جنده کوچولو

1397/10/04

اسم ملیکاس یه دختر۲۰ساله ام از ۱۵ سالگی دوست پسر داشتم با همشون شیطونی کردم اولیش با میل خودم نبود خاطره بدی بود ولی خب یبار که تجربه کنی دیگه برات عادی و لذت بخش میشه خلاصه به دوست پسرام لاپا و از کون دادم این خاطره ای که میخام بگم مال اخرین دوس پسرمه . یه پسری چن سال بود پیگیرم بود تو شبکه های مجازی ولی زیاد جدی نبود برام یروز اتفاقی تو خیابون دیدمش ازش خوشم اومد .از اون به بعد بیشتر جواب پیاماشو میدادم اونم فهمیده بود من یکم میخارم بحثو همش میکشید به سکس چت همش ازم عکس میگرفت اولین قرارمون رفتیم رستوران کلی حرف زدیم اسمش سعید بود خیلی قد بلند خوش هی
کل با نمک بود منم ظاهر برام خیلی مهم بود … منم یکم تپلم قدم ۱۶۲ وزنم ۶۶… اونم همش نگاهش رو بدنم بود
+فردا چیکاره ای ؟
_صبح دانشگاهم غروب بیکارم
+بیا خونمون فردا تنهام علی رضا نیستن اخه سعید دانشجو بود خونه داشت ولی دوتا همخونه داشت که گفت صب نیستن …من یکم ناز کردم ولی قبول کردم خلاصه اومدم خونه رفتم حموم همجامو برق انداختم حسابی سکسی شدم فردا از دانشگاه اومدم حاضر شدم کم کم راه افتادم تو راه دیدم زنگ زده پیم دادم که نزدیکم رفتم طبقه ۲ درو باز گذاشته بود وارد شدم دیدم با یه شلوارک بدون لباس اومد جلو دست داد

  • سلام
    _سلام خوشگل خانوم
    قشنگ معلومه میخواد خرم کنه
    رفتم مانتو روسریمو در اوردم نشستم رو مبل یه تاپ با شلوار لی تنم بود برام چایی اورد نشست کنارم
    _دانشگاه خوب بود؟
    +اره بد نبود
    _امروز چقد ناز تر شدی
    +بودم
    خندیدم روش باز شد یکم شرو کرد دست زدن به رون پام داشتم داغ میشدم نگاش کردم از نگاهم خوند که اومدم بدم .کارشو ادامه داد لباشو اورد نزدیک شرو کردیم لب دادن بلند شد بغلم کرد همونجوری منو برد تو اتاق انداختم رو تخت تاپمو مثل وحشا در اورد گردنمو لیس میزد با دستاش سوتینمو داد بالا سینه هام ۸۰ بود نوکش سفت شده بود از حشر زیاد سرشو چسبوندم به سینه هام لیسشون میزد میمکید صدای اه و ناله هام کل ساختمونو گرفته بود
  • جنده خانوم چه سینه های داری اوف
    _همش مال تویه
    +امروز جرت میدم جنده کوچولو
    …وقتی این حرفارو تو سکس بهم میگف تموم تنم میلرزید از لذت اخه من با حرف خیلی تحریک میشم منم با ناز بیشتری ناله میکردم اون وحشی تر میشد دکمه شلوارمو باز کرداز رو شرت کسمو که دید یکم باد کرده دست کشید روش دید نرمو گوشتیه از خود بیخود شد شلوارو یهو از پام دراورد عین کس ندیده شرتمو کشید پایین شرو کرد به لیس زدنش رویه ابرا بودم …
    _بخورش لیسش بزن اوف
    از شدت ناله هام فهمیده بود رو حرف زدن حین سکس حساسم سرشو هی میاورد بالا
    +چه جنده ای دارم چه کسی داره جوون من با هر جملش بیشتر به ارضا شدن نزدیک میشدم اونقد لیس زد به نفس نفس افتادم یهو تنم لرزید با تموم تنم لذتو حس کردم جیغ میزدم بلندم کرد کیرشو تا ته کرد تو دهنم منم بیحال شده بودم نا نداشتم ولی خودمو جمع و جور کردم ساک زدم براش اه و نالش زیاد شد تا ته میرفت تو دهنم خلاصه بعد این همه کیر خوردن و دوس پسر بازی حرفه ای شده بودم از دهنم در اورد انداختم رو تخت
    +امروز مث سگ میگامت
    تا گذاشت دم کسم گفتم من دخترم انگار اب سرد ریختن روش گف
    +پس باید از کون دوبار بدی
    برگردوند منو تف انداخت انگشتشو کرد توش جا باز کرد کونم سریع جا باز کرد کیرشو تا ته کرد توش تا میتونست محکم تلمبه میزد کسمو میمالیدم دردش کم شد داشتم حال میکردم یکم گایید ابش اومد افتاد رو تخت خوابیدم بغلش همو بوس کردیم حسابی از هم خوشمون اومده یکم که حالش بهتر شد دوباره کونمو گایید اخه از بس کون دادم حرفه ای شدم حسابی حال کردم از به بعد همش باهم رابطه داریم دوست داره از جلو کسم بزاره ولی تردید دارم دوس ندارم زن بشم ولی یه حسی هم بهم میگه لذته کس دادنو تجربه کن… اگه دوسش داشتین بازم خاطره هامو مینویسم

نوشته: کوچولو


👍 8
👎 13
41253 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

737405
2018-12-25 21:04:22 +0330 +0330

هیچوقت نمیتونم با این تعریف مزخرفی که از “دختر” و”زن” بر اساس وجود یا فقدان پرده بکارت میشه کنار بیام!
این هیچ. داستانتم انقد تکراری بود که انگار یه گزارش خبری رو ادم میخونه. و اینکه نمیفهمم چطوری جدی جدی یکی به خودش میتونه بگه جنده!

4 ❤️

737410
2018-12-25 21:11:16 +0330 +0330

به جان خودم بعضی از دوستان همین ساعت ها میان که داستان ها آپ میشه، کمین میکنند هر داستانی که ارسال میشه، بدون اینکه داستان رو بخونن سریع بیان بنویسن اول که کمی خوشحال بشن!
آخی چقدر این دوستان دنیاشون کوچیکه!
خوش باشید عزیزان دلم!
شما هم یک روز بزرگ میشید.

3 ❤️

737420
2018-12-25 21:28:36 +0330 +0330

یک خانم مطلقه یا بیوه برای دوستی و… بیاد خصوصی

0 ❤️

737423
2018-12-25 21:38:23 +0330 +0330

مرخرف. فک کنم یکی دو روزه کمبود داستان داره سایت

1 ❤️

737442
2018-12-25 22:50:47 +0330 +0330

کدوم دانشجوی کسکشی تو خونه دانشجویی مبل داره؟! بعد این بچه ۶_۷ساله ها کیین ریختن تو سایت اول دوم :| مهد کودکه مگه اول به کیرم که اول مدال بدم بهت؟ یه جفت مدال بیضی جوابه؟

3 ❤️

737495
2018-12-26 07:24:59 +0330 +0330

منم میگم تو آسایشگاه روانی یه پسر جقی اینو نوشته ،
توجه کنی این دیالوگها اصلأ دخترانه نبود.

3 ❤️

737501
2018-12-26 08:15:04 +0330 +0330

عاشق داستان های سکسی ام که از زبون دخترها گفته میشه

0 ❤️

737519
2018-12-26 09:52:36 +0330 +0330

ینیا ریدم تو خاطرت

0 ❤️

737530
2018-12-26 12:32:37 +0330 +0330
NA

« فهمید اومدم بدم و برم » ؟!؟!؟ نه بابا من که فکر میکنم اون تو را برای هییت علمی دعوت کرده بود بعد یهویی اینجوری شد

0 ❤️

737540
2018-12-26 15:06:33 +0330 +0330

دوست نداريم
مرسي

0 ❤️

737552
2018-12-26 18:22:35 +0330 +0330

جووووووووووووونم فدای جندگیت شم. با اون تن و بدن جنده بخوابی زیر کیر خودم ایشالا

0 ❤️

737557
2018-12-26 19:59:05 +0330 +0330

سلام میشه یه لحطه دایرکت بهم پیام بدی ممنون

0 ❤️

737770
2018-12-27 14:13:37 +0330 +0330

سکس سکسه،عقبت رو که جادار کردی،گشاد کردی بعد به خودت میگی دخترم،خب جلو رو هم بده کی به کیه

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها