-03-11 11:05:03 +0330 +0330

کس شعر نویس جقی

0 ❤️

753503
2019-03-11 11:41:11 +0330 +0330

به قول خودت،قلمت افتضاحه.بهتر بنویس

0 ❤️

753544
2019-03-11 16:27:28 +0330 +0330

پیک اول رو میزنم بسلامتی اونایی که موقع نوشتن دست تو شورت نیستن،،، بگید نوش،،،پیک دوم،سوم هم مهم نیس بزنم بسلامتی کیا،،یعنی آبکی تر از این نمیشد نوشت آقا مگه مجبورید شما که هیچ استعدادی ندارین در خلق نوشتن و دیالوگ دست بقلم بشین اونم با یه دست!!!دست دوم کجاست بماند،،،دیس لایک

0 ❤️

753588
2019-03-11 20:58:07 +0330 +0330

اون ديوثايي كه فهش ميدن به اول تااخرخودشون.
معمولا كتف وبال كوبيده ميگيرم بامشروب ميخوريم اون بدبختايي كه نميتونن بخورن زر زر نكنن

0 ❤️

753722
2019-03-12 07:50:25 +0330 +0330

من کاری به داستان ندارم اصلا فقط مهتاب عشق لامصب چجوریه تو توی همه داستان ها نظر اولی ؟؟؟؟؟ شهوانی حقوقم بهت میده؟؟؟؟ ولی دمت با نظرات گرم من فقط برا نظراتت میام

0 ❤️