من و پارتنر بازنشسته ام

1402/12/11

سلام
من رضام ۲۰ ساله ساکن یکی از شهرای شمال فارس
قیافم معمولیه قدم ۱۷۳ و وزنم ۷۶ کیلو دانشجو و همجنسگرام و البته پوزمم باته
فک کنم همین قدر برا یه خاطره کافی باشه از معرفی خودم
من تقریبا از ۱۶ سالگی و به واسطه اولین تجربه ی جنسیم که البته اون موقع فکر نمیکردم اینقدر جدی بشه با مربی باشگاه بدنسازیم که اون موقع مجرد بود فهمیدم که حس واقعیم چیه چون قبلش والبته بعدش دوست دختر داشتم و رابطه عادی رو تجربه کرده بودم
وقتی ۱۸ سالم شد قبول شدم دانشگاه شیراز ترم یک برام عالی بود چون پارتنرم حداقل هفته ای دو روز اونجا بود و از لحاظ جنسی تامینم میکرد.راستش اون اونقدر برام کامل بود که تو کل زمانی که باهاش بودم هیچ وقت حتی به فکر یه جایگزینم براش نبودم ولی بالاخره هر رابطه خوبی یه روز تموم میشه اون ۳۳ سالش شده بود و درست تو امتحانات پایان ترمم ازدواج کرد اولش فکر میکردم من براش جایگاه خاصی دارم اما بعدش متوجه شدم کلا منو فقط برا رفع شهوتش میخواسته و بس😔😔
حالام که یه شریک جنسیه رسمی و و واقعا خوشگل براش پیدا شده بود عادی بود که من رو کنار بذاره.
بگذریم یه ماهی بعد کات کردن باهاش افسردگی بعدی داشتم واز طرفی راستش دلم لک زده بود واسه رابطه از طرفیم چون تو شهر غریبی بودم اعتماد برام سخت بود چون اصلا کسی رو نمیشناختم
کم کم متوجه شدم برا جلب نظر دیگران باید یه تغییراتی تو خودم بدم واسه همین به هزار بهانه که دماغم انحراف داره از بابام پول گرفتم و عملش کردم زیر ابروهامو برداشتم و وقتی میخواستم با دوستام بیرون برم یکم آرایش البته نه جوری که ضایع باشه در حد یه سفید کننده و برق لب و سعی کردم سبک لباس پوشیدنمم عوض کنم و بیشتر تیپ های تحریک کننده بزنم فک کنم یه امتیاز خوب که دارمم اینه که کلا بدنم و حتی صورتمم هنوز مودرنیاورده واسه همین از شیو کردن و اصلاح عادی صورت راحتم
یک ماهی همینجور گذشت ولی نتونستم نظر کسی رو جلب کنم میدونم توقع زیادیه که همینجوری یکی بیاد و بهت بگه میخواد باهات باشه اونم تو تو مملکت ما ولی من قدرت بیانش رو نداشتم حتی با اینکه میدونستم یکی از همکلاسی هام که بچه رشت بود گیه و تاپ بازم جرات بیانش بهش رو نداشتم اونم یکی دو بار غیر مستقیم میخواست بهم نخ بده ولی راستش میترسیدم با یکی داخل دانشگاه بریزم رو هم.
یه روز که تو نت مشغول چرخ زدن بودم یهو چشم خورد به برنامه هورنت نصبش کردم و راستش احساس میکردم مشکلم حل شده
هی که گذشت دیدم اونجا بیشتر مثل بازار فروش برده ی جنسیه همه هم رو فقط و فقط بر اساس ظاهر قضاوت میکردن کسی کاری نداشت تو چه جور شخصیتی داری فقط عکستو میخواستن و بعدشم شروع می کردن به فرستادن عکس آلت و ماهیچه های بدن شون و تلاش برا مخ زنی .خیلی بدم اومد از برنامه حذفش کردم
یه هفته بعد دیگه شهوت داشت منفجرم میکرد به خودم گفتم هورنت رو نصب میکنم و اولین کسی که بهم پیام داد رو باهاش قرار میذارم یه عکس خوب از خودم گذاشتم و منتظر موندم یه ۲۰ دقیقه ای طول کشید یکی برام قلب فرستاده بود با پیام درخواست آشنایی وقتی رفتم صفحش رو دیدم جا خوردم یه مرد ۵۷ ساله😅😅😅
اولش به خودم گفتم اینم از شانس من ولی بعدش چون حوصلمم سر رفته بود گفتم بزار یکم بخندم و فان بود به نظرم به هر حال
جواب دادم و خواستم عکس قدیش رو برام بفرسته باورم نمیشد فیسش اینقدر جذاب باشه یه مرد قد بلند چهارشانه با موهای جو گندم دم اسبی و یه فیس زمخت و یه تیپ اسپرت باحال به نظرم عالی بود ولی سنش🤔🤔🤔
حرف زدن رو ادامه دادیم از حرف زدنش میشد گفت ظاهرا آدم معقولیه البته اونم مثل همه سکس براش تو اولویت بود واسه همینم بعد از سه روز که با هم در ارتباط بودیم عکس بدنم رو ازم خواست اولش مقاومت کردم ولی بعدش چون واقعا نیاز جنسیم برام غیر قابل کنترل شده بود براش فرستادم به محض اینکه عکسام رو دید خواست همو ببینیم یه قرار گذاشتیم تو ارم چون به من خیلی نزدیک بود
اومد حرف زدیم و گفت که متاهله و دو تا بچه داره و یه مغازه تو یکی از بازارهای قدیمی شیراز که نیاز نیست اسم ببرم
بعد باغ سوار ماشینش شدیم و یه چرخ تو شهر زدیم برام بستنی خرید رفتیم رستوران و … شب که میخواستیم برگردیم خوابگاه بالاخره حرف دلش رو زد و بهم گفت اگه دوست داشته باشم میتونم شب رو برم باهاش باشم و بریم تو یه هتل راستش شروع کردم به طفره رفتن چون از رابطه یه روزه میترسیدم ولی شمارم رو بهش دادم و بهش گفتم که خبرش میکنم
آخر هفته بهش پیام دادم و بهش گفتم که برا رابطه آمادم نمیدونم چرا ولی ازم خواست برم و یه اتاق یه نفره تو هتل بگیرم و اونم یه اتاق جداگانه
شماره اتاقم رو پرسید و ازم خواست که تا شیش اونجا باشم
ساعت شیش دیدم یکی در میزنه خودش بود بعد یه احوال پرسی ازم خواست برم اتاقش
سلیقش خوب بود یه اتاق با تخت دونفره
میدونم خاطرم تا الانشم فقط حاشیه بوده پس از اینجا یکم بخش سکسیش رو برجسته تر میکنم
بهم گفت اهل مشروب هستم یا نه یکم شراب آورده بود که خوردیم عالی بود
معلوم بود شهوت کل وجودش رو گرفته اول شروع کرد به بوسیدن صورتم بعد لبام و گردنم ازم خواست بشینم رو پاهاش خوابید روی تخت و منم روی اون شروع کرد به خوردن لب و زبونم حسش عالی بود
پیرهنم رو درآورد و مشغول خوردن سینه هام شد به طرز فوق العاده ای تو کارش حرفه بود کل سطح بالاتنم رو با زبونش درگیر رابطه کرده بود بعد نوبت کونم شد شلوارم رو درآورد شرتمم تا زانو داد پایین سوراخم با زبونش چی بگم فقط میتونم بگم واسه منی که تا دو سال فقط هفته دو بار رابطه صرفا مقعدی و هارد داشتم باورنکردنی بود بعد انگشتش رو آروم کرد تو سوراخم شروع کرد به دندون گرفتن باسنم اووووف که دیگه داشتم میمردم از شهوت بعد شروع کرد به خوردن تخمام و بعدشم ساک زد برام بهم گفت هر وقت دیدی داری به مرحله ارضا میرسی بگو بهم یه یه دقیقه ای که شد دیدم دارم ارضا میشم بهش گفتم بلند شد گفت خوب بود بود گفتم عالی بود بهترین تجربم بود تو زندگیم گفت خب نمیخوای جبرانش کنی گفتم هر پوزیشنی دوست داری بهم بگو تا بهت یه حال اساسی بدم گفت اول یه ساک ملایم برام میزنی راستش تا قبلش فکر میکردم یه کسی تو سن اون اصلا کیرش بلند نمیشه ولی وقتی شورتش رو درآوردم دیدم اوووف یه کیر ۱۷ ۱۸ سانتی عین سنگم سفت شده بود شروع کردم به خوردنش جوری رفته بود تو حس که انگار یه جوون ۲۰ سالست یه چند دقیقه ای گذشت گفت آماده ای دیگه موقشه عزیزم گفتم هر چی زودتر بهتر دارم پاره میشم از شهوت
گفت اولش برا راحتیه خودت داگی میریم رفتم تو حالت داگی تا جایی که جا داشت کونم رو از هم باز کردم و کشیدم چون واقعا سایزش برام زیاد بود به خصوص قطرش
چند تا تف انداخت بعد سرش رو آروم گذاشت داخل دردش زیاد بود ولی نمیخواستم بهش بد بگذره فقط بهش گفتم آروم لطفا بکنش تو دردش رو بتونم تحمل کنم گفت نترس دو بار که بره بیاد درست میشی و فقط حالش برات میمونه و شروع کرد آروم هل دادن اوفف که چه دردی داشت سعی کردم با دستم نذارم کلش رو بکنه توم ولی آنقدر بالا بود حسش که نمیذاشت وقتی تخماش خورد به کونم فهمیدم تا ته کرده توم بعد یواش یواش شروع کرد به در و تو کردن تا یه یک دقیقه ای درد درد درد و درد تموم حس من بود ولی بعدش لذت شروع کرد به زیاد شدن جوری که بعد چند دقیقه داشتم به معنی واقعی کلمه حال میکردم وقتی دید من عادت کردم شروع کرد به محکم تقه زدن کیرش رو تا ته در میاورد بعد دوباره میکرد داخل چه حس خوبی بود بعد گفت حالا موقع پوزیشن محبوب منه گفتم چی گفت دمر بخواب از پشت چسبید بهم و شروع کرد به تقه زدن عالی بود کیرم گرفت و با دستش شروع کرد به مالیدنش و همزمان از هم لب میگرفتیم
هر چی بیشتر میکردم حسم بهش بیشتر میشد ولی یه دفعه یه اتفاق عجیب پیش اومد …
اگه تا اینجاش رو دوست داشتین بهم بگین تا بقیش رو هم بذارم

نوشته: رضا


👍 37
👎 7
18601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

973294
2024-03-02 00:22:47 +0330 +0330

خوب

0 ❤️

973344
2024-03-02 09:06:31 +0330 +0330

رفتم تو خاطرات ،
پيش ما بيا،
❤️

0 ❤️

973355
2024-03-02 10:10:32 +0330 +0330

بنویس عزیزم

0 ❤️

973357
2024-03-02 10:26:47 +0330 +0330

توکه شیرازی پیش ما بیا

0 ❤️

973428
2024-03-03 00:59:18 +0330 +0330

بعد از خواب بیدلر شدی دیدی خواب میدیدی😂😂

1 ❤️

973492
2024-03-03 10:54:36 +0330 +0330

رضا جون فقط اونجایی که گفتی سینه هام خورد خیلی لذت بردم
بگووووو
دوس دارم بخورم سینه هات ووووو

0 ❤️

973557
2024-03-03 23:17:58 +0330 +0330

ای شیطون

0 ❤️

974483
2024-03-10 04:19:56 +0330 +0330

واقعا یه پسر شیرازی بین ۱۵ تا ۲۲ سال ولی کامل بدون مو و ریزه میزه جثه پیدا نمیشه ، ساپورتشم کنیم

0 ❤️