معشوقه شیطان

1397/08/24

کنارم نشست و گفت: من قول میدم تو فقط با من راه بیا اونوقت من قول میدم هرجی ک خواستی بهت میدم
طناز خندیدم و گفتم اگ غیر شرعی باشه چی؟
گفت: دوباره ک برگشتی خونه اول؟
گفتم: مرده و حرفش اقا حرف زدی اصلا بیا عااااا
;موهامو به زور توی مقنعه فرستادم و گفتم خوب شد؟
خندید و گفت خوب ک نه ولی بهتره
دستمو جلوبردم ک دستشو عقب کشید و گفت قرار نشد اذیت کنی
با صدای غرغرو نالیدم عااااادل
گفت پاشو دیگ دیره
گفتم من نمیتونم اینهمه راه پیاده برم خب گونااااعم
گفت میبرمت
با شادی دستامو بهم کوبیدم و گفتم هورااااا قان قان بیب بیب
با سر و صدا سوار موتور پرشی شدم و چسبیدم بهش اونقد جلو رفته بود ک حس میکردم کنترل فرمون رو نداره
جیغ زدم چرا انقد رفتی جلوووو؟ گفت اگ بری عقب تر و اینقدر نچسبی ب من ک میام عقب
رفتم عقب تر عقب نشست و حرکت کرد
بعد اونشب باهاش حرف نزدم و خودش متوجه شده بود ک سرسنگینم
بهم زنگ زد و گفت ک همو ببینیم گفتم ک سرماخوردم و اگ میخاد بیاد خونه عیادتم
گفت بعداز ظهر ک از باشگاه اومد میاد ی سر میزنه
تو کونم عروسی بود
بدون فوت وقت رفتم تو حموم و حسابی صافکاری کردم باخودم گفتم من اگ منم امروز این پسر حزب الهی رو از راه ب در میکنم
خلاصه دوساعتی رو تو حموم بودم وقتی اومد متوجه شدم اس داده ک ساعت ۵ میاد ساعت هنوز سه و نیم بود پس وقت داشتم موهامو اتو کردم و تا تونستم لختش کردم
شلوار ۸۰ زاپ دار پوشیدم و تاپ جذب سورمه ای ک حسابی بهم میومد
تا ساعت ۵ بشه هزار بار تو اینه خودمو دیدم و چک کردم ک همه چیزم خوب باشه
ساعت پنج و ربع بود ک اومدش
مث همیشه ی تیپ ساده و رسمی
ی دسته گلم دستش بود
کنار در وایسادم وقتی اومد تو و از پشت سلامش کردم تازه متوجه من شد و سرشو پایین انداخت
خندم گرفته بود
گفت :فک کردم واقعا حالت بده
جلو رفتم و باصدای حشری گفتم خب واقعنم حالم بده
گفت : بیخیال شو صباخانوم من باید برم در شان شما نیست این رفتار
جلوتر رفتم اونقد ک هرسمتی چشم مینداخت من تو زاویه دیدش بودم گفتم تو ک گفتی هرچی ازت بخام بهم میدی پس چی شد؟
کلافه گفت خب چی میخای؟
تاپمو در اوردم و گفتم ارومم کن
گفت : میدونی ک من نمیتونم بیخیال شو بخدا بعدا پشیمون میشی
حالم واقعا بد بود اولش فقط میخاستم اذیتش کنم اما تو اون شرایط واقعا بهش نیاز داشتم تمام بدنم وجودشو میخاست
گفتم چیکار کنم ک راضی باشی با من باشی
گفت نمیتونم بخدا نمیتونم
رفتم جلو دستشو گرفتم و نزاشتم دستشو پس بکشه
گفتم من میخوامت توام میخای پس بزار جفتمون آروم بشیم عادل میدونم توام نمیتونی منو پس بزنی نشست و و عجز گفت نمیدونم چکار کنم صبا
گفتم صیغم کن عادل با محرمیت ک مشکلی نداری
بهت زده ب صورتم نگاه کرد و گفت داری با خودت چیکار میکنی ؟
گفتم اگ میخای گناه نکنی زود باش
در همون حالت تعجب صیغه رو خوند
ب محض گفتن قبلتُ سرمو جلو بردم و لبامو روی لباش چفت کردم
دستش هنوز توی دستم بود گرفتم و روی کمرم گذاشتم
خودمو بهش میمالیدم و لباشو میک میزدم
سرمو عقب اوردم و گفتم الان ک محرمتم چرا کاری نمیکنی؟
انگار ک تازه از بهت اومده باشه بیرون
سرشو جلو اورد و گفت تو تنها کسی ک منو اینطوری رام میکنه
لباشو تو لبم قفل کرد
انگار ک اونم انبار باروته و منتظر جرقه
وحشیانه لبامو میخورد و دستشو روی همه جا بدنم میکشید
همونجا دم در ورودی خابوندم رو زمین و اومد روم پاهامو دورش حلقه کردم و خودمو بهش فشار میدادم
احساس کردن سفتی و برجستگی کیرش روی کصم خیلی خوب بود
سینهامو میمالید و لب میدادیم
خودم دکمه و زیپ شلوار تنگمو باز کردم و گفتم درش بیار عادل
عادل ب سختی شلوارمو از پام کشید
بهش کمک کردم اونم لباس و شلوارشو در اوردم و کنار لباسام انداخت
سرشو روی سینم گذاشت و مشغول میک زدن و لیس زدن نوک ممهام شد
اه میکشیدم و دستمو تو موهای نامرتب عادل میکشیدم
سرشو هول دادم پایین ک گفت نه مکروهه
با ناله گفتم عاااادل بس کن توروخداااااا میخاااام
با اکراه ب کص پف کرده و خیسم نگاه کرد
سرشو بازم فشار دادم ک رفت بین پاهام
وقتی زبونش ب کصم خورد از اعماق وجودم اه کشیدم و نالیدم
سرشو لای پاهام فشار میدادم و کمرمو روی سرامیکای سرد میکوبیدم
کمی ک گذشت منم با ی ساک پر تف و مجلسی با پوزیشن قنبل از خجالتش درومدم و حسابی اه و نالش رو به هوا بردم
اما هنوز هیچ کدوممون ارضا نشده بودیم بهم گفت پاهامو بهم قفل کنم
قفل کردم اومد روم زل زده بودم ب چشای خوشرنگشو نفس نفس میزدم
کیرشو لای پام گذاشت و چند دیقه ای جلو عقب کرد
بعد چند دیقه هردومون ارضا شدیم و اون یکم دیرتر من شد
واقعا لذت برده بودم
کنارش لش کرده بودم و ب قولی ک توی حمام ب خودم داده بودم فک میکردم
بعد اون تا ۴ ماه بعد من شدم زیرخوابی دلپسند عادل
کون دادن تجربه ای فوق العاده بود ک با عادل میسر شد و منو بعد یکسال و نیم هنوز ب یادش خیس میکنم .

نوشته: صبا


👍 4
👎 5
10917 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

730509
2018-11-15 21:16:56 +0330 +0330

بابا همچین موجودی هم وجود داره عایا؟
آب در دسترش نبوده وگرنه شناگر قابلیه.یک نگاه به پشت مبارک بنداز،عمق فاجعه رو دریاب

2 ❤️

730520
2018-11-15 21:27:16 +0330 +0330

دخترو بدون اجازه پدر نمیشه صیغه کرد این هزار بار چه مذهبی بوده که نمیدونسته اینو

4 ❤️

730538
2018-11-15 22:05:45 +0330 +0330

الان اطم متنش چ ربطی داشت ک اینقد مرموزش کردی!!

0 ❤️

730596
2018-11-16 04:57:13 +0330 +0330

همچین نوشته معشوقه شیطان هرکی ندونه فک میکنه سری جدید رمان های جی آر آر مارتینه که تو شهوانی اسپویل شده :|

3 ❤️

730608
2018-11-16 07:06:48 +0330 +0330

الان شیطان کدومتون بودید؟ تو یا اون که تو صندوق عقبت سیخ کرد.

1 ❤️

730612
2018-11-16 08:09:23 +0330 +0330

ما که مسلمونش نیستیم همتون بهمون میگین کافر. شما که از ماهم کافر ترین خدا نشناس ها !!! فقط بلدین که مارو فوش بدید و لعنت کنید وقتی میفهمید مسلمون نیستیم ؟ تو اون دین کیریتون بهتون یاد ندادن دخترو بدونه اجازه ی پدر واسه ی بار اول نمیشه صیغه کرد ؟

0 ❤️

730661
2018-11-16 16:37:08 +0330 +0330

اخه چرا واضح نمینویسین، آدم بلاتکلیف میمونه
الان من عمو کاندومی رو چیکارش کنم؟ بکنم تو کونت یا نه؟

1 ❤️

760088
2019-04-10 11:52:53 +0430 +0430

استاد صیغه رو زن میخونه و مرد قبول میکنه :)

0 ❤️