داستان سکس من و طلبکار همسرم

1401/08/22

سلام دوستان من المیرا هستم و ۲۹ سالمه سینم ۷۵ قد ۱۶۷ وزن ۵۵ میخوام درباره سکس با صلبکار شوهرم بگم که مجبور شدم باهاش سکس کنم
خب بریم سر اصل جریان حدودا ۵ ماه پیش شوهرم یه ماشین خرید بود از یک بنگاهی به اسم ساسان
ادم خوبی بود و یه مبلغی مونده بود که شوهرم بهش یه چک ۵ ماهه داد موقع پاس کردن چک شوهرم نتونست مبلغ چک پاس کنه که بعد چند ماه این اقا ساسان حکم جلب شوهرمو گرفت شوهرم انداخت بازداشگاه اون روز حدودا ساعت ۸:۳۰شب بود من یه تاپ قرمز تنگ و یه شلوار لگ مشکی که یه خرده کسم معلوم بود با مانتو جلو باز رفتم پیش ساسان گفتم اقا ساسان شما ادم خوبی هستین همینجوری انج دستشو گذاشت رو میز کارش و دستشو گذاشت رو چونه اش من همینجوری داشتم صحبت میدم تعارف نکرد بشیم همونجور ایستاده داشتم صحبت میکردم متوجه نگاه ها هوس بازیش شدم حرفم تموم شد که گفت خب یه راهی هست که بتونم به شوهرت مهلت بدم و ازادش کنم گفتم خب چیه برگشت با کمال بی ادبی گفت باید به غیر شوهرت برای منم باشی سرم به صورت عجیب درد گرفت برگشتم گفتم شما فکر میکنید کی هستین که من با شما باشم خداحافظ اومد برم بیرون در اتومات بود در میخواستم باز کنم دیدم در قفل شده برگشتم گفتم این در باز کن گفتم نمیشه شما به من بدکاری گفت شوهرم انداختی زندان از من طلب داری گفت یعنی بخاطر شوهرت نمیخوای باهام سکس کنی با کمال بی ادبی اعصابم ریخت بهم گفتم اشغال کثافت این درو باز کن باز نکنی جیغ میکشم گفت این وقت شب کسی بنظرت صداتو میشنوه مونده چکار کنم
برگشتم گفتم اقا ساسان لطفا این درو باز کنید من برم فکرامو بکنم تا فردا صبح خبرشو میدم گفت یه کاغذ و خودکار بدین شماره خودمو بهش دادم گفت امشب بهتون پیام میدم گفت باشه بعد برگشتم گفت المیرا خانوم مطمئین باشین از رابطه با من پیشمون نمیشین برگشتم گفتم باشه خداحافظ برگشت گفت المیرا خانوم بیاین اینم سویچ ماشینتو پیاده نرین این وقت شب برگشتم سویچ گرفتم با اون یکی دستش دستمو گفت و نوازش کرد گفت خیلی عاشقتم گفتم ممنون با اجازه رفتم سوار ماشین شدم تو راه به حرفاش فکر میکردم تو دلم میگفتم من بااین پیر خپل چجوری رابطه پیدا کنم رسیدم خونه رفتم داخل اتاق یهو یادم افتاد به داداشم زنگ بزنم اخه منو داداشم با هم رابطه داشتیم بعد جواب دادن گفت سلام خانوم خوشگل من خوبی گفتم سلام داداش داداش شوهرمو بردن زندان برگشت گفت بخاطر اون چک گفتم اره داداش گفت بیغیرت نتونست چک پاس کنه گفتم نه گفتم داداش یه چیزی بهت میگم یه وقت عصبانی نشو گفت چی پول میخوای ؟ داستان از این قرار بود که سر ماشین خریدن دادشم ۵۰ تومن بهم پول داده بود منم دادم به شوهرم ماشین بخره بخاطر همون داداشم گفت بهت پول بدم گفتم نه داداش اون یارو که ازمون چک داده برگشته گفت من رضایت میدم شوهرت بیاد بیرون ولی باید با من رابطه داشته باشی داداشم برگشت گفت غلط کرده مردتیکه عوضی ولش کن بیا بهت پول بدم گفتم نمیخواد گفت خب پول نمیخوای پس میخوای قبول کنی گفتم خب مجبورم برگشت بهم گفت خب بهش بگو من باهات رابطه برقرار میکنم ولی باید چک پاره کنی و رضایت بده برگشت گفت بهش بگو یه سفته هم ازت میخوام که یه وقت ازم سوءاستفاده نکنی گفتم باشه داداشی داداشم برگشت گفت خیلی دوست دارم عزیزم نگران نباش اینم میگذره تا این که با یه شماره جدید برام تو تلگرام پیام اومد نوشته بود سلام المیرا خانوم ساسان هستم فکراتون کردین پیام از بالا صفحه خوندم بعد چند دقیقه پیام باز کردم نوشتم سلام بله ولی شرایطی دارم گفتم فردا شما میرین رضایت میدین و میگین تمام پول دریافت کردم و چک بهم میدین پیام باز کرد
بعد چند دقیقه یه استیکر خنده فرستاد برگشت گفت داری گرو کشی میکنی
گفتم شرایط من همینه الکی گفتم برام مهم نیست شوهرم تو زندانه
باز کرد گفت
اخه این درست نیست
گفتم این درسته میخوای با یه زن متاهل رابطه داشته باشین
برگشت گفت خب المیرا خانوم همین الان خودتو تو اینه نگاه کن پاشدم تو اینه ایستاده خودو نگاه کردم تازه متوجه شدم بنده خدا از بی حجابی من چقدر داره عذاب میکشه تو دلم گفتم یعنی تمام محله به من نظر دارن تا این که پیام داد گفت باشه قبوله گفتم یه شرایط دیگه دارم برگشت گفت تو همینجوری دلمو بردی پیرمرد خپل خجالت نمیکشید گفتم نظرت لطفت هست گفت شما میخوای با من تا اخر عمر رابطه داشته باشین گفت بله گفتم پس باید یه سفته بهم بدین که یه وقت به سرتون نزنه ابرو حصیت منو ببرین برگشت گفت چقدر گفتم ۱۵ تومن گفت اونم به چشم
تا این که برگشت گفت الان میتونم بیام گفتم نه گفت چرا گفتم اول رضایت و چک سفته گفت باشه منم فردا صبح میرم رضایت میدم ولی سفته بعد انجام کار گفتم باشه
تا این گه صبح شده ساعت ۱۱ صبح بود که زنگ زد گفت رضایت داد فردا شوهرت ازاد میشه خب الان میتونم بیام گفتم اول برگه رضایت ببینم گفت برات تلگرام میفرستم بعد چند دقیقه عکس برام فرستاد باز کردم دیدم بله رضایت داد بهش گفتم الکی پیام دادم مرسی ساسان جون متنظرت هستم باز کرد برام بوس فرستاد من سری رفتم یه دوش گرفتم و رفتم سراغ کشو یه تاپ نیم تنه تریکو پوشید و دامن ژاکارد پفی داشتم ارایش میکردم که موبایلم زنگ خورد گفت لوکشین میدی گفتم مگه ادرس نداری گفت نه لوکشین دادم بعد نیم ساعت زنگ زد گفتم من تو کوچه هستم کدوم آپارتمان هست گفتم ویلایی هست درب ابی گفت خب دیدم در باز کن ریموت از پشت پنجره زدم اومد داخل خیاط بغل استخر پارک کرد داشتم میومد جلو در رفتم پشت در درو براش باز کردم اومد داخل درو بست گفت ماشالله عجب خانومی شدی اومد بغلم کرد گردنمو بوسید بعد یه لیس زد یه کوچک گاز هم گرفت یه خرده حالم داشت خراب میشد یه لرزش کوچک داشتم مثل این که فهمید گفت یواش عزیزم تازه اومدم هنوز چیزی نشد بی حال شدی برگشتم گفتم بیا رو مبل بشین گفت نه دیگه بریم داخل اتاق گفتم نه همینجا خوبه که یهو منوبغل کرد برد کنار پنجره چسبوند به شیشه و لبمو میخورد کسمو فشار میداد
داشتم حشری میشدم تنم داغ شد
گفت المیرا جون سینت چقد فرم داره به چند نفر دادی تاحالا بخورن واست
هیچی نگفتم جلوم وایساد شلوارشو کشید پایین مردیکه کلی پشم داشت حالم بهم خرد گفت بخورش
گفتم نه سرمو برگردوندم
بزور گرد دهنم من اشکم در اومد اون تلمبه میزد تو دهنم
گفتم توروخدا ولم کن بسه خواهش میکنم گفت نههه من هنوز کار دارم
دامنمو در آورد شرتمو دراورد دو انگشتی کسم میمالید کسم یه خرده خیس شده بعد انگشت اورد گفت ببین خیس کردی بعد انگشت انداخت تو دهنش و دستشو میخورد پیرمرد خپل خوب بلد بود شروع کرد کسمو لیس زدن
خیلی خوب میخورد کم مونده بود جیغ بزنم
بعد انگشتشو آروم آروم میمالید به کونم خیلی دردم میومد
فهمیدم میخواد کونمو بکنه تف زد به کیرش و پامو گذاشت رو شونش انقد کلفت بود کیرش کونمو لمس میکرد جیغ میزدم بعد تاپمو کشید بالا چند تا چرخوند تا کلفت بشه بعد کرد تو دهنم و کیرشو اروم فشار داد رو سوراخ کونم درد داشتم داشتم بیحال میشدم کیرش تو کونم بزور حرکت میکرد
بعد منو خوابند رو مبل و دوباره کیرشو خیسش کرد دوباره کرد هی میگفتم بسه توروخدا اون حشری تر میشد
درش آورد خوابید روم فک کردم ارضا شده میخواستم بلند شم که بعد یه مکث گفت المیرا کجا میخوام بکنم تو کست گفتم مگه ابت نیومد
گفتم نه گفتم توروخدا نه
گفت المیرا بزار کستو بکنم قرار مون که یادت نرفته گفت نگران نباش با من باشی همچی برات میخرم هرچی بخوای
کیرشو هی رو کسم میمالید خیلی خیس کرده بودم دوست داشتم ولی نه این عوضی از یه طرف واقعا کونم درد میکرد که یهو کرد تو کسم یه اه کشیدم گفت جانم المیرا خوشت اومد گفتم اره بکن تند تند میکرد هی فشار میدارد که یهو ارضا شدم و شل شدم اونم داشت همینجوری تلمبه میزد بعدچند ثانیه دیدم افتاد گفتم چی شد گفت ابم اومد گفتم چی ریختی تو گفت اره گفتم عوضی کثافت چکار کردی گفت نگران نباش باردار شدی سقط میکنی گفتم خفه شو عوضی سری رفتم دستشویی نشستم زور میزدم یه خرده ابش ریخت یه خرده دیگه زور زدم ارارم اومد و همراهش یه مقدار ابش اومد سری خودمو شستم سری لباس پشیدم گفتم پاشو خاکبرس پاشو ماشین تکون بده میخوام برم بیرون گفت سویچ رو جلو مبلی هست با ماشین من برو رفتم کفشم پشیدم ریموت درو زدم رفتم سوار ماشین شدم سری رفتم داروخونه رفتم پیش دوستم گفتم همچین جریانی هست یه قرص بده گفت نگران نباش بیا اینو بخور اروم باش گفت بیا قرص کلر دیاز پو کساید ۵ هر ۱۲ ساعت بخور اروم میشی بعد حساب کردم اومدم خونه صداش کردم گفتم سفته کجاس گفت بیا سفته رو دیدم مشخصاتشو پر کرد و امضا کرد گفتم حالا گمشو اومد بغلم کنه خودمو کشیدم عقب گفتم گمشو بیرون بعد رفت بهش پیام دادم دیگه سمت نمیایی اگه بیای میریم شکایت میکنم گفت چجوری میخوای شکایت کنی گفتم سفته دسته منه گفت خیلی بی ناموس هرزه هستی شمارشو بلاک کردم
بعد شروع کردم گریه کردن
فرداش شوهرم اومد گفت چی شد گفتم فقط خفه شو گفت چی شده مگه گفتم من چقدر باید از دست تو رنج بکشم گفت گفتم چیزی نگو پاشدم اومدم داخل اتاق دوباره یه قرص خوردم وخوابم برد.

پایان

نوشته: المیرا


👍 4
👎 38
136801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

902624
2022-11-13 01:48:19 +0330 +0330

داداش دیوصت کونیه؟

4 ❤️

902628
2022-11-13 02:21:14 +0330 +0330

احساس میکنم سریال افتاب پرست رو نکاه کردی جو گرفتت این داستانو نوشتی. خونه ویلایی استخردار داری بعد به خاطر پنجاه تومان شوهرت رفت زندان؟ خب ماشینو میفروخت . عمو جان خر خودتی کم جق بزن

5 ❤️

902630
2022-11-13 02:39:57 +0330 +0330

یه لباس پوشیدی که کوست معلوم بوده!!!روز وقتت پر بوده نصف شبی رفتی پیش صاحب چک که رضایت بگیری!!!با برادر محترمتون هم که رابطه داری!!!با میل خودت رفتی دادی بعدش هم ناراحت شدی؟؟!!
اینکه یکی بگه نصف شب خورشید دیدم قابل قبول تره تا این داستان که شما سرهم کردی آقا پسر!!!
ضمنن بچه کونی واسه کسی که واسه یه کوس کردن پنجاه میلیون میبخشه پانزده تومن پولیه که نگران شکایت تو باشه؟؟!!!

2 ❤️

902636
2022-11-13 03:41:24 +0330 +0330

مغزت درد نگرفت از اینهمه جفنگ؟

2 ❤️

902641
2022-11-13 04:33:58 +0330 +0330

زیاد پورن نبین

1 ❤️

902643
2022-11-13 05:26:33 +0330 +0330

بیین خواهرم حجابت را…
که میگن واسه امثال شماست

1 ❤️

902651
2022-11-13 06:35:27 +0330 +0330

داستان مزخرف نویسنده اکرم پنج ساله از ساوجبلاغ
اصلا گوه خوردنم بلد نیستی ، تا کلاس چند درس خوندی ، ریدی با این نوشتن همش غلط بود

1 ❤️

902657
2022-11-13 08:22:33 +0330 +0330

تا اونجا که اومد توی حیاط بغل استخر وایساد خوندم،اخه مادر خراب خونه ی ویلایی استخر دار دارید ولی چکو نتونستید پاس کنید؟؟؟!!! ولم کن بابا

2 ❤️

902662
2022-11-13 08:50:42 +0330 +0330

یه سوال ازت دارم : خداییش خودت خجالت نمی‌کشی از اینهمه چرت و پرت ؟! به خدا من به جای تو خجالت کشیدم و بقیه شو نخوندم!
نه به خاطر موضوع داستان ، چون بالاخره اینجا شهوانیه ، فقط به این دلایل که اولا خودتو زن جا زدی ، دوما فکر کردی مردم نمی‌فهمند که مشخصه خودت نفهمی چون کاملا مشخصه. سوما املا و انشا و نگارش و … در حد زیر صفری !! اصلاً چطور روت میشه اینو بنویسی و ارسال کنی!؟!

1 ❤️

902666
2022-11-13 09:16:48 +0330 +0330

قشنگ معلومه این داستان نوشته یه خانم نیست بلکه نوشته یه پسر مجرد عقده ای دائم الجقی هستش اگه دقت کنید توش پر از کوسشعره و آخراش داروخانه بجای قرص اورژانسی ضد باردارب بهش قرص کلردیازپوکساید میده .
من ریدم به سر در و تابلو و مدرک دکترای اون پزشکی که بهش این دارو رو داده .
آخه کله سکسی کونی بلد نیست ننویس .
علی برکت الله

1 ❤️

902679
2022-11-13 12:33:34 +0330 +0330

المیرا هستم نویسنده این داستان باقی داستان ها در تایپک ها

0 ❤️

902681
2022-11-13 12:55:45 +0330 +0330

۵ماه پیش ماشین خریدین
یک چک ۵ ماهه دادین
نتونستین پاس کنین چند ماه بعد حکم جلب گرفت
تو زمان سفر کردی!؟

0 ❤️

902682
2022-11-13 12:59:55 +0330 +0330

خودت فهمیدی چی نوشتی؟

1 ❤️

902689
2022-11-13 14:15:31 +0330 +0330

آخه میخواهی جق بزنی حداقل یکم روی زمان بندی دقت کن که اینجوری نرینی . حدود 5 ماه پیش شوهرت کسکشت یه ماشین خرید که یه چک 5 ماه داده به نمایشگاهی بعد نتونست پاس کنه چند ماه طرف که آدم خوبی بوده دوندگی کرده که برگشت بگیره.
آخه کسکش طبق صحبت تو هنوز سررسید چک نشده چجوری یاروچند ماه دوندگی کرده برگشت گرفته
بعدش آدم خوب یعنی کسی که جای طلب بیاد زن یارو رو بکنه

1 ❤️

902693
2022-11-13 14:35:37 +0330 +0330

خیلی داغونی واقعا.

1 ❤️

902696
2022-11-13 16:13:08 +0330 +0330

همین ک این حجم کصشر رو تونستی به هم ببافی خودش هنره

1 ❤️

902698
2022-11-13 16:33:46 +0330 +0330

من هم یه زن میخوام بدهی منو پرداخت کنه

1 ❤️

902701
2022-11-13 16:48:45 +0330 +0330

قشنگ بود ولی کصشر واقعاً دلتنون میاد وقتتو بزاری کصشر نوشتن 😐

1 ❤️

902718
2022-11-13 20:54:52 +0330 +0330

🤮

1 ❤️

902731
2022-11-13 22:38:42 +0330 +0330

الی جون تو به داداشت میدادی خوب مشخصه اولی هم نبوده که دوست نسخه پیچت هم میدونه تو میدی و با اون تیپ تایلندی هم بیرون میری بعد خونه ویلایی استخر دار و… هم داری شوخرت بخاطر چک افتاد زندان اسگل اول برو قانون رو بخون یارو هم ماشین رو گرفت هم شوخرت رو انداخت زندان راستی کی گواهینامه گرفتی برو به خودت عکس تو رو روی نون بکشن بندازند جلو سگ سگ نون رو نمیخوره چه برسه به ساسی

1 ❤️

902738
2022-11-13 23:47:43 +0330 +0330

کسکش ساک بوقی تو از بنگاهی سفته گرفتی ؟ دیوث کونی بنگاهی گائیدت اونوقت ادعا می کنی که سفته گرفتی که تا آخر عمر دنبالت نیفته ؟برو مشتی جلقت بزن نمی خواد به اسم زن نویسندگی کنی . در ضمن بجای خاکستر از صابون گلنار استفاده کن

1 ❤️

902751
2022-11-14 02:45:36 +0330 +0330

کیرم تو خودت و سطح سوادت علاقه خر

1 ❤️

902781
2022-11-14 09:06:02 +0330 +0330

نویسنده 🤣🤣🤣🤣🤣🤣

1 ❤️

902782
2022-11-14 09:09:13 +0330 +0330

تو داستان قبلیت داداش کونیت خودکشی کرد تو این داستان باش رابطه داری و مشورت میکنی ؟؟؟ کوسخولی چیزی هستی؟ ننویس جون مامانیه جندت مرتیکه جقی 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

1 ❤️

902852
2022-11-14 23:19:14 +0330 +0330

پنج ماه پیش ماشین خریدین چک پنج ماهه دادید که اقا سامان بعد چند ماه حکم جلب گرفت ؟
در ضمن اینجور مواقع سند ماشین رو بنام نمیزنن و اگه چک طرف پاس نشه ماشین رو توقیف میکنن
قبل داستان نوشتن یکم تحقیق کن جقی کس مغز

1 ❤️

902900
2022-11-15 06:07:22 +0330 +0330

فداکاری کردی یک وقت حس بدی بهت نده 🌹

1 ❤️

902902
2022-11-15 06:21:32 +0330 +0330

داستان اینقدر کیری بود که من نظراتو خوندم ، تازه فهمیدم خونه اتون ویلایی استخردار هست . یعنی اینقد تخمی بود که یه کلمه میخوندم دوخط رد میکردم ، تنها چیزی که به ذهنم میرسه ، اینه که خیلی دوست داشتی فحش بخوری از بچه ها ، که خداروشکر به آرزوت رسیدی

1 ❤️

902933
2022-11-15 11:32:35 +0330 +0330

اومدیم سمت گیلان هستی؟؟قیمت چنده؟؟

0 ❤️

902983
2022-11-15 22:54:19 +0330 +0330

خونه ويلايى و حياط دارو استخر و اينا بعد چك برگشت ميخوره؟

0 ❤️

902997
2022-11-16 00:57:28 +0330 +0330

تو بنگاهیابدی اره،؟ والا تاحالا من بنگاهی پخمه ندیدم

0 ❤️

903556
2022-11-20 18:16:43 +0330 +0330

کوسشعر تمام مگه اینکه کوس متعهدی باشی که بعد از رضایت دادن طرف بهش دادی و اونم بعد از گاییدنت بهت سفته داده!!!

0 ❤️

903901
2022-11-23 23:20:29 +0330 +0330

باخونه ویلایی درب اتوماتیک اونوقت پول ماشین ندارید مگه لامبورگینی خریدید 🤔🤔🤔🤔👌👌

0 ❤️

959623
2023-11-26 13:30:57 +0330 +0330

عجبم‌ ! واقعا که داداشت نبود دا داش بازی بود دیگه اره

0 ❤️