سلام دوستان مهدیم ۳۶ ساله این خاطر مربوط به ۱۱ سال پیش هست تو سایت دوهمسان برا ازدواج با یک خانم آشنا شدم دو سال از خودم کوچکتر بود دو سه روز با پیام ارتباط برقرار میکردیم بعدش تلفنی راضیش کردم همدیگر رو ببینیم خلاصه وقتی قرار گذاشتیم خونشون شمال چهار راه قهوه خانه بود رفتم وقتی رسیدم سر خیابان دیدم یک دختر خیلی لاغر و قیافه خیلی معمولی اومد خلاصه خورد تو ذوقم ولی گفتم اشکال نداره دقیقا یادم ۱۲ فروردین بود وقتی سوار شد گفت زود حرکت کن کسی نبینه ساعت ۸ صبح بود حرکت کردیم تو راه از معیارهای ازدواج میگفت و اینکه روماتیسم پا داره و همش دکتر میره رفتیم ستارخان یک حلیم زدیم وقتی خواستم بوسش کنم خجالت کشید حرکت کردیم سمت تجریش تو یک کوچه بن بست پارک کردم باهم حرف زدیم گفت تا الان با کسای زیاد آشنا شده تا الانم هیچ رابطه جنسی نداشته خلاصه منم گفتم چند ماه دوست باشیم بعدش اگر دیدیم بدرد هم میخوریم و جور شد با خانواده ها مطرح میکنیم بعد از چند دقیقه شروع کردم حرفا رو بسمت مسائل سکسی این حرف ها که من هاتم و باید زنم هات باشه شروع کردم به دست زدن به بدنش اونم همش میگفت زود هست بزار بیشتر آشنا بشیم که لبهام رو لباش قفل کردم شروع کردیم لب گرفتن اونم اولش مقاومت میکرد ولی کم کم رام شد خلاصه دست گزاشتم رو سینه هاش خیلی کوچک بود فکر کنم سایز ۶۵ ولی نوک صورتی بزرگی داشت بعدش دیدم خانم از من هات تر هست نفس نفس میزد سریع زیپ شلوارش کشیدم پایین همش با دستش مقاومت میکرد وقتی انگشتم رفت رو چوچولش دیگه همراهی کرد خیلی حالش بد شد گفت بریم جای اینجا مردم میبینن مخشو زدم اومدم سمت منزل خانواده رفته بودن شهرستان وقتی رسیدم بهش گفتم سر کوچه وایستا زنگ زدم بیا در باز کنم بیای بالا خلاصه با کلی استرس اومد تو خانه تا رسید مثل قحطی زده ها افتادم بجونش لباسش رو درآوردم و شروع به لب گرفتن کردم لباش خیلی داغ بودن اونم وارد بود دروغ میگفت تا الان رابطه نداشته سوتین مشکی پوشیده بود درآوردم زبون زدم بهشون چشماش رفت نفس عمیق کشید بعد چند دقیقه کیرم گرفتم جلوش ولی هر کاری کردم نخورد گفت بدش میاد شورت ستشم که مشکی بود درآوردم زبونم کردم تو کوسش که پر از آب بود و چند دقیقه کوسش خوردم گفتش عزیزم مراقب باش دخترم پردمو نزنی برش گردوندم به پشت توف زدم دم کونش هیچ مقاوتی نکرد کون کوچکی داشت خیلی لاغر بود باورتون نمیشه وقتی کیرمو گذاشتم دم سوراخ کونش بدون درصدی یا غر زدنی کردم توش هیچ واکنشی نشون نداد چند تا تلمبه زدم داشتم ارضا میشدم بدون اینکه بهش بگم ریختم تو کونش اصلا متوجه نشد که ابمو ریختم تو کونش متوجه شدم تا الان حداقل ۱۰ بار داده که اعتراضی نمیکرده رفتم دستشویی یبار دیگه کردم تو کونش سری دوم دیدم سر کیرم یک چیز سبز رنگ چسبیده فهمیدم خرابکاری کرده خلاصه بعد از اومدن دستشویی لباس ها رو پوشیدیم نشستیم صحبت کردن گفتم تو راحت از عقب دادی بدون درد چطوری میگی تا الان رابطه نداشتی یک سری چرند و پرند تحویلم داد. و رفتیم بیرون فرداش بهش پیام دادم که رابطمون تموم هست کلی فحش داد و اینکه حلالت نمیکنم تو منو گول زدی فقط دنبال سکس بودی خلاصه سیم کارت بدون نام داشتم انداختمش رفت اگر خوشتون اومد رابطه با یک خانم متاهل ام بعدا می نویسم با تشکر
نوشته: مهدی
نفر دوم هستم
منم چیزی نمیگم
نفر سوم بهت میگه
داداش منم نفر سوم
بذار ببینم نفر چهارمی چی میخواد بگه
من نفر سومم حاجی
نفر چهارم جوابتو داد
منتظریم ببینیم نفر پنجم چی میگه 😁
نفر پنجم هستم حقیقتا
کیرم تو خطت بدون نامت و خط با نامت
ببخشینا
نفر هفتم هستم اصن داستانتون نخوندم فقط از رو نظر ها میگم
آییی کیرم تو کص زنت زنتووو گاییییدم وااای
کصصص ننت کصصص ننت جق مغز
بنام شعبون استخونی
کیر همه گوسفندهایی که مرحوم شعبون کله هاشون را پخته بود تو کوس والده کسدریده جنابعالی
از من به عنوان نفر پنجم استفاده کنید
جانم؟
دیدی یه چیز سبز چسبیده به کیرت
مگه داشتی مرغ میکردی !!!
کامنتا چقدر عالی بود
چقدر خندیدم
منم نمیدونم نفر چندمم نشمردم
ولی کیر همشون تو دهن نویسنده ی داستان
شاشیدم به تخیلات و توهمات و مرام و مسلکت.
هـا کــُـکـا
نفر دوم هستم مرسی از جواب های نفر های بعدی که کم لطفی نکردن😂
من چیری نمیگم
نفر دوم بهت میگه