سلام حامد هستم ۳۸ساله و خانمم سمانه ۳۴ساله .داستان از جایی شروع میشه که من و سمانه چندسالی بود موقع سکس داستان میخوندیم و یواش یواش داستانای سه نفره و ضربدری آمد تو سکسمون .حالا از احسان دوستم بگم که از بچگی باهم دوست بودیم و یکبار به شوخی دست به کیرش زدم و کیر بزرگش را حس کرده بودم و چندین سال بود همش تو تنهایی دوست داشتم واسه یکبارم شده اون کیربزرگش را بخورم و بزارم بکنه تو کونم ولی هیچ وقت روم نشد که این اتفاق بیوفته و تو این داستان خوندنا من همش کیر احسان را تو کس و کون سمانه تجسم میکردم و یکشب درحین سکس گفتم دوست داری یه کیر بزرگ بزاره الان توکست که دیدم یهو شهوتش رفت بالا و یه جوووون ابداری گفت و من بهش گفتم دوست دارم اون شخص احسان دوستم باشه که ارضا شدیم و دیگه حرفشا نزدیم تا شبهای دیگه داشتم میگفتم دوباره ازم پرسید تو از کجا کیر اونا دیدی و من توضیح دادم و اونم شهوتی تر شد و بلاخره طوری شد که همش تو سکس میگفت توروخدا اینقدر وعده کیراحسانا الکی نده و بیارش این کوس تنگ منا حال بیاره ولی خب من بخاطر شهر کوچیک هیچ وقت نمیتونستم خودم پیشنهاد سکس به احسان بدم که بیا زنم را بکن تا بلاخره سمانه تصمیم گرفت خودش پا پیش بزاره چون چندسال بود از تعريف های من دیونه کیر احسان شده بود حتی دوسال بود نمیزاشت من از کس باهاش سکس کنم و همش میگفت این کس تنگ و اک مال احسانه و من هم حقیقتا حال میکردم. بلاخره سمانه جوووون که خیلی خوش هیکل و خوشکلم هست با قد بلند ۱۷۵ و سینه های نسبتا بزرگ و کون قلمبه خودش پا پیش گذاشت و رفت به بهانه ای در مغازه تعمیرتلویزیون احسان و تونسته بود اونا یکبار بیاره خونه که کانالای تلویزیون را تنظیم کنه .آنروز من سر کار بودم ولی همش تو فکر سمانه که الان داره زیرکیر احسان چه دردی میکشه .وقتی آمدم خونه سمانه واسم تعريف کرد که احسان آمد و کانالای تلویزیون را تنظیم کرده و سمانه هم جلوش عشوه هایی آمده ولی اتفاقی نیفتاده ولی احسان شمارش را داده و گفته اگه کاری داشت تلویزیون زنگ بزنید .سمانه هم از عمد یه چندباری دیگه زنگش زده بود و بلاخره تونسته بودبهش بفهمونه که اونی که تنظیم نیست کوسشه نه تلویزیون.و احسان هم اینا فهمیده بود و باهاش قرار گذاشته بود و سمانه را دعوتش کرده بود به خونش.سمانه از شهوت حال خودشا نمیفمید و رفت پیشش.البته قرار بود پیش من اینکارا بکنه ولی گفت واسه بار اول تنها باشم بهتره و جلوی تو روم نمیشه ولی اگر پسندیدم کیرشا برنامه ایی میچینم که یکبارر کیرشا بخوری و با دست خودت روانه کونم و کوسم بکنی.سمانه ساعت ۱۲ظهر رفت پیش احسان و ساعتای ۸شب گشاد گشاد و خسته ولی خوشحال آمد خونه.گفتم چه شد که دیدم تعریف کرد که وقتی میره خونش احسان دم در بغلش میکنه و لباش را تولباش قفل میکنه و همونجور ایستاده سمانه را لخت میکنه و شروع میکنه خوردن سینهاش و کوس کونش وبعدم سمانه از روی شلوار کیرشا میگیره و سریع کیرشا در میاره و کیر بزرگ احسان را میخوره و بعدم اینقدر شهوتی بوده که چندبار زیر کیر احسان ارضا میشه و احسانم آب کیرشا تو کوس سمانه میریزه و دوباره بعد از یه استراحت ازش تقاضای کون میکنه و دوباره آبش را توکونش میریزه .وقتی اینارو تعریف میکرد دوباره شهوتی شد و منم که داشتم دیوانه میشدم از شهوت وایسادم کوسشا خوردن که آبهای کسش و کیر احسان تودهنم میومد و همینجور ارضا شدم .سمانه بهم میگفت دیگه این کس مال احسانه و تو باید آب کیرشا لیس بزنی .الان حدود ۴ماهه با هم هستن منم شدم کوس لیس خانم بعداز سکس با احسان…
نوشته: حامد
توهوم هم میزنین یه توهوم درست حسابی بزنین کیرشا بکنم تو مغز معیوبت
لحجه مشخصه که برا اطراف اصفهان یا بلداجی و اون طرفا باشه ولی کیر تو غیرتت .خروس که خروسه نمیزاره مرغش بره زیر یه خروس دیگه بعد تو با افتخار از کسکش بودنت میگی .
توهم قرمساقى دارى حداقل درست حسابى توهم بزن كونكش نابالغ
خوش به حال احسان که کوس نگهدار وفاداری مثل تو داره به نظرم خواجه بشی به نفع احسان و زنته
ریدم تو حدقه چشات. این توهین نیست. صرفا یه راه کاره برای جلوگیری از فوران کس و شر های یه عن مغز
دوسال بود بهت کس نداده بود میگفت کسم مال احسانه؟؟؟؟ کیر همون احسان با کاندوم ساخته شده از موی زائد اورانگوتان زیمباوه ای تو حلقت
کاملا درکت میکنم خیلی لذت داره ولی من تجربه نکردم فکرشم حشریم میکنه حال کنید .
کیرشا و اب کیرشا اومد تو دهنتا کیرم تو کونتا و عن تو تخیلاتتا و زنتا واقعا گاییدمتا
حالم بهم خورد آدم اینقدر کسکش
برو کونتو بده ترو چه به ازدواج
من چند روز نبودم اومدم فحش بدم ب کسشرایی ک نوشتی ولی دیدم دوستان زحمتشو کشیدن پس کیرم دهن ادمین سایت بااین داستانا کیری ک اجازه میده توی سایت منتشر بشه
اخه داستان نویسی با لهجه اصفهانی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ریدی به داستان بچه جان
بنظر میاد بی خاصیت ترین عضو بدنت از این به بعد کیرت باشه. بکن بندازش دور .
و اینکه داستان با لهجه محلی ننویسید.