من ابراهیم ۳۸ سالمه،ی خواهر زن دارم به اسم ندا ۴۴ سالشه،ازاون زنهای حشری،با سینه های ۸۵. کون خوش فرم. رونای پر، چندسالی بود که تو نخش بودم. خودشم میفهمید،اونم از قصد،فرصت پیش میومد. سروسینه وگل وگردن نشونم میداد،دیگه هردومون میدونستیم چی میخایم.
ولی میترسیدیم واحتیاط میکردیم،تا اینکه نزدیکای عید سال پیش باجناغم رفته بود مرند. خواهرزنم. ندا. اس داد میخاد چوب پرده بزنه. اما نمیتونه،ازم خاست برم براش بزنم،منم زود حاظر شدم رفتم. دروکه بازکرد دیدم ی لگ مشکی پوشیده. تموم رون وکونش قلمبه شده توش،جای کسش قد ی پیراشکی تپل بود،وایییییی، یه تیشرت قرمزم پوشیده بود که سینه ها و پک و پهلوهاش خودنمایی میکرد،یه روسری نصفه نیمه هم سرش بود،رفتم تو و بعد از سلام واحوالپرسی. رفتم واسه زدن چوب پرده، نسرینم توی آشپزخونه بود. داشت چایی دم میکرد. بعدش اومد کمک من و به هر سختی ای بود چوب پرده رونصب کردم و اومدم پایین،ندا هم پرده رو آماده کرد و رفت بالای چارپایه،همینجوری که از پشت رونا و کونشو دید میزدم. بی اختیاردستم روکیرم بود،اونم با تکون خوردنا و کش و قوسای پرده زدن بیشتر منو هلاک میکرد،پرده رو زد واومد پایین،دوسه بار دیگه هم روی چارپایه بالا وپایین کرد،تا رفع ایراد شد و پرده کامل شد. ندا اومد مبل کناریم نشست و،به فاصله دسته مبل کنارهم بودیم. ازش آمار بچه هاشو گرفتم گفت مدرسه ان، تا عصر نمیان،دلو زدم به دریا و بلند شدم رفتم کنارش نشستم،تقریبا بهش چسبیده بودم،دستمو بردم سینشو مالیدم،اکراه داشت مثلا،هی میگفت ابراهیم نکن زشته. خودشو سمت مخالف میکشید،منم همزمان سینه هاشو میمالیدم،آروم آروم شل شد،نقطه حساسش سینه هاشه،شروع کردیم لب بازی کردن،مثه وحشیا افتاده بود بجون لبای من،محکم لبامو میک میزد و زبونشو توی دهنم میچرخوند. از پایین تیشرتش دستمو رسوندم به ممه هاش،تپل ونرم بودن،مثه بالشت پرقو، اونم دستش از روی شلوارم کیر شق شدمو میمالید و هی جون جون میگفت،تیشرتشو دراوردم و ممه های سفیدش توی سوتین توری مشکیش دیوونم کرده بود،سوتینشو دراوردم و با میکهای ملایم نوک سینه هاشو نوازش میکردم،بلندشدم لگشو دراوردم. کس وکون و رونای تپلش کنارشورت توری مشکیش آب از لب ولوچم راه انداخته بود،با کمک خودش شورتشم دراوردم وباسررفتم لای پاش،کس تپل و داغشو به نیش کشیدم و چندلحظه به چندلحظه زبونمو فشارمیدادم توکسش،دستامو بردم زیرکمرش. تاکسش بیاد بالاتر،کون تپل وسفیدش. با سوراخ تیره رنگش دیوونم میکرد،زبونمو از کسش میکشیدم میاوردم دم سوراخ کونش. نوک زبونمو میکردم تو کونش،با ناله ها وآه آه کردناش و تکون تکون دادنای ریز بدنش،دیوونم کرده بود،یکم که گذشت بلندشد تندتند با کمک خودم بلوز شلوارمو دراورد،شورتمم کشید پایین. توی یه چشم بهم زدن کیرم توی دهنش بود. ساک میزد،لیس میزد،میک میزد،دیگه ترسیدم با کیر خوردنش آبمو بیاره،خودمو جدا کردم و خابوندمش روی تخت رفتم لای پاهاش و جلوش زانو زدم،کیرمو میمالیدم به کسش. هی التماس میکرد بکنم تو کسش،سرکیرمو در کسش تنظیم کردم،آروم آروم فشارش دادم،تا تهش رفته بود تو کسش،همینجوری که تو کسش تلمبه میزدم،سینه هاشم میخورد. آه وناله هاش اتاقو پرکرده بود،کشس خیس خیس شده بود. آب کسش کیرمو خیس کرده بود واضافی آباش رفته بود لای چاک کونش،دستمو بردم ازبغل زیرکونش وبا آبای کسش انگشتمو خیس کردم وبا سوراخ کونش وررفتم،یه انگشتم توکونش بود کیرمو توکسش عقب جلو میکردم،سینه هاشم نوبتی توی دهنم بود،یه انگشت دیگه به انگشت اول اضافه کردم ودوانگشتی توی کونش تلمبه میزدم،دیگه داشت نعره میزد از لذت،همونجوری یورش کردم ولب تولب شدیم،بهش گفتم میخام کونت بذارم اولش قبول نکرد. با کلی خواهش تمنا حاضر شد کون بده،به روی شکم خوابید کونشو داد هوا،رفتم روی روناش نشستم وکیرمو به کونش میمالیدم،یه تف گنده انداختم روی کیرم وگذاشتمش دم سوراخ کونش،حسابی لیزشده بود،آروم آروم بسختی کلش رفت توش،یکم که گذشت دردش کمترشده بود الباقیشو تا نصفه کردم توش. کونش تپل وتنگ وداغ بود. ناله هاش هم ازدرد بود هم ازشهوت،درازکشیدم روش وسرشونه هاشو محکم گرفتم وبا ریتم آروم وشهوت کیرمو توی کونش عقب جلو میکردم، دیگه نمیتونستم مقاومت کنم. آبم داشت میومد. بهش گفتم کجابریزم؟گفت همشو بریز توکونم ولی کیرتو درنیار تا آب منم بیاد،با چند تا تلمبه محکم تو کونش آبمو خالی کردم و کیرمو تو کونش نگهداشتم. یکم تکون تکون خورد و آبش اومد،کیرمو از کونش دراوردم و گذاشتم لای کونش و سرشو برگردوندم یه لب مشتی گرفتیم، بلندشدیم خودمونو با دستمال تمیز کردیم و لباسامونو پوشیدیم.
کسش،وقتی دیدم چقد حشرش زیاده کیرمو ازکسش دراوردم وگفتم اگه برام فانتزی بگی بازم میکنم وگرنه بهم مزه نمیده،ندا گفت فانتزی ازچی بگم برات؟گفتم ازدستمالی شدنای خودت توی خیابونا یا ماشینا یا عروسیا،اصرارداشت کیرمو بکنم توکسش. میگفت بکن توش میگم برات،سرکیرمو درکسش تنظیم کردم،نگام به لباشو چشاش بود،اولش من ومن میکرد حرف نمیزد. یکم سرکیرمو درکسش بازی بازی دادم،بایه حالت شهوت همراه خجالت گفت توی یه عروسی مربوط به فامیلای شوهرش دستمالی شده،با شهوت میگفت یه پسره تا فرصت پیش میومد کونمو میمالید،چندباری هم ازپشت چسبیده بهش،باناله میگفت کلفتی کیرشو روی کونم حس میکردم،منم با حرفاش حشری ترمیشدم وتلمبه هامو محکم ترمیزدم توکسش،ناله هاش توآسمون بود،با این تعریفا وتلمبه زدنا آبم داشت میومد،گفتم آبم داره میاد کجا بریزم ؟ندا گفت همشو توکسم خالی کن،قرص خوردم،باچندتا تلمبه کاردرست دیگه آبم اومد وتا قطره آخرشو تو کس ندا ریختم،نسرین خیلی شهوتی وقوی بود توی. سکس،بعد ازچندثانیه کیر نیمه خوابمو که داشت آروم آروم به خواب عمیق میرفت رو ازکسش کشیدم بیرون،آبای کیرمم باریزش ملایم ازکسش بیرون میومد،صحنه سکسیه سکسی بود،سریع بادستمال خودمونو تمیزکردیم ولباسامونو پوشیدیم،روی مبل همدیگه روبغل کرده بودیم ولب میگرفتیم،این حشری بازیای بعدازسکسش فوقالعاده بود.
واقعا لذت کردن ندا اینقدر زیاده که هنوزم که هنوزه ازش سیر نشدم،یجورایی بهم وابسته شدیم،حدود یکسالی میشه که هروقت فرصت پیش بیاد ترتیب کس وکونشو میدم،اگه انتقاد یا پیشنهادی دارید بفرمایید،ممنون که وقت گذاشتید داستان منو خوندید،شاد باشید.
نوشته: ابراهیم
انتقادم اینه زیاد جق میزنی
پیشنهادمم اینه کمتر جق بزن
کونی تو کونش ارضا شدی بعد خودتون رو تمیز کردین و لباسهاتون رو پوشیدین!!!بعد گفتی از فانتزیهاش بگه و کردی تو کوسش؟؟؟
کیرم پس کله معلم انشاتون که اگه یه بار تجدیدت میکرد یاد میگرفتی مثل میمون از این شاخه به اون شاخه نپری!!!
توی اداره جات هم دیگه صندوق انتقادات پیشنهادات نمیذارن مثلا ازت انتقاد چی بکنم؟ بگم کم دروغ بگو بگم کم خالی ببند؟ به نظرم بهتره پیشنهاد بدم با یه دلیت اکانت همه رو خوشحال کنی
اولا باجناق درسته پفیوز
دوما این جنده نمیتونست صبر کنه شوهر جاکشش بیاد انجام بده یعنی یه پرده انقدر واجبه ک تو گوزمشنگ رو صدا کنه بری انجام بدی؟
سوما اون جنده از قبل قرص خورده بود آماده دادن ب توعه گلابی بود؟
چهارما بالاخره نسرین رو میکردی یا ندا رو؟
دیگه آبم اومد وتا قطره آخرشو تو کس ندا ریختم،نسرین خیلی شهوتی وقوی بود توی. سکس!!!
کیر تو تصوراتت
به این داستان بایس گفت با یه کیر دونشون زدن . اقا هرجور دوسداری بکن نوش جونت . لااقل انقد تخماتیک ننویس . تو که میخوای زحمت نوشتن به خودت بدی درست بنویس
لطفاً اول خودتون رو راحت کنید بعد ادامهی کامنت رو بخونید …
قبلنا میگفتن مرغ همسایه غازه! … اما واقعا یه لحظه فکر کنید … ببینید چه بلایی سر مردم ما اومده که کوس و کون و کیر همهی مردم طلاست و خوشبو و خوشمزه ، غیر از مال همسر خودت!!
هم با آقایون متاهل هستم هم با خانومهایی که اینجوری هستند : مگه نه اینکه برای رسیدن به همین همسرت تو روی همه ایستادی و گفتی یا این یا هیشکی ؟! خودمو میکشم!!! (حالا یه چیزایی شبیه به همینها!)
چرا الان چشمت دنبال دیگرانه و همسر خودتو نمیبینی؟!
همین آقای محترم که اینجوری از تپلی و نرمی و سفید و مثل پر قو بودنِ آپشنهای خواهر زنش حرف میزنه شرط میبندم زن خودش از خواهرش بهتره اما کوره و زنشو نمیبینه! خوردن کوس و کون نسرین خانوم آب از لب و لوچهش راه انداخته اما حاضر نیست عمرا مال زنشو بخوره ، چون پررو میشه!!! همین نسرین بیشرف هرزه که از پشت با کمال میل تقدیم ایشون کرده ، باور کنید عمرا به شوهرش از پشت داده باشه ، چون اونم پررو میشه!! خب راست میگن ! اون دوتا پر رو میشن اما این دوتا هرجایی پررو نیستند!!!
آقای محترم! شک نکن زنتو قشنگ میکنن!!
فعلا تا میتونید از این کوسها و گونها و کیرها بخورید ، اما یادتون نره که هر خوردنی یه ریدنی داره.
تو دیگه همه مرزهای کصتان نویسی رو با هم گاییدی اگه ندا اسمشه این نسرین دیگه کدوم ج*ندهایه اگه نسرین اسمشه ندا چه گوهیه اگه آب نداشتتو خالی کردی تو کونش و بعدش لباس پوشیدین دیگه اون کسش از کجا اومد؟ دیوث تو دیگه چه عتیقهای هستی کیرم تو اول و آخرت
یکی باید بیاد داستان تو رو رمز گشایی کنه مردک.
جون دودولت یکبار خودت بخون شاید بفهمی چی نوشتی الدنگ.
داستانت واقعیه ولی نه با نسرین تو کفشی اما داستانه مال زن خودته
ابراهیم ننویس زشته. همه فهمیدن هنرت فقط جق زدن توی مستراحه
من با جناق ابراهیم هستم نرفتم مرند رفته بودم خونه ابراهیم زنشو بکنم
انتقاد ولش کن چای نسرین خودت خوردی یا دوتایی🤣🤣🤣
بابا ابی جوووون لوپ لوپ آدامس خروس نشان خودت فهمیدی چی بلغور کردی یا بیام یادت بدم جقی
یعنی متنفرم ازین عنترایی که مثلا میخوان اسمارو عوض کنن که مثلا به خیال مغز فندقیشون کسی نفهمه کین و تهشم تررررر میزنن.
خو گوووز وقتی به فاصله حتی چند کلمه اسما رو نمیتونی عوض کنی خو نکن کونده
دیوس ندا بود یا نسرین فکر کنم باجناغت ترتیب زنتو داده از عقدت داری داستان را بر عکس تعریف میکنی
ریختی داخل کس ندا،نسرین خیلی شهوتی وقویی بود؟؟؟قفل کردم روی این جمله یکی تفسیرکنه برام
اصلا داستان کیری همون اولاش خودشو نشون میده…دادا ریدم تو استعدادت با ( ر ) دسته دار
خواهر زنا چه کوسو شدند و دروغگوا کم حافظه یه دف جای اسم مستعار طرف اسم اصلیش رو میارن
حالا کاری نداریم غلط املایی چند تا داشتی ، اون وسط ندا شد نسرین که خب اونم به کیرم تو فقط بگو چجوری کردی تو کونش ارضا شدی آبتو ریختی توش و بعد گذاشتی لای کونش یهو کیرتو از تو کوسش درآوردی؟؟؟😐😐😐 یه کم خودتونو تقویت کنید کور میشیدا ، زنه اول داستان نمیخواد بده یهو میشه الکسیس آی بکن وای بکن ، زن خود آدم به این راحتی نمیده چه برسه به خواهرزن کیریت ، یه کم تنوع بدید به داستان وای منو بکن وای کونم بزار بدو آبتو بده بخورم ، اینا همشون کسشعره خیلی کمن از این زنا و دخترا تو ایران با این شرایط داستاناتون
ابی جون پسر خوشگل محل کم جق بزن با توهم که کوس و کون واقعی نمیشه کرد عجیجم کردی آبت اومد لباس پوشیدی بعد کیرت رو از کجا کردی تو کوسش ولی مشخصه بی خوبی هستی که با تعاریف زنت سریع ابت میاد
بیچاره جقی کونی اوبنه ای عقده ای تو کفکیر مونده اونقد کردنت که تو حرست موندی توم بکنی ک ازت بر نمیاد فقط باید بدیو جق بزنی
نسرین کی بود اون وسط چلغوز