اولین تجربه سه نفره

1402/08/20

اسم من صبا است و ۳۶ ساله هستم . اتفاقی که برای من پیش اومد را مینویسم شاید از خوانندگان فردی دوست داشت . پدرم فوت شده و مادر هم مریض بود . ۲ سال بعد فوت پدرم استخدام جایی شده بودم و خب به خاطر شرایط بد مالی ازدواج اشتباه و اجباری هم کردم ولی اون شخص که به عنوان همسر انتخاب کردم آدم درست و سالمی نبود و بخاطر خیلی موضوعات و خلاف هاش به دردسر افتاد و متواری شد و بعد کش و قوس زیاد بالاخره جدا شدیم . بخاطر مادرم و مریضی که داشت پیش اون زندگی میکردم و هم خودم هم مادرم تنها نبودیم . فکرش را نمیکردم که بدتر از اینام پیش بیاد . شوهر سابقم از من یه چند برگ چک امانتی به بهانه های مختلف گرفته بود طی مدتی که با هم بودیم و بعدش هم چک ها را خرج کرد و منو توی بد دردسری انداخت تا جایی که راهی زندان شدم و حتی توقیف اموال هم جبران بدهی های چک را نمیکرد و داداش بزرگم هم سر مال و اموال ارث با من و مادرم چپ افتاده بود و کمکی نکرد . شغلم بابت زندان رفتن از دستم رفت و طی اون مدت مادرم هم فوت شد . دیگه دنیا برام جهنم بود . از شوهر سابقم هم شکایت کرده بودم بابت خیانت در امانت ولی اون کارش را بلد بود و جایی خودش را مشغول کرده بود که دست من بهش نمیرسید و حتی بعضی میگفتن رفته خارج بصورت غیر قانونی و بعضی میگفتن فوت شده و دستم از همه جا کوتاه بود . یه دوست توی زندان داشتم به اسم مژگان که خیلی هوای منو داشت و با اینکه کوچیکتر من بود دو سال ولی همه ازش حساب میبردن و خیلی کمکم کرد تو زندان که کاری دست خودم ندم . مژگان بخاطر جرائم مالی توی زندان بود و ۶ ماه بعد دوستی مون آزاد شد حدود ۴ ماه بعدش گفتن شوهر سابقت را گرفتن توی یه شهر مرزی توی یه کارگاه مشغول به خلاف بوده و بالاخره حقانیت من اثبات شد و آزاد شدم . بیرون زیاد راه به جایی نداشتم و به کل از دوست و فامیل هم بابت این مشکلات دوری میکردم و همشون را به چشم غریبه میدیم چون کوچکترین کمکی برای آزادی من نکردن و همشون دنبال کارای خودشون بودن. روز آزادی به مژگان تلفنی خبر دادم و مژگان با شوهرش اومدن دنبالم و اول رفتیم سر خاک اموات من و کمی گریه کردم و بعد عصر رفتیم بیرون و کلی گشتیم و شب هم رفتیم خونه مژگان اینا و مژگان و شوهرش یه کم مشروب خوردن و داغ شدن و تا صبح چشم رو هم نزاشتیم سه تایی و بدون اینکه حتی هماهنگ کرده باشیم قراره چیکار کنیم از بس حشری بودیم همگی ۵ بار سکس کردیم و صبح انگار بی هوش شدیم و تا عصر اون روز خوابیدیم . یادم رفت بگم‌ توی زندان خب همه چیز ممنوعه و من هم چون شوهر داشتم قبلا و مژگان هم شوهر داشت گاهی بدجور هوس سکس می کردیم و خب طی شرایط خاصی و مناسبت هایی و روز های خاصی که شرایط مهیا بود بهم دیگه حال میدادیم هر جور شرایطش بود و میشد و یه جورایی شریک جنسی هم شده بودیم . واقعیت را بگم‌اونجا به قدری از همه لحاظ از شرایط روحی و جسمی و … تحت فشار بودم و اصلا مرد و پسر نمی‌دیدیم که با خودم عهد کردم به محض آزادی به هر طریقی هست برم و با یه مرد سکس کنم . اون روز وقتی آزاد شدم حس و حال عجیبی داشتم هم غمگین بودم هم شاد بودم هم حس تنهایی میکردم .
هم حس رهایی هم دلم تنگ شده بود هم بخاطر بی مهری فامیل دیگه روی دیدنشون را نداشتم . اون شبی که آزاد شدم سر شب به پیشنهاد من بیرون غذای فست فود خوردیم چون من مدتها بود فست فود نخورده بودم و رفتیم خونه مژگان و بدون هیچ تعارف و خجالتی اول منو مژگان رفتیم حمام و بعد شوهرش اومد و سه تایی توی حموم واسه هم خوردیم و تمیز کردیم و حال کردیم و بعد که اومدیم بیرون لباس نپوشیده با حالت حوله پیچ باز افتادیم روی همدیگه و هر کی هر کاری دوست داشت میکرد و لذت میبرد . بعد ارضا یه کم میوه خوردیم و انگار آتیش من تازه شعله ور تر شده بود و پریدم روی شوهر مژگان و جوری براش ساک زدم و خوردم که مژگان دلش رفت و اونم کمکم داد و باز حال کردیم . شوهر مژگان گفت اگه بازم شما خانمها میخواین باید دوپینگ کنم و خندید و من گفتم هر کار بلدی بکن فقط بعدش حتما بکن و خندیدیم و اونم دارو مصرف کرد که بتونه بازم حریف منو مژگان بشه و خدایی هم خیلی حال داد بهم و انگار شوهر خودمه و مژگان هم همراهی کرد و کمک داد حال بیشتری بکنم . اگه فرصت شد یه قضیه از ادامه دوستی خودم با مژگان را با جزییات تعریف میکنم . امیدوارم که تونسته باشم خاطره خودم را مختصر و مفید بیان کنم و شما هم لذت ببرین .

نوشته: صبا


👍 50
👎 23
69301 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

957577
2023-11-11 23:58:59 +0330 +0330

ما زوجیم اگه خواستی بیا با هم تریسام داشته باشیم

1 ❤️

957583
2023-11-12 00:21:02 +0330 +0330

میای خصوصی صحت کنیم

0 ❤️

957586
2023-11-12 00:38:08 +0330 +0330

امشب مال همه بچه های شهوانی را ی تنه خوابوندی از پس داستانت تحریک کننده است

2 ❤️

957600
2023-11-12 01:26:52 +0330 +0330

اکانت ffffzoj3035ffff خیلی کسخلی!

6 ❤️

957603
2023-11-12 01:42:09 +0330 +0330

بچه ها احمد ۱۳۵۸ به دلیل جق زدن با وایتکس به رحمت ایزدی پیوست همگی به یادش زیر همه ی تاپیک ها و داستانها کامنت معروفشو بذارین

(چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده )

احمد جان همیشه به یادتیم روحت شاد و کونت گشاد👌🏻

7 ❤️

957604
2023-11-12 01:43:55 +0330 +0330

اینجا جایی نیست ک خاطرات کس و شعرت رو مختصر و مفید بیان کنی ، اتفاقا باید تشریح کنی و با زئیات بیان کنی

0 ❤️

957626
2023-11-12 03:34:38 +0330 +0330

اتفاقات زندگی خصوصی خودت و شوهر الدنگ خودت کامل نوشتی ، به سکس که رسیدی دیگه خیلی زیادی مختصر و مفید نوشتی ، رفتیم خونه دوستم با شوهرش مشروب خوردیم و تا صبح پنج بار سکس کردیم ، یکساعت جون کندی و ربط دادن همدیگه به هم واسه گفتن اینکه باهم سکس داشتین ؟! گلم اینجا شهوانی باید روابط و آشنایی رو مختصر و مفید بگی ، قسمت ورود و با جزئیات تعریف کنی ، دستت درد نکنه که شهوانی رو در جریان گذاشتی تریسام داشتی .
بابت زندگی سخت و همچین شوهری داشتی متأسفم و امیدوارم در آینده پیش‌رو ایام به کام باشه.

4 ❤️

957632
2023-11-12 04:06:29 +0330 +0330

نوشتن بلد نیستی ننوشتن که بلدی

0 ❤️

957639
2023-11-12 06:23:17 +0330 +0330

بیشتر متن داستانت غم بود ولز قسمت سکس خیلی کوتاه

0 ❤️

957644
2023-11-12 06:33:40 +0330 +0330

اين همه كسشعرو چطور تونستي يكجا جم كني برام تعجبه

0 ❤️

957662
2023-11-12 09:24:12 +0330 +0330

مرسی خسته نباشی
ادامه یده

0 ❤️

957669
2023-11-12 09:53:48 +0330 +0330

خدارو شکر که جق زدن جرم نیست
واِلا منو کل بچه های شهوانی به جرم جق های پی در پی که با این داستان دچارش شدیم حبس اَبَد میخوردیم 😂😂😂

1 ❤️

957681
2023-11-12 15:05:59 +0330 +0330

بده ما هم بزنیم ثواب داره

0 ❤️

957683
2023-11-12 15:57:44 +0330 +0330

امیدوارم لذتش هیچ گاه تموم نشه… من متاهلم. من و خانومم تا حالا چند باری تریسام داشتیم. با دوتا از دوستام که یکیش دوست دوران بچگیم بود و اولین نفر این رابطه. بعدش یکی از همکارهام بودکه قبل از هر حرف و حدیثی بون اینکه اسمی ازش تو خونه بیارم یک بار تو واتساپ واسم یه پیام صوتی فرستاد کناره خانومم پیامش رو باز کردم و گوش دادم که وقتی خانومم صداش رو شنید گفت اینکه گفتم دوستمه و العان من متوجه شدم که با همون شنیدن صداش خانومم خوشش اومده بود ازش و پرسید کدوم رفیقته ؟چی گفت بهت چرا صداش اینجوریتمام این سوالهارو با شیطنت کامل ازم پرسید و دسته اخر گفت میشه عکسش رو ببینم. و من از خدا بیخبر بهش نشون دادم. و دیدم شب تو سکسچونکه میدونست من تری سام دوست دارم اسمشو اورد. و طوری شد که همکارم هم اوردیم و وارد رابطه شدن. البطه تو این فاصله یک مرتبه بهم خیانت کرده بود که طرف تهدیدش کرده بود یا پول میدی یا همه چیو به شوهرت میگم. که از ترسش اومد و بهم گفت ولی گفت فقط در حد تلفن بوده و عکس واسش فرستادم. دلیل این کارش رو وقتی که ازش پرسیدم . گفت چونکه تو عمس منو نشون دوستت دادی و از اسم همکارت واسه تریسام استقبال کردی من لذتم زیاد میشد و فکر میکردم عیبی نداره که یکی دیگه رو هم خودم واسه خودم جور کنم فقط واسه لاس زدن و دیگه هرگز این کار رو نخواهم کرد. منم قبول کردم قولش رو… و خیانتش رو نادیده گرفتم… بعداز اینکه با هم کارم که اومده بود منزل خودمون دوشب پشت سر هم سکس داشتیم باز هم تلفنی و با واتساپ در تماس بودن عکس میفرستاد واسش و کلی کار دیگه… و منم چون اطلاع داشتم ناراحت نبودم. تا گذشت و همین امسال � جورایی منو شهوتی می‌کرد که دوست داشتم یه فانتزی انجام بدم که مثلاً اگر یه نفر پسر یا مردی اومد دم در خونه و من درو واسش باز کردم خانمم با یه لباس خیلی بازی بیاد که اندامش مشخص باشه تاپ و شورت یا مثلاً تاپ و شورتک بدون سوتین بیاد پیشم بایسته و اون طرف همسر منو با این لباس ببینه �سرم اوایل قبول نمی‌کرد یعنی خودش این فکرو انداخت توی سر من �ی قبول نمی‌کرد که همچین اتفاقی بیفته و جوری شد که منو توی وسوسه قرار داد که هم بهش بگم تو رو خدا من دوست دارم و خودش می‌گفت من دوست ندارم هر کسی منو اینجوری گذشت تا یه بار اصرار کردم گفتم فلانی که مثلاً میاد برای تعمیرات فلان چیز یک مرتبه که در خونه رو زد تو اینجوری بیا دم در که فقط ببینه �نم می‌گفت نه تو که اینقدر اصرار می‌کنی می‌ترسم آخرش �ی از این فلان کس‌ها رو پیشنهاد بدی یعنی با تمام زیرکی �م اونی که می‌خواست باهاش وارد رابطه بشه کرد توی مغز من و طوری وانمود کرد که انگار فقط به خاطر من که دوست دارم � همچین صحنه‌ای را ببینم قراره بره و یک نفر رو انتخاب کنه که اون شخص منتخب بتونه فانتزی منو اجرا کنه. تا گذشت و یک روز عصر باز من رو وسوسه کرد طوری شد که بهش گفتم برو و ببین کدومش خوبه و انتخابش کن و بعدش به من اطلاع بده اوایل می‌گفت خجالت می‌کشم زشته در اصل �‌خواست من یکم بیشتر تشویقش کنم که همین اتفاق هم افتاد و گفت من برم ببینم کدومش خوبه به همین نام و نشون نزدیک به یک ساعت خبری ازش نبود و بعد از اون یک ساعت وقتی تلفنی با خانمم صحبت کردم بهم گفت یکیشونو دیدم پسر خوبیه که فکر می‌کنم اون هم از من خوشش میاد من پرسیدم شماره ازش گرفتی گفت نه من فقط اون رو همینجوری دیدم و اومدم به تو اطلاع بدم � آیا قبول می‌کنی این شخص رو و اگر قبول کردی فردا ازش شماره بگیرم. من احمق هم گفتم آره خوبه اوکیه و ای کاش شماره گرفته بودی جواب داد که فردا هم دور نیست نباید عجله کرد من هم گفتم بله درست میگی شما وقتی که فردای اون روز شد خانومم به بهانه شماره گرفتن و خرید کردن یک چیز جزئی دوباره به مدت یک ساعت غیبش زد و بعد از یک ساعت وقتی گوشی رو جواب داد گفت شمارشو گرفتم و وقتی دلیل این یک ساعت نبودش رو پرسیدم گفت خرید داشتم و موبایل توی کیفم بود و صدای زنگ رو نشنیدم خلاصه اون رو وارد زندگی ما کرد و دقیقاً بعد از سه روز یه تریسام داشتیم که من چون خوشم میومد شروع کردم فیلم گرفتن بعد از سکسمون که تموم شد و من فیلمو بعد از چند روز نگاه کردم متوجه شدم که هم رابطه این دو نفر نمی‌تونه رابطه دو سه روزه باشه چون که دوست پسرش هنگام سکس کردن در گوشی حرفهای به هم میزدن ازش پرسید. من کی تو میشم خانومم خیلی یواش جواب داد عشقمی دوباره ازش پرسید اون کیه (منو میگفت) که همسرم جواب داد شوهرمه من بعد از شنیدن این کلمه دیوانه شدم و وقتی قشنگ به فیلم نگاه کردم با اینکه قبل از سکس بهشون گفته بودم اصلا نباید یواش حرف بزنید چونکه من متنفرم. و قبول کرده بودند.اما وقتی ارضا شدن خانمم رو دیدم روی دوست پسرش دیدم که دقیقاً در هنگام ارضا شدن خانمم وقتی که به دوست پسرش گفت من ارضا شدم دوست پسرش گفت اینو بلندتر بگو خانومم گفت نمی‌دونه ارضا شدم. و همونجور به صورت خیلی آهسته و یواش دوست پسرش بهش گفت داره نگامون می‌کنه ولی نمی‌دونه ارضا شدی که خانمم گفت تو به کردنت ادامه بده اون نمیفهمه… و دقیقا بعداز همین کلمه. خانومم دوباره خیلی یواش اسمش رو گفت و بهش گفت ابت رو تو بریز. وقتی که ابش رو تو کس زن من خالی کرد. خیلی یواش از دوست پسرش پرسید. شدی؟ گفت اهع. دوباره پرسید نمیدونه که ارضاع شدی .؟ چونکه تو فیلم کاملا مشخص کیرش تا ته تو بود که ارضاع شد و مثلما یک قطره هم بیرون نیومد… ازش پرسید نمیدون؟ یعنی نمیتونه ابت رو ببینه؟ جوابش داد نه. که خانومم گفت خوب اشه. طرف کیرش رو وقتی در اورد نسبت به چند ثانیه قبل خوابده بود. . امه من فیلم رو نشونشون دادم صداهارو تنظیم کردم صداهای خودشون رو شنیدند. اما هیچ کدومشون قبول نکردن که این ارضاع شدن اتفاق افتاده… اوایل نمیدونستم چرا نمیگن اما حالا کخ فهمیدم میخواستن رابطه چند ماهشون لو نره و من نفهمم که متوجه شدم اینه چند ماه میشه که با هم تو رابطه هستند و چند باری هم سکس کردن… که خیلی زجر اور بود… من با اینکه تریسام دوست دارم اکا بعداز این اتفاق دیگه نتونستم بازنم رفیق باشم. حتی سر سوزنی دیگه بهش اعتماد ندارم… بخاطر همین خیانت کثیفش.

2 ❤️

957687
2023-11-12 16:31:44 +0330 +0330

جالب بود☺️😍✌️👌

0 ❤️

957689
2023-11-12 16:42:34 +0330 +0330

شاید کمی غیر قابل باور اما جالب و اکتیو… البته بایستی پیش مقدمه قبل سکس تون رو کاملتر شرح میدادی

0 ❤️

957703
2023-11-12 18:38:10 +0330 +0330

من و خانمم دنبال سکس سه نفره هستیم. خوشحال میشیم به تجربه ت اضافه کنی.

0 ❤️

957707
2023-11-12 19:46:57 +0330 +0330

یه لحظه کوص نده و ساک نزن و کص نلیس ببینیم چی میگی
فیلم پورن به این سرعت طرف کوص نمیده

0 ❤️

957780
2023-11-13 07:05:13 +0330 +0330

چه لذتی مثلا؟ بیشتر دردآور بود

0 ❤️

957848
2023-11-13 22:39:38 +0330 +0330

عالی بود تجربه یه نفره نداستم ولی ارزشو دارم

0 ❤️

957853
2023-11-13 23:15:21 +0330 +0330

سلام من زیاد اینجا نیستم گاهی میام سر میزنم داستانی میخونم میروم . درک ناراحتی هایت واقعا راحت نیست تا حدی درک میکنم سخت بوده زندگیت و این یعنی واقعا بد آوردن توی زندگی، اما عزیزم دنیا خیلی سنگ ذلی میکنه با ما باید تحمل کنی ، اگر کمکی از من بربیاد با جون و دل دریغ نمیکنم . اگر جایی برای زندگی نداری و مجبور هستی با دیگران باشی و سخت هست بگو من جایی برای زندگی در اختیارت می‌گذارم و تا جایی که بشود هم کمک میکنم تا خودت و پیدا کنی ، یا هر کمکی که بتونم خوشحال میشوم انجام بدهم . دوستان عزیز لطفا بهر کسی شروع نکنید دری وری بگین شاید کسی تنها هست دلشکسته هست میاد با شما درد دل میکنه دلیل نمیشه هر چی بخواهیم بارش کنید و دلش و بیشتر بشکنید ، همه رو یکجا بد نبینید. زندگی برای برخی خیلی سخت و مشکل هست و روی خوبش و نشون نداده به عده ای پس نباید دردش د بیشتر کرد ،

0 ❤️

957909
2023-11-14 03:22:42 +0330 +0330

نفر سوم میشم جهت ارتباط به تلگرام پی بدین

https://t.me/Sudo_Enfejar

0 ❤️

958732
2023-11-19 10:42:15 +0330 +0330

گه میخوره بابا😆😆😆

0 ❤️

959370
2023-11-24 17:42:42 +0330 +0330

لایکت کردم ولی لامصب ی دفعه میگی همگی پنج بار سکس کردیم آخه یک مقدمه ای چیزی این چه وضعشه

0 ❤️

960282
2023-12-01 16:08:09 +0330 +0330

من کیشم دوس داشتی بیا دایرکت

0 ❤️