سلام اسمم عرفان هستش داستانم برمیگرده به سه سال پیش اون موقع سنم پایین بود و خیلی حشری بودم .یه شب مهمون عموی بزرگم بودیم بعد از شام خانوادمون برگشتن خونه من موندم خونه عموم.عموم چهارتا پسر داره که یکیشون واقعا خوش هیکل و خوش قیافس اسمش سعید هستش .موقع خوابیدن اومد کنارمن دراز کشید و گفت بیا دونفری از یه پتو استفاده کنیم منم گفتم باشه خلاصه یکم که گذشت و همه خوابیدن دیدم سر حرفای سکسی رو بازکرد منم ازخداخواسته باهاش حرف میزدم وکم کم بهش فهموندم که میخوام منو بکنی اونم واسه همین کار اومده بود پیشم بخوابه کم کم دیدم دستش رو شکممه از رو لباس میماله منم خوشم اومد و دیدم بهترین فرصته دستمو گذاشتم رو کیرش از رو شلوار اینقد نرم بود که وقتی میمالوندمش انگار پروازمیکردم دیگه طاقت نیاورد دستمو گرفت برد توشرتش وااااای چه کیری همش دوست داشتم بمالمش با تخماش بازی میکردم اونم اینقد کیرمو مالید که ازخود بی خود شدم بی اختیار پشتمو کردم بهش شلوارو شرتمو یکجاکشیدم پایین باتف کونمو خیس کردم کیرشو گذاشتم دم سوراخم کلفت بود یکم بازی کردم باکیرش تاسر کیرش رفت تو کونم هیپوقت همچین حسی بهم دست نداده بود داشتم از خوشحالی پروازمیکردم چندباری خودم جلو عقب کردم یه کم جاواکرد دوباره تف انداختم کیرشو کردم توکونم اونم منو گرفته بود هی فشار میداد از یه طرف خیلی خوشم میومد ازطرف دیگه خیلی درد داشتم بخاطرهمین دستمو میگرفتم روکیرش که کنترلش دست خودم باشه چندبار تلمبه زد کیرشو در اورد گفت الانه که ابم بیاد منم خودمو کشیدم پایین رفتم زیر پتو کیرشو گذاشتم تو دهنم یکم ساک زدم واااای کاش بازم تکرار بشه هنوز مزش تو دهنمه دیدم تندتندمیکنه تو دهنم یه دفه دهنم پر اب شد سریع رفتم دستشویی تف کردم ابشووبعدش یه جلق حسابی زدم خودمو تمیزکردم و اومدم خوابیدم کنارش بعد ازون دو بار دیگم باهاش سکس داشتم ولی بعد ازون ازدواج کرد الان هروقت می بینمش تو حسرت کیرشم خیلیم خودمو بهش میچسبونم ولی دیگه متاهل شده هیچ حرکتی نمیکنه . امیدوارم خوشتون بیاد اولین باره می نویسم و اینم بگم دوست دارم یکی منو بکنه عاشق گی هستم باتشکر

نوشته:‌ عرفان