3 سال سکس با دختر عمه لیلا

1392/06/04

سلام اینقد تو نظرات کس شعر و فحش میدین که آدم رغبت نمیکنه داستان بنویسه.
خوب شمایی که دارین داستان سکسی میخونید اگه دنبال این مسایل نیستید پس اینجا چکار میکنید؟ اینجور که شما میگین همه دروغ مینویسن پس هیچ رابطه سکسی تو ایران وجود نداره.
من نه قدم 190 هست نه چشمای آبی دارم نه کیر 25 سانتی!
اون کسی هم که زدم سر سیخ به سایز سینش 90 و قدش 180 نیس!
من و لیلا مثل بقیه آدم هستیم پورن استار نبودیم!
بریم سر اصل مطلب:
داستان مربوط میشه به 3 سال پیش من توی یک شرکت پیمانکاری به عنوان مسئول اجرایی کار میکردم از قضای روزگار منو واسه 2 سال منتقل کردن اصفهان، سیستم مرخصی جوری بود که 24 روز کار و 6 روز میومدم شهر خودمون. از طرف شرکت هم یه خونه واسم گرفته بودن که فقط خودم اونجا زندگی میکردم.
چند ماه از رفتنم به اصفهان گذشته بود که دختر عمم لیلا قبول شد دانشگاه اصفهان. من کلا باهاش راحت بودم چون اختلاف سنیمون 1 سال بود. یک روز از خونشون زنگ زد آمار شهر اصفهان رو گرفت و گفت دانشگاه آزاد قبول شدم منم همونجا تو کونم عروسی شد. بهش گفتم شهر خوبی هست و از این کس شعرا.
خلاصه شنبه هفته بعدش خانم تشریف آوردن برا ثبت نام و خوابگاه. چند بار تلفنی باهاش صحبت کردم گفت تا عصر کارم تموم میشه میرم خوابگاه عصرش زنگ زد گفت دلم برا خانواده تنگ شده و ناراحت بود. گفتم میام دنبالت بریم بیرون. با ماشین رفتم دنبالش سوار شد واقعا دپرس بود منم سعی کردم بهش خوش بگذره البته حتی دست همدیگه هم نگرفتیم یک ماه اول کارمون همین بود. تا یه شب که میخواستم فرداش برم مرخصی وقتی رسوندمش جلو خوابگاه موقع خداحافظی همدیگه رو بوسیدیم تو مدت مرخصی دائم زنگ میزدیم و دلتنگش بودم. وقتی برگشتم تا سوار ماشین شد لباشو گرفتم و خوردم و این بود شروع قضیه ما. اون شب برا این که حشری بشه و تو کف بمونه خونه نبردمش و 2 ساعت تو ماشین کسشو با دست مالیدم تا ارضا شد. اونم با دست کیر منو ماساژ میداد.
تا اینکه برنامه ریختیم و دعوتش کردم برای 5 شنبه خونه مجردی.
تا ساعت 3 کلاس داشت من سرکار بودم رفتم دنبالش رفتیم خونه. من شلوارک پوشیدم اونم تاپ قرمز و شلوار لی، وای سینه هاش مثل هندوانه افتاده بود توی تاپ و میخواس جرش بده. منم کیرم راست شده بود. ناهار خوردیم گفت برم دوش بگیرم گفتم با هم میریم. بغلش کردم همینجور بوسش میکردم و میرفتیم سمت حمام رفتم آب داغ رو باز کردم اومدم تو قسمت رختکن شروع کردم به خوردن لباش وحشیانه لبای همو میخوردیم بعد رفتم سراغ گردنش یه دست هم رو کسش بود و براش میمالیدم. آب از کس و کونش راه افتاده بود. لباسش رو بیرون آوردم و سینه های خوشکلش رو میخوردم. گرمای حمام شهوت دوتامون رو بالا برده بود همینجور کسش رو مالیدم وسینش رو میخوردم اونم کیر راست شده منو با دست میمالید. بازم گذاشتمش تو کف کردن!
گفتم بریم زیر آب اصلا حالش خوب نبود. زیر دوش هم یه خورده چسبیدم بهش ولی شرتت صورتیش رو بیرون نیاوردم. تا خوب حشری بشه. من از حمام اومدم بیرون اونم بعد من اومد بیرون . با شورت رو کاناپه نشستم لیلا جون هم با حوله اومد بیرون نشست رو پام وای بوی صابون و حمام داشت دیوونم میکرد شروع کردم به خوردن لباش و مالیدن کسش. لیلا هم کیرم و ماساژ میداد انداختمش رو کاناپه و افتادم روش کیرم مثل باتوم سفت شده بود اومدم سمت کسش عجب کسی بود تمیز تمیز شروع کردم به لیسیدن و خوردن کس خوشکلش لیلا هم چشاشو بسته بود و آی آی میکرد. 10 کسش رو لیس زدم و دندون گرفتم. بعد بلند شد و شروع کرد به خوردن کیر من انگار که بستنی اسپیرال لیس میزنه. گفتم رو شکم بخواب میخوام از عقب بکنمت. یه بالشت گذاشتم زیر شکمش کونش قنبل شد اندازه کون جنیفر لوپز! چنان تفی انداختم تو کونش که فرش خیس شد کیرم رو گذاشتم در سوراخش حالا مگه میرفت تو خلاصه با هر بدبختی بود سرش رو کردیم توش وقتی هم سرش بره تو بقیش کاری نداره کم کم تا ته فرستادم توش از گرمای کونش کیرم داشت میسوخت لیلا هم همش آه و ناله میکرد آب اولیه کسش چنان راه افتاده بود که بیا و ببین. کیرم تو سوراخش بود همینجور تلنبه میزدم تا آبم اومد. همشو توش خالی کردم بعد رو دست خوابوندمش همینجور که کیرم تو کونش بود با دست کوسش رو مالیدم تا ارضا شد.
این شروع رابطه ما بود. توی اون 2 سال تقریبا هر هفته با هم سکس داشتیم. الانم هر موقع موقعیت پیش بیاد یه حالی میکنیم.
یه چند ماه هست که هم لیلا هم من بفکر ازدواج افتادیم البته نه با هم ازداج کنیم چون همدیگه رو فقط برا سکس میخوایم نه ازدواج. ولی دوس ندارم وقتی ازدواج کرد باهاش رابطه داشته باشم.

نوشته: آرش


👍 0
👎 0
113063 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

396743
2013-08-26 21:45:21 +0430 +0430
NA

خوب برادر من خودت الان اینی که نوشتی رو با داستان واره های خیلی های دیگه یه مقایسه بکن. شما فقط دو جا غلط نگارشی داشتی. ولی داستانت می خورد که راست باشه و این که دری وری هم ننوشته بودی. حتی اگه همه رو هم از خودت در آورده باشی.

0 ❤️

396745
2013-08-27 03:48:43 +0430 +0430
NA

اگه سکس تو ایران مثه سکس خیالی تو شروع بشه. نه اصلا تو ایران سکس نداریم.توهمی

0 ❤️

396746
2013-08-27 04:05:07 +0430 +0430
NA

:? عجب!!! یادمه تو یه فیلم هالیوودی دیدم که دختر و پسر فقط واسه سکس باهم دوست شده بودند و شرط کرده بودند که بغیر از سکس به همدیگر کاری نداشته باشند… اولا فکر میکردم که این صرفا یه فیلم فانتزی هست که امکان وقوعش تو آمریکا هم خیلی کمه… ولی مثل اینکه من اشتباه کرده بودم و تو کشور خودمون بهتر از ایناشو هم داریم… نمیدونم کی به ما میگه جهان سومی؟؟؟؟؟؟!!!
ما ثابت کردیم چند کلاسی هم از جهان اول جلوتریم… یه هورای محکم به خودمان =D> =D> =D>

1 ❤️

396747
2013-08-27 09:17:15 +0430 +0430
NA

un filmi ke migio nataly portman bazi karde ba ashton kutcher baz dame una garm akharesh khastan baham bemunan in fantezi ke be unjasham naresid taze agha avalesh edea mikone porn star nistim bad mige sinehash mese hendune bud kunesh jeniferi bud… dg nemigam

1 ❤️

396748
2013-08-27 09:22:33 +0430 +0430

بدک نبود پسر خاله…

0 ❤️

396749
2013-08-27 11:50:32 +0430 +0430

كير تو كون خواهرت: اصفهان دانشگاه آزاد نداره . رو كاناپه خوابونديش و تف زدي به كونش : فرش خيس شد؟ كير تو كون ملجوقت.

0 ❤️

396750
2013-08-28 03:10:22 +0430 +0430
NA

tekrari bod I-)

0 ❤️

396752
2013-08-28 03:48:00 +0430 +0430
NA

خوب بودداستانت حالتوكردي نوش جونت حالاخوبه كه عقلت رسيده كه شوهركنه ديكه بهش دست نزني

0 ❤️

396753
2013-08-28 07:12:53 +0430 +0430
NA

کسکش جلقي

0 ❤️

396754
2013-08-29 14:30:25 +0430 +0430

فقط ننویس . . . . . . . . . . . . . .
تو که گفتی تعریف از سینه و کونش نمی‌کنی ولی انگار گفتی کونش مثل جنیفر لوپز بود. دیدی حالا! خوب نوشتی ولی فکر کن که دختر خاله نبود. خوب فکر کردی؟ آفرین. حالا بگو ببینم این دختری رو که دو سال می‌کردی بهش نمی‌گن جنده؟ راستی همون روز اول که اومد واسه ثبت نام دلش واسه خانواده‌اش تنگ شده بود؟ صبح اومد و عصر دلتنگ شد؟ عجیب نیست؟ با عقل جور در نمی‌آد ولی با جلق جور در می‌آد. کله کیری داستانت حس نداشت. واسه همین می‌گم که ننویس. این هم بگم که تیتر داستانت می‌گه که 3 سال کردیش ولی متن داستانت می‌گه 2 سال. حالا کدومش درسته دیگه خدا می‌دونه. کلا ننویس.

1 ❤️