کون تنگش رو سفت نگه داشتم و حرکت کیرم رو به کس داغش تندتر کردم …به اندازه ی کافی لذت برده بودم و میخاستم با یه ارضای عمیق واسه خودم و یه ارگاسم محکم واسه اون تمومش کنم
با هر ضربه ی محکمم چن سانت میرفت جلو و دوباره خودش رو به کیرم فشار میداد آه و ناله هاش کم اما عمیق بود نزدیک ارضا شدنش … یه لحظه اروم نمیگرفت یا خیلی میرفت جلو اونقد که فقط سر کیرم توش باشه یا اونقد خودشو فشار میداد که کسش پر میشد از کیرم و همونجوری کونشو بالا پایین میکرد … از تک تک حرکتاش لذت میبردم دیگه به جنون رسیده بودم … خم شدم در گوشش اروم گفتم توله سگ کشتی منو داشته باش پس…
دو دستی کمرشو گرفتم با همه قدرتم کمر میزدم با اخرین تلمبه ای که به کس تنگش زدم ابم اومد صدام و ازاد کردم و با اخرین قطره ای که از کیرم خارج شد ساکت شدم هر دومون نفس نفس میزدیم و ازین ماراتنی که شرکت کنندهاش کیر منو کس اون بود خیلی لذت برده بودیم …
بیشتر ازونی که فک میکردم جذاب و داغ بود اونقد دلبری کرد که دیگه جونی واسم نمونده بود افتادم کنارش و دستامو دو طرف باز کردم نگاهم سمت سقف بود اومد بالا سرم لبامو کوتاه بوس کرد و گفت الان میام حدس زدم رفت حموم ولی چن دیقه بعد با یه لیوان اب پرتقال اومد : تا اینو بخوری من میرم یه دوش کوتاه بگیرم عزیزم. لیوانو از دستش گرفتم و همشو سر کشیدم خنکی و شیرین بودنش حالمو بهتر کرد نزدیک در بود که بهش گفتم سیگارمو ندیدی ؟ اتاق تاریک بود ولی نوری که از بیرون میمومد روی بدنش افتاده بود و تن لختش بهم چشمک میزد خم شد از جیب شلوارم یه نخ برداشت و با فندکی که روی کنسول بود برام روشنش کرد یه پک زد و گذاشت روی لبم تا لحظه ی رفتنش چشم از کونش برنداشتم
حالا داشتم به حرفای دیشبش که قلقلکم داده بود فکر میکردم
تو یه مهونی باهاش اشنا شدم اونروز با دوسدخترم قهر کرده بودم و تنها رفته بودم مهمونی رفیقم …
از همون اول میدونستم دست خالی ازین مهمونی بیرون نمیام …رو اون همه داف و پرو پاچه های سکسی شون نمیشد چشم بست. از طرفیم حوصله ی وقت گذاشتن و دوست شدن و ایا پا بده ایا پا نده رو نداشتم. واسه همین به سروش گفتم دوسدختر یه شبه میخوام کدوماشون جندن ؟ با دست دو سه نفرو نشونم داد داشتم آنالیزشون میکردم به دلم ننشستن … رو مبل نشستم و یه پیک کرونا رو مزه مزه میکردم اینستاگراممو چک کردم سایه دوسدخترم یه سلفی تو تراس گذاشته بود یه تاپ دو بنده ی مشکی تنش بود و سوییترشو روش پوشیده بود یه کپشن دپ هم گذاشته بود که مخاطبش خودم بودم لایک نکرده گوشی رو قفل کردم سیاوش اومد سمتم
-خب … کدومو .؟
نوشته: سایه
الان اینو کی نوشته :/ سایه خانم نوشته که از خیانت دوستش ناراحته؟ :/خدا ازتون نگذره هنگ کردم
شرط انتشار قسمت های بعدی داستان های دنباله دار قرار گرفتن هر قسمت تو منتخبینه.
شما بهتره با داستان های تک قسمتی اول مخاطب های خودتونو پیدا کنید بعد دنباله دار بنویسیدکه از انتشار قسمت های بعد اطمینان داشته باشید تا هم زحمت خودتون هدر نره هم وقت کسایی که داستان رو دنبال میکنند چون بارها پیش اومده که ادامه یک داستان دنباله دار به خاطر کمبود لایک یا منتشر نشده یا انقدر دیر منتشر شده که فراموش شده
چه خیانت در خیانتی، این با اون سرش گرمه، دوز دختر توهم با اون یکی دوزپسرش، بچه ها تون مال کی آن؟ 🤮
omyfuckچه قوم نابود شده ای… فقط خیانت و خیانت ، اونم تو قالب لوکس و شیک ، چه نگاه مزخرفی به جنس مخالف…
با توجه ب ناشناخته بودنت ، ماه بدی رو واسه اپلود داستانت انتخاب کردی…معمولا ماه های قبل،تاپ ترین داستان۳۰ تا ۴۰ لایک میخورد اما حالا ۹۰
بهرحال امیدوارم داستانت توی لیست منتخبین قرار بگیره تا لذت پیوسته خوندن داستانت، ازمون گرفته نشه
لایک ناقابل تقدیم ب داستانتون !
کون میدم ساک میزنم حضوری تهران