زیرخواب دامادمون شدم

1402/10/18

سلام اسمم متین۱۸سالمه
قدم۱۶۸وزن۵۲ کونمم خیلی برجستس…خانوادگی بدنمون کم مو هست
تو۱۶سالگی باپسرعمم زیاد سکس کردیم هم لاپایی هم دخول
(میخوام واستون سکس با دامادمون(علی) رو واستون تعریف کنم۲ماه‌پیش)
خب من همیشه تو خونه شلوارک میپوشم و خیلیییی کم پام مو داره و بخاطر باشگاه همونارو هم میزنم صاف صاف میکنم،خواهرم طبقه‌ی بالامونه خونشون و من همیشه خونشونم بخاطر بچه شون چون کوچولوعه میرم باهاش بازی میکنم،دامادمون پاهای منو زیاد دید میزنه ولی من به روش نمیارم
یک شب خواهرم با دوستانش مجردی قرار گذاشتن برن بیرون شهر تا دیر وقت بهم گفت بچه‌رو نگه دار تا علی(دامادمون) بیاد،دامادمون همیشه ساعت۵تعطیل میشه،منم رفتم خونشون داشتم با خواهرزادم بازی میکردم که دیدم علی اومد،سلام و احوالپرسی کردیم باهم یهو از گردنمو بوسید
من چیزی نگفتم…گفتم من برم یک دوش بگیرم بیام بعدش تو برو پایین دیگه خسته شدی دستت درد نکنه.اون رفت حموم منم کنار بچه دراز کشیدم که کم‌کم چشام رفت و خوابم برد یهو حس کردم یکی داره خودشو بهم میمالونه
من یهویی دلم ریخت و حشری شدم ولی نمیخواستم بفهمه،تا فهمید بیدار شدم جلو دهنمو گرفت و تهدیدم کرد گفت حرف بزنی خفت میکنم،الکی مثلا هی زور زدم فرار کنم که محکم منو گرفته بود،شلوارمو کشید پایین گفت به پهلو بخواب بعد با وازلین لای پامو چرب کرد کیرخودشم چرب کرد شروع کرد لاپایی زدن داشت واسه منم جق میزد.واقعا حال میداد.
وسط جق زدن داشت منو خر میکرد میگفت من خیلی تورو دوست دارم تورو خدا به کسی نگو هرچی بخوای واست میخرم،گفت نمیگی به کسی منم گفتم نه،مکث کرد گفت بریم تو اتاق منم گفتم باشه.منو بغل کرد برد تو اتاق انداخت رو تخت با دستمال مرطوب کونمو تمیز کرد کیر خودشم تمیز کرد
شروع کرد خوردن پاهام از رون پا تا گردنم داشت لیس میزد منم فقط داشتم ب سقف نگاه میکردم،یهو پاهامو داد بالا گفت جووون چه سوراخی شروع کرد لیس زدن وااااای چ حالی میداد…
یهو انگشتشو کرد تو کونم یهو گفتم آخ گفت دوست داری منم با سر تایید میکردم،همینجوری داشت کونمو باز میکرد ک گفت برام ساک میزنی منم گفتم اره(کیرش۱۴سانت بود حداقل)
اومد روم کیرشو کرد دهنم خودش سرمو گرفت تو دهنم تلمبه میزد منم هی دندون میزدم یهو گفت نمیخوام بابا ولش…
رفت سراغ کونم پاهامو گذاشت رو شونه هاش و سوراخ کونمو پر از وازلین کرد خیلی لیز شده بود
سرشو گذاشت دم سوراخم اروم میداد تو منم ناله و درد…
کلاهکش رفت توش نگه داشت،کم‌کم هل میداد توش یهو همشو کرد توم و نگه داشت،بعد کشید بیرون گوزیدم یهو حشری شد گفت جووون بگوز واسم عزیزم این دفعه با یک حرکت کرد توش شروع کرد تلمبه زدن منم داشتم حال میکردم،گفت داگی شو منم داگی شدم از شونه هام گرفت و شروع کرد تلمبه زدن…انقدر کونمو چرب کرده بود ک صدای تلمبه زدنا اتاقو پر کرده بود منم ناله میکردم و میگفتم بسه کونم جر خورد گوش نمیداد
ولی خیلی لذت داشت روم نمیشد بلند بگم تو دلم میگفتم کونمو جر بدهههه پارم کن،یهو از شونه هام گرفت وحشی شد تند تند داشت میکرد
منم داشت آبم میومد یهو گفتم علی ابتو بریز تو کونم گفت چشممم کونیه من سوراخت فقط جای کیر منه یهو محکم زد تو کونم خوابید روم و کیرشو نگه داشت توش ابشو خالی کرد تو کونم منم داغیه آبشو که حس کردم آبم اومد ریخت رو تخت…
کیرش ک خواب از تو کونم دراورد آبش داشت از کونم میریخت بیرون ک با انگشتش داد تو سوراخم.یکم اب سر کیرش بود ک مالید رو لبام منم خوردمشون…
کلی ازم تشکر کرد و گفت دوست داری ادامه بدیم.منم گفتم اره هروقت خونه‌ها خالی میشد مرخصی میگرفت میومد منو میکرد میرفت.

نوشته: متین


👍 31
👎 17
54401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

965796
2024-01-08 23:55:22 +0330 +0330

متین جووون دنبال کیر میگردی پسر کونی دامادی که کون کن باشه با کردنت نفهمیده تو دادی مثل خودت کونی هستش راستی چاقال نگفتی بچه خواهرت ازکی هستش

0 ❤️

965801
2024-01-09 00:05:53 +0330 +0330

خودم تنها زندگی میکنم
بیا تا فانتزی بریم

0 ❤️

965813
2024-01-09 00:38:46 +0330 +0330

یهو کیرم تو مغزه نداشتت یهو پاشنه پام تو کونت

1 ❤️

965817
2024-01-09 00:58:53 +0330 +0330

بهو گفت بگوز برام 😂😂😂😂😂😂

0 ❤️

965842
2024-01-09 03:14:23 +0330 +0330

ابرو ما دهه هشتادی ها رو تو کون سگ کردی🤣🤣

1 ❤️

965854
2024-01-09 04:31:28 +0330 +0330

کاش خانوادگی نبود وگرنه جالب بود

0 ❤️

965858
2024-01-09 04:50:27 +0330 +0330

من نگران اون بچه‌م🥲

0 ❤️

965860
2024-01-09 06:06:51 +0330 +0330

خیلی کصشر بود

0 ❤️

965873
2024-01-09 08:49:35 +0330 +0330

متین جان آبروی هر چی کونیه بردی تو با گوزیدنت اوبنه ای خان! ننت به جای زاییدنت تو رو از کون ریده که انقدر کصخل شدی گوزو!

0 ❤️

965881
2024-01-09 09:47:46 +0330 +0330

خانواده ی کم موتون رو گاییدم.
ی هورمونی بهتون تزریق میکنم اون ی کم مویی هم ک دارید بریزه.

1 ❤️

965914
2024-01-09 17:53:29 +0330 +0330

متین مطمئن باش دامادتون خودش هم کونیه که به پسربچه ای مثله تو گیرداده و کردتت 👍👍

2 ❤️

965958
2024-01-10 01:18:52 +0330 +0330

اه حتی عنوان داستان حالمو بهم زد

0 ❤️

965961
2024-01-10 01:30:52 +0330 +0330

خوش بحال علی.دمت گرم ک نوشتی

0 ❤️

966130
2024-01-11 04:53:26 +0330 +0330

خوشبحالت کاش منم میکرد

0 ❤️

966183
2024-01-11 16:57:02 +0330 +0330

یه لحظه فک کردم برادر زن منی که تا آخر ادامه دادم بخونم😂

1 ❤️

966309
2024-01-12 09:29:21 +0330 +0330

بیشتر شبیه فانتزی بود تا داستان 💩

0 ❤️

966352
2024-01-12 18:41:54 +0330 +0330

مفعول سن پایین و تمیز از ارومیه می‌خوام ، کسی هست بیا pv لطفا 💦🔥

0 ❤️

968309
2024-01-26 01:31:39 +0330 +0330

مواظب دامادتون باش چون بزودی بهت میگه مامان خوبی داریا
تمام پول تالار و خرج عروسی رو داره تلافی میکنه
البته منم بودم فقط تو رو میکردم
خواهرتو طلاق میدادم

0 ❤️