اسم ملیکاس یه دختر۲۰ساله ام از ۱۵ سالگی دوست پسر داشتم با همشون شیطونی کردم اولیش با میل خودم نبود خاطره بدی بود ولی خب یبار که تجربه کنی دیگه برات عادی و لذت بخش میشه خلاصه به دوست پسرام لاپا و از کون دادم این خاطره ای که میخام بگم مال اخرین دوس پسرمه . یه پسری چن سال بود پیگیرم بود تو شبکه های مجازی ولی زیاد جدی نبود برام یروز اتفاقی تو خیابون دیدمش ازش خوشم اومد .از اون به بعد بیشتر جواب پیاماشو میدادم اونم فهمیده بود من یکم میخارم بحثو همش میکشید به سکس چت همش ازم عکس میگرفت اولین قرارمون رفتیم رستوران کلی حرف زدیم اسمش سعید بود خیلی قد بلند خوش هی
کل با نمک بود منم ظاهر برام خیلی مهم بود … منم یکم تپلم قدم ۱۶۲ وزنم ۶۶… اونم همش نگاهش رو بدنم بود
+فردا چیکاره ای ؟
_صبح دانشگاهم غروب بیکارم
+بیا خونمون فردا تنهام علی رضا نیستن اخه سعید دانشجو بود خونه داشت ولی دوتا همخونه داشت که گفت صب نیستن …من یکم ناز کردم ولی قبول کردم خلاصه اومدم خونه رفتم حموم همجامو برق انداختم حسابی سکسی شدم فردا از دانشگاه اومدم حاضر شدم کم کم راه افتادم تو راه دیدم زنگ زده پیم دادم که نزدیکم رفتم طبقه ۲ درو باز گذاشته بود وارد شدم دیدم با یه شلوارک بدون لباس اومد جلو دست داد
نوشته: کوچولو
به جان خودم بعضی از دوستان همین ساعت ها میان که داستان ها آپ میشه، کمین میکنند هر داستانی که ارسال میشه، بدون اینکه داستان رو بخونن سریع بیان بنویسن اول که کمی خوشحال بشن!
آخی چقدر این دوستان دنیاشون کوچیکه!
خوش باشید عزیزان دلم!
شما هم یک روز بزرگ میشید.
مرخرف. فک کنم یکی دو روزه کمبود داستان داره سایت
کدوم دانشجوی کسکشی تو خونه دانشجویی مبل داره؟! بعد این بچه ۶_۷ساله ها کیین ریختن تو سایت اول دوم :| مهد کودکه مگه اول به کیرم که اول مدال بدم بهت؟ یه جفت مدال بیضی جوابه؟
منم میگم تو آسایشگاه روانی یه پسر جقی اینو نوشته ،
توجه کنی این دیالوگها اصلأ دخترانه نبود.
عاشق داستان های سکسی ام که از زبون دخترها گفته میشه
« فهمید اومدم بدم و برم » ؟!؟!؟ نه بابا من که فکر میکنم اون تو را برای هییت علمی دعوت کرده بود بعد یهویی اینجوری شد
جووووووووووووونم فدای جندگیت شم. با اون تن و بدن جنده بخوابی زیر کیر خودم ایشالا
سلام میشه یه لحطه دایرکت بهم پیام بدی ممنون
سکس سکسه،عقبت رو که جادار کردی،گشاد کردی بعد به خودت میگی دخترم،خب جلو رو هم بده کی به کیه
هیچوقت نمیتونم با این تعریف مزخرفی که از “دختر” و”زن” بر اساس وجود یا فقدان پرده بکارت میشه کنار بیام!
این هیچ. داستانتم انقد تکراری بود که انگار یه گزارش خبری رو ادم میخونه. و اینکه نمیفهمم چطوری جدی جدی یکی به خودش میتونه بگه جنده!