اوایل کون دادنم تو ۳۱ سالگی (۱)

1403/03/05
گی
 

سلام من اسمم حسین هستش ۳۱ سالمه سفیییییدم جوری که خیلی پوستم حساسه و دست میخوره بهم جاش میمونه…کمی تپلم قدم بلنده وزنم ۸۶ قدم ۱۸۵ به نوعی شاسی بلندم…
چند باری کون کونک بازی کردم ولی هیچوقت کون ندادم…دوسال پیش با یه پسری اشنا شدم توی چت ناشناس ۲۲ ساله بود و سرباز اسمش سعید بود توی چت حرف میزدیم میگفت تو پادگان خیلی تو کفه…هی عکس می فرستادیم واسه هم کیر کوچیک ۱۰ سانتی داشت فیسشم تپل و بامزه بود…
یادمه یه روز با ماشین خودم رفتم دنبالش واقعا حشری بود یادمه برای اولین بار با یه پسر لب بازی کردم تو ماشین اونم یه جای خلوت…لعنتی داشت لباسو تو تنم جر میداد اینقدر حشرش بالا بود میگفت بیا تو ماشین بکنمت ولی نمی ذاشتم…براش خوردم و ابشو خوردم حتی پاشید روی صورتم که خشکش کردم و رفتیم بعدشم بلاکش کردم…اون بلاکم نکرده بود هر از گاهی چکش میکردم …
میگفت بهترین ارضا شدن عمرش بوده چون قبلش اصلا سکس نداشت…
بعضی وقتا که حشری میشدم دلم میخواست بهش پیام بدم ولی جلوی خودمو میگرفتم اخه از لب بازی و اینجور چیزا خوشم نمیومد…
دو سالی از اون ماجرا گذشته بود و منم خونه مجردی گرفته بودم و همیشه مکان داشتم…یه شب حشر بهم غلبه کرد و آن بلاکش کردم و پیام دادم سلام
نیم ساعت بعدش جواب داد اولش نشنناخت ولی بعدش شناخت گفت خیلی دنبالت گشتمو این حرفا…شیو کرده بودم کل بدنمو واقعا بدنم زنونه شده بود اب از لب و لوچش آویزون شده بود…گفت اصلا سکس نکرده بعد اون داستان…منی که اصلا از لب بازی خوشم نمیومد دلم می خواست لبامو بخوره و تحقیرم کنه حسابی:)
گفتم خونه گرفتم میای پیشم؟گفت واقعا؟گفتم اره
لوکیشن دادم اسنپ گرفت گفت بیست دقیقه دیگه اونجام
گفتم پشم داری یا شیوی گفت نه پشم دارم بلندم هست گفتم خوبه دوست دارم نزنش گفت باشه فقط تمیز باش گفت اوکی پس برم حموم و بیام…
گفتم زود بیا کییییییر میخوام گفت اووووف جووون باشه زود میام تو این فرصت رفتم خودمو تخلیه کردم دلم میخواست کوووون بدم:)
بعدشم یه هویجو با تف کردم تو کونم و خودمو حسابی گشاد کردم:)
یه شلوارک تننننگ پوشیدم که رونام رو برجسته تر میکرد و کونم تو چشم بود:)با یه تی شرت گشاد و عطر زدم به خودم
حدود یه ساعت بعد رسید درو زدم اومد بالا دل تو دلم نبود
سلام علیک کردیم قد و هیکلش همون بود فقط جا افتاده تر شده بود…
خجالت میکشیدیم هر دو ولی حشر داشت از چشم هر دومون میزد بیرون:)
اومد نشست روی مبل سه نفره نشستم بغلش گفتم چ خبر گفت هیچی اینقدر بی معرفتی اومدی حشریمون کردی رفتی خندیدم گفتم دوسال گذشته هنوز تو کف کیرتم خندید گفت جوووون گفتم میخوام برات جبران کنم…
دیگه حرفی رد و بدل نشد رفتم جلوش زانو زدم کمربندشو باز کردم خودشم کمکم میکرد شورتو و شلوارشو در اوردم با هم کیر پر پشمش عین فنر افتاد جلوی صورتم:)
همانطور که نگاش میکردم شلوار وشورتشو کلا از پاش کشیدم بیرون انداختم کنار نزدیکتر شدم کله کیرشو که از پیش آبش خیس بود بوسیدم گفت اووووف از دستام استفاده نمیکردم لیسش میزدم کیرشو تخماشو بوی شامپو میداد با دست راستم گرفتمش قشنگ پیش ابشو مکیدم از ته دل میخوردم براش هلم داد عقب خم شد لبامو بوسید چشامو بستم لبامو میخورد محکم(بعدش لبام کبود شده بود که تا دو سه روز مجبور بودم ماسک بزنم)
یه دقیقه ای خورد بعد رفت عقب سرمو گرفت هل داد سمت کیرش دوباره خوردم این دفعه ته حلقی میزدم خودشم سرمو بالا پایین میکرد…
یه سی ثانیه خوردم سرمو هل داد عقب گفت اوووف بسه بلند شو بلند شدم پشتمو کردم بهش کونمو از روی شلوارکم گرفت تو دستاش ولع توی حرکاتش پیدا بود پشیمونم چرا دو سال نذاشتم کونمو بگاد :)
شلوارکو داد پایین کونمو تو شورت مشکی هفتی دید گفت اوووف چه بدنی رو ابرا بودم بعد دو سال داشتم دستمالی میشدم شورتمم دادپایین لای کونمو میلیسید نا خود اگاه خم شدم دستمو بردم روی زانوهام لاشو میلیسید میک میزد قشنگ حس میکردم اونجارم کبود کرده رونامو میک میزد بعضی وقتا زبونش میخورد به خایم میلرزیدم…
سه چهار دقیقه ای ملچ ملوچ میکرد واقعا رو ابرا بودم گفتم بس کن دارم دیوونه میشم…یه دفعه سرشو اورد بالا عین ضدحال خورده ها گفت چرا؟؟
گفتم میخوام بهت کون بدم… برگشتم نگاش کردم چشاش برق میزد گفت جوووون…
گفت چجوری گفتم بلدی بگایی؟گفت راست نه خیلی یه تف انداختم روی کیرش با دستم مالیدم همه جاش گفت اوووف برگشتم پشتمو کردم بهش با دستام پاهاشو باز کردم نشستم روی کیرشو تنظیم کردم دم سوراخم با دست راستم جاش کردم تو کونم تا ته توم بود نمیدونم از استرس بود یا چی ولی رونام سفت شده بود…
دستمو ورداشتم قشنگ نشستم روی کیرش قشنگ تیغ تیغی پشماشو در کونم حس میکردم…شروع کردم بالا پایین کردم البته آروم…فقط میگفت جوووون…
کل این اتفاقا توی یک دیقه بود تازه جا باز کرده بودم قشنگ گرماشو حس میکردم داشتم روش بالا پایین میکردم دستاشو گرفتم گذاشتم روی شکمم گفتم جوووون بکن منو:)
خودمو پوزیشنو خیلی دوس داشتم با اینکه اصلا بهش فکر نکرده بودم…
یهو شکممو با دو‌ دستش مالید گفت جوووون اوووف داره میاد نمیدونم چرا با اینکه دوس داشتم تو کونم بریزه ولی از کونم درش اوردم نشستم روش کونمو عقب جلو کردم اونم نوازشم میکرد و میگفت جوووون…قشنگ داغی و لزج بودنو لای کونم حس میکردم…
هر دو حسمون عالی بود شاید دو دیفه همون حالت گذشت بعدش بلندم کرد از رونم آب کیرش میچکید کیرو خایشو مبلم اب کیری شده بود:)
حس خوبی بود
گفتم چطوره گفت عالی گفتم بهتر از ساکی که زدم گفت الان این بهترینه…گفتم قربونت حالا حالاها باهات کار دارم:
گفت جوووون
پایان قسمت اول

نوشته: حسین


👍 16
👎 4
11701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

985150
2024-05-25 23:47:41 +0330 +0330

عالی بود جای ما خالی بود و گرنه یه کونم من میکردم یه حالی میکردیم

0 ❤️

985167
2024-05-26 00:46:22 +0330 +0330

یه جوری میگفتی ذوق پسر شونزده ساله داری چه خبرته؟؟؟؟

0 ❤️

985176
2024-05-26 01:24:48 +0330 +0330

از این اووف اووف کردنات معلومه جقی هستی و تو کف کون دادن ولی کسی نیس حتی تف در کونت بندازه مشنگ قلی خان 😂 😂

1 ❤️

985183
2024-05-26 02:22:32 +0330 +0330

اوف به سن پایین نیس اینجور جندمون کنه

1 ❤️

985338
2024-05-27 11:45:05 +0330 +0330

😍 😍 😍

0 ❤️

985562
2024-05-29 06:16:52 +0330 +0330

منم حاضرم یه بکن سن پایین شوهرم شه بیاد خونم زن جندش شم

0 ❤️