مربی بدنسازی شخصی

1402/12/24

سلام اسمم امیر علی هست ۱۸ سالمه و کاملا سفیدم و ذاتا بی مو هستم داستان از اونجایی شروع شد که تصمیم گرفتم برم باشگاه بدنسازی بالاخره شروع کردم و پنج جلسه ای بود که میرفتم که تنها بودم و اکثر حرکت هارو اشتباه میزدم تا اینکه یه مرد قد کوتاه پیداش شد حالا مشخصات رو بعدا میگم اره خلاصه من همینجور که ورزش میکردم اون بهم خیر میشد تا بهش نگاه میکردم نیشخند میزد و میرفت تا اینکه یه جلسه اومد بهم گفت این حرکتو داری اشتباه میزنی و سر حرفو باز کرد بهم گفت خواستی میتونی بیای به آدرسی که میدم بهت آموزش بدم منم قبول کردم و رفتم راستی یادم رفت بگم ازش اسمش یاسر بود سنش تقریبا ۳۱ قدشم کوتاه بدنش ولی خوب بود موهاشم یکم کم پشت بود.
بعد اره طی قراری که گذاشتیم من راس ساعت ۴ عصر تو اون آدرس حاضر شدم ایفون رو زدم و رفتم بالا دیدم اومد طرف بهم دست داد و یه ماچم کرد منم ترسیدم یکم نشستیم شیر و کیک خوردیم همراهیم کرد به اتاقش البته اتاق خوابش نبود انگاری یه اتاق بزرگ داشت چنتا توپ و لباس ورزشی و کش و دمبل اونجا بود گفت بیا شروع کنیم من آماده شدم یه شورت گشاد پوشیدم و یه پیراهن مشکی گشاد بدون جوراب آموزشاشو داد منم پا شدم رفتم هشت نه جلسه ای رفتم پیشش واقعا تاثیر داشت تا اینکه یه روز حین تمرین پیراهنم که گشاد بود زیر دستش موند و پاره شد اونم معذرت خواهی کرد و گفت برای جلسه بعد برات لباس میخرم و میارم بعد کلی تعارف قبول کردم و جلسه بعد برام لباس اورد که یه پیراهن انگشتی جذب نیم تنه سفید بود و یه جوراب شلواری نازک مشکی بهم میگفت اینا برای بدنسازی برای تو خوبه بدنتو با حجم نشون میده و بهت انگیزه میده منم رفتم که بپوشم انقد لباسا جذب و تنگ بودن خودم برای خودم بلند کردم با کشی که رو دستم بسته بودم دور کمرم انداختم و کیرمو چسبوندم به خودم بعد کلی داستان که کیرمو بخابونم اومدم پیشش بهم گفت چه خوشگل شدی گفتم ممنون خندیدمو فلان شروع کردیم به تمرین یوگا برای گرم شدن میومد هی دستشو روی شکمم که باز بود بین نیم تنه و جوراب شلواری میکشید منم بی توجه ادامه میدادم چند باری دستشو کشید روی خط کونمو سینه هامو و ران پام تا منم دوباره تحریک شدم وقتی نشسته بودم اومد چسبید به کمرمو گرماش که به تنم خورد لرزیدم از یه طرف خجالت میکشیدم از یه طرف دلم میخواست دید منم هیچی نمیگم همونجوری که چسبیده بود بهم دستشو انداخت روی جوراب شلواری ببینه من بلند کردم یا نه که بفهمه منم تحریک شدم بعد که دید منم آره شروع کرد مالیدن ران و ماهیچه های پام و انگشت کردنم منم دلو زد به دریا و چشامو بستم و خودمو میمالوندم بهش و چرخیدم طرف شو شروع کردم لباشو به چشیدن اونم همینجوری که لب زیرش زیر دندونم بود کونمو چنگ میزدو میگف جوون یه دل سیر از هم لب گرفتیم و گردن همو کبود کردیم یهو وایستاد گفت فانتزیت چیه برای سکس گفتم گروهی و خشن گفت گروهی نمیشه ولی خشنو هستم رفت چنتا بست پلاستیکی مشکی آورد دستامو بست زانو زدم و میگفتم تروخدا بزار کیرتو بخورم موهامو کشید و کیرشو مالید سروصورتم یکم لیز بود کیرش منم کیرشو کردم دهنم با زبونم باهاش بازی میکردم حدود سه دقیقه ای ساک زدم براش تا اینکه بلندم کرد رفت یه بالشت مبل و یه پتو اورد پتو رو پهن کرد و بالشتم گذاشت منم از زیر بغلم گرفت پرت کرد رو بالشت ،بالشتو زیر شکمم میزان کرد و انگشتم میکرد خیلی آروم جوراب شلواری رو سوراخ کرد اندازه کیرش که کوتاه بود ولی کلفت از لای سوراخی که کرده بود زبونشو انداخت روز سوراخم گفت یدونه مو هم نداره لامصب یه چک محکم زد در کونم و محکم گاز گرفت باسن سمت راستمو کیرشو اورد طرف صورتم یه چک زد دوباره در کونم گفت چربش کن کونی منم یه توف پر ملات زدم بهش اومد سراغ کونم سرشو چسبوند بهم دستم که پشتم بسته بود گرفت و گفت خیلی وقته میخاستم بکنمت ولی نکردم حالا وقتشه ماموریتو انجام بدم منم عاح زنانه ای کشیدم اونم هی با چک کمرو کونمو میزن گفت تا حالا دادی گفتم نه گفت پس تونلو من افتتاح میکنم محکم فرستاد داخلم تا خایه من داد محکم داد زدم وای که چه دردی داشت کیرشو در آورد گفت کیرخر شورتشو در آورد کرد دهنم دوباره شروع کرد آروم تلمبه میزد و خودشو میمالید انگار سوار اسب شده منم با عاح و ناله،منو چرخوند اومدلای پاهام زیر کونم بالشت گذاشت سوراخم بیاد بالا شروع کرد به لاپایی زدن انقد هردو مون حال کردیم و توفضا بودیم افتاد روم اصن نفهمیدیم کی آبش اومد بیست دقیقه ای همونجوری که کیرش داخلم بود و آبشو ریخته بود توم خوابیدیم اصلا نفهمیدیم چیشد بعد بلند شدیم رفتم حموم و آماده شدم خداحافظی کردیمو رفتم بعد اون دیگه عذاب وجدان گرفتم و ندادم هر از گاهی همو میبینیم و میخنده ولی من بی محلی میکنم ولی بهترین روز عمرم بوده تا الان …

نوشته: امیر قزوینی


👍 16
👎 10
29101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

975098
2024-03-14 23:52:10 +0330 +0330

کصصصصصشعععععر
چجوری دفعه اول زرتی رفت توت؟؟؟

3 ❤️

975114
2024-03-15 00:28:37 +0330 +0330

نگران نباش، الکی هم داستان سرایی فانتزی نکن، برو یکیو میدا کن بکنت

1 ❤️

975157
2024-03-15 07:15:52 +0330 +0330

عالی بود

0 ❤️

975159
2024-03-15 08:01:48 +0330 +0330

کیر کوتاه یاسر تو سوراخ نافت امیر قزوینی اوبنه ای با این داستان کیریت!

0 ❤️

975180
2024-03-15 14:33:24 +0330 +0330

بچه قم نیسی؟😂

0 ❤️

975418
2024-03-17 02:40:12 +0330 +0330

😍 😍 😍

0 ❤️

975518
2024-03-17 15:32:11 +0330 +0330

۲۴ فاعلم دنبال مفعول تک پر
فقط اصفهان
تلگرام
@lokila79

0 ❤️

975649
2024-03-18 11:42:17 +0330 +0330

😳😳🙄🙄

0 ❤️

976408
2024-03-24 00:30:41 +0330 +0330

تنها زندگی میکنم
اگه فاعل مطمن خواستی بگو
پایه فانتزیم

0 ❤️