کاملا واقعی،فقط اسم ها رو تغییر دادم
اسمم امیرعلی ۳۰ سالمه،خاطره ای که میگم زمانی اتفاق افتاد که ۲۶ سالم بود
من کلا خیلی دنبال چت کردن و دیدن عکس بدن و کیر پسرها بودم،و تقریبا تو همه اپلیکیشن های دوستیابی گی بودم،۱شب تو برنامه نیم باز داشتم دنبال کیس میگشتم که یکی بهم پیام داد کجای تهرانی؟گفتم غرب،گفت میتونی الان بیای پارک پردیسان؟گفتم شما؟من هنوز هیچی ازت نمیدونم،گفت امیر ۱۹ الان پارک پردیسانم،اگر میخوای همین الان بیا،وگرنه که هیچی،گفتم اخه وسط پارک؟گفت مگه برده نیستی؟گفتم چرا،گفت مگه دنبال ارباب سن پایین نیستی که تحقیرت کنه و بگادت؟گفتم بله.گفت پس گه مفت نخور رو حرف من حرف نزن،تا ۸اینجا بودی که بودی،نبودی سیکتیر،بعدشم آفلاین شد
من ریده بودم تو خودم،از ۱ طرف هیچوقت انقدر یهویی با کسی قرار نذاشته بودم،از ۱ طرف اصلا نمیدونستم طرف کیه و چشکلیه،فقط ۱ عکس پروفایل داشت که اونم نمیدونستم حتی مال خودشه یا نه،ساعتو دیدم،نیم ساعت مونده بود به ۸.اولش گفتم ولش کن،۱جق‌میزنم،از فکرم میره بیرون،اومدم ۱پورن ببینم،رفتم پورن هاب،کِرمم گرفت،رفتم gay in public سرچ کدم که گی تو فضای عمومی بیاره،یکی رو باز کردم،حشری شدم،یکم‌دودولمو مالیدم(چون تقریبا ۱۲سانته به خودم اجازه نمیدم بگم‌کیر بهش)،حشری شدم،زد به سرم که سریع بپوشم‌و برم،رفتم دستشویی(همیشه استرس اینو دارم که کثیف کاری نشه تو سکس،برای همین دهنم گایده میشه انقدر تو دستشویی خودمو شلنگ شور میکنم)تقریبا ۱ربع هم تو دستشویی داشتم تمیز میکردم خودمو،سریع لباس پوشیدم،موتور رو برداشتم رفتم،خوشبختانه ۳،۴دقیقه مونده بود به ۸،رفتم دوباره تو نیم باز،امیدوار بودم آنلاین باشه و کیر نشده باشم،بهش پیام دادم ارباب؟بعد از ۱ دقیقه جواب داد کجایی؟؟گفتم رسیدم تو پارکینگ پارکم.گفت واتس اپ داری؟گفتم بله،گفت شمارتو بده،دادم،تو واتس اپ‌برام ۱ لوکیشن اومد که باید پیاده میرفتم تو مسیر پیاده روی پارک،پارک هم شلوغ بود تقریبا ولی خب همه مشغول پیاده روی و دویدن بودن،رفتم تا رسیدم به لوکیشن،دیدم یکی کنار ۱ دستشویی خرابه وایستاده،منو دید،دست تکون دادم ببینم همونه،حتی سرشم تکون نداد،چرخید رفت به سمت لای درختا،فهمیدم خودشه،از همین اول داشت با حرکاتش تحقیرم میکرد و منم دیوونه تحقیر شدنم،اونم تحقیره درست،نه اینکه ۴تا فحش بدی فکر کنی تحقیر کردی طرفو،رفتم دنبالش لای درختا،یجا وایستاد،چرخید،منم رسیدم نزدیکش،تقریبا ۱ متری هم بودیم،هوا هم تاریک شده بود،جای خوبی بودیم،لای درختا ولی خب رد شدن آدم ها رو میدیدیم کامل،اونام شاید اگر دقت میکردن مارو میدیدن،سعی کردم تا میتونم بی صدا باشم،گفتم سلام.گفت سگا جدیدا حرف زدن یاد گرفتن؟وقت واسه این حرفا ندارم،بابام داره ورزش میکنه،نیم ساعت دیگه ورزشش تموم میشه،باید بریم،بجای گه خوری بشین ساک‌بزن،پشمام ریخت از اینهمه جسارتی که ۱ پسر ۱۹ ساله داشت،هم از نظر جثه هم سن من ازش بزرگتر بودم،ولی کامل داشت کنترلم میکرد،نشستم جلوش،شلوارشو باز کردم،تا زانو کشید پایین،کیرش کامل خواب بود،منم عاشق اینم که کیر خواب رو بکنم دهنم و تو دهن خودم‌سیخ شه،اومدم بکنمش دهنم موهامو کشید عقب گفت نه،فقط لیسش بزن،شروع کردم لیس زدن،کم کم داشت سیخ میشد و من میخواستم تو دهنم سیخ شه،گفتم میشه بخورمش؟گفت میخوای بخوریش؟گفتم بله،گفت خب تلاش کن اجازه بدم.گفتم توروخدا اجازه بدید،التماس میکنم،هرچی بگید انجام میدم،سگتونم،خرتونم،گفت کافیه،صداتو بِبُر،بخورش،فقط دندون بزنی،مادرتو میگام،گفتم چشم،با ولع کردمش دهنم و شروع کردم میک زدنش،تقریبا ۱ دقیقه کشید تا سیخ شه،تقریبا ۱ کیر ۱۶ سانتی،ولی خیلی کلفت نبود،خیلی خوش خوراک بود بیشتر🤤😋،کامل که سیخ شد،وحشی بازی شروع شد،موهامو گرفت و شروع کرد تو حلقم تلمبه زدن،بی تجربه نبودم تو ساک زدن،واسه هرکی خوردم راضی بوده،برای همین خیلی اذیت نشدم تو ساک حلقی،اونم سایزش مناسب بود،بعد از اینکه کلی ته حلقم تلمبه زد،کیرشو ته حلقم نگه داشت و دماغم رو با ۱ دستش گرفت،سرم‌رو هم‌با ۱ دستش فشار میداد به سمت کیرش،چند ثانیه همینجوری نگه داشت که دیگه داشتم خفه میشدم،کیرشو در اورد،سریع ۲تا نفس عمیق کشیدم و داشتم‌سرفه میکردم که گفت ۳.۲.۱ دوباره همون کارو تکرار کرد،کیرشو ته حلقم فرستاد،جوری که تخماش کامل به صورتم میخورد،دوباره داشتم خفه میشدم ولم کرد،باز اومدم سرفه کنم گفت ۲.۱ و باز همون کارو کرد،اینبار بیشتر نگه داشت،واقعا داشتم میمردم،دست و پا میزدم که ولم کرد،کل صورتم از تف خودم خیس شده بود،گفت سریع لخت شو.من هنوز داشتم سرفه میکردم و نفس نفس میزدم،از ۱ طرفم استرس داشتم که صدام جلب توجه نکنه،یهو دیدم ۱ چک خورد تو صورتم،به خودم اومدم دیدم یکی دیگه ام‌زد،گفت مگه با تو نیستم چاقال؟گفتم لخت شو،شلوار و شرتم‌رو تا زانو کشیدم پایین،۱لگد زد بهم خوردم زمین،گفت جنده بی نانوس،میگم لخت شو،نمیفهمی لخت یعنی چی؟گفتم اخه اینجا؟گفت اره،نترس هرکس دید تعارف میزنم بیاد اونم ۱ دور جرت بده،بدو حیوون،وقتت داره تموم میشه.۱جورایی داشتم ارضا میشدم از این شدت تحقیر کردنش و تسلطی که روم‌داشت،اینکه کسی که ۷ سال از خودت کوچیکتره انقدر خوب بتونه کنترلت کنه دیوونه کنندس واقعا😍😍😍.سریع لخت شدم.فقط جوراب پام بود.گفت زانو بزن دوباره ساک بزن واسم،زانو زدم،دیدم تو این فاصله که داشتم لخت میشدم،اونم کاندوم کشیده رو کیرش.زیر زانوهام پر سنگ ریز و چوب و خاک بود،پام داشت گاییده میشد،گفتم میشه جابه جا شیم؟گفت چرا؟گفتم زانوم داره‌سرویس میشه،همش سنگ و چوبه،گفت پس فکر کردی چرا گفتم زانو بزنی؟بدو ساک بزن حیوون و سرمو کشید سمت کیرش.یکم خوردم،موهامو کشید عقب،سرشو اورد سمت صورتم و چند تا تف کرد تو صورتم،ناخداگاه دهنم باز شد و اونم نامردی نکرد ۲.۳تا تف کرد تو دهنم و منم همرو خوردم،گفت بسته داگی بشین،رفت پشتم خداروشکر حسابی کیرش رو خیس کرده بودم با ساک زدنم،۱تف انداخت رو سوراخم و سر کیرش رو گذاشت رو سوراخم.چرخیدم گفتم ارباب،توروخدا فقط من ۳.۴ ماهه ندادم،اولش رو اروم‌بکنید،گفت باشه.نترس،محکم بکنمت صدات میره بالا میفهمن اینجاییم،برای همین اروم‌بازت میکنم،خیالم‌راحت شد،سرمو چرخوندم رو به جلو یهو کل کیرشو با فشار کرد تو کونم،اومدم داد بزنم ۱ اااااای گفتم دستشو گرفت جلو دهنم،همون موقع صدای پارس کردن ۱ سگ بلند شد،منم از ۱ طرف جر خورده بودم و درد داشتم،از ۱ طرف نمیتونست صدام در بیاد،اونم کیرشو تکون نداد همونجوری نگه داشت،بعد چند ثانیه دستشو از دهنم برداشت،شرت خودمو از رو زمین برداشت کرد تو دهنم،گفت صدات در بیاد جامون لو میره،من که شلوارمو میکشم بالا میدووم،تو لختی و تا بخوای بپوشی باید ۱۰ دور بدی به نگهبانا،و اصلا منتظر واکش من نموند،شروع‌کرد عقب و جلو کردن کیرش.من همونجوری داگی رو زمین مونده بودم،زانوهام و کف دستام داشت از سنگ و چوب گاییده میشد،کونم از پشت گاییده میشد،استرس تو کل وجودم بود،صدامم نمیتونست در بیاد،شرت توی دهنم کلی از صداهامو خفه کرده بود،مخصوصا من کلا پر صدا سکس میکنم و زیاد ناله میکنم،۴.۵ دقیقه تو همون حالت تلمبه زد،بعد انگار خسته شد،لباس های منو انداخت زیرش و خوابید روشون،کیرشو گرفت دستشو گفت بیا بشین روش جنده،وسط پارک پردیسان ساعت ۸ شب لخت مادر زاد تو فاصله ۱۵ متری از کلی رهگذر داشتم رو کیر ۱ پسر ۱۹ ساله بالا پایین میکردم خودمو،بعد از چند دقیقه گفتم دیگه زانوهام جون نداره،توروخدا عوض کنیم،گفت باشه،دراز بکش،اومدم بخوابم رو همون لباس های خودم،گفت ته،اونا رو بزار کنار،رو زمین دراز بکش،دراز کشیدم رو زمین و پاهامو جمع کرد تو سینه هام،شروع کرد دوباره تلمبه زدن،ولی اینبار هی تو صورتم تف میکرد، سینه هامو نیشگون میگرفت و نوکشون رو میکشید،چک میزد تو صورتم و بشدت محکم تلمبه میزد،جوری که هربار حس میکرد دیگه الانه که تخماشم‌بره تو کونم،کیرشو کامل در میاورد،دوباره کامل میکرد تو،دوباره کامل در میاورد،کامل میکرد تو،بعد از حدود ۳.۴ دقیقه کردن،کیرشو در اورد،از رو زمین شرت منو برداشت،باهاش یکم کونمو خشک‌کرد،دوباره شرت رو کرد تو دهنم،گفت بیا یکم آب کونتو بچش ببین چه مزه ایه کونی و خندید،دوباره کیرشو کرد تو کونم،اینبار حدود ۲.۳ دقیقه کاملا وحشی تلمبه زد که شروع کردم ناله‌کردن،دودولم کامل خواب بود،ولی داشتم ارضا میشدم،شرت و در اورد گفت چته؟گفتم دارم میشم،گفت اجازه نداری،گفتم دست خودم نیست دارم میشم،همینجوری که تلمبه میزد دودولمو گرفت دستش و اروم مالید،گفتم توروخدا دست نزن،الان میاد ابم،یهو ۱چک خوابوند رو دودولم و تخمامو محکم گرفت تو دستش و فشار داد،کل حس ارضام تبدیل شد به درد،تخمامو فشار میداد و تلمبه های سنگین میزد،بعد بلند شد،من واقعا مونده بودم این چرا آبش نمیاد،اصلا منطقی نبود،تا الان باید ۱۰ بار ارضا میشد،گفت پاشو سرپا تمومش کنیم،دستتو بزن به این‌درخته،بدنتو بده عقب،کامل قنبل کن برام.یکم قدمون مناسب هم نبود،واسه همین سخت شد تا بتونیم تنظیم شیم،بدون هیچ رحمی تا جامون درست شد تا ته کیرشو کرد توم،باز ۱ اااااییییی گفتم و شروع کرد دهنمو با دستش گرفتن،داشت میکرد که گوشیش زنگ خورد،برداشت،همونجوری که داشت میکرد جواب داد گوشیش رو،گفت بله بابا؟نه دارم میدووم،اره،امروز بیشتر از دیروز دویدم،منم دیگه نمیتونست کوچیکترین صدایی ازم در بیاد و فقط داشتم میدادم،خیلی خوب میکرد واقعا،هربار بهش فکر میکنم ۱بار جق‌میزنم،واقعا داشتم لذت میبردم از اینکه دارم بهش میدم،گوشی رو قطع کرد و گفت باید تمومش کنم،خدا بهت رحم کرد،شروع کرد وحشی تر تلمبه زدن و کل کیرشو فشار دادن،بعد از ۱.۲ دقیقه‌ یهو با چند تا فشار محکم کیرشو ته کونم نگه داشت و نبض زدن کیرشو حس کردم و حس کردم آبش اومد،چند ثانیه نگه داشت،بعد کیرشو دراورد،کاندوم رو در اورد،آورد بالاسرم،گفت دهن باز،گفتم نهههه توروخدا،گفت نمیخوای ارضا شی؟گفتم چرا،گفت بیا کیرمو لیس بزن و جق بزن،کاندومم نگه داشت دستش.کیرشو لیس میزدم و میک میزدم و برای خودم‌جق میزدم،کمتر از ۳۰ ثانیه شد که گفتم داره‌میاد،گفت حالا دیگه نزن،گفتم توروخدا بزار بزنم،دارم میترکم.گفت میخوای بزنی باید این کاندومو مثل آدامس بندازی تو دهنت و بجویی،و همزان جق بزنی.انقدر حشری بودم و تحقیر هاش برام جذاب بود که بدون فکر کردن قبول کردم و اومدم کاندوم رو بگیرم که گفت نه،با دهن باید بگیری،مثل سگ دهنمو باز‌کردم که شروع کرد بازی کردن و کاندوم رو اینور اونور چرخوندن،منم مثل سگ دنبالش،آخر گذاشتش تو دهنم و گفت بجو،شروع کردم به جویدنش،قبلا آبکیر زیاد خورده بودم،ولی نه از توی کاندوم،همونجوری داشتم جق میزدم،خیلی سریع داشتم ارضا میشدم،گفتم میشه بشم؟گفت اره،فقط رو این بریز و شرت خودم رو اورد انداخت جلو دودولم،ارضا شدم‌و آبم با فشار پاشید رو شرتم،چشمامو بستم و یکم‌نفس عمیق‌کشیدم،تازه یادم‌افتاد تو چه حالتی و کجام،چشمامو باز کردم،دیدم نیست،سریع پاشدم لباسامو بپوشم،تو اون تاریکی پیدا کردن لباسامم سرویسم‌کرد،چون نمیتونستم نور گوشی رو هم روشن کنم که جلم تابلو بشه،به زود همه جیزو میدا کردم،خاکی خاکی بودن،همرو تکوندم،دیدم شرتم رو دیگه واقعا نمیتونم استفاده کنم،انداختمش دور و برگشتم،فرداش پیام داد اگر خواستی بازم جرت بدم خبرم‌کن
۳.۴ روز بعدش گوشیم رو دزدیدن و همه اکانت هام پرید،تو نیم باز هم چون چت غریبه بود برام دیگه چت نشون نداد،اونم دیگه بهم هیچوقت هیچ پیامی نداد،فکر کنم منتظر بود خبرش کنم😔😔😔

نوشته: Bardeye021