قرص بارداری خوردم

1394/02/20

سلام. من ۲۴ سالمه زنی که ۵ سال ازم بزرگتره زن پسر داییم میشه اسمش لیلاست لیلا که یه چند مدتی میشه شوهرش اکبر برای کار رفته بندر عباس اون با پسرش تو خونه تنها مونده. یه روز که من از بیرون داشتم میومدم خونه دم در خونمون با لیلا روبه رو شدم که داشت از خونمون میرفت. موقع نهار بود گفتم نهارو پیشمون بمون گفت نه پسرم خوابش میاد میخوام نهار بدم و بخوابونمش خلاصه هرچی اصرار کردم بیفایده بود. قبل رفتن ازم پرسید که برنامه و بازی جدید برا موبایلم چیداری ؟ من که چیزی غیر فیلم سوپر توگوشی چیزی نبود گفتم اوووه تادلت بخواد برنامه و بازی دارم ، داشت میرفت گفتم چیزای خطرناک دارم خندید ورفت. منظورمو نفهمید من قصد داشم چنتا از این فیلم خفنا بهش بدم.
آقا روزبعدش دیدم اومد خونمون لباس شیک و تنگی پوشیده بود.چشت روز بد نبینه من اینو که دیدم دیونه شدم. اتاقم که اتاق وحشت خونمون بود بردمش همون جا گفتم درسته شلوغه ولی آرومه بیا اینجا اونم چیزی نگفت پسرش هم باهاش اومده بود. خلاصه گفت برنامه‌ و اینا چی داری ، گوشیمو اوردم ،رفتم تو برنامه و بازیا سر پسرش همش تو گوشیم بود. من که دنبال یه فرصت بودم فیلما رو توصفحه گوشیم ببینه در موردش صحبت کنیم پسرش مزاحم بود. این لیلا خانم یک کون بزرگ و تاقچه ای داره که فکر همه ی پسرای فامیلون رو بخودش جلب کرده بود. منم دو دل شده بودم فیلما رو بدم بهش ندم ، اهلش هست ،نیست. ولی از حرکاتش معلوم بود که اونم میخواد یجورایی بهم نزدیک شه. منو لیلا روبه رو هم نشسته بودیم سرامون که تو گوشیامون بود سرم با سرش فقط چهار انگشت فاصله داشت .منم میدیم مشغوله از لایه یغش چاک سینه‌های سفید و کوچیکش میدیدم بر خلاف کون رویایی سینهاش کوچیک بود در حدی که هر کدومشون قشنگ تو دست جا میشد. من بودم خواهرم و لیلا و پسرش ، پسر لیلا که مثل کنه بهم چسبیده بود با شنیدن صدای خواهر زادم از جاش پرید و رفت پیشش بازی کنه تازه یه نفس راحت داشتم میکشیم که خواهرم گفت میخوام برم خونمون بازم پسر لیلا باید برگرده پیشمون خوشبختانه پیله کرد که حتمن با خواهرزادم بره خونشون خواهرم گفت اشکال نداره خونمون دوتا کوچه بالاتره میبریمش باخودمون لیلا هم گفت باشه این چندتا برنامه رو که گرفتم میام دنبالت.
رفتن ، حالا من موندم و لیلا ویه خونیه خالی. الانه که واجب دونستم که فیلما رو براش بفرستم. خونه که خالی شود لیلا راحت رتر به نظر میومد یجوری بهم نگاه میکرد من توقع پیش اودن همچین فرصتی رونداشتم. برنامه و بازی تموم که شد گفت کلیپ چیداری بفرستی گفتم کلیپ خراب گفت یعنی چی گفتم از اونا گفت نه نمیخوام گفتم من چتایی برات میفرستم نخواستی پاک کن گفتش بفرس یه بار نگاش میکنم و حذفش میکنم ، همین جوری که داشتم فیلما رو براش میفرستادم یجوری آب دهنشو غورت میداد که معلوم بود داره آمپر میچسبونه منم باشنیدن صدای غورت غورتش حسابی کفم بریده بود فیلما که دسش رسید یکیشونو بازکرد صداش بلند بود خجالت کشید قطش کرد بهش گفتم بابا منو خودتیم راحت باش دوباره روشنش کرد پلک نمیزد ،یک ماه خورده شوهرش رو ندیده بود الان هم یه خونه خالی یه فیلم سوپر حشری ویه جوون ۲۴ساله که تو عمرش کس ندیده. بلند شدم کیرم داشت شلوارمو پاره میکرد بادیدن این صحنه لیلا دیگه خیلی خراب شد نشستم کنارش یواش پاههمو چسبوندم به پاهاش .باش فیلم نگا میکردم یه صحنه ای نشون دادن یکی داشت از عقب میزد گفتم عجب صندغی داره ولی جاداریش به صندغ خودت نمیرسه. من انو که گفتم جاخورد زور زد بهم من ترسیدم ، ولی برعکس هیچ جای ترس نداشت ای حرفم باعس شد که کاملا اومد پیشمو خودشو چسبوند بهم و ادامه داد به فیلمه. کلیپ دومی یه مردی بود که داشت یه زنی رو ماساژ میداد به نصف فیلم کرسیدیم بهش گفتم لیلا دوست داری اینجوری ماساژت بدم روش نمیشد چیزی بگه . منم همون جوری که نشسته بودم دست راست و گذاشم روشونش یواش یواش مالش دادم بعد که مطءن شدم راضیه رفتم پشتش وبا دودستام شروع کردم کمرشو ماساژ دادن. دیدم ضربان قلبش در حدی زیاد شد که از یه متری شنیده میشد. من که داشتم میردم کیرم در حدی شغ شده بود فکر میکردم الانه که کنده بشه. گوشی رو از دسش گرفتم یه پتو پهن کردم روزمین دسشو گرفتم ، کاملا تسلیمم شده بود خوابوندمش رو پتو بگرردندش روشکمش رفتم و یواش نشستم روکون آرزوهام در حدی برگ و نرو بو خیال میکردم دارم خواب میبینم دوباره از سر تا نوک انگشتای پاشو ماساژ دادم اونم لال شده بود لذت میبرد. تا ألان ماساژ دادن بود اونم توقعش بیشتر ازاین نیرفت. ولی من قصد سکسمو چکارکنم از زیر بلوزش دستمو گذاشتم رو کمرش چیزی نگفت عجب پوست نرم ولطیفی داشت یواش یواش بلوزشو کشیدم بالا سفیدی پستش داشت چشامو کور میکرد حشری حشری شده بود. برشگردوندم روکمرش اینبار شکمشو ماساژ دادم رفتم زیر پستونا جای خیلی حساسی بود بازم میترسیدم قبول نکنه به سینهاش دست بزنم دستم که میخورد به پستونش فوری میکشیدمش که شاکی نشه ،ولی اون طاقش طاق شده بود دستامو گرفت برداشت گذاشت رو پستوناش و محکم فشار داد دیگه الان مطئن ببودم که کاملا مال خودمه شروع کردم به بازی با پستونا بلندش کرم نشوندش یه دل سیر از شلب گرفتم بالاتنه رو لخت کردم پستون میخوردم لب میگرفتم لیلا هم داشت آه و ناله میکر دسشو انداخته بود دور گردنم منم با یدستم پستو وبا دست دیگم کوسش رو وبادهنم لباشو وتوذهنم کون رویایی طاغت نیورد دوتا دسش روگذاشت رو سینم منو خوابوند اون دیگه مثل من دست دست نکرد مستقیم رفت سراغ کیرم شلوارمو باز کرد شورتمو داد پایین کیر شغ شدم و دراورد بهش خیره شود لیلا با تعجب به کیرم نگاه کردو شروع با حرص ولع به خوردن کیرم فکنم کیرم از کیر پسر داییم بزگتر بوده که لیلا تعجب کرد خیلی حرفه ای ساک میزد ، لیلا خوابید روکمرش دانشودراورد شرت قرمزش محشر بود خیلی دوست داشتم کس بخورم معطل نکرم رفتم جلو شورتشو دراوردم کسش میدرخشد تنگ نمناک سورتی.باعرق وآبش زبونمو گذاشتم وصطش ازپایین تابالا لیس زدم عجب طعمی داشت من کسشو می خوردم اونم آه و ناله مکرد و باموهام بازی میکرد و چنگم میزد ، رتم طرف سینها ازش لبمیگرتم همینجوری که روشکمش خوابده بودم بادسم کیرمو گرفتم وگذاشتم رو سوراخ کوس اون فهمید کیرم و میخوام بذارم توکسش زبونم مهکم میمکید دستاشو محکم حلقه کرد دور گردنم منم شروع کردم تلنبه زدن حسابی کوس لیلا روکردم کیرمو از کوسش اوردم برون گفتم برو رو زانو کونت رو بده بالا گفت الان نه این دسو کامل بزن تو کسم قرص ضد بارداری خوردم که آبشو بریزیش توکسم…
ای دل غافل لیلا قبل اومدن به خونمون قرص خورده بعد ما به فکر اینیم که با فیلم مخشو بزنیم، من بعد یه دقیقه تلمبه زدن آبمو ریختم توکس لیلا جون. قبل اینکه کیرمو از کوسش بیارم برون لیلا گفت درش بیار مستقیم بذارش تو کون الان نوبتشه که حسابی حقشو ادا کنی من که میدونم خیل وقته چشت دنبالشه من بی تردید گذاشتم دم کونش کونش عرق کرده بود کرم که تازه از کسش اورده بودم برون خیس خیس بود محکم زدمش تو شیری از مادرش خورده بود رو به یادش اوردم بعد تقریبا نیم ساعت شلاپ شلوپ تو اون کون رویاهام آبم میخواست بیاد که کیرم رو در اوردم گذاشتم توکسش چنتا تلنبه زدمو آبمو دوباره ریختم توکس لیلا آخه باغچش خیلی وقت پیش نیاز به آبیاری داشت.


دوش آن ناز چهره سراغم راگرفت
بادودست نازش بازوانم را گرفت

دامنش را زد بالا تا بنماید به من
منظر گلزار زیبایی چمن

گفت آنچه میبینی باغ گل است
آنچه کم دارد یک بلبل است

بلبلم را در میان باغ او کردم فرو
ناگهان باران رحمت به باریدن گرفت
بلبل نالان من در باغ خفتن گرفت

نوشته:‌ حمید


👍 0
👎 1
96660 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

461752
2015-05-10 15:26:20 +0430 +0430

نکته کلیدیش فقط قرص بود

1 ❤️

461753
2015-05-10 15:36:45 +0430 +0430
NA

غورت غورت کرد و تو فهمیدی که حشری شده =))
غورت غورت آخه؟

0 ❤️

461754
2015-05-10 15:39:02 +0430 +0430
NA

احسان هات فرمود:

تا “خندید و رفت” خوندم

0 ❤️

461755
2015-05-10 15:49:33 +0430 +0430
NA

کس نامه نوشتی

0 ❤️

461756
2015-05-10 15:55:25 +0430 +0430
NA

به قول خانوم حنا :چرت بود

0 ❤️

461757
2015-05-10 15:57:07 +0430 +0430
NA

صندغ؟!!!
کیر نداشتم تو صندغ تو و فامیلات
بدبخت کیرتو نتونستی نگه داری؟!
ی زن شوهر دار کردی؟
ایشالا جلو چشات صندغه زنتو وا کنن!بعد ببینم باز صندغ صندغ میکنی یا نه!

0 ❤️

461758
2015-05-10 16:12:24 +0430 +0430

تو این سن اگه اکابر میرفتی از این بهتر دیکته مینوشتی…زن مردم جنده بود که بیاد زیر تو بیسواد کون گهی بخوابه…معلومه با یه دست جق میزدی با دست دیگت هم تو سایت گه میزدی…البته بقیه با کونشون گه میزنن ولی تو نوبرشی…

0 ❤️

461759
2015-05-10 16:32:42 +0430 +0430
NA

معمولا فحش نمی دم ولی بعضی ها میان که فحش بشنون. …ای …تو. …کل فامیلت

0 ❤️

461761
2015-05-10 17:00:55 +0430 +0430
NA

اصلنم جق نزدم باش

0 ❤️

461762
2015-05-10 18:42:51 +0430 +0430
NA

موندم چه بگم دوستان نظر دادن بسته…

0 ❤️

461763
2015-05-10 20:20:22 +0430 +0430
NA

خخخخ غورت،باید مراقب غورت هم باشیم
چقدم غلط املایی داشت
…شاعرم هست طرف

0 ❤️

461764
2015-05-10 22:47:40 +0430 +0430

واویلا … همه جنده شدن پیش پیش وقتی شوهرشون نیست قرص میخورن … اگه امتحان املا بود فکر کنم 20- میشدی … بابا سر کلاس درس حواست به درس و مشقت باشه نه اینکه با موبایلت جق بزنی تا بقول خودت کیرت شغ بشه … bad

0 ❤️

461765
2015-05-11 01:15:20 +0430 +0430

عمو جون چندمی ؟هنوز صوات نوشتن نداری شغ نکنی واسه ما bad

0 ❤️

461766
2015-05-11 02:11:18 +0430 +0430
NA

یه کلام ختم کلام.کیر تو کونت والسلام

0 ❤️

461768
2015-05-11 03:11:13 +0430 +0430
NA

کیرم راست بود تا خوندم خوابید

0 ❤️

461769
2015-05-11 04:22:03 +0430 +0430
NA

طبق معمول کس شعری بیش نبود!!!

0 ❤️

461770
2015-05-11 07:33:08 +0430 +0430
NA

ممنون خیلی وقت بود نخندیده بودم i-m_so_happy

0 ❤️

461771
2015-05-11 07:58:52 +0430 +0430
NA

شعر نگو شاعر میشی تو کون دادن ماهر میشی

0 ❤️

461772
2015-05-11 08:02:59 +0430 +0430

تخیلاتت رو خوب بروز ندادی

0 ❤️

461773
2015-05-11 08:40:36 +0430 +0430
NA

انو که گفتی؟
زور زد
باعس!
هاهاهاا
بیشتر نخوندم

0 ❤️

461774
2015-05-11 10:39:08 +0430 +0430
NA

غلط املائی داشتی
دقت کن!!

0 ❤️

461778
2015-05-13 02:08:18 +0430 +0430
NA

دیوسه جقی کیرم تو مغزت

0 ❤️

586436
2017-03-29 16:38:15 +0430 +0430

خیلی غلط املایی داشت. کور شدیم بابا درست بنویس ✋

0 ❤️