سلام این داستان گی یکی از لذت بخش ترین قسمت های زندگیم بود

از خودم بگم اسمم محمدرضاس که همه میگن ممدرضا قدم ۱۷۰ خیلی معمولی یکم اندامی اما پوست سفیدی دارم یکمم کونم فرم داره ۲۲سالمه داستان از اونجا شروع شد که ما بوفه یه استخر دستمون بود. همون روزای اولی که بوفه رو تحویل گرفتیم هی کاراشو انجام میدادیم کم کم با پرسنل اشنا شدیم همون جا میموندیم تا با یکی دوست شدیم به اسم امیر ماساژور بود اونجا .ما کارمون جوری بود برای تمام مکان ها(باشگاه.سونا.سالن ماساژ) استخر سفارش میگرفتیمو میبردیم
از اونجا که با امیر دوست شده بودیم دیگه به موبایلم زنگ میزد برای سفارش
زنگ زد گفت مشتری زیر دستمه برام اب میوه بیار بالا تنهام بچه ها نیستن بیان ببرن رفتم تو سالن ماساژ تاریک اهنگ ریلکس گذاشته بود رسیدم به اتاقش دیدم درش بازه مشتریشم به کمر خوابیده لخت فقط حوله رو صورتش بود داشت ماساژ میداد یه لحظه کیرشو دیدم شوکه شدم حالت اماده سیخ بود امیر منو دید عمدا دستشو گذاشت رو کیر مرده شروع کرد مالیدن رون پاشو لای پاشو
بعد مشتری متوجه نشد من اومدم دستشو گذاشت رو سر امیر، من فقط نگاه میکردم امیر شروع کرد ساک زدن یه چند دقیقه خورد من همنجور ابمیوه به دست نگاش کردم من مایو پام بود کیرم راست شده بود امیرم منو نگاه میکرد انگار میگفت بیا تو .منم هول کردم ابمیوه رو یواش گذاشتم رو میز رفتم پایین شوکه شده بودم انگار داشتم پورن میدیدم .یه دوساعتی گذشته بود ماهم سرمون شلوغ دیدم امیر رو صندلی نشسته منم کابلو گرفتم سمتش نمیرفتم
یه خجالت ریزی میکشیدم از ما بزرگتر بود ولی عجب هیکل میزونی داشت سیکس پک گودی کمر دور نافشم یه تتو زده بود .
خلاصه رفتم پیشش سفارش بگیرم گفت خسته نباشی ممدرضا منم با خنده گفتم شما خسته نباشی جفتمون زدیم تو فاز خنده گفت بین خودمون باشه
این حرفا منم که گفتم چشم فقط منم ماساژ میدی گفت پاشو بریم الان گفتم برو منم الان میام سرمون یکم خلوت شد رفتم بالا دوش گرفتم حوله برداشتم رفتم تو اتاق گفت دربیار حوله رو راحت باش من دراوردم دراز کشیدم حوله رو کونم بود صورتم ازسوراخ تخت ماساژ پایین بود روغن که ریخت ی جوری شدم دستشاو گذاشت انگار دستای یه زن بود رو کمرت کم کم رفت رو کونمو کار کردن حوله رو برداشت روغن ریخت لای کونمون میمالید من هیمیشه شیو میکنم همه جامو گفت عجب کون خوش فرمی داری دستشو گذاشت لای کونمو باز کرد شروع کرد زبون زدن سوراخموووو وای چ حالی میداد ادم نفسش بند میاد از همون پشت تخمامو لیس میزد مثل یه جنده حرفه ای
یهو نفهمیدن که چرخیدم کیرم تا خایه تو دهنش بود انقدر خوب میخورد که داشت ابم میومد کشیدم بیرون گفت صبر کن یه کاندوم کشید سر کیرم اومد رو تخت داگی شد گفت بکن توش منم سرشو گذاشتم خیلی راحت رفت مشتری قبلی باز کرده بود من یه ربع تلمبه زدم هرمدلی که فک کنی کاندوم دراوردم لبه تخت هفتی شد کردم تو کونش تازه فهمیدم کون چه نعمتیه داشتم میکردم پاشوو انداخت دور کمرم منو کشید سمت خودش من با تمام زورم میزدم تو کونش حال میکرد کیرشو شروع کردم مالیدن تو اون مدل
داشتم براش جق میزدم داشت ابش میومد سره کیرشو گرفت طرفه من گفت با اب خودم بکن ابش اومد یکم رو شکمم ریخت با دستم زدم دم سوراخش گفتم کونی حرفه ای هستیا منم داشت ابم میومد اصلا نگفتم کجا بریزم
خالی کردم تو کون امیر جونم وقتی خالی کردم تو سوراخش گفت ممد ۴تا تلمبه دیگه بزن هنوز کیرم سیخ بود سوراخشو نگاه کردم هی بازو بسته میشد
تو تلمبه دوم ابم داشت میریخت بیرون از سوراخش همونجا دوباره ارضا شد
خلاصه تو اون مدتی که بوفه استخر دستمون بود توی تک تک جاهای اون استخر باهم سکس کردیم این ۳سالی که باهم بودیم زنم بود. مشتری زنم داشت باهاشون راحت بود منم میرفتم باهاش سکس سه نفره میکردیم خیلی خوب بود اون سالها بعد ۳سال رفت دبی اونجا الان سالن داره .
خیلی ممنون که خوندید داستانمو

حالا داستان وقتی رفتم خونشونم براتون تعریف میکنم با شورت لامبدا بود 💋

نوشته: ممدرضا t