عمه زهرا

1401/09/10

سلام خدمت همه دوستان شهوانی
داستان من مربوط به عمه زهرا هستش که یه زن ۴۲ ساله قد ۱۷۰ سینه ها ۸۵ وزن ۷۰ پوست سفید با کون طاقچه و کس بادومی ک هرچقد بکنی بازم گشاد نمیشه تازه این عمه زهرا ۳ تا بچه داره ک یکیشو طبیعی دوتای بعدی رو با سزارین بدنیا آورده !منم امیر ۲۶ سالمه کیرم ۱۷ سانت کلفت ! خودمم پیش شوهر عمم آقا محمد تو نمایشگاه ماشین هستم،آخه کسکش از اون خر پولاس پولش از پارو بالا میره. این داستانمم مربوط به گاییدن عمه زهرامه ک وقتی شوهرش با دوتا بچه هاش رفته بودن سرعین و من تو خونشون بودم گاییدمش البته ن خیلی آسون! من از وقتی یادم میاد تو کف این عمم بودم آخه وقتی میرم خونشون لباس های میپوشه ک آدم فقط راس میکنه واسش مثلا شلوار استرج تنگ، ساپورت، تیشرت چسب ک وقتی میپوشه ممه های سفیدش زیرش واس آدم چشمک میزنن یا مثلا وقتی شلوار تنگ میپوشه برجستگی های کوسش قشنگ معلوم میشه یا از زیر ساپورت مدل شورت و رنگشو میشه تشخیص داد! همیشه هم وقتی میرم خونشون شورای رنگاورنگش روی طناب تو راهرو آویزونه،ولی بیرون همیشه با چادر میره آخه از شوهرش می‌ترسه ولی زیر چادر همیشه ی لباسایی میپوشه ک تو هر مغازه ای میره مغازه داره کف میکنه! چون شهر ما کوچیکم هستش اکثر مغازه دار ها میشناسنش چون فقط کارش رسیدن ب خودش و اون کوس نازشه،یادمه بچه بودم ی بار باهم بیرون بودیم ب من گف بیا بریم از این مغازه لباس بخریم.رفتیم داخل همینکه فروشنده مارو دید بلند شد خوش و بش کرد و بعد ب عمم گف چی لازم دارید خانوم فلانی ک عمم گفت چن تا شورت میخوام! فرو شنده اومد شورتارو با دست دونه ب دونه ک نشون عمم میداد ب عمم میگفت میتونید پروف هم کنید البته فقط برای شما بعد جفتشون میخندیدن، برج ۲ امسال ۱۴۰۱ ک با یکی از رفیقام ک باهم جلوی نمایشگاه بودیم و حرف میزدیم ک یهو عمم اومد ماشینشو پارک کرد و رفت بالا،آخه خونشون بالای نمایشگاهه ! علی به شوخی بهم گفت دادا عمت خوب چیزیه هواست باشه تورش نکنن آخه چن نفر پی اشن"گفتم زر نزن الان مامان خودتو عین پرچم زدن رو میله کیر اونوقت واس عمه من نسخه میپیچی؟ گفت فک نمیکنم این شاه کوسی ک من دیدم با کسی نپلکه!!! با این حرف رفتم پی اش گفتم نکنه مخشو بزنن بکننش من اینجا سماق بمکم، بعد اون بیشتر هواسم بهش بود تا ی جا ی آتو ازش بگیرم واس همین ب چن نفر از رفیقام سپردم هواسشون بهش باشه تا اینکه یکی از بچه ها گفت دادا عمتو سوار کردن رفتن بیرون شهر!منم گازشو گرفتم رفتم جلوی در اون ویلایی ک عممو برده بودن توش واسادم البته با فاصله تا اومدن بیرون مچشونو بگیرم، بعد نیم ساعت چهل دیقه اول پسره اومد بیرون ک ی سر و گوشی آب بده ببینه کسی نباشه !همین ک قیافه پسره رو دیدم شناختمش"دلال بود اکثرا هم تو نمایشگاه شوهر عمم معامله میکرد، اونم فقط ماشین خارجی!" بعدش عمم اومد زود بدون معطلی سوار شدن و رفتن منم. از جفتشون فیلم گرفتم تا ی جا ازش استفاده کنم، تا اینکه برج چهار شوهر عمم گفت میخواد بره سرعین اونجا آبگرم! دوتا پسراشم ی یکیش ۱۹ اون یکی ۱۴ سالش بود با خودش می‌برد فقط اون کوچیکه ک ۶ سالش بود میموند با عمم، شوهرعمم گفت امیر توهم بیا ک گفتم ن من کار دارم باید سند ی ماشینی رو ردیف کنم"
_مگه کسخلم ک موقعیت ب این خوبی رو ول کنم با تو بیام ناکجاآباد!
آقا اینا صب ساعت ۱۰ اینا حرکت کردن منم موندم تو نمایشگاه ، غروب ساعت ۸ بود ک در نمایشگاه رو بسته بودم داشتم میرفتم زنگ آیفون رو زدم عمم برداشت گفتم عمه من دارم میرم چیزی لازم نداری بگیرم واست؛ گف ن فقط شام بیا بالا ماهم تنهاییم!بعد تعارف تیکه پاره کردم بعدش گفتم باشه پس برم لباسامو عوض کنم بیام! گفت باشه
[ ] زودی اومدم خونه رفتم حموم و ی دوش گرفتم بعد نصف ی ترامادول رو پودر کردم با ۳۰ قطره اسپانیش فلای ریختم توی قوطی، رفتم رسیدم شامو خوردیم یکم با سگ توله اش ور رفتم تا ساعت شد ۱۱ ک عمم ب رضا گف رضا وقته خوابه، بعد با هزار التماس برد تو اتاقش خوابوندش، بعد دوتایی نشستیم جلو تلویزیون و شروع کردیم گپ زدن ک گفت من برم میوه و شربت بیارم بلند شد رفت آب پرتقال آورد همین ک خواس بشینه گفتم عمه بی زحمت ی چسب زخم میتونی واسم بیاری انگشتم زخمی شده دست زدنی زخمش سر وا میکنه، گفت باشه؛ همین ک رفتم زود محلول رو ریختم تو یکی از لیوانا و تا اومدنش هم زدم تا ی موقع نفهمه، شربت رو خورد و احساس کردم آروم آروم داره نعشه میشه آخه کسشر میگفت بعد بلند شد زد شبکه pmc ی آهنگ شاد پخش می‌شد ک شروع کرد رقصیدن! ک وسط رقص ب منم اشاره کرد تو هم بیا،البته رقصیدن عادی بود چون اکثرا تو خونه میرقصید، منم کشید وسط و دوتایی رقصیدیم و من وسط رقص خودمو کیرمو می‌میمالوندم بهش و دستمو میکشیدم رو کوس و کونش اونم اصلا واکنشی نشون نمیداد شربته کار خودشو خوب انجام داده بود، ی رب باهم رقصیدیم و بعدش گف دیر وقته بریم بخوابیم، خودش رفت اتاق خودش و شوهرش،ب منم گف برو پیش رضا بخواب! من نمیتونستم این موقعیت رو از دست‌ بدم بعد ده دیقه از رفتن عمم منم رفتم دنبالش تو اتاقش بدون اینکه در بزنم رفتم تو ک دیدم تازه داره لباس خواب عوض میکنه! تا منو دید گفت حداقل ی هنی هونی بگو ترسیدم، نشستم رو تخت عمم کنار تخت سرپا وایساده بود ک دستشو گرفتم کشیدم سمت خودم ک افتاد تو بغلم ک یهو با لحن جدی گفت امیر این کارا چیه بهت رو دادم پررو شدی، پاشو برو بیرون!
گوشیمو از جیبم درآوردم نشونش دادم دهنش از تعجب وا مونده بود ک میخواس بزن زیر همه چی ک بهش گفتم این فیلمه نمیتونی منکرش باشی ک یهو گفت خب ک چی گفتم خو تو با این نره خر تو ویلا چیکار داشتی ک بهم گفت ب تو چه تو سر پیازی یا ته پیاز،گفتم فردا ک فیلم رو نشون شوهرت دادم اونموق میفهمی! از خونه زدم بیرون سوار ماشینم شدم هنو ب میدون اولی. نرسیده بودم ک پیام داد برگرد کارت دارم!
دور زدم برگشتم رفتم خونه پیشش دیدم رو تختش دراز کشیده.

  • چی میخوای تا این فیلم رو حذف کنی؟
    _خودتو!
    -چی؟
    -تو کفتم امشبو با من باش بعدش فیلم رو حذف میکنم
    -گمشو
    ببین من اگه این فیلم رو نشون شوهرت بدم مث سگ از خونه میندازتت بیرون
    بعد یکم فکر کردن گفت به شرطی ک فقط امشب و بعدش شتر دیدی ندیدی!

-قووووول
همینطور ک سرجاش دراز کشید بود افتادم روش و شروع کردم ب لباشو خوردن اونم مثلا اینکه راضی نیست ولی همکاری می‌کرد!
لباشو خوردم و رفتم رو لاله گوشش هنو چن زبون رو لاله گوشش نکشیده بودم ک شروع کرد ب آخ و آوخ گفتن
گفتم همراهی کن بزار خوش بگذره!
سر خوردم رفتم سینه هاشو از لباس خوابش درآوردم تا میتونستم زبون زدم خوردم عمم فقط سرمو محکم گرفته بود بعد بلندش کردم لباسشو از سرش کشیدم بیرون لختش کردم تنش فقط ی شورت لامبادایی سیاه بود، خوابید،خودش پاهاشو بلند کرد تا شورتشو درآرم وقتی شورتشو درآوردم و لختشو کامل دیدم فهمیدم کوس و کونش از اونی ک فکرشو میکردمم محشره
سرمو بردم نزدیک کوسش کوسشو ک معلوم بود دوروزه اپیلاسیون کرده بود رو خوردم و چوچولشوگاز گاز کردم ک دیدم آبش داره میاد آب کوسش انگار اورنگ زده فقط آب میداد
در گوشش گفتم چطوری دوس داری بکنمت؟
گفت قمبل میکنم از پشت بزار تو کوسم!
همبن ک قمبل کرد کوس و کونش افتاد تو ی خط کیرم پنج سانت بزرگتر شد، کیرمو با آب کوسش لز کردم چن دفعه سر کیرمو کشیدم رو کوسش ک با هر کشیدن ی آخ ریز میگفت! ک آروم سر کیرمو رو سوراخ کوسش تنظیم کردم کیرمو آروم آروم هل دادم تو تا جایی ک تا کیرم تا خایه رفت تو کوسش، استارت تلمبه رو زدم قبلشم ک خودمم ی سیگنافن با ترا خورده بودم نزدیک ۲۰ دیقه فقط از پشت کوسشو گاییدم بعدش برش گردوندم پاهاشو جمع کرد تو شکمش انداخت رو شونه هام دوباره کوسشو گاییدم ولی دیدم اینجوری زیاد حال نمیده خودم دراز کشیدم با کس اومد نشست رو کیرم کیرمو آروم تو خودش جا داد بعدش بشین پاشو رفت، وسط تلمبه زدند یهو احساس کردم آبم داره میاد ولی انقد ک کیف میداد نگفتم بهش آبمو تا قطره آخر ریختم تو کوسش ولی اون هنو نفهمیده بود و بشین پاشو میرفت! آب کیرم از تو کوسش سر می‌خورد از بغل کیرم میومد پایین، همین ک آبم اومد رفتم دستشویی کیرمو شستم اومدم دیدم میخواد لباس بپوشه گفتم کجا؟ گف مگه آبت نیومد؟ گفتم چرا ولی من هنوز سیر نشدم رفتم پیشش گفتم یکم کیرمو بخور بزار سفت شه ،یکم من من کرد گفتم زود باش ادا درنیار همین ک کیرمو داخل دهنش جا داد ی جوری کیرمو خورد و با لباش تحریک کرد ک کیرم تو ی دیقه دوباره سفت شد، گفتم زهرا خانوم بزنیم جاده قزوین؟ گفت کجا؟گفتم از پشت! از کون بکنمت؟ گف اصلا حرفشم نزن تا حالا محمدم نزاشتم ب کونم دست بزنه تو ک جای خود داری؟
گفتم باشه دمر بخواب لای کونتو وا کن تا مسیر کیرم باز باشه تا خایه بچپونم تو کوست، گف زهرمار بیشعور!
نزدیک ی رب هم از کوس گاییدمش دوباره آبمو تا آخرین قطره ریختم تو کوسش بعد خودش با شورتش هم کسشو هم کیرمو پاک کرد و کونشو قر داد و رفت حموم، رفتم در حموم رو باز کردم دیدم داره کسشو تمیز میکنه، گفتم چطور بود؟گفت خوب بود حال کردم
گفتم از این ب بعد میزاری دوباره حال کنیم؟ گفت بستگی داره!؟؟
-به چی؟
-ب اینکه هیچ کس از رابطمون خبر دار نشه
-خیالت راحت هیشکی نمیفهمه
رفتم تو ی لب ازش گرفتم و اومدم بیرون،
الان چن ماهه از اون ماجرا میگذره هفته ای دو یا سه بار میرم میکنمش ی بارم ب بهونه دکتر تو تهران بردمش شمال دو روز ویلا گرفتیم و تو این دو روز فقط از کوس و کون گاییدمش حتی لب ساحلم نرفتیم، دفعات بعدی تمام داستانشو میفرستم
پایان.

نوشته: امیر


👍 14
👎 17
95401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

904867
2022-12-01 02:00:53 +0330 +0330

داداش کاش باور پذیر تر مینوشتی

0 ❤️

904868
2022-12-01 02:11:47 +0330 +0330

خوبی شهوانی اینه هرکی اسم دوتا قرص و شربت رو از اینترنت یاد گرفت فکر می‌کنه غول چراغ جادو دستشه و کار تمومه!!!صبحش می‌ره کل فامیل و دوست و آشنا رو می‌کنه شب هم داستانش رو می نویسه!!!بعدش ما بدبختی باید بشینیم کسشعرنامه بخونیم.

3 ❤️

904913
2022-12-01 10:43:21 +0330 +0330

تو اسم قرصا رو درست بلد نیستی بنویسی بعد میای ترکیبی میزنی ریقو

ی وقت سنگ کوب نکنی ایقد کس میگی

1 ❤️

904949
2022-12-01 13:59:29 +0330 +0330

باشه

0 ❤️

904968
2022-12-01 20:20:23 +0330 +0330

سیگنافن آخه؟؟😂😂

0 ❤️

905111
2022-12-03 00:05:40 +0330 +0330

امیر اولا اینو بخورو بعداٌ بمیر دوماٌ عمت حرف قشنگی بهت زد: زهرمار بیشعور! واقعاٌ زهر مار بیشعور ،توی شهر کوچیک همه می دونستن عمت کُس هست جز شوهر و پسر نرخر 19 ساله اش و توی برادر زاده الدنگ !

0 ❤️