این اولین داستان کنه پس لطفاً زیاد سخت نگیرید
قبل از هرچیز بخوام از مارال بگم یه دختر عینکی با یه صورت خاص و بدنی بهشتی ممه های خوش تراش و کون متوسط و حشریت خیلی خیلی خیلی خیلی زیاد
من با مارال یه دوستی قدیمی داشتم و چند باری باهم مهمونی رفته بودیم ولی تا قبل اون روز سکس نداشتیم مارال یه اخر هفته از خونه باباش که تجریش بود میخواست بره کرج دیدن مامانش (مادر پدرش ازم هم جدا شدن) ولی بلد نبود چه جوری بره برا همین به من زنگ زد تا برم دنبالش و ببرمش اون جا من نزدیک های باغ فردوس بودم که زنگ زد اول رفتم پیشش تا دوتایی بریم خونه ی ما که ماشین هم خونم رو بردارم و بریم کرج وقتی که رسیدم بهش و دیدمش واقعا زیبا شده بود یه تیشرت و دروس خیلی سکسی با یه شلوار که راهت میشد خط کصش رو از روش دید ما منتظر اسنپ بودیم تو کوچه خونه مارال اینا که بهم گفت دوتا کوچه بالا تر بزن که یکم پیاده بریم منم قبول کردم داشتیم پیاده می‌رفتیم که برا اولین بار یه جوری که انگار دوست پسرشم دستم رو گرفت بعد هم که سوار ماشین شدیم همش دستش رویه پام نزدیک کیرم بود و هی به کیرم نزدیک تر میکرد دستش رو منم دستم دور گردنش بود بعد مدتی ما رسیدیم خونه ما و من بهش پیشنهاد دادم که بیاد بالا تا یه قهوه بخوریم بعد بریم اونم از خدا خواسته قبول کرد سوار آسانسور که شدیم شروع کرد ازم لب گرفتن و مالیدن کیرم به محض اینکه وارد خونه شدیم بهش گفتم: که من خیلی عرق کردم میخوام برم حموم تو هم میای؟ اونم با یه لبخند سرش رو به نشانه رضایت تکون داد رفتیم سمت حموم و داشتم دونه دونه لباس هاش رو درمی‌آوردم تا این که لخت لخت اون بدن حشریش جلوم بود خودمم لباسم رو در آوردم و دوتایی رفتیم زیر دوش داشتم ازش لب می‌گرفتم و میمالیدمش که گفتم: دوست داری بکنمت عزیزم؟! اونم در جواب بایه صدای حشری گفت آره ولی به موقعش منم به صورت وحشیانه ای شروع کردم گردنش و ممه های عالیش رو خوردن و دستم رو از تو کصش درآوردم و بردم سمت کونش نصف انگشت وسطم رو که کردم تو کونش از جاش پرید و گفت : مهراد توروخدا کون نه کونم تنگه از درد میمیرم منم انگشتم رو از سوراخ کونش درآوردم و دوباره کردم تو کصش چند دقیقه ای درحال لب بازی بودیم که بهش گفتم : حالا که بیدارش کردی باید بخوریش عشقم اونم یه نگاه به کیرم کرد و گفت :خیلی برا دهنم بزرگه مهراد نمی‌تونم همش رو بخورم ولی تلاشم رو میکنم تا جایی که بشه کیر نازت رو بخورم و بعد زانو زد شروع کرد به ساک زدن ولی نمیتونست کیرم رو تا آخر بخوره منم اذیتش نکردم تا این که نزدیک بود ابم بیاد بهش گفتم که باید تا قطره اخر ابکیرم رو بخوری اونم با دهن پر که کیرم توش بود یه ناله ی ریز کرد و وقتی که دیگه ابم داشت میومد سرش رو گرفتم و کیرم رو تا آخر کردم تو حلقش و ابم رو خالی کردم تو دهنش بعد از خالی کردن آب کیرم سرش رو ول کردم اونم خودش رو کشید عقب و همون جوری که آب کیرم داشت از دهنش می‌چکید نفس نفس میزد
بعد این که حالش یکم سر جاش اومد بهم گفت کیرت خیلی خوشمزه بود و شروع کرد به شستن خودش و منم همراهیش میکردم و چون نمی‌تونستیم از فکر کردن مارال دربیام بهش پیشنهاد دادم که فردا بره پیش مامانش اونم دستش رو کشید رو کیرم و بهم گفت بزار ببینم چی میشه منم همین که نه نگفت کلی تو کونم عروسی بود اومدیم چون مارال قبلاً هم اومده خونه ی ما تو خونه یه شلوار راحتی داشت که اون رو با یه شرت مشکی بینهایت سکسی پوشید و یه تاپ که قشنگ ممه هاش به چشم می‌خورد منم یه لباس خوب پوشیدم و به خودم عطر زدم و نشستم رو مبل داشتم تلویزیون میدیدم که دیدم مارال داره دم پنجره سیگار میکشه و با تلفن حرف میزنه منم رفتم از پشت بغلش کردم و یه سیگار روشن کردم به مادرش زنگ زده بود که بگه امشب خونه دوستم میمونم و فردا میام پیشت وایستادم که تلفنش تموم بشه بعد برگشت و بغلم کرد و ازم لب گرفت و بهم گفت: خوشتیپ بهتره تا وقتی که سیگارت تموم میشه کمرت پر بشه چون باهات کلی کار دارم منم در جواب گفتم :,برای شما من همیشه کمرم پره خندید و برگشت از پشت کونش رو چسبوند به کیرم سیگارمون تموم شد و رفتیم دوتایی رویه مبل نشستیم و من داشتم دنبال یه فیلم خوب می‌گشتم که مارال نشست رو پام و بهم گفت :الان وقت فیلم دیدن نسبت باید کاری که تو حموم برات کردم رو جبران کنی منم پرتش کردم رو مبل و شروع کردم یکمی لب گرفتن و شلوارش رو آروم آروم کشیدم پایین کص ناز و خیسش از رویه شرت هم معلوم بود شرتش رو کشیدم پایین و شروع کردم کصش رو براش خوردن اون از ته دل ناله میکرد واقعا کصش خوشمزه بود پنچ دقیقه ای کصش رو براش خوردم و مثل آبشار کصش خیس شده بود با ناله می‌گفت: مهراد توروخدا کیر می‌خوام کیرت رو بکن تو کصم دارم میمیرم منم اومدم بالا میخواستم برم کاندوم بیارم که گفت مهم نیست من قرص خوردم منم کیرم رو مالیدم به کصش و قشنگ که خیس شد تا آخر فرو کردم تو کصش اونم یه جیغ بلندی زد و گفت : آروم تر کصکش جر خوردم و منم که حشریت جلو چشمام رو گرفته بود چونکه از قبل هم دلم میخواست که مارال رو بکنم تلمبه ها محکم میزدم و همین طور مارال داشت از رو لذت ناله میکرد چند تا پوزیشن عوض کردم تا این که مارال رو شکم خوابوندم و بهش گفتم دوتا لپ کونش رو باز کنه درحالی که داشتم تو کصش مثل وحشیا تلمبه میزدم سوراخ کونش داشت دیوونم میکرد برا همین بهش گفتم قمبل کنه و براش قشنگ سوراخ کونش رو خیس کردم و خوردم ولی نزاشت بکنم توش یکم کونش رو خوردم بعد تو پوزیشن قبلی دوباره کیرم رو کردم تو کصش و تلمبه زدم دوباره سوراخ کونش داشت دیوونم میکرد نمیتونستم بیخیالش بشم برا همین انگشتم رو خیس کردم سوراخ کونش هم از قبل خیس بود یکم با انگشت هی میکردیم تو کونش و اون خودش رو میکشید جلو و تو ناله هاش یه صدا به علامت نکن درمی‌آورد ولی من ادامه دادم تا این که یکم سوراخ کونش رو گشاد کردم کیرم رو درآوردم و تا مارال به خودش بیاید که من می‌خوام چی کار کنم کیرم رو فرو کردم تو کونش و مارال یه جیغ بلندی زد و اول تلاش کرد با دست منو بزنه عقب ولی زورش بهم نرسید منم دستش رو از پشت گرفتم تا آخر فرو کردم تو کونش مارال داشت مبل رو گاز می‌گرفت و التماس میکرد و می‌گفت مهراد توروخدا از کونم بکش بیرون دارم پاره میشم منم هر باری که التماس میکرد حشری تر میشدم سریع تر تلمبه میزدم تو کونش مارال بعد پنچ دقیقه شروع کرد کنار گریه کردن التماسم میکرد که توروخدا بس کن دارم از درد میمیرم منم همون جور که داشتم تلمبه میزدم سرم رو بردم نزدیک گوش مارال و بهش گفتم: مارال ترو خدا بزار کارم رو این بهترین سکس منه من از ته دل عاشقتم مارال مارال همون جوری داشت اشک می‌ریخت و ناله میکرد سرش رو آورد بالا یه لب ازم گرفت و بهم گفت منم عاشقتم مهراد هر کاری میخوای بکنی باهام بکن فقط توروخدا زود تر تمومش کن دارم از درد میمیرم منم چشمام یه برقی زد و یه تف دیگه انداختم رو سوراخ کون مارال و ادامه دادم مارال هم دیگه فقط سرش رو گذاشته بود رو مبل و گریه میکرد و ناله میکرد بعد پنچ دقیقه داشت آبم میومد که به مارال گفتم عشقم میشه خالی کنم تو کونش اونم در همون حال که فقط گریه میکرد با یه صدای خیلی آروم گفت اوهم منم تا آخر کیرم رو کردم تو کونش و ابکیرم رو تا قطره ی آخر خالی کردم تو کونش مارال هم دیگه چیزی نمی‌گفت فقط گریه میکرد کیرم رو از تو کونش در آوردم و از پشت دوباره گذاشتم تو کصش میدونستم که دوست داره گردنش رو بخورم برا همین بغلش کردم و گردنش خوردم سرش رو برگردوند و بهم گفت واقعا راست گفتی وقتی بهم گفتی عاشقتم منم بهش گفتم آره معلوم که راست گفتم و ازم لب گرفت بعد بهم گفت که می‌خوام برم تو توالت فرنگی ابکیرت رو از کونم خالی کنم منم گفتم اوکی رفت تو دستشویی و بعد چند دقیقه منم رفتم داخل و دیدم رو توالت فرنگی نشسته منم رفتم جلو ازش لب گرفتم و کصش رو مالیدم داشتم میرفتم بیرون که بهش گفتم چیزی نمی‌خوای اونم بهم گفت یعنی بعد این به زور کونم رو پاره کردی نمیخوای برا این که از دلم دربیاری کیر خوشمزت رو بدی یکم بخورم و منم از خدا خواسته رفتم جلو شرتم رو کشیدم پایین و گذاشتم رو لباش اونم یه ساک دیگه برام زد

ساعت ده شب بود که مارال رفته بود تو آشپزخونه داشت برامون قهوه درست میکرد یکی از تیشتر های منو پوشیده بود بدون شلوار با یه شرت مشکی منم از ته دل میخواستم تو اون لباس بکنمش رفتم جلو از پشت اول بغلش کردم و شروع کردم به خوردن گردنش و در همون حال داشتم شرتش رو می‌کشیدم پایین بعد این که کاملا شرت رو از پاس در آوردم رفتم پایین و شروع کردم خوردن سوراخ کونش اونم فهمیده بود که می‌خوام دوباره از کون بکنمش بهم گفت مهراد بیخیالشو توروخدا همین امروز صبح از کون کردی منو منم به خوردن کونش ادامه دادم تا این که از کص و کون خیسش و ناله هاش معلوم بود که حشری شده یه تف انداختم رو کیرم و کردم تو کونش مارال دوباره داشت تلاش میکرد که هزاره از کون بکنمش ولی من هرچی که بیشتر مقاومت میکرد وحشی تر میشدم یه پاشو آوردم رو کابینت و تو کونش داشتم تلمبه میزدم مارال داشت دوباره التماس می کرد که نکن توروخدا مهران این دفعه حتی از صبح هم بیشتر درد داره ولی من گوش نمی‌کردم و گردنش رو گرفتم و مثل وحشی ها تلمبه میزدم تو کونش مارال هم تنها کاری که میتونست بکنه این بود که گریه کنه و دوباره شروع کرد به گریه کردن منم تو کونش داشتم تلمبه میزدم نزدیک بود که آبم بیاد ولی میخواستم تو کص مارال آبم رو خالی کنم برا همین از تو کونش در آوردم و پرتش کردم رو مبل کیرم رو کردم تو کصش و ابکیرم رو خالی کردم تو کصش

نوشته: مهراد