سلام من همه چیو تو سکس میبینم هیچ محدودیتی هم ندارم هر کی میخواد باشه مهم نیست میکنم داستان البته واقعی زیاد دارم دونه دونه مینویسم براتون الان ۳۶ سالمه متاهلم این که میگم برایه اوایل که عقد کرده بودمه خانومم همیشه خونه خواهرش بود خواهرش سنش زیاده با خواهر زاده هاش هم سنه تقریبا ۴ تا خواهر زاده داره این که طرف این داستانه کوچیکترینشون بود که از زنم ۵ سال کوچیکتر بود ۱۵ سالش بود اون موقع خیلی ناز بود از اول که دیدمش بهش حس داشتم کلا من هر کیو میبینم بهش حس پیدا میکنم دنبال راهی بودم باهاش رابطه داشته باشم گفتم اون زمان عقد بودیم زنمم خونه اونا میموند من بعضی وقتا میرفتم اونجا شبا میموندم اتاق جدا داشتیم با هم فیلم میدیدم اونم میومد پیش ما فیلم میدید یه شب که رفتم اونجا در اون باز کرد گفتم تو چرا باز کردی کم مونده بود تورو با خالت اشتباه بگیرم خندیدو رفتیم تو فرداش پیام داد که اشتباه گرفته بودی میخواستی چکار کنی بهش نگفتم البته اینا همش نقشه بود هی اصرار کرد گفتم امشب اومدم بهت نشون میدم چکار میخواستم بکنم اومدم تو درو باز کن شب که رفتم اون در باز کرد تا دیدمش سینه هاشو گرفتمو یکم فشار دادم کپ کرد بنده خدا خجالت کشید خودش کشید کنارو رفت تو هیچی نگفت از اونجا فهمیدم کار تموم شدست شام خوردیم همش نگاهمون به هم بود رفتیم تو اتاق طبق معمول اونم اومد زنم رو پام دراز کشیده بود رو به تلوزیون اونم بالایه سر ما نشسته بود آروم دستمو بردم سمته سینه هاش مالیدم چیزی نگفت چند دیقه گذشت دیگه داشت از حال میرفت بلند شد رفت از فرداش دیگه پیام ها شروع شد فقط از سکس حرف میزدیم بهم گفت چند وقت پیش با دوست پسرش رابطه داشته اونم از جلو کرده یکبار ولی خون نیومده فکر کنم پردم ارتجاعی یا حلقوی باشه همینجوری گذشت منتظر یه فرصت با جایه مناسب بودم تا کیر کلفتمو تو اون کس کوچولو جا بدم تا اینکه خونه ما یک روز خالی بود بهش گفتم فردا به مامانت بگو بعد مدرسه میرم خونه دوستم خودم میام دم مدرسه دنبالت گفت باشه از صبحش لحظه شماری میکردم که ساعت ۱۲ بشه برم دنبالش اینم بگم کس زیاد کرده بودم ولی با این سن کم نه خیلی دوست داشتم تجربش کنم رفتم دم مدرسه دنبالش بردم خونمون از در که رفتیم تو از پشت بغلش کردم بردمش تو اتاقم مثل بقیه بهش شربت ندادم مثل اسب سریع لختش کردم سینه هاش عالی بودن ۶۵ یا ۷۰ برایه این سن یکم بزرگ بود ولی سفت رو به بالا شروع کردم لیسیدنو بوسیدن بدنش حول شده بودم نمیدونستم از کجاش شرو کنم ولی همش دستم روسینه هاش بود ولشون نمیکردم لباشو بوسیدمو گوشو گردنشو زبون زدم خوابوندمش رو تخت شورتشم در آوردم واییییی یه کلوچه سفید تپل با لبه هایه بهم چسبیده عالی بود اونم هیچی نمیگفت چشماشو بسته بود و تو آسمونا بود رفتم سراغ کس نازش از هم بازش کردم صورتیه ناز وای الان کیرم بازم داره راست میشه براش زبونمو بهش زدم مزه بهشت میدم حسابی هم خیس بود سوراخ کونشو کسشو حسابی لیسیدمو خوردم حالا نوبته اون بود تا با کیرم آشنا بشه بلندشمو لخت شدم کیرمو که دید چشماش گرد شد کیرم طولش ۱۷ سانته ولی حسابی کلفته گفت نمیذارم بکنیش توم جر میخورم واقعا ترسیده بود گفتم فعلا بخورش بلد نبود یکم با دست باهاش بازی کردو زبون زد گفتم بسه میخوام بکنمت گفت نمیذارم میترس بازم براش خوردم تا حسابی حشری بشه بعد بهش گفتم من دراز میکشم خودت بشین رو کیرم اگر دردت اومد نکن تو قبول کرد کیرمو تف زدمو اومد روم با دست میزون کسش کرد آروم نسشت روش واقعا راست میگفت خیلییییییی تنگ بود سر کیرم رفت تو ولی داشت جر میخورد چون خوشش اومده بود گفت درد دارم ولی لذتبخشه میخوام تا تهش بکنم آروم آروم کم کم همشو کرد تو کسش منم همزمان سینه هاشو میخوردم واااای کیرم تو بهشت بود ولی داغی و تنگیش مثل جهنم بود وقتی تا تهش رفت دیگه آروم آروم بالا پایین میکرد تو کسش صدایه ناله هاش کل اتاق و پر کرده بود کیرمو در آوردمو گفتم حالا دیگه نوبته من تلمبه بزنم رو کمر دراز کشید پاهاشو از هم باز کرد چندتا لیس به کسش زدم کیرمو با آب کسش خیس کردم با فشار تا خایه کردمش تو کسش خیلییی خوب بود داشت جیغ میزد از دردو لذت تندتند تو کسش تلمبه میزدمو همزمان قربون صدقش میرفتمو سینه هاشو میمالیدم دیگه کسش به کیرم عادت کرده بود هر چند لحظه یه بار هم بدنش میلرزیدو ارضا میشد بلندش کردمو حالت داگی سرشو گذاشت رو تخت کونشو کامل داد بالا کمرشو قوص داد پاهاشم باز کردم از هم کس و سوراخ کون کوچولوش جلوم بود دوباره سوراخ کون و کسشو لیسیدم کیرمو مالیدم به کس و سوراخ کونش دوباره با فشار کردم تو کسش بازم کیرم تحت فشار کس تنگش بود حسابی ناله میکرد چنان تو کسش تلمبه میزدم که تختو گاز میگرفت یه چند دیقه تو همون حال تلمبه زدم دلم نمیخواست آبم بیاد ولی وقت کم بود تحمل هم نتونستم بکنم کیرمو تا ته فشار دادم تمام آبمو تو کسش خالی کردم همونجور دراز کشید منم روش کیرمم همچنان تو کسش آروم آروم کیرم خوابید در اومد از تو کسش بلند شدیم گفت چرا ریختی تو کسم بدبخت شدم گفتم سر راه برات قرص اورژانسی میگیرم ازش پرسیدم چطور بود گفت تا عمر دارم فراموش نمیکنم حال راه رفتن هم ندارم تا ده بار ارضا شدنو شمردم دیگه آمارش از دستم در رفت همو بوسیدیمو لباس پوشیدیم سر راه براش قرص هم گرفتم بعد اون تا دو سال با هم ماهی یکی دوبار ارتباط داشتیم تا زنم متوجه شد ولی بنظرم ارزششو داشت داستان زیاد دارم با بقیه خواهر زاده هاش و دوستش که بعدا براتون مینویسم
نوشته: میثم کیر کلفت
با ترس و لرز داستانو خوندم، آدم میترسه بیای ما رو هم بکنی کونده
میثم کوص تپل ,کصگوی پیر ملجوق ,ریس کونی های دون تپه سفلی
ملجوق مجبوری مگ؟ولی خوشم میاد بلدی چجوری بایدبدی.حالت داگی سرتو بزاری رو تخت کونتو کامل بدی بالا کمرتو قوص بدی پاهاتم باز کردنی😋😍
چی میگی توبراخودت.کسی توروکرد تؤکسی روکردی انگار راست میگی کلا هرکی روببینی حس پیدامیکنی.لاکردارمیگه داستان زیاددارم یعنی کل طایفه زنت روکردی جز زنت بنظرم.
چقدرتندتند وهیجانی مینویسی کمی شمرده شمرده باارامش وجزئیات دقیقتر تاخوب منتقل کنی منظورتو،بااین نوشتنت که جزفحش گیرت نمیاد.موقع نوشتن هم از توی کف دختره بودنت سریع راست کردی شیطون.
اصلا چی گفتم منم مثل تو قاطی کردم بااین داستانت نصف شبی
قبول این که یکی هست که براش مهم نیست کی رو بکنه تایید یه بیمار جنسیه، خودتو به روانشناس نشون بده
سوال من اینه من سکس همین هفته رو اینقد با جزئیات یادم نیست این کصتان نویسا چطور اینقد دقیق جزئیات یادشونه؟!
به نظرم خودت قمبل کنی تا ۳۶ بار بکنمت بد نیستا
موندم اگه چیزی به اسم پرده حلقوی نبود امثال تو برای دروغاش چه بهونهای پیدا میکردن که کص کردن
صرف نظر از اینکه اصلا داستان نخوندم
ی بچه خواهر زن هم من دارم اوووووف ازین سفیدای توپره 16سالشه باب گایدن از پشته
آخه چطور یکی رو از مدرسه سوار می کنی با کلی عرق و اینها سریع لختش میکنی میخوری…فتیش کثافت بازی داری…بو سگ دوست داری
سن پایین یعنی کس تنگ حلقه بشه دور کیرت فشارش بده
میثم کون گلابی بیا بخورش تا واسه کسشرای بعدیت جون بگیری
چند سال پیش یه روز با ماشین کس چرخ میزدم یه خانم دست گرفت جلوم وایسادم،گفت ساعتی کار میکنی؟
قبول کردم،آدرس و داد و وقتی رسیدیم دیدم پیاده نمیشه
گفت توقف راهم باهات حساب میکنم، نمیخواستم هول بازی در بیارم،گوشیمو برداشتم و شروع کردم واتساپ و تلگرام چک کردن، پرسید زن داری؟ گفتم یکساله جدا شدم
گفت بخاطر خیانت ازش جدا شدی؟گفتم نه بخاطر خیلی چیزا ولی به خیانت نرسید، گفت من شوهر دارم، شوهرم الان با یه زن تو اون خونه س، گفتم از کجا میدونی، گفت براش بپا گذاشتم، اون یارو که سر کوچه بود ندیدی،گفتم نه دقت نکردم، وایسادیم تا شوهره اومد بیرون
با زنه که چشم تو چشم شد
زنه گفت آقا حرکت کن، توراه گفت تلافی میکنم با نصف مردهای این شهر میخوابم، گفتم اینکه تلافی نیست،خودزنی
نمیدونم به حرفمگوش کرد یا نه
دم در پرسید نمیای بالا
گفتم بیام بالا ممکنه اتفاقای خوبی نیوفته فکر کرد منظورم اینه که شوهرت میاد، گفت اینجا خونه ی مادرمه، گفتم زن شوهردار خط قرمز منه
تا شب حالم بود، خیانت کار کثیفی است.
۱۰بار؟
امشب با مادرت راجب تربیتت بیشتر صحبت میکنم
مرتیکه مارو ایسگاه یا خودتو
الان یکی خواهر پونزده ساله خودتو بگاد خوشت میاد
همون اول که گفتی هرکیو میبینم بهش حس دارم، فهمیدم که یه کونی بیش نیستی😂😂😂😂😂😂😂😂😂
حاضرم قسم بخورم زر مفت زدی.لخت تو خیابون میگردم اگ راس بگی.جاکشششششششش.ادم زورش میاد وقتی با هزار بدبختی نت وصل میکنی بیای این چرت پرتا را بخونی.
اینو من باور میکنم چون یه رفیقی داشتم که عین خودت بود ،بیچاره(بیچاره میگم چون مرده،)خیلیم ادم باسوادی بود (مهندس کشاورزی بود یه شرکت خدمات کشاورزیم داشت) ولی از نظر جنسی مثل خودت حشری و بیپروا بود طوریکه کل فامیلهای زنشو کرده بود ،فامیلهای خودشم تا حدودی کرده بود وهمشو برام تعریف میکرد…برا همین وقتی خوندم که شهوت برات مهمترینه و خیلیارو کردی انگار حسنو (دوست مرحومم)جلو روم میدیدم…عمر شما دراز باشه
این وسط فقط اون مامان خوشگلت میمونه اونم بکنی تکمیل میشه
میثم جون مشخصه تا الان به کسی نه نگفتی شیطون کل بچه های محل و از شاطر بگیر تا بقال و رفتگر بی نصیب نمودن دمت گرم خیلی دادی
چه زن فهمیده ای داری که خواهرش گاییدی و نگاییدت🤣🤣🤣
اولا در مورد دختر کوچبکا چیزی ننویسید دوم هالو نفهمیدی تقه زنتو موقعی که پانزده سالش بوده باجناق زده ؟خب اون بزرگش کرده روزی عصای دستش باشه هروقت خواست دم دستش باشه
اولا در مورد دختر کوچبکا چیزی ننویسید دوم هالو نفهمیدی تقه زنتو موقعی که پانزده سالش بوده باجناق زده ؟خب اون بزرگش کرده روزی عصای دستش باشه هروقت خواست دم دستش باشه به نظرم الانم می کندش میگی نه یه روز زاغشو چوب بزن
از اول که دیدمش بهش حس داشتم کلا من هر کیو میبینم بهش حس پیدا میکنم
این ینی جقی ام
میثم کونی
اینکه بکنات خواهرتو کردن تو به اسم یکی دیگه در میاری خیلی بده