سلام به همه
من آرمین هستم و ی مفعولم
اول از خودم میگم
ی پس با قد 175، وزن 65 با بدن سفید بی مو و ی کون دخترونه

اگر این داستان رو دیدی و منو یادت اومد خیلی دوست دارم دوباره باهات باشم بهم پیام بده😘 😘

این داستان درباره اولین سکس من از طریق شهوانی هست
منن خیلی سکس داشتم اما این یچیز دیگه بود که با فاعلم توی چت روم شهوانی آشنا شدم و تقریبا نیم ساعت بعدش اومد دنبالم
همین اول بگم که دنبالشم پیداش کنم و دوباره باهاش بخوابم برای همین مدل و رنگ ماشین رو نمیگم

خب بریم ادامه
من ساکن ی شهر دیگه هستم و فکر کنم سه سال پیش بود سفر کردم به اصفهان چون اونجایی هستیم یک هفته مونده بود به عید خیلی حشری شدم چون من زمانی که شهر خودمون بودم تقریبا هفته ای 2 سه بار میدادم و بعضی وقتا توی یک شب شیش هفت نفر میکردنم
یمقدار موهام در اومده بود رفتم حموم دوباره خوب خوب خودم رو شیو کردم یزره با خودم ور رفتم اما فایده ای نداشت
اومدم بیرون لباس پوشیدم و اومدم سر لبتاب و رفتم شهوانی
چندین بار پیام دادم تایکی اومد پییویم
باهم صحبت کردیم و احساس کردم قابل اعتماد هستش

هماهنگ شدیم و تقریبا نیم ساعت بعد اومد دنبالم. این رو هم بگم از خونه اون که توی نجف آباد بود تا جایی که من بودم مسیر نیم ساعته ای بود تقریبا

وقتی رسید خیلی با احتیاط نزدیک شدم تا یوقت کسی نبینه من رو و سوار شدم و رفتیم
از شهر ما که خارج شدیم شروع کرد قربون صدقم بره و بدنم رو دست بزنه دستاش گرم بود و خوشم میومد
یمقدار دیکه که رفتیم من دست زدم به کیرش و خودم از شلوارش درش آوردم و شورع کردم به ساک زدن
عجب کیری بود …کلفت و خوشگل

توی مسیر گفت دیگه بسه توی مسیر دوربین هست یوقت میبینه و گفتم باشه
دیگه تموم کردم تا رسیدیم خونش یه خونه حیاط دار بزرگ خوشگل نزدیک ویلاشهر
درو باز کرد و رفتیم و شروع کردیم اول از هم لب گرفتیم کفت بریم حموم منم خیلی دوست دارم توی حموم و استخر سکس کنم
لخت شدیم و رفتیم تو اول من براش ساک زدم حدود پنج دقیقه ای شایدم بیشتر و اون آه میکشید
بعد بلندم کردو گفت از این کون نمیشه گذشت
منو برگردوند و کیرش رو آروم کرد تو
با اینکه زیاد میدم اما سوراخم تنگه
حدود ده دقیقه توم تلمبه زدو گفت آبم داره میاد چیکار کنم اون موقع هنوز آب نخورده بودم و چندشم میشد ولی خیلی دوست داشتم آب بخورم اما بهش گفتم بریز تو اونم همین کارو کرد
نگم براتون چه آبی داشتتتتتت
داغیش رو احساس کردم توی خودم
بعد اینکه تا قطره آخرش رو ریخت توم همونطوری منو از کمر و گردن بوس کرد و گفت ممنون
خودش رو آب کشید و رفت بیرون
بعدش من خودم رو شروع کردم تمیز کنم و وقتی آبش رو از توی خودم ریختم بیرون حسرت خوردم که چرا نگفتم بریزه دهنم تا بخورم
کارمون تموم شد خودم رو شستم اومدم بیرون و لباس پوشیدم اونم برام اسنپ کرفت تا برم میگفت دیگه جون نزاشتی برام
منم بوسش کردمو رفتم

اما فرداییش پسر خالم که هفت سال از من بزرگتره و تازه از تهران رسیده بود خونه مادر بزرگم و باهم رفتیم حموم یهو شروع کرد منو بکنه و
خیلی وحشی بازی در آورد و آبشم ریخت توی دهنک و به زور به خوردم داد
این رو هم بگم که من توی حموم هیچی نپوشیده بودم و برای همین گفتم یهو چون خم شدم و حواسم نبود اونم کرد توم

این داستان کاملا واقعیه و بخشی از دادن های منه 😘 😘

نوشته: آرمین