سلام
من آرین هستم
قبلا هم داستان نوشتم ایجا و به گفته خودتون گفتم بقیشم بگم
من یه پسر بیست و سه ساله هستم که کاملا قیافم پسروپست و خوش قیافم ولی پوستم سفیده و بخاطر اضافه وزنم سینه هام خیلی خوش فرو و سکسیو تو دستیه با نوک صورتی بدنم به جز پاهام کم مو داره
خلاصه من با دوست داداشم رابطه داشتم و داستانشم گفتم
این اقا که اسمش و میزاریم امید خیلی منو میخواست با اینکه هنوز رابطه کامل نداشتیم یعنی هنوز نکرده توم چون من میترسم هنوز پلمپم و باز نکرده کسی به جز خودم که یکی دو بار خیار و اینا کردم تو خودم
حدود دو سال پیش عروسی یکی از فامیلامون بودم و من از صبحش ساقدوش بودم و حسابی خسته وانقدر خسته بودم حتی مشروبم نخوردم زیاد
نشسته بودم یهو دیدم تکست داد که من دارم میام ساری باید ببینمت حالم خرابه و باید درستش کنی
گفتم نمیشه من عروسیم و جا هم نداریم امشب منم خستم
گفت امکان نداره من باید ببینمت
منم چون مجالس عروسیو اینا میرم خیلی حشری میشم چون مردای جذاب زیاد پیدا میشن دوست دارم ببرمشون ته باغ یا تو دستشویی واسشونساک بزنم این یکی از فانتزیامه
خلاصه اون حشری من حشری قبول کردم
ادرس باغو بهش دادم و گفتم ساعت دو اینجا باش
مراسم تموم شد و خانوادرو فرستادم برن و گفتم منبا دوستم برمیگردم
رفتم سوار ماشینش شدم همین که نشستم سریع لبامو بوسید و مگه ول میکرد شانس اوردیم خلوت بود تالارش تو جاده ای بود که اون تایماصلا ماشینرد نمیشه
حرکت کردیم رفتیم هی کجا بریم کجا نریم دیگه دیدیم خیلی حشریم گفتم خوب تو ماشین و امتحان میکنیم
گفت نه بابا دیوانه ای لو میریم یکی میبینه اونم سر جاده گ
گفتم بالاخره یه جای خفتی پیدا میشه
یکم رفتیم جلوتر دی یم علف های بلنو و نی و اینا داره و پشتشم جا داره واس ماشین
ماشین و اونپشت گذاشتیم و پیاده شدیم بریم صندلی عقب
پیاده شدم بشینم صندلی عقب دیدم اومد و کنارم ایستاد کتم و در اورد کرواتم و باز کرد پرت کرد تو واشین کمربندمم باز کرد انداخت تو ماسین
منو چسبوند به ماشین و شروع کردلب گرفتن منم همراهیش کردم و دستم و بردم سمت کیرس که کاملا بادکرده بود اونم همینجوری که سینه هام و میمالید دکمه هام و باز میکرد بعد منو یکم برم بالاتر گذاشت رو صندوغ ماشین منم پاهام و گذاشتم دور کمرش حالادیگه کامل دکمه هام باز بودولی پیراهنم و در نیاورد ولی دستاش و اورده بود داخل و کمرم و ماساژ میداد و لب میگرفت بعد تو همون حالت اومد و شروع کرد به خوردن سینه هام وای که تو فضا بودم تاحالا تو فضای باز نبودم با کسی اونم تو زمستون
منم مهکم سرشو گرفتم و فشار میدادم میگفتم مهمکم مهکم تر
من سینهام و که یکی بخوره وحشی میشم و صدام میره بالا دوست دارمانقدر میک بزنن که کبود بشه
دیگه دید صدام در اومد رفت تو ماشین و منم رفتم تو افتاد روم و باز سینهام و همونجوری که دوست داشتم خورد باز لب گرفتیم و شرو کردم به خوردن کیرش
من تو ساک زدن استادم استاد کلی خوردم و لیس زدم و اینا بعد یهو گفت بسه شلوارم و کشیدپایین و شروع کر به خوردن کیرم و جق زدن برام همزمان سینه هامم میخورد لبم میگرفت باهام که من انقدر حشری شدم همینجوری که داشت جق میزد و لب و سینم و میخورد ابماومد و ریخت رو دستش و من بیحال شدم دستشو پاک کرد و من تو همان حالت موندم دوباره شرو کردم خوردن کیرش سرم و گرفت و فشار میداد کیرش و تو گلوم و انقدر تو دهنم تلمبه زدچشمام داشت میزد بیرون
یعو دیدم کیرش و گذاشت ته گلوم چند سانیه نگه داشت که داشتم خفه میشدم با اون کیر کلفتش بعد ازاد کرد منم دوباره یه دو دور دهنم و رو کیزش بالا پایین کردم و دیدم کل ابش ریخت رو صورتم بعدش منو پاک کردو منم با همون حالت رسوند خونه شانس اوردم همه خواب بودن رفتم دوش گرفتم خوابیدم
آرین…

نوشته: Armanjnde