قبول کردم صیغه اش بشم (۲)

1401/02/01

...قسمت قبل

سلام ادامه داستان را می نویسم واستون ببخشید اگر جمله بندیم اشکال داره ،، کنار بچه ام دراز کشیده بودم حمید پشت سرم بود کیرش و از رو لباس حس میکردم پشت گردنمو بوس کرد گفت می رم دستشویی میام تا حمید رفت و برگرده دیگه بچه خوابش برده بود اومدم بیرون از اتاق حمید داشت دستاشو می شست رفتم سمت دستشویی پشت در منو گرفت ول کن بزار برم بیام حمید خیلی پر رو شدی حالا کجا شو دیدی خوب بشورش میخوام جرش بدم بی ادب خندید رفتم داخل خودمو شستم اومدم حمید رو مبل نشسته بود کیک میخورد حالا چه خبره اینقدر کیک میخوری مهتاب میخوام کوس بکنم جون داشته باشم یه آهنگ گذاشتم دست حمید را گرفتم پاشو باهم برقصیم من قدم ۱۶۵ بود یک سرو گردن از حمید کوتاه تر بودم کونم تنگ بود عقب سینه ها ۸۵ تپل هستم ولی چاق بی معنی نیستم رقص خوبی دارم شروع کردم رقصیدن حمید بلد نبود بیشتر باهام حرکت میکرد و دست میزد شلوارک پوشیده بود کیرش داشت شلوارشو جر میداد عقب عقب میرفتم کونمو میمالیدم به کیرش با رقص ازش لب میگرفتم بدجور داشتم حشریش میکردم دیگه اومد جلو از پشت منو گرفت محکم بوسم کرد بسه عزیزم خسته شدی در گوشم گفت یه فیلم سکسی دارم بزارم ببینیم آره دوست دارم رفتیم رو مبل حمید یه فلاش داشت زد به تلویزیون اومد کنارم شروع شد فیلم تکیه دادم به حمید ،دستش رو سینه هام بود و فیلم می دیدیم فیلم تو محل کار بود که مرده آخر کارمنشیشو نگه می داره و ترتیب شو میده قرارشد با حمید فیلم را ببینیم بعد بریم واسه سکس حس و حس زنه بلند بود دست حمید رو سینه ام از رو لباس نگاه کردم به شلوار حمید بد چیزی توش بود دستم و گذاشتم رو دست حمید که رو سینه ام بود زنه خوابیده بود رو میز مرده داشت کوسشو زبون میزد بدجور تحریک شده بودم حمید گفت دوست داری بخورم مال تو سرم و تکون دادم حسابی کوسشو خورد من هم یه صدا هایی آروم میکردم زنه جلو مرده زانو زد کیرش و در آورد من دلم ریخت گفتم وای حمید غیرتی شد گفت مال من بزرگتره شلوارکشو کند نگاه کردم لبمو گاز گرفتم راست میگفت موهای بلندم را کشید آخ برو پائین مبل و بخورش مست بودم جلوش زانو زدم دست کشیدم به کیرش وای چه کلفته حمید مالیدمش بوسش کردم نگاه کردم تو چشماش سرشو کردم تو دهنم شروع کردم خوردن آب شو نمیتونستم بخورم هی پس میدادم بیرون درش آوردم حمید بسه دیگه نمیتونم کشیدم بالا لبهامو چسباندم رو لبهاش لباس مجلسی نیم تنه تنم بود کمرم و می مالید آروم اومد بالا زیپ لباسم را کشید پائین از تنم درش کرد با شورت و کورست رو حمید بودم وای چی هستی تو واقعا مهتابی تک پوش حمید را در آوردم سینه سفید و کم مویی داشت سر پستونشو مک زدم قلقلکش شد خندید حمید کامل لخت بود آروم قفل کورستامو باز کرد از سرشانه هام ردشون کرد انداختش کنار سینه هام آویزان بود این حالت با این حال سخت بود واسم گفتم حمید بزار بخوابم رو مبل درازم کرد لبهام و خورد لاله گوشم را با لبهاش گرفته بود آی وای حمید بدجور حشری شده بودم گردنمو مک میزد وارد بود منم کیرش و گرفته بودم‌تو دستم فشار میدادم کیف میکرد دو طرفم زانو زد و شروع کرد سینه ها مو یکی یکی خوردن آی آه حمید صدام خونه را پر کرده بود رفت رو شکمم خوب زبون زد لیس میزد از رو شورت کوس مو بو میکرد و زبون میزد مهتاب جانم اجازه میدی شورتتو در کنم‌ خودتو لوس نکن دیگه بگم نه در نمیاری خندید آروم کشیدش پائین از پام درش کرد انداختش کنار وای چه دمبه ای داری مهتاب سرم رو متکای مبل بود پاهامو باز کرد خیلی آب داده بود با دستمال خشکش کرد لبهاشو گذاشت رو لپه های کوسم آه آه ای داشتم پرواز میکردم خیلی حرفه ای کوس مو خورد پای راستمو گذاشت رو تکیه گاه مبل پای چپم رو بازوی راست حمید کیرش و گرفته بود تو دستش رسوندش به کوسم کلاهک پهنی داشت آه میکشیدش لا کوسم آی آه چندسال کوچکتر بود ولی وارد بود مهتاب جان تو بزرگتری منو ببخش اجازه میدی چشمامو به علامت تائید بهم زدم با بالا پائین کردن جفتش کرد در سوراخم فشار داد آی آخ کلا هکش رفت داخل دستامو گرفتم جلو کمرش حمید صبر کن باشه عشقم انگار دوباره داشت پرده مو میزد یه کم صبر کردم دستامو آروم برداشتم حمید هم آروم آروم شلش کرد تو کوسم حس میکردم که کیرش داره میاد جلو آه تا ته چسباند مهتاب تمام شد کوست به نام کیرم شد آی حمید بزار توش باشه خیلی خوب بود هرچی می گفتم گوش میداد چشم خانمی آه داشتم لذت میبردم حمید آروم بکن شروع کرد عقب جلو کردن آی آه فدات بشم بکن بیشتر حمید پاهامو جمع کرد تو شکمم شروع کرد به تلمبه زدن آه ای بکن بکن جرم بده جیغ میزدم چنگ میزدم به سینه هام یک دفعه تنم لرزید ارگاسم شدم حمید داشت میکرد آخ ای کیرش و کشید بیرون آبش پاشید زیر چونه ام بقیه شم ریخت رو پستون هام وای کیرش یه نمه خونی بود شاید چون من خیلی وقت سکس نداشتم حمید منو پاک کرد بغلم کرد بردم حمام ،،حمید دوسال بعد ازدواج کرد ولی از زنش بچه دار نشد رفت آزمایش اسپرم داد اسپرمش صفر بود یعنی هیچ وقت نمیتونه بچه دار بشه زمانی هم که ازدواج کرد هفته ای یک بار باهم سکس داشتیم چون من همیشه صیغه اش میشم الان هم خانمش ای یو ای کرده کیرش بلند بشه میاد پیش خودم میگه من سنم از نسرین زنش بیشتره ولی سکس بامن خیلی واسش باحاله منم دیگه میدونم اسپرم نداره نه قرص میخورم نه می زارم آب شو بریزه بیرون خیلی ممنون که این داستان ۳ قسمتی را خوندید امیدوارم خوشتان اومده باشه فدای همتون 💋 🌹

نوشته: مهتاب


👍 6
👎 8
40101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

869937
2022-04-21 02:42:17 +0430 +0430

تا اونجا که من میدونم کسی که اسپرم نداره IUIسهله با IVFهم بچه دار نمیشه.

0 ❤️

869951
2022-04-21 03:29:26 +0430 +0430

اولا داستانت ۲ قسمت بود نه ۳ قسمت
دستتو از تو شرتت دربیار بعد بشمار
بعدشم چرا چند خط آخر رو تو جفت داستانات تکراری نوشتی

1 ❤️

869976
2022-04-21 07:29:37 +0430 +0430

کیک میخوره جون بگیره؟! شاید کیک زرد همچین تاثیری داشته باشه!

1 ❤️

869977
2022-04-21 07:32:09 +0430 +0430

ناامیدی خوب نیست
اما:
امیدوار نباش کسی خوشش نیومده

1 ❤️

870062
2022-04-22 00:49:37 +0430 +0430

این چجور داستانیه!این که با قسمت قبل فرقی نداشت

0 ❤️