سلام دوستان
این داستان زندگی شخصیم هست که قرارم با شما به اشتراک بذارم
من امیر در حال حاضر۲۳ سالمه
اولین سکسم توی ۱۴.۱۵سالگیم بود
بدنم دخترونه و کم مو سفید ،باسنمم تقریبا درشت بود
هم کلاسیام معمولا سر شوخی انگشتم میکردن یا میمالیدنم
و ی جورایی برام جذاب بود که تو کف کونم هستن
از طرفیم فیلم سوپر که میدیدم برام سوال بود سکس از پشت چه جذابیتی داره ک بجای کص طرف کون می‌کنه یا زنه بیشتر انگار از پشت لذت می‌بره
سرتون رو درد نیارم خورش افتاد به جونم ک امتحان کنم ببینم چ لذتی داره
اوایلش مداد میکردم توش و حسی نمیگرفتم ولی همین کار باعث شد برم سراغ چیز های بزرگتر و کلفت تر
ک حتی آخرش بادمجونم تو کونم میکردم یه جورایی عادت کرده بودم و دوست داشتم دائمی چیزی توم باشه جوری که شبا قبل خواب یه چیزی تو کونم میکردم و فیلم سوپر میدیدم می‌خوابیدم
یا خیلی وقتا هر چی میشد توش میکردم میرفتم بیرون
دیگه کم کم تو ذهنم افتاد بود سکس رو امتحان کنم یکی بکنتم
گرمای تنش رو وقتی استفاده روم حس کنم و مث وحشیا توش برام تلمبه بزنه
ی همکلاسی داشتم مسئول کارگاه بود و معمولا گوشیش پر فیلم سوپر…
می‌فهمیدم بهم حس داره و دوس داره بکنتم چون دائم یا انگشتم میکرد یا میخواست دوتایی بریم کارگاه منم آخر سر قبول کردم و رفتم باهاش
تو کارگاه یخورده از سکس و لذت گفت برام
موبایلش رو در اورد و یه فیلم سکسی گذاشت
ازم خواست کیرمو نشونش بدم
منم ک اومده بودم برای سکس از خدا خواسته سریع کشیدم پایین فقط منتظر بودم بگه بخواب بذارم توش:))
کیرمو که دید اونم شلوارش رو در اورد که خورد تو ذوقم
من کیرم کوچولوئه جوری که خجالت داشتم یکی ببینه
سایزش ۹سانت بزور میشد
ولی مال اون کوچیک تر بود نسبت ب مال من
هیچی دیگه خورد تو ذوقم
فیلم رو گذاشت و شروع کرد جق زدن منم ک تو فکرم همه چی کنسل شده بود تو فکرم بود برم اومدم از جام بلند بشم یهو بهم گفت چه کون سفید و گوشتی داری
لمس کرد کون لختمو یهو دلم ریخت نمیتونستم بگم نکن
لای کونمو با دستش باز کرد سوراخم رو ببینه که همین ی کارش باعث شد بفهمه کونیم و آبروم تو مدرسه بره…
ی هویج کرده بودم تو کونم تهش رو با چاقو برش داده بودم جوری سرش بیرون گیر کنه و کامل توم نره
وقتی دید پیله که توکه دوس داری بذار بکنمت و…
منم که دیگه از خجالت آب شده بودم و فقط میخواستم کش پیدا نکنه قبول کردم ولی کیرش تو کونم نمی‌رفت
آخر سر چون نزدیک زنگ بود و میخواستم تموم بشه زودتر
قبول کردم ساک بزنم بجاش براش
شروع کردم مث فیلم‌هایی ک دیده بودم براش خوردن ک زیر ی دقیقه آبش اومد تو دهنم
طعمش برام نا آشنا بود و یکم تلخ و بیشتر شور بود
تف کردم بیرون آبشو و جمع و جور کردیم رفتیم
چون کیرش بهم حس نمی‌داد سعی میکردم بپیچونمش همین کار باعث شد آقا دهن لق بشه و اون روز رو برای بقیه تعریف کنه
بقیه هم ک از خدا خواسته وقتی شرایطم رو فهمیدن علنی بهم با حالت تحقیر کونی میگفتن
ی جورایی ناراحت شده بودم بعد مدرسه رفتم دنبالش ک باهاش حرف بزنم چرا همچین کرده که پدرش اومد دنبالش اونم گفت ساعت۶برم خونشون
طولانیش نکنم ساعت ۶ رفتم خونشون
دیدم تنهاست انگار
فیلم سوپر از تلویزیون پخش میشد
تو ک رفتم و در رو بست دیدم ۳تا از هم کلاسی هام بیرون اومدن
و میگفتن ب فلانی دادی ب ماهم باید بدی و …
یکیشون خوزستانی و خر کیر بود بقیه هم متوسط
اون روز تا۸اونجا بودم با اینکه بلد نبودن ولی از کونم کردنمم و آبشونو ریختن توم
دیگه همه میدونستن کونیم و هرکی ی فرصتی پیدا میکرد میخواست بکنم!داستان کون دادنم دیگه جوری شده بود ک معلمها و مدیر و معاون هم فهمیده بودن
یکی دوبار تو دستشویی مچم رو گرفتن!
در حال ساک زدن
این دوران گذشت ولی مجبور شدم مدرسم رو عوض کنم
بعدم چون خیلی تحقیر شده بودم حسم رو پنهون کردم
ولی نمیتونستم
بقول حامد اولین کسی که ساک زدم براش
کونت کیر توش رفته و آب کیر دیده کونی که هیچ دیگه اوبنه شدی
اول تا آخرش خمار کیر هستی
همین هم بود هرچی توش میکردم بازم فکرم تو کیر بود
آخرش از تو شهوانی با یکی آشنا شدم اسمش هادی بود
اون موقع من ۱۸سالم بود اون ۳۵
۳سال باهم بودیم و هفته ای کم کمش دوبار زیرش بودم
هادی باهام تایم سکس مثل برده برخورد می‌کرد ی کاری میکرد التماسش کنم برای گاییدنم و ب مرور زمان جدا از کونی شدن بیغیرتم شدم
هادی با خواهرم ریخت رو هم
مریم خواهرم از من ۳سال بزرگتر بود
می اومد پیشم و ازم در مورد خواهرم میپرسید
موقع سکس از نحوه کردن خواهرم و اینک دوست داره باهاش چیکار کنه می‌گفت
آخرشم باهم دوست شدن
پرده خواهرم رو زد و ولش کرد
همه چیم گفت به خواهرم
دیگه هم از پیش خانواده هم دوستام ترد شده بودم
هرکس می اومد سمتم فک میکردم برای سکسه
منم کم کم باهاش وقف پیدا کردم
توی اینستا و سایت ها پی کیر که بکنتم
یه مدت هر روزش با یکی بودم حتی گروپ میدادم
منی که یه روزی آب کیر برام غیر تحمل بود خوردنش حالا التماس میکردم بریزن دهنم بخورمش
این خلاصه ای بود از زندگیم
شاید زیاد سکسی نبود ولی واقعی بود و برای من ناراحت کننده بخاطر دوستی های اشتباه و برخورد های بد
به چشم خانواده و دوستام بشم کونی و بی‌غیرت فقط بخاطر اینکه حسم دخترونه بود الآنم نمیگم پشیمونم از شرایط الآنم فقط چون ترد شدم از سمت همه و بقیه برای سکس نزدیکم میشدن و میشن ناراحت و افسردم کرده!
نوشتم بلکه نظرات سکس و داغتونم رو بخونم اول و شاید کمکی باشه برای بهتر شدن حالم

نوشته: امیر(رها)