پاره شدنم برای یک نمره (۲)

1401/08/26

...قسمت قبل

سلام من آرتین هستم. داستان اولم رو که گذاشتم دیدم از طرف شما پسند شده که خواستم بقیشو هم بنویسم .
خب بریم سر ادامه داستان
همینجور که کیرشو تو دستام گرفته بودم و به کیرش نگاه میکردم ترس کل بدنمو گرفته بود اگه نامردی کنه و توم بذاره چی ؟! اگه پارم کنه چی ؟! تو همین فکر ها بودم که با صدای پرویز به خودم اومدم که گفت منتظر چی هستی کوچولو لیسش بزن تا از هوش نرفتم همون‌طور یه مایع غلیظ بی رنگی که تا اون موقع ندیده بودم از سوراخ کیرش سرازیر بود و هر از گاهی می‌چکید با یه نازی گفتم اییییشش چندشم میشه که بد تر حشری شد از دستم گرفتشو فشارش داد و مقدار زیادی آب ازش بیرون اومد و با لحن شهوتی گفت چندش نداره عسلم دیگه از این به بعد این مال توعه و سرشو به لبام می‌مالید و می‌گفت این پروتئین هستشو لباتو پف می‌کنه منم محکم دهنمو بسته بودمو اصلا باز نمی‌کردم که به زور لبامو باز کرد و کیرشو کرد تو دهنم لبام داشت جر میخورد و تا نصفه بیشتر تو نمی‌رفت و اون با دیدن این صحنه بیشتر حشری میشد و سر و صدا میکرد حدود یک ده دقیقه ای همینطور تلمبه میزد و وقتی اوق میزدم درش میآورد و دوباره میکرد تو دهنم همزمان با یه دستش هم ممه هامو می‌مالید بعد کیرشو درآورد و به ممه هام می‌مالید و بعد بهم گفت بازوم رو محکم بچسبونم به بدنم و کیرشو فشار داد بین بازو و بدنم و چند دقیقه هم اونجوری تلمبه زد مثل یه عروسک شده بودمو اون هر کاری دلش میخواست میکرد یه دفعه بهش گفتم اههه خسته شدم پس کی تموم میشه که با لحن شهوتی خندید و گفت آخییی کوچولو تازه اولشه مگه مغز خر خوردم که از همچین بچه ای زود دل بکنم منم اخم کردم و گفتم به خاطر یک نمره ببین به چه کار هایی وادارم کردی … که اونم خندید و و منو مثل یه عروسک از جا بر داشت و خوابوند تو تخت پاهامو گذاشت رو شونش و سرشو برد تا کونمو بخوره کونمو یه جوری لیس میزد که یه جوری میشدم گاهی هم زبونشو میکرد تو که خودم چندشم میشد ولی اون بایه ولعی میخورد که انگار تا حالا کون ندیده همینجور که میخورد دستمو گرفت و گذاشت رو سرش و بهم گفت موهامو بکن که من یواش موهاشو می‌کشیدم بعد پاشد و از جیب کتش به کرمی رو آورد درشو باز کرد و منو بغل کرد و دراز کشید رو تخت و منو گذاشت روش و 69 شدیم و یکم زد به دستای من و گفت بمال به کیرم که منم پرسیدم مگه میخایم چیکار کنی که گفت می‌خوام واسه همیشه مال خودم بکنم و بکارتتو بردارم من اون روز نمی‌دونستم بکارت یعنی چی که گفتم من نمی‌ذارم توم بکنیا که گفت مگه دست توعه که من ترسیدم اشک تو چشام جمع شد که بغلم کرد و محکم لبامو بوسید و گفت نترس کوچولوی من نمی‌ذارم اذیت بشی و درد ندارد و این حرفا و گفت اگه میخوای دردت نیاد محکم کیرمو با این کرم بمال من شروع کردم و اونم کونمو باز میکرد . یه دفعه یه دردی تمام وجودم و گرفت که جیغ زدم که فهمیدم انگشتشو کرده تو که اونم دادش به هوا رفت که وااااای چه کونی داری چه تنگه انگشت هم توش نمیره خوش بحالم این کونو باید فقط لیسش زد و دیگه ازت دل نمیکنم و این حرف ها کم کم که انگشت میکرد و می‌مالید دیگه مثل اولش دردم نمیومد که بلندم کرد و خوابوند تو تخت و پاهامو داد بالا کیرشو یکم روی کونم مالید و آروم فشار میداد تو منم التماس میکرد که نکنه تو که اونم انگار دوباره کر شده بود و فقط آه و ناله میکرد و قربون صدقه کونم می‌رفت که یکدفعه احساس کردم بدنمو از وسط پاره کردن و مغزم صوت کشید که یه جیغ بلند زدم و خواستم فرار کنم که محکم گرفتم و افتاد روم و من اصلا نمی‌تونستم حتی تکون بخورم شروع کرد به تلمبه زدن و من جیغ میزدم و گریه میکردم که اونم دادش در اومده بود که لباش رو گذاشت روی لبان و شرو کرد لبامو رو خوردن که صدام در نیاد همینطور آروم تلمبه میزد و می‌گفت که تا حالا انقد حال نکرده بودم و اگچرا تو این چهار ماه ندیده بودند کوچولو و این حرفا که برم گردون و حالت داگی قرارم داد و دوباره کیرشو کرد تو بازم جیغ زدم ایندفعه وحشی تر شده بود و تند تند تلمبه میزد و فقط داد میزد و منم اشک میریختم که یهو خودشو انداخت روم و من خوابیدم رو تخت و اونم خوابید روم و محکم تلمبه میزد حدود پنج دقیقه ای اینطور تلمبه زد داد و هوارش بیشتر شد و احساس کردم با شیلنگ آب داغ توی روده هام ریختن که ترسیدم و بیشتر گریه کردم و دیدم که پرویز هم دیگه کم کم آرومو شد و بی حرکت روم موند داشتم له میشدم که برم گردوند و خوابوند روی خودش کیرش هنوز تو بود و تند تند نفس میزد و انقد عرق کرده بود که رخت خواب خیس آب بود شروع کرد پشت گردنمو بوسیدن و بهم گفت ببخشید اذیتت کردم منم هق هق میزدم و چیزی نمیگفتم که گفت تا حالا با دختر و زنای خیلی زیادی بوده ولی تا حالا همچین حالی نکرده بودم بهم گفت از این به بعد مال منی و هر چی بخوای واست میخرم و میکنم چون زمستون بود و هوا سرد بود کل در و پنجره ها بسته بود و بوی جوراباش کل اتاق رو گرفته بود و حالم داشت بهم میخورد بهش با اخم حق حق کنون گفتم بوی جورابات خفم کرد که اونم خندید و گفت آخ آخ من فدات شم خانومی کیرشو که نیم خیز شده بود از کونم درآورد که انگار از کونم یه لیوان آب غلیظ به همراه خون ریخت رو شکمش چشمم به کیرش افتاد و وحشت کردم کیرش پر از خون بود سریع دستمو بردم به طرف کونم که دست پر خون شد و با گریه گفتم این چیه که اونم بغلم کرد و گفت نترس عروسکم چیزی نیست این یعنی تو دیگه مال من شدی خواستم بلند شم که نتونستم کونم داشت می‌سوخت و پاهام به زمین نمیومد گفت کجا میخای بری که با گریه گفتم به جهنم تو هم میای ؟ که اونم باند خندید و گفت جهنم هم بری پرویز باهات میاد بعد بغلم کرد و بلندم کرد رفتیم حموم و کونمو شست و کیر خودشم شست و شکمش رو هم پاک کرد بهش گفتم جوراباتو هم دربیار که گفت باید تو دربیاری منم گفتم عمرا اونم گفت باشه پس در نمیارم که برگشتیم تو پذیرایی و منو گذاشت رو مبل و رفت از آشپز خونه چند تا موز با به لیوان آبمیوه آورد آبمیوه رو داد به من خوردم بعد موز پوست کند داد بهم که یواش یواش می‌خوردم که دیدم اومد بغلم نشست و بغلم کرد شروع کرد به مالیدنم که بهش گفتم تورو خدا بازم شروع نکن که گفت مگه میشه یه هلویی مثل تو کنارم باشه و من بیکار بشینم سینه هامو می‌مالید و لبامو میخورد پا شد و کیرشو که نیم خیز بود گرفت جلو دهنم و گفت یه بار هم واسم بخور تا آبم بیاد تا بریم منم ناچار بودم کیرشو کردم دهنم و می‌خوردم و لیسش میزدم حدود ده دقیقه ای خوردم تا دادش رفت هوا و در آورد و آبشو پاشید رو سینم و صورتم خیلی چندشم میشد و همینجور مونده بودم که برم داشت و باهم رفتیم حموم رفتم تو و درو از تو بغل کردم چون میدونستم اگه بیاد دوباره شروع می‌کنه کونم بذاره هر چی گفت برای بیام باهم بشوریم گفتم خودم می‌شورم سریع بدنمو شستم و اومدم بیرون دیدم لباس هاشو آپرده و نشسته رو مبل گفتم باید برم مامانم الان زنگ میزنم که گفت باید من لباسای تو رو بپوشونم تو هم لباسای منو که شروع کرد لباس هام رو تنم کرد چند تا پنبه رو هم آغشته به یه جور کرم کرد و گذاشت تو کونم و بعد گفت حالا نوبت منه منم شورتشو برداشتم تا پاش کنم که گفت نمیخای موقع خدافظی ازش بوسش کنی منم خندیدم و دسته کیرشو گرفتم و یه بوس از کلش کردم که آهیییی کشید و گفت ای جووووون بعد بقیه لباساشو هم پوشید و رفتیم بیرون نمیتونستم درست راه برم و بغلم کرد گذاشت تو ماشین تو راه که بودیم همش دستمو می‌گرفت میذاشت رو کیرش و بهم می‌گفت بمال که گفتم حالا ورقم چی میشه گفت چند بدم کوچولو گفتم 18 که خندید و گفت حالا چرا 20 نه که گفتم اونوقت بچه ها شک میکنن که اونم گفت چشم دم سوپری وایساد پیاده شد گفت الان میام بعد دیدم با دو تا جعبه بزرگ اومد گفتم اینا چیه که گفت اینا همش مال کوچولوی خودمه گفتم من نمیتونم اینارو ببرم خونه که گفت فکر اونجاشو هم کردم که رسیدیم سر کوچمون و بهش گفتم خب من دیگه برم بعد گرفت کل صورتمو بوسید و لیسم زد و گفت بهترین روز عمرم رو امروز با تو گذروندم عشقم بعد از جیبش یه دسته تراول در آورد و گذاشت تو جیبم و گفت بازم هرچی لازم داشتی بگو منم گفتم ممنون و گفت حالا برو خونتون و و از اتاقت به من زنگ بزن منم رفتم دیدم از شانس من هیشکی خونه نیست و بهش زنگ زدم و گفتم که هیشکی خونه نیست اونم گفت پس چه خوب بیا دم در و این جعبه هارو ازم بگیر رفتم گرفتم و اونم سریع رفت بردم تو اتاقم و باز کردم دیدم یه عالمه پاستیل لواشک و ترشک و شکلات و … .
تا یه هفته می‌خوردم و تموم نمیشد .

فرداش که رفتم مدرسه با عربی کلاس نداشتیم ولی تو حیاط دیدمش و با دوستم که می‌رفتیم ازش پرسیدم ببخشید آقا ورقه منو اصلاح کردید که اونم با اخم همیشگی که تو مدرسه داره گفت پس فردا که عربی دارید اصلاح میکنم میدم منم گفتم ممنون و رفتیم سرمو برگردوندم نگاش کنم بهم یه چشم زد و منم رفتم کلاس .

حالا چه اتفاقاتی بعدا و تو کلاس عربی افتاد و اینکه یه بار هم تو مدرسه آبشو آوردم رو میذارم واسه بعد البته اگه دوست داشتین می‌نویسم …

ببخشید داستان طولانی شد

ممنون از نگاه هاتون

نوشته: Artin87


👍 53
👎 8
86401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

903117
2022-11-17 01:22:15 +0330 +0330

بنویسی یا ننویسی من نخواهم خواند. خیلی کثیف بود، حالم به هم خورد.

2 ❤️

903140
2022-11-17 03:34:33 +0330 +0330

اینم از فواید عربی یاد گرفتن فرزندان این کشور

6 ❤️

903151
2022-11-17 07:02:42 +0330 +0330

❤️

0 ❤️

903159
2022-11-17 08:11:14 +0330 +0330

منم بار اول کون دادنم هیچوقت یادم نمیره. شوهر خواهرم منو برد خونشون و فیلم سکسی گذاشت و… بعد جوری کرد تو کونم که جیغ زدم و زمین چنگ زدم. ولی بعد دیگه کم کم هربار راختتر کونم میذاشت و شدم کونیه خودش و داداشش

2 ❤️

903177
2022-11-17 10:07:42 +0330 +0330

خوب نوشتی

0 ❤️

903195
2022-11-17 13:50:26 +0330 +0330

تو ک بار اولت بور از کجای مدل ۶۹ را می دانستی
الان کونی هستی دیگه نه پس سریه به من نیز پیام بده منتظر ات هستم
یک بار دادی بهش نمره گرفتی چرا ادامه دادی
شاید دوس داشتی کونی بشی
و به مردم عزیز ایران سرویس بدی

0 ❤️

903199
2022-11-17 16:01:58 +0330 +0330

عزیزم😘

0 ❤️

903208
2022-11-17 19:56:30 +0330 +0330

عجب…

0 ❤️

903217
2022-11-17 22:05:57 +0330 +0330

ادامه بده زود بزار

0 ❤️

903347
2022-11-19 00:33:14 +0330 +0330

تا نصفه که خوندم دیدم یه چیزی کمه تو داستان که یهو بحث آبمیوه شد
حالا شد یه داستان واقعی دگ🤣🤣

1 ❤️

903432
2022-11-19 12:38:13 +0330 +0330

خب خب یه کونی به کونی های ایران اضافه شد درود میفرستم به تمامی کونی های وطنم که به ما میرسن ادا تنگ ها رو در میارن و فیک میشن کیروم دهن یَک یَکتون

0 ❤️

903529
2022-11-20 12:56:32 +0330 +0330

دیگه کونی شدی

0 ❤️

903551
2022-11-20 17:03:30 +0330 +0330

جوووننن ۱۵ ساله

0 ❤️

903567
2022-11-20 21:13:44 +0330 +0330

حال کردم با کردنت ولی معلومه کونی که نه جنده خایه دار هستی خاک بر سر من واسه فیزیک فقط لب دادم تو واسه عربی کون دادی واسه ریاضی فیزیک معلوم احتمالا از اعضای خانواده کمک گرفتی،،🥒😁😝😃

1 ❤️

908081
2022-12-25 04:32:25 +0330 +0330

این یارو همون خوار کصده سعید طوسی نیست؟

1 ❤️

908119
2022-12-25 11:56:57 +0330 +0330

راضیم ازت
دقیقا خودشه
سعید طوسی
ناموسا الان چند سالته
چت خصوصی بهم بگو
به جون جفتمون که الان نهایتش کلاس دهم یا یازدهم باشی
باور کن هنوزم میشه به یه کسایی اعتماد کرد
😂😂😂😂😂

0 ❤️

908545
2022-12-28 19:32:57 +0330 +0330

ساندیس خور همیشه کونی بوده
توهم یکی از ساندیس خور های ادامه بده خوبه کون دادن شما

0 ❤️

915607
2023-02-17 02:23:08 +0330 +0330

ارتین نوش جونت

0 ❤️

927318
2023-05-10 05:04:18 +0330 +0330

منم تو 17 سالگیم یه ابولی داشتم مثل همون زمان خودت بود
تو 14 سالگیش صفرشو خودم زدم (به اصرار خودش )ولی نه به این شدت
😂😂😂😂😂
همه ی کارای پرویزم باهاش کردم
فقط اینکه جورابام بو نمیداد
😆😆😆
داستانت منو یاد اون انداخت
کاشکی بازم ببینمش
😢😢😢

0 ❤️