استانبول پر از شهوت (۳)

1401/09/27

...قسمت قبل

دیگه بهتر ازین نمیشد بی مقدمه دست بردم و سینه زهرا رو گرفتم سفت و داغ تو دستم جامیشد سایزش ۶۵ میزد چشماش از شهوت برق میزد و کیرمو ماساز میداد دلم میخاست بی هیچ مقدمه ای بکنمش اما این خواسته او نبود بغلش کردمو لباشو محمک تو لبام گرفتم خیلی خوشمزه بود خیلی بیشتر از اونی که فکرشو میکردم، کیرمو فشار میداد و در مستی و شهوت کاملا تسلیمم شده بود اولین بار تو زندگیم با یک کیس حسابی بدون پول و زحمت همبستر میشدم فارغ از هر ترسی از شوهر یا جامعه پیرهنشو درآوردم واقعا بینظیر بود سینه هایی که افتاده نبود و شکم تخت که روی نافش پرسینگ داشت رفتیم رو تخت و دامن لاتکسشو دراوردم حدسم درست بود شورت نداشت یک کوس ناب خانگی بهم چشمک میزد، نمیدونستم از کجا شروع کنم کل بدنش خواستنی بود نباید زود تمومش میکردم خودمم لخت شدم و رو تخت در آغوشش گرفتم زبون تو دهنم میکرد از لباش تا سینه هاشو لیسیدم که خواست 69 بشیم ، شدیم و بهشت رویاییم جلو چشمم بود و زبونشو روی کیرم حس میکردم آرووم زبونمو روی کوسش کشیدم آهههی کشید و کیرمو تودهنش کرد، شروع کردم به خوردن کوسش و زهرا هم با ولع کیرمو میخورد کوس زیباش کاملا خیس شده بود و آهمون فضای اتاقو پر کرده بود ،سوراخ کونش بهم چشمک میزد معلوم بود که کار کرده ، پس میتونستم کونشم بزارم ده دقیقه ای تو اون حالت مشغول بودیم، پاشدم که بکنمش که مهدی رو دیدم بالاسرمون کیر به دست ایستاده یهو کپ کردم و گفتم : قرار بود حموم باشی
مهدی: بهت گفتم دوس دارم سکس زن خوشگلمو با یه مرد دیگه ببینم
واقعا بحث بیخودی بود زهرا به پشت روتخت پاهاش باز آماده کردن بود هنوزم باورم نمیشد که این لعبت ناب کیر من تو دهنش بوده و الان منتظره در حظور شوهرش بارضایت خاطر بکنمش،خیمه زدم روش و بازم ازش لب گرفتم ، مهدی رو کاناپه نشسته بود خواستم بازم سینه هاشو بخورم که زهرا کیرمو به سمت کوسش هدایت کرد کله کیرمو رو کوس زیباش میکشیدم و با آبش که رو کوسش بود بازی میکرد که با صدای خمارش گفت : بکنم بهروز
اروم کلاهکمو فرستادم تو کوسش چشماشو بسته بود و لباشو گاز میگرفت ،نصف کیرمو فرو کردم یه جیغ کوتاهی کشید بقیه شو تا ته فرو دادم که جیغ بلند تری کشید و چشاشو باز کرد خم شدم روش و لباشو تو لبم گرفتم و آروم آروم تلمبه زدم ، لب تو لب چشم تو چشم ریتممو تند تر کردم و از لباش جدا شدم مهدی که همچنان محو تماشا بود که چطور زنشو میکنم بلند شد و اومد بالا سرمون زهرا یه جور ملتمسانه خاصی نگاش میکرد مهدی خم شد و با زنش لب تو لب شد به عینه حس کردم که مجرای کوسش تنگتر شد که حشرمو بیشتر کرد و تلمبه زدنو تندتر کردم کیرمو کامل میکشیدم بیرون تا دسته داخلش میکردم که جیغ و داد زهرا بیشتر شد به خواست مهدی پوزیشنو عوض کردیم به طوری که سر زهرا از تخت بیرون بود من شروع به گاییدن کوسش کردم و مهدی کیرشو تو دهن زهرا کرد، کیرش یه سانتی از من درازتر بود هردوتلمبه میزدیم و جیغهای خفه زهرا از تو گلوش در میومد و همزمان آب از کوس و دهنش جاری بود بعد یه مدت پوزیشنو عوض کردیم زهرا قمبل کرد و کیر مهدی که دراز کشیده بودو تو دهنش کرد و مهدی ازم خواست آروم کون زهرا بزارم، دیگه ازین بهتر نمیشد بااینکه تا این سن کون کسی نگزاشته بودم کله کیرم با آب کوس زهرا خیس کردم و دم سوراخ کونش گذاشتم یه کم فشار دادم کلاهک جاگرفت بازم درآوردم و کیرمو با آب کوسش لیز کردم و کله کیرم را کونش گذاشتم چند بار این حرکتو تکرار کردم که نصف کیرم تو کونش جا گرفت، اولین تجربه کون کردنم خیلی رویایی و لذت بخش بود فضای دیواره کون تنگ داغ و پر از نبض بود تلمبه زدنو شروع کردم و آروم آروم تا ته کیرمو جا دادم و همونجا نگه داشتم که زود ارضا نشم کیرم تو کون داغش تو اوج لذت بود و انگار ساکشن میشد و عضلات داخلیش باز و بسته میشد با اینکه بسیار لذت میبردم اما مهدی از دیدن گاییدن کون زنش توسط من بیشتر لذت میبرد، آروم تلمبه زدنو شروع کردم و مریم آههههه میکشید مهدی از جاش بلند شد و گفت که من لبه تخت بشینم و کیرمو درآوردم و نشستم، زهرا هم بلند شد و مهدیو بغل کرد و بوسه بارون که مهدی به زهرا گفت: الان وقت اون لحظه طلاییه که وعدشو بهت دادم، و آروم زهرا را پشت به من نشاند رو کیرم تو این پوزیشن کیرم سخت تر میرفت تو کون زهرا اما کامل کیرمو قورت داد به نسبت حالت قبل کیرم ته دسته تو کونش بود مهدی هم یه کم خم شد و کیرشو کم کم تو کوس زهرا میکرد کاملا ورود کیرشو حس میکردم و زهرا از فرط درد و ترس خودشو سفت میکرد که باعث میشد با کونش کیرمو خفه تر کنه ، الان کامل کیر مهدی کامل تو کس زهرا جا شده بود و زهرا در حالی که پاهاش تو هوا بود و دوتا کیر تا ته تو سوراخاش زجه میزد مهدی بهش گفت : اینم از دوتا کیری که بهت قول داده بودم عشقم …حال میکنی؟
زهرا نفسشو حبس کرده بود و زجه کنان سرشو به نشانه تایید تکون میداد و موهاش از پشت تو صورتم میخورد که یهو گفتم: داره خفه میشه تلمبه بزن ، مهدی یکباره کیرشو درا ورد و زهرا یه آییییییی بلند کشید ، بازم کیرشو تو کوس زنش کرد و شروع کرد به تلمبه زدن ، من اون زیر نمیتونستم تکون بخورم و مهدی با حالت وحشیانه ای تلمبه میزد و زنشو داشت پاره میکرد،زهرا با اینکه داشت درد میکشید هی میگفت : بکن،بکن جرم بده مهدی جرم بده
اصلا هیچ اسمی از من نمیبردن و قربون صدقه هم میرفتن پاهای زهرا شروع کرد به لرزش و داخل کونش هی عضلاتش وول میخوردن یه جیغ بنفش کشید که مهدی دهنشو با دستش گرفت و محکمتر تلمبه میزد اونم پس از کمی ارضا شد و آبشو تو کوس زنش خالی کرد و کیرشو درآورد و به من گفت بکنش نزار حسش بپره سریع زهرا داگی شد و کیرمو تو کونش یهویی تا ته جا کردم بازم جیغ کشید که مهدی باهاش لب تو لب شد و شروع کردم به گاییدن کون زهرا ، داشت بال بال میزد و به بدن مهدی چنگ مینداخت و مهدی اشاره میکرد که تندتر بکنش، جفتشون در نهایت لذت و دلدادگی لب تو لب بودن و از هم نهایت کام را میگرفتند منم از معاشقه شون لذت میبردم و تو کون زن استثنایی مهدی تلمبه میزدم یه جورایی سعی میکردم عیششون رو تکمیل کنم حالا زهرا خودشم به عقب تکون میداد که نشان از طلب لذت بیشتر بود دیگه داشت آبم میومد که متوجه شدم زهرا بازم به رعشه افتاد و کونشو به جای جلو عقب کردن بالا پایین میده و قبل من با چن تا جیغ ناخوداگاه ارضا شد منم تا آخرین حد امکان کیرمو تو کونش فشار میدادم و تو کونش باقدرت خالی شدم پس ازاینکه زهرا کمی اروم شد و خودشو تو بغل مهدی که روتخت بود انداخت در حالیکه محکم همدیگه رو میبوسیدن و مثل مار به هم میپیچیدن ، منو با کیر آویزون بالاسرشون اصلا نمیدیدن ،کمی که گذشت مهدی به من اشاره کرد که اون ور زهرا دراز بکشم ، از خدا خواسته دراز کشیدم و از پشت بغلش کردم که مهدی گفت به سمت من برگرده و بازم لب تو لب شدیم همون دهنی که مهدی گاییده بود چشمای زهرا کاملا خمار و بلند نمیشد و من لباشو میخوردم و ممه هاشو میمالوندم تو این حین متوجه شدم که مهدی میخاد کون زنش بزاره و کم کم کیرشو تو کونش جاداد زهرا هی منو میبوسید و میگفت: بکنم دوتا کیر میخام تو همون حالت پاشو بالا دادم و کیرمو تا نصفه تو کوسش جادادم انگار نه انگار که این کوس چن لحظه قبل شدید گاییده شده حالا هردوتامون میتونستیم تلمبه بزنیم غیر ارادی ریتم من و مهدی با هم هماهنگ شده بود و هر وقت من فرو میکردم اون درمیاورد و هروقت اون فرو میکرد من عقب میکشیدم که زهرا تو اوج آسمونها بود و با صدایی خسته میگفت : بکن بکن… بعضی وقتا شیطنت میکردم و همزمان با مهدی کیرمو فرو میکردم که زهرا یه جیغ همراه با خنده هیستریکی میکشید، از قیافه مهدی مشخص بود که خیلی بیشتر از زهرا لذت میبره حدود یه ربع این لحظات عرفانی ادامه داشت که زهرا مجددا ارضا شد و به فاصله کمی مهدی هم ، بعد بلند شد و زهرا رو به حالت طاقباز کرد و خودش رفت رو کله ش در حالی که پاهای زهرا رو گرفته بود کیرشو تا ته تو دهنش کرد و به من میگفت : بکنش ، این دستور دادناش که میگفت زنمو بکن حس و حال خیلی خوشی داشت و با ولع بیشتر زن بینظیرشو میگاییدم کیرشو تا ته تو حلق زهرا کرده بود و داشت خفه ش میکرد، منم محکم کوسشو میکردم ،مهدی کیرشو درآورد و زهرا یه عرررری زد و تتدتند نفس میکشید منم نتونستم خودمو کنترل کنم و این بار تو کوسش ارضا شدم ، زهرا دیگه کاملا بیهوش کنار مهدی افتاده بود منم هیچ نایی نداشتم و بغل زهرا دراز کشیدم
صبح که بیدار شدم فقط من رو تخت بودم کمی که دقت کردم جفتشون تو حموم در حال سکس بودن ،سریع لباسامو پوشیدمو رفتم اتاق خودم و خودمو انداختم تو حموم صحنه های دیشب جلو چشمام تکرار میشدن و گیج و منگ نمیدونستن که چطور باهاشون روبرو بشم افکارم به هم ریخته بود از یه طرف لذت فوق العاده دیشب قلقلکم میداد از طرف دیگه فکر چگونگی برخورد بعدی آزارم میداد، اما هرچه بود باید اونا بیشتر نگران میبودن تا من خودمو خشک کردمو رفتم تو تخت و ملحفه بزرگو رو خودم کشیدم و تو افکار متتاقص درگیر شدم که تلفن زنگ زد دستپاچه گوشیو برداشتم زهرا بود خیلی ریلکس صبح بخیر گفت و به صبحانه دعوتم کرد، ریلکس بودنش بهم ارامش داد و لباسامو پوشیدم و رفتم سمت سالن ، اوتا زودتر اومده بودن و مقداری خوردنی برای سه نفر آورده بودن به محض دیدن من بلند شدند و خیلی خومونی سلا احوالپرسی کردیم انگار هیچ اتفاقی نیوفتاده، مهدی گفت : ما یه کم از سلف آوردیم شما اگه چیزی لازم داری بیارم
من : نه زحمت نکش خودم میارم و یه بشقاب بردم و زیتون ،پنیر، ژامبون گذاشتم و نگاهی به اونا انداختم که عاشقانه حرف میزدن و لبخند رو لبشون بود یه کم سوسیس سرخ شده با رب گوجه هم برداشتم و رفتم سر میز اونا روبروی هم و من هم ظلع بالای میز، مهدی گفت : خب شما خوبی؟ دیشب راحت خوابیدی ؟
من : بله بله خوب بود شما چی؟
زهرا : عالی عالی این هتل محشره و یه لبخند موذیانه به من زد
مهدی : امروز با زهرا میخایم بریم اون بازار که دیروز رفتین، تو هم بیا
من : نه نمیتونم خریدامو نکردم باید برم تمومش کنم
زهرا : برا خرید فرصت که هست

بااینکه بلیط برگشت نگرفته بودم و میخواستم بدونم برنامشون چیه که ایا بازم منو تو جمعشون راه میدن یا به قول مهدی فقط برای یه بار میخاست تجربه ش کنه بدروع گفتم : بلیط برگشتم برا فرداس
مهدی : کاری نداره کنسلش کن
من : حالا ببینم چیکارش میشه کرد
مهدی : اره کنسلش کن خودم برات میگیرم این چن روزو خوش باشیم
زهرا : آره دیگه تازه لذت بردنو یاد گرفتیم که هردو نیششون باز شد
من : اوکی ولی امروز حتما باید برم فاکتورای دیروزو اوکی کنم ، بهتون میگم که از کجا سوار شین
مهدی : باشه کی بر میگردی؟
من : عصری میام هتل
مهدی : برنامه برا شب چی پیشنهاد میدی
من : معمولا من یه شبو به کشتی اختصاص میدم خیلی لذت بخشه
زهرا : چطوریه تعریف کن
من : بلیط میگیری ساعت ۸ میان دنبالت دم هتل با یه اتوبوس بقیه مسافرا رو میبرن اسکله، سوار کشتی که شدیم برنامه شروع میشه، میزتون مشخص میشه پذیرای میوه،مشروب شام موسیقی و رقص زنده تا ساعت ۱۲ کشتی تو دریا میچرخه
زهرا : وااااای چه باحال حتما بریم
من : اوکی من که برگشتم بلیطا رو میگیرم
یعنی واقعا حال کردم از برخورد نرمالشون و اینکه بازم قراره شبهای رویایی دیگه ای داشته باشم ، ازهم خداحافظی کردیم و رفتم سمت بازار، وقایع دیروز همش تو مغزم در حرکت بودن و ترشح دوپامین و سروتونینم بیشتر میشد و خوشخوشانم بود هی فکر میکردم که تو سکس بعدی چیکار کنم که زیاد دست بسته نباشم موقع برگشتن سه تا بلیط کشتی گرفتم و مستقیم برگشتم هتل ساعت ۶ بود زنگ زدم اتاقشون مهدی جواب داد و گفتش یه ساعتیه که اومدن و منم برم پیششون قبول کردم و رفتم اینبار زهرا آرایش غلیظ مثل هرزه ها کرده بود و با شورت و سوتین درو باز کرد که شوکه شدم بغلم کرد فهمیدم کاملا مسته مهدی هم بغلم کرد و لیوان مشروبو دستم داد،خودش نخورده بود ، با زهرا لیوانامونو سر کشیدیم و یه تیکه سیب تو دهنم گذاشت مهدی گفت : بهروز جان دیشب بهم ثابت کردی که ایده آلترین پارتنری هستی که میتونیم داشته باشیم با رفتار و برخورد امروزت کاملا دلمو قرص کردی که با خیال راحت تو هر شرایطی زهرا رو دستت بسپرم، امروز با زهرا توافق کردیم که اگه تو قبول کنی جفتتون یه سکس توپ داشته باشین و من طوری فیلمبرداری کنم که صورتت مشخص نباشه
من : نه اصلا این چه کاریه
مهدی: ما این فانتزیو یه ساله داریم که این فیلمو تو تنهاییامون نگاه کنیم ، فیلمو در اخر بهت نشون میدم قبول نکردی خودت حذفش کن میخواستم که از تصمیمش منصرفش کنم که متوجه شدم زهرا کیرمو از تو شلوارم درآورد، منم قبول کردم، نهایتا فیلمو حذف میکردم مهدی گفت : لطفا باهاش خشن سکس کن که بعدا با دیدنش لذت بیشتر ببریم
زهرا کیرمو تو دهنش کرده بود و ساک میزد موهاشو از پشت گرفتم و سرشو فشار دادم رو کیرم و تو حلقش چن ثانیه نگه داشتم چشاش پر اشک شده بود مهدی از جلو فیلمبرداری میکرد ،سرشو به زور عقب کشید و عوقی زد و به سرفه افتاد مهدی گفت : اینم از کیر غریبه که میخاستی، خوبه؟ زهرا : اره اره اره ، ودوباره کیرمو تا ته تو حلقش کرد
مهدی اروم تو گوشم گفت : تو هم حرفای سکسی بزن
من : نمیدونم ، چی بگم؟
مهدی : جنده خانم،کوسطلا،کونی خودم،
من بلند گفتم : خوب بخورش جنده خانم
زهرا با ولع بیشتر کیرمو خورد و آب دهنش از دوطرف آویزون بود تو اوج مستی بود و کلا شرمو کنار گذاشته بود با دستش کوسشو میمالید و ساک میزد مهدی بهم اشاره کرد که حرف بزنم نمیدونستم چی بگم بازم گفتم: بخورش،کیرمو بخور جنده خانوم و اونم بیشتر قورت میداد
مهدی : کیر غریبه دوس داری؟
زهرا : آرررررره
مهدی : چن تا میخای عشق جنده م
زهرا : ده ده تا سیاه و کلفت که زیرشون جون بدم
حرفاشون خیلی برام عجیب بود چطور یه زوج که عاشق همن میتونن این حرفا رو بزنن
که مهدی گفت : بکنش این جنده مو بکن پارش کن، زهرا قمبل کرد و مهدی گفت : از کون بکنش خواستم کونشو تف بزنم نزاشت و گفت خشک خشک بکنش ، آروم گفتم خشک که نمیشه گفت : میشه بکن این کونیو ،کیرمو فشار دادم نمیرفت ، مهدی هلم میداد که جلو برم با زور کلاهکمو توش کردم، زهرا هم جیغ میزد هم خنده های هیستریک میکرد و ملافه رو گاز میگرفت، مهدی دوربیونو برد روصورتش و گفت: کیر سیاه کلفت میخای؟.اونم با حرکت سر تایید میکرد، مهدی گفت : تو که نمیتونی این کیرو تحمل کنی، زهرا کونشو عقب داد کیرم تا نصفه رفت، کیرم درد گرفت و زهرا جیغ میکشید و اشک میریخت مهدی دوربینشو رو کیر من گرفته بود و با دست دیگه ش طوری هلم داد که کل کیرم تو کون زنش جا شد زهرا با مشت تو تشک میکوبید که مهدی گفت : ارررره این شد ، این سزای کسیه که کیر غریبه دوس داره، با اینکه من مشروب خورده بودم اما مهدی رفتارش غیر طبیعی بود و عجیب که جفتشون میخاستن کون زهرا پاره بشه که چون قبلا داده بود پاره نمیشد ، شروع کردم عقب جلو کردن تو کون خشک و تنگ نازنین زهرا خیلی تحریک میشدم یه کم که کردمش، کونش کیرمو نمناک کرد و حرکت راحتتر شد بازم زهرا به لذت رسیده بود و کونشو عقب میداد کیرم حالا روان تو کونش در حرکت بود شوهرش میگفت : دوس داری جلو مردت کون بدی ؟ زهرا : آررررره اگه مردم خوشحال بشه میدم، تو چی دوس داری عشقتو جلوت جرررر بدن مهدی : عاشق گاییدنش جلو چشمام هستم منم همچنان ریتمیک میگاییدمش، نگاه کردم رو کیرم یه شیره سفید رنگ جمع شده بود، من نه کرم زده بودم نه هیچی ، احساس اینکه این سفیدک بر اثر لذت بردن زهرا توسط کونش ترشح شده حالی به حالیم میکرد ،زهرا آه میکشید و تو اوج لذت بود، مهدی گفت: محکمتر بکنش که جیغ بکشه پاشدم و پاهامو تا نزدیکای سینهاش بردم و خودمو روش توحالت قنبلش خم کردم کون و کوس کلوچه ایش قلپی زده بود بیرون و کیر طلب میکرد این سبکی بیشتر مبتونستم کیرمو فرو کنم، با یه تکان سریع همشو تو کونش چپوندم فریادی کشید اومد رو تخت ولو شه مهدی نزاشت و گفت پارش کن کیرمو تا کله بیرون میاوردم و تا ته فروش میکردم زهرا بازم رفت تو لذت حس میکردم کیرم درازتر شده و به همین سبک میکردمش مهدی از صورت آرایش شده ش به سبک هرزه ها فیلم میگرفت که به هم ریخته بود دوربینو بهم داد و گفت خودت از بالا بگیر و با زهرا لب تو لب شد ،زهرا از زیر مدام چوچولشو میمالید ،در حالی که میکردم دوربینو رو صورت جفتشون گرفته بودم از تو مونیتور واقعا زهرا رو به شکل جنده میدیدم و آرام لنز دوربین را اوردم رو کیرم و تکانهای قدرتی حالا کیر من و کون زهرا و بعضی وقتا دستش که چوچولشو میمالید پایین کادر و صورت مهدی و زهرا در حال معاشقه بالای کادر بود ، بی هیچ شکی یک فریم از این تصویر در هرزمانی میتونست به بالاترین درجه از حشریتم برسونه دوربین همزمان با حرکتم تکان میخورد که بازم زهرا با جیغ ارضا شد و من ادامه میدادم مهدی بلند شد و دوربینو گرفت و بهم گفت آبتو رو لمبرهای کونش خالی کن که فیلم بگیرم منم همینکارو کردم و رو پوست خوشگل کونش خالی شدم

ادامه...

نوشته: بهروز


👍 52
👎 4
106801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

907157
2022-12-18 02:12:52 +0330 +0330

خوب بود

1 ❤️

907171
2022-12-18 03:29:26 +0330 +0330

امشب میخام دلاتون رو ببر ترکیه چون همه داستان ها رقت ترکیه اقا از پرواز جا نمونی ترکیه دونفرررر اقا دو نفر

2 ❤️

907188
2022-12-18 07:44:15 +0330 +0330

مرسی خیلی قشنگ بود

2 ❤️

907196
2022-12-18 09:51:12 +0330 +0330

عالی بود . حال داد. دمت گرم

0 ❤️

907197
2022-12-18 09:52:50 +0330 +0330

❤️عالی

0 ❤️

907209
2022-12-18 13:44:12 +0330 +0330

سه قسمت عالی بود

دوباره بنویس

0 ❤️

907212
2022-12-18 14:34:11 +0330 +0330

قلمت زیباست. فقط یه جا وسطش زهرا شد مریم!

0 ❤️

907222
2022-12-18 17:43:03 +0330 +0330

آخرش مریم بود یا زهرا ؟

1 ❤️

907226
2022-12-18 18:42:45 +0330 +0330

عالی

0 ❤️

907230
2022-12-18 20:54:10 +0330 +0330

شومبولت طلا بهروز جان
خیلی خوب داستان رو پیش میبری و اون لحظه رو توضیح میدی

❤❤❤

2 ❤️

907234
2022-12-18 22:45:09 +0330 +0330

عجب کسکشی هستی تو زنم نداشته باشی اگه زن بگیری کیر خواب خوبی میشه جووون

0 ❤️

907236
2022-12-18 23:01:11 +0330 +0330

یه جا سوتی دادی زهرا شد مریم ،بعدشم انگار جیبتو پر کردن تبلیغ کنی واسه فانتزی نفرسوم،هیچ زنی تاکید میکنم هیچ زنی در دنیا وجود نداره این قدر مثل شخصیت های داستااان. تو عاشق و معشوق باشن ،بعد از همون اول داستان له له بزنه واسه کیر نفر سوم و کونشو بماله به کیر تو و …،اگه متاهل بودی یا چند تا دوست دختر پایه و طولانی مدت داشتی شناخت بهتری پیدا میکردی و داستانت واقعی تر بود ،

1 ❤️

907358
2022-12-19 20:26:13 +0330 +0330

دمت گرم
داره کم کم جنایی میشه :)

0 ❤️

907372
2022-12-19 23:54:58 +0330 +0330

خو به کیرم

0 ❤️

907379
2022-12-20 01:05:42 +0330 +0330

عالی بود تا اینجا
واقعا یکی از ارزوهامه ک با زنم بریم ترکیه و اونجا یه دل سیییییر با هر کی دلمون خواست سکس کنیم،ولی حیف اوضاع مالی نمیذاره😓😓
و در جواب دوست عزیز،زیرورو،عزیزم پیدا کیشه چنین زنی،زیاد هک پیدا میشه

0 ❤️

907479
2022-12-20 18:16:06 +0330 +0330

ولی ابتدای داستانت موقع سکس دونفری کردین اب تون اومد بلافاصله چجوری دوباره راست شد وباردوم هم ترتیبشودادین اونم دونفرادم که هرکدوم احتمال زیاد طبع سکسی خودش رو داره.
باید یه چنددقیقه ایی بدن ریکاوری بشه برگرده به حالت عادی تادوباره ادامه بده اماشما اشاره ایی به زمان نکردی.
درضمن قبل از ارسال یه چک بکن غلط املایی هارو درست کن.
قسمت های قبل رو نخوندم اما این یک فانتزی خام هست که نوشته شده.هرچند ازاین دست اتفاقات زیاددرحال رخ دادنه اما شمااونطورکه باید نتونستی منتقل کنی

0 ❤️

907509
2022-12-21 01:20:22 +0330 +0330

عالی بود بازم بنویس

0 ❤️

907540
2022-12-21 03:21:01 +0330 +0330

فضا سازی عالی تشریح سکس خوب بود. در اسامی یکی دو جا اشتباه کرده بودی. ولی در کل داستان خیلی خوبی بود. ممنون

0 ❤️

907826
2022-12-23 07:57:42 +0330 +0330

کاش زن منم راضی میشد ب سکس با نفر سوم
چند ساله اینو ازش میخوام ولی متاسفانه زیر بار نمیره و قبول نمیکنه 😞

0 ❤️