از کجا به کجا رسیدم (۲)

1401/12/11

...قسمت قبل

سلام روز بخیر
نمیدونم خاطره قبلیم رو خوندین یا نه اما این ادامه اونه
داستان لو رفتن مامانم.
من سامانم ۲۳ از تهران و مامانم میترا ۴۰
مامانم آناتومی بدنش مدل گلابیه یعنی سینه در حد ۸۰،۸۵ شکم پهلو کلا نداره ولی کونش اینقدر گندس که روی صندلی های معمولی نمیتونه بشینه.
از این خانوما زیادن پس فکر نکنید الکی میگم.
چهرتا معمولی چشا مشکی بینی رو عمل کرده لباش یکم ژل زده زیاد گنده نکرده مثل بقیه موهاش رو هم همیشه بلوند میکنه.
تیپش هم سادس مثل مامانی بقیه مثل جنده ها راه نمیره.
با اینکه همیشه آرزوم بود مثل جنده ها بپوشه ولی خیلی تیپ ساده ایی داره ولی هرچی که میپوشه کونش معلومه و موقع راه رفتن حسابی تکون میخوره.
من بیغیرت شدنم از پورن ها پسر مادر توی سایت ها شروع شد چون اگه دقت کنید خیلی هاشون مثل مامان من هستن.
تو خونه با اون کونش همیشه شلوار چسب هم میپوشید که باعث میشد هر روز جلق بزنم به یادش.
اتاق های ما کنار همه و تایم سکسشون همیشه ساعت ۲ شب به بعده که من خوابیدم ی شب نمیدونم چرا ساعتای ۲ از خواب پا شدم دیدم صدای شلپ شلپ میاد و نفس نفس کیرم بلند شد رفتم از تو سوراخ در نگاه کردم برق حمومی که توی اتاق بود روشن بود واسه همین قشنگ دیده میشدن،باورم نمیشد مامانم کونش سمت من بود و رو کیر بابام بالا پایین میشد،قشنگ دیوونه شده بودم اون لرزش کونش رو که می دیدم،حداقل به یاد اون لحظه من ۱۰۰بار جق زدم.
دیگه کارم شده شده در ماه ی بار رو میتونستم سکسشون رو ببینم و لخت مامانم رو نگاه میکردم و از طرفی تطبیق میدادم با فیلم های پورنی که یک سیاه پوست همچین زنی رو جر میده و عشق‌میکردم.
داستان مفعول شدنم رو هم که قسمت قبل گفتم.
۱۹ سالگیم بود که دیدم مامانم خیلی سرش تو گوشیه آخه آدمی نبود که اصن سمت گوشی بره در سال شاید ی بار نت هفتگی می گرفت اما دیدم هی بهم میگه برام بسته بخر.
تعجب کرده بود از طرفی کنجکاو بودم مگه چیکار میکنه.
مامانم ۵ ماهی بود توی شرکت نتورک مارکتینگ یا بازاریابی شبکه ایی مشغول بود این شغل جوریه که سر و کارت خیلی با مرد هاست خیلی زیاد.
ی بار فرصت کردم تلگرام و واتساپش رو هک کردم و ریختم تو گوشی خودم تو گوگل سرچ کنید بهتون یاد میده.
رفتم و شروع کردم فضولی کردن.
تو تلگرام ۴ تا پیوی مرد بود که من نمیشناختم ولی تو واتساپ حداقل ۲۰،۳۰ تا بود تعجب کردم نشستم دونه به دونه همرو از اول خوندن.
یک عده شون همکاراش بودن و چت کاری بود بدون هیچ نخ دادنی.
یک عده مشتری هاش بودن و باز هم بدون هیچ نخ دادنی.
اما از بین همه اینا ۴ تاشون فرق میکردن.
اولی یکی از همکاراش بود که داشت مخ مامانم رو میزد،هی ازش تعریف می‌کرد،حتی یه جا گفته بود حیف شوهر داری وگرنه خودم میگرفتمت،اخراشو که میخوندم دیدم مامانم نوشته بود،خیلی کار زشتی کردی امروز تو دفتر،اونم گفته بود اخه فدات بشم قشنگم کونت منو دیوونه کرده دلم میخواست لمسش کنم ببینم چجوریه،مامانمم گفته بود بار آخرت باشه وگرنه به لیدر تیم میگم اخراجت کنن اونم ریده بود گفته بود باشه ببخشید و ۵ روزی بود که چت نکرده بودن.
دومی مشتریش بود که خیلی مامانم باهاش لاس میزد حتی براش از خودش عکس هم میفرستاد،اونم هی قربون صدقش میرفت و عشق میکرد،یه جا طرف گفته بود تو ی شب با من باش من آشنا زیاد دارم کاری‌میکنم هم ورودی زیاد بگیری هم فروشت بره بالاتر مامانمم گفته بود تو اول کمکم کن منم راضیت میکنم،اونم گفته بود چشممم و تمام.
سومی یک مرد بود از اهواز که باهاش چت میکرد و کامل سکس چت میکردن و تو پیوی شون پره عکس لختی از مامانم بود که براش فرستاده بود و در ازاش از طرف پول میگرفت.
اما چهارمی یک مرد ۳۰ ساله بود که دوستپسر مامانم بود و هر هفته مامانم رو میکرد جالبیش اینجا بود بعد هر سکس میشستن کل سکس رو مرور میکردن که آره اینجاش حال اینجا خوب بود و …
من کلا مات مبهوت مونده بودم با اینکه بی غیرت بودم و به یاد مامانم کونم میدادم ولی ی جوری بودم ضربان قلبم رفته بود بالا کیرم شده بود مثل وقتی کون میدی سفت میشه ولی سیخ سیخ نیست.
شب شد و ساعتای ۲ بابام شروع کرد مامانم رو گاییدن منم حق زدم خواستم بخوابم دیدم ععع برای مامانم پیام اومد رفتم من ی هفته بود چک نکرده بودم مامانم رو کلا حالم گرفته بود دیدم صدای گوشیش اومد منم سریع رفتم تو اکانتش ببینم چخبره.
بقیه بودن اما رفتم سراغ اون ۴ نفر دیدم به به چه خبرا بوده
همکارش مخ مامانم رو زده بود و برده بودش خونه مثل سگ گاییدش جوری که مامانم براش نوشته بود خیلی وحشی هنوز کونم درد میکنه از کصمم داره آب میاد همینجوری.
فردا صبح قرار گذاشته بود بره خونه مشتریه که گفتم و باهم سکس کنن
با دوست پسرش قهر بود و بهش نداده بود
و اهوازی نوشته بود که هفته دیگه میاد تهران تا مامانم رو حضوری بکنه فقط اینکه دوستشم هست و دونفری قراره بکننش.
فرداش شد مامانم تیپ خیلی نازی زد و رفت گفتم کجا گفت جلسه داریم
رفتش بعد ۵ ساعت اومد رفت حموم و مشتریه فقط نوشته بود عالی بودی عشقم جبران میکنم برات مامانمم نوشته بود ببینم چه میکنی بازم کمک کنی بازم بهت حال میدم
گذشت آخر هفته شد و اهوازی اومد تهران و ی خونه گرفتن تو تهران برای یک هفته
جمعه بودش مامانم گفت من با دوستام میرم باغ شب میام
و جمعه صبح رفت پیش اهوازیه و تا شب باهاشون بود
شب اومدش گرفت خوابید
من اطلاعی ندارم که چیکار کردن چون چیزی تو چت ها نگفتن
و تو اون ۷ روزی که اهوازیه تهران بود مامانم ۳ بار رفت پیششون.
یه بار داشتم تو پیویش چرخ میزدم دیدم پیام اومد براش
شروع کردن چت کردن منم میخوندم و چیز جالبی نبود یهو بحثشون شد با طرف اعصابش خورد شد زد طرف رو بلاک کرد.
حالش معلوم بود خیلی بهم ریخته شده بود با همکارش بحثش شده بود اونم گفته بودش که جنده خانم کی میای بکنمت مامانمم گفته بود جنده ننته حیوون اونم گفته بود وقتی زیرم بودی که خوب جندگی میکردی باز زبون در آوردی وقتی تو دفتر آبروت رو بردم میفهمی.
مامانمم بلاکش کرد و دیگه نرفت سر کار.
رابطشم با همه قطع کرد به جز دوستپسرش
ی شب داشت باهاش درد و دل میکرد که فهمیدم چجوری مامانم اینقدر جنده شده
میگفتن که
من خیلی پشیمونم که به شوهرم خیانت کردم
پسره:عشقم تو ک میگی تو این همه سال ازدواج حتی ی بار هم ارضا نشدی که.
مامانم:بله همین باعث شد وقتی منو به زور گرفتی گاییدی و ارضا شدم واسه اولین بار شدم معتاد کیرت وگرنه بدبختت میکردم.
پسره:جووون ولی چه حالی داد به زور گاییدمت عشق کردم.
مامانم:منو بگو گفتم بیام دفتر کارت بهت جنس بفروشم نگو که تو کثافت از قبل برنامش رو چیده بودی من بیام بگیری بکنیم.
پسره: آره اصن خمار کونت بودم وایییی وقتی رو میز خمت کردم،کردم تو کونت داد میزدی چقدر خوب بود،دلم میخواد زیرم مثل اون روز گریه کنی اشک هات روانیم میکنه.
مامانم:کم تو سکس اشک منو در میاری مگه،۳ ساعت بکوب تلمبه میزنی جونی برام نمی مونه،کص و کونم رو غار کردی با اون کیر گندت.
دیگه الان مامانم فقط با همین پسره تو رابطس منم که چتاشون رو میخونم و حشری میشم و به فاعلم کون میدم.

نوشته: سامان


👍 19
👎 9
87901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

917244
2023-03-02 03:21:49 +0330 +0330

تبريك ميگم بهت پاپى كوچولو موچولو 😂
مادرت مثل جندها نمى پوشيد اما جنده بود

0 ❤️

917276
2023-03-02 08:23:26 +0330 +0330

اورین چه پسر خوبی

0 ❤️

917362
2023-03-03 00:27:47 +0330 +0330

اجماعا صلوات

0 ❤️

917378
2023-03-03 01:59:27 +0330 +0330

نه بابا یه کوسه شعری یه جقی نوشته اونو مامان فرض کرده

0 ❤️

917458
2023-03-03 15:59:22 +0330 +0330

خاک برسر تو که جنده خایه داری کیرم تو دهن اون ادمین سایت که پرت وپلاهای یک روانپریشو توی گی چاپ میکنهد

0 ❤️

917461
2023-03-03 16:31:24 +0330 +0330

داستانت نه جذابیت داستانی داره نه اروتیکه
نه در قسمت قبل ارباب بردگی خوبی داشت نه در این قسمت چیز جالبی

0 ❤️

917582
2023-03-04 11:53:50 +0330 +0330

خوش بحال به فاعلت خدا شانس بده

0 ❤️

917595
2023-03-04 14:44:06 +0330 +0330

داداش خسته نباشی 09037244946
این شماره من هست خواستی بگو ی کیر مشتی دارم با هم دیگه حال کنیم

0 ❤️