سلام از همین جا میگم اگه یکم تو داستانی که براتون میگم شک داشتین بیاین ای دی تلگرامو بدم عکسمو ببینین شاید نظرتون عوض شد
من یه دوس دختر داشتم که هم وضعیت زندگیشون ازما خوب بود هم همه چیزشون خلاصه، شب تاسوعا بود که رفته بودیم دسته عزاداری ببینیم با دوستم که یه نفر اومد به دوستم گفت ابجیتون صدات میکنه اونم گفت من اصلا ابجی ندارم که فهمید که یکی میخواد باهاش حرف بزنه خب اگه ابجی داشت بهش زنگ میزد خلاصه رفت بعد ۱۰ دیقه برگشت گفت جاوید یه دختره شمارتو میخواست بهش دادم گفتم اولا اشتباه کردی بدون اجازه شماره دادی دوما کجاس اون دختره؟راستش دوس داشتم دوس دختر داشته باشم ولی حوصلم نمیکشید زیاد دنبال زن بودم خلاصه باهم رفتیم که اون دختررو ببینیم ولی دیده بود من دارم میرم پیشش رفته بود خلاصه کلافه شدم که مهدی چرا دروغ میگی اونم با هزارتا قسم گفت اینجا بود نمیدونم کجا رفت خلاصه برگشتیم خونه تو جام داشتم اینستاگرام رو میدیدم که دیدم پیام اومد شمارش ناشناس بود من زیاد به شماره ناشناس جواب نمیدم خلاصه خودشو معرفی کرد فهمیدم همون دخترس گفت من فقط از قیافت خوشم میادو میخوام چن مدت باهم باشیم کهمنم چون گفت یه مدت باهم باشیم گفتم برو یکی رو پیدا کن که هرچن وقت میخوای بات باشه ولی اون گفت نه ازت خوشم میاد بیا حرف بزنیم،منم گفتم نه میشناسمت نه اصلا دیدمت شاید من ازت خوشم نیاد گفت بیا تلگرام عکسامو بفرستم ببین عکساشو فرستاد دیدم واقعا خوشگله و نمیشه بش نه گفت خلاصه دوست شدیم چن بار رفتیم پارک جنگلی و اونجا فقط بوسیدمش یکم باسینه هاش بازی کردم خلاصه یبار منو به خونشون دعوت کرد من واقعیتش خیلی میترسیدم که میان میبینن و دردسر میشه ولی خب رفتم یه شلوارک نخی پوشیده بود که کاملا کسش معلوم بود سینه هاشم که تقریبا فک کنم ۸۰ میشد خلاصه نشستیم من نتوستم جلو خودمو بگیرم شروع کردم لبشوخوردن دستم رو سینه هاش بود دیدم اه و نالش زیاد شد بعد شلوارکشو کشیدم پایین،کسش انقدددد تمیز بود که میخواستم با دندونام از جاش بکنمش یکم خوردم بعد گفت منم میخوام بخورم یه ۱۰ دیقه هم اون خورد گفتم سگی بشین گفت جاوید خواهشا اروم من تجربه نکردم تا حالا گفتم حتما خیلی حالم بد بود یه لیسم به کونش زدم،کونش انقد تنگ بود که اصلا تو نمیرفت یکم با انگشتم با کونش بازی کردم بعد با هزار مکافات گذاشتم کونش خیلی داشت اذیت میشد منم تو اوج لذت بودم اخه منم بار اولم بود سکس رو تجربه میکردم فقط تو پورن دیده بودم سکس رو خلاصه فک کنم ۱۵ ربع نشد دیدم ابم داره میاد گفتم فائزه داره ابم میاد گفت بریز تو کونم ولی دیدم از بس تنگ بود همه ابم نمیاد کشیدم بیرون ریختم رو کون و کوسش،بعد اون خیلی باهم سکس داشتیم البته مال ۴ سال پیشه،بعدش ازدواج کرد که از شوهرشم جدا شده تازگیا هم بهم زنگ زد که رفتم پیشش اگه خواستین ادامه بدم البته اون لذتش بیشتر بود واسم چون بعد اون من سکس داشتم و تجربه های خوبی داشتم از کردن کس خلاصه بگید واستون میذارم
نوشته: Jawid
دختره به یکی گفت که بیاد به رفیقت بگه که بره شماره تورو بده؟ نمیتونست خودتو صدا کنه؟ وضعشون از شما خوب بود؟ دوست داشتی دوست دختر داشته باشی بعد نداشتی بعد شماره های ناشناسو جواب نمیدادی؟؟ اگه داستانت رو باور نکردیم تلگرام عکست رو ببینیم؟؟ یعنی مثلا اگر دیدیم دماع داری یعنی حرفت راسته؟؟؟ یه شماره ناشناس پیام داده ؟ درست! تو پارک جنگلی باهات قرار گذاشتن؟ درست!! ولی بقیشو باید از این پیرمردا که دنبال دسته میان پرسید!! 😁 👿 😀
ادامه نده کصکش
مرزهای کصشعر جابجا شد بعد از این خالی بندی محض،خودش شمارتو گرفت و خودش بهت کصشو نشن داد و کیرتو خورد بجه کونی؟؟؟
حتما باباش تو گاراژ بد گاییدتت که توهم زدی مثلا تو هم دخترشو از کون کردی و ابت نیومد از بس تنگ بود!!!
بیا بدم بچه های شهوانی بکننت و ابشونو کامل بریزن تو کون تنگت که میبینی میشه
پارک جنگلی کجا؟ چه ربطی به تاسوعا داشت اصلا چی شد؟ 😂😂 بده آی دی تلگرام عکستو ببینیم کوس شعرات باورمون شه🤣🤣😂😂😅
شمردم، چس مثقال داستان 11 تا “خلاصه” توش بود. کیر شغال توت که خلاصه نویسیتم به آدمیزاد نرفته.
وات د فاک.این چه سمّی بود من نصفه شبی خوندم😐
کیر غلامحسین ساعدی و عزادران بیل تو کون یک یک کونی های مثل تو.ییییییییکک یییکتتون
۱۵ ربع؟
قوطیهای ربّ تمام کارخونههای ربّسازی حوالهت بادا ابله الدنگ بیسواد!!
این داستان ادامه دارد سکانس سینمایی جاوید در حال تلنبه زدن بزودی درسایت شهوانی پخش میشود بنازمت حیدر خوش مرام مرد خودتی بقیه ادات در میارن
تخم سگ حرومزاده از بس منو خندونی ریدم به خودم بیا جمعش کن کار خودته حرومزاده…ادرست هم بده کسانیکه یوبوست دارن و باید زور بزنن و مث پشگل برینن بیان پیشت تو باهاشون حرف بزنی.شک ندارم دهن وا کنی اسهال میشن تا یماه باید قرص اسهال و عرق نعنا و سنجد بخورن تا سفت بشه عنشون .ک.و.ص اون مادر ک.و.صفراغت که تورو ریده تخم سگ چیه اینا نوشتی خجالت نکشیدی؟نگفتی اینجا پره از اساتید فن که وقت میذارن و نقد و بررسی میکنن و اگر غلط املایی داشته باشی مادرت و ابکِش میکنن اوبنه ایی!!!نوشتی 15 ربع؟؟؟؟15 ربع چیه توضیح بده …ضمنا توی تلگرام چطور میخای باعکست حرفای مفتت و ثابت کنی تخم حروم؟؟؟؟💩💩💩💩💩💩💩💩💩💩💩
ضمنا یادم رفت بگم…تو گووووووووه خوردی که از کلمه تاسوعا توی حرفای مفتت استفاده کردی تخمِ شمر و یزیدی تو پدرسگ…اولاد هزار پدری هسی.شک ندارم مادرت هم جنده شهرتونه که سرشناسم هس کونپاره…مردشور ریختت و ببره حالم از دیوثایی مث تو بهم میخوره.ریدم تو کوص و پستون مادرت بیپدرمادرِ خرابِ اوبنه ایی…باپدرت برو ازمایش دی اِن ای بده شکِت برطرف میشه و مطمئن میشی هزار پدری هسی…زود هم بیا این اسهالای منو زبون بکش جمع کن با حرفای مفتت ریدم به خودم…اه اه اه اه مادرت و سگ گایید💩💩💩💩💩💩💩💩
اول 15ربع رو برام توضیح بده البته بارسم شکل
بعدم ما که سه چهار بار سکس داشتیم به خیال خودمون شدیم یه کون کن وارد اگه بخوایم یکی رو که تازه کونم داده و در شو کشیده بکنیم باید مادر خودمون رو بگاییم که بتونیم کلشو جا کنیم اونم با هزارتا بد بختی.
بعد تو که تاحالا سکس نکردی و دختره هم که سکس نکرده چطوری تونستی از کون اینجوری بکنیش؟؟؟!!
حالا اینا به کنار برات 10 دقه خورد نیومدی ؟!!!
ناموسن بیا و مردی کن فوت گوزه گریشو یاد ما هم بده. 😎
من اصلا کاری ب کستانت ندارم اومدم بگم کیرم تو تاسوعا و عاشورا
برگشتی خونه رفتی تو جات؟
مگه حیوون خونگی ای ک جا داشته باشی تو خونه
میگن کسخلی شاخ و دم نداره ، برو تو جات داداش
بیشتر ازینم کسشر نگو
ه کسی تو تهران برای زنش بکن میخا د بیاد دایرکت
تلگرامم
@S1999993
جاویدشب های محرم بچه هامیبردنت دسته یا تا دسته فرو میکردن بهت ببو گلابی یارو اومد به دوستت گفت که آبجیت کارت داره اسگل تخیلی چرا مستقیم نگفت چاقال خوشگل و زنگ تفریح محل
از دوس دختر خوشت نمیاد و فقط دنبال زنی ولی بار اولت میکنی🤣🤣🤣
منم بار اولم داستان میخونم 😂😂😂
سوای نکاتی ک دیگران اشاره کردن،
کونه انقدر تنگ بوده ک رگ کیر نتونسته نبض بزنه حین انزال ( خودش میگه کشیدم بیرون تا همه ی آبم بیاد ) ولی خود کیرو جا داده بار اول !
جون مادرت اول جق بزن بعدبنویس مارو چی فرض کردی یابو
فعلا ریدی دادا بااین داستانت به گوه کشیدی شهوانی رو ننویس
الان این چه ربطی به تاسوعا داشت .فکر کنم با یک خاطره دیگه تو ذهنت اشتباه شده میخواستی بگی خاطر کون دادنم و زورگا کردنم در تاسوعا .
یک شب که داشتم از جای میومدم خونه و بدجور هوس کیر کرده بودم و کیر هم گیرم نیومد چون تاسوعا بود بعد تو همین فکرها بودم که به چندتا جون برخورد کردم منم چون دوست داشتم بدم بهشون دیگه ناز اشوه امدم و اونا هم منو بردن تو خونشون گایدن هرچند من میترسیدم دردسر بشه و دوستهای دیگه هم بیان منو بکنن ولی خب برای من که کونی هستم مهم نبود خلاصه که هرکدومشون که کردن منو ابشون ریختن توکون گشادم بعد ولم کردن .بعد اون ازدواج کردم و بعد از زنم جدا شدم چون زنم هم دنبال یکی بود بکنه منم دنبال یکی که منو بکنه خلاصه بعد چهارسال طلاق گرفتم دوباره رفتم جای همون دوستان که تو تاسوعا کونم گزاشته بودن اگه هم شک دارید کون دادم عکس هاش هست اصلا اگه خیلی شک دارید ادرس بدید بیام منو بکنید .
این داستانت بود کوووونی خان نه اون داستان که گفتی
خلاصه مزخرفات خلاصه ذهن خلاصه یک خلاصه کونی خلاصه که خلاصه از خلاصه دادن خلاصه خسته خلاصه شده خلاصه و خلاصه با خلاصه دیدن خلاصه هر خلاصه دختری خلاصه تراوشات خلاصه مغزش خلاصه را خلاصه روی خلاصه کاغذ خلاصه میریزد. کسشعر محض خلاصه…
نذار
فعلا خداحافظ