سلام
من 28ساله و 4ساله متاهل هستم . مترجم یه شرکت صادراتی هستم .بچه ندارم و عاشق سکسم اما شوهرم که خیلی هم تو کردن من تبحر داره خیلی سکس نمیکنه 2هفته ای 1بار .خاطره ای که براتون میگم واقعی واقعی
2سال پیش بدون شوهرم برای یک سفر کاری به ایروان رفتیم 1هفته ای که مشغول کار بودیم و انقدر خسته به هتل بر میگشتیم که وقت به شام خوردن هم نمیرسید.اما قبل از اومدن به تهران 2روز وقت گردش به بچه های شرکت دادن .ما هم رفتیم این ور و اون ور و هم خرید و هم بازدید.شب که برگشتیم هتل رفتیم رستوران که شام بخوریم یه آقای سفید رو چشم ابی که البته ایرانی هم بود و برای کنفرانس پزشکی اومده بود تنها نشسته بود و سالاد میخورد.من و همکارام هم رفتیم و شام برداشتیم و هر کی یا تنها یا 2-3نفری نشستن به خوردن.اون آقا هه که اسمش رامین بود روبروی من نشسته بود و دوست من پشتش به اون بود من از اون میگفتم و با دوستم بهش میخندیدیم واخه فکر میکردم خارجی و فارسی بلد نیست . شامش که تموم شد اومد و کنار میز ما ایستاد و گفت شب بخیر
وای من مردم از خجالت و پاشدم ازش عذر خواهی کردم اونم خندید و گفت عیبی نداره .خداحافظی کردیم وقتی میرفت گفت آخر شب میاد دیسکو و ما را هم دعوت کرد منم انقدر خجالت زده بودم قبول کردم
رفتیم اتاق و یکم با همکارم که یه زن35ساله بود به نام مریم خندیدیم . مریم گفت خستستو میخواد بخوابه منم گفتم شاید نرم چون خسته بودم و از طرفی روم نمیشد ولی باید خبر میدادم به رامین رفتم پایین و از لابی شماره اتاقش رو پرسیدم میخواستم از داخل هتل به اتاقش زنگ بزنم که گفتم بذار یه دقیقه برم دمه اتاقش
اون طبقه دوم بود .رفتم در زدم درو باز کرد وگفت الان میام اما من گفتم شرمنده اما اون اصرار کرد گفتم باشه نیم ساعت دیگه تو لابی.رفتم اتاق خودمونو سریع دوش گرفتم و ارایش ملایمی کردم یه شلوار جین با یه تاپ زرد با کت مشکی و کفش پاشنه بلند پوشیدم و عطر زدم و رفتم رامین زود تر اومده بود .خلاصه رفتیم و یکم از کارامون صحبت کردیم و مشروب خوردیم و یه کم هم با هم رقصیدیم رامین هم گفت زن داره و یه پسر 3ساله.همسرش هم پزشک بود.منم از شوهرم گفتم.چون خسته بودم گفتم که برگردیم و اون هم قبول کرد .رسیدیم هتل و گفت بیا اتاق من یکم دیگه باهم صحبت کنیم .قبول کردم ولی خیلی راحت نبودم.یکم که صحبت کردیم حرف رو رسوند به سکس و رابطه زنا شویی منم حسابی از بابت مشروب داغ شده بودم و حرفاش منو تحریک میکرد 8-9روزی هم بود که کیری ندیده بودم حسابی خیس شده بودم…خلاصه نفهمیدم چه جوری شد که گفت من ماساژ بلدم و بذار ماساژت بدم منم هم دلم میخواست هم نه چون میگفتم شوهر دارم و این حرفا-
راضی شدم خوابیدم رو تخت و شروع کرد به مالیدن خیلی خوب میمالید خودش رو هم هی میمالوند به باسنم.یواش یواش شروع کرد به مالوندن کون و سینه هام -با این حالی که میدونستم نباید بکنه نمیتونستم جلوشو بگیرم -خیس خیس بودم دلم میخواست منو بکنه . هیچ کاری نمیتونستم بکنم نه جلوشو بگیرم نه هیچ چیز دیگه-رامین هم که دید هیچی نمیگم تاپمو در اورد و شروع کرد به مالوندن -سایز سینم 80 وای داشتم دیوونه میشدم -دیگه منو کامل برگردونده بود و داشت سر و سینمو میخورد.لبامو میخورد داغ داغ بود گردن و گوشامو زبون میکشید زبونشو میکرد تو دهنم می کشوند رو زبونم و دندونام و میگفت خوشمزست.نوک سینه هامو میخورد و گهگاهی گازشون میگرفت-وای چه حسی بود- بلیزشو در اورد خوابید روم و خیلی سفید بود و یکم هم مو رو سینش داشت-خدارو شکر که پشمالو نبود چون خوشم نمیاد شوهرم هم سفید و رو بدنش یکم مو داره-کیر شوهرم خیلی خوبه 18سانته و اندازه اسپری قطر داره-خدا خدا میکردم کیرش از مال شوهرم کلفت تر باشه. یواش یواش شروع کرد شلوارمو در اوورد و از رو شرت کس تپل خیسمو میخورد.کسم یکم مو داشت اخه نمیدونستم قراره بدم.خلاصه ازم سوال کرد که اجازه میدم شورتمو در بیاره یانه که منم گفتم من هیچ کارم و الان تصمیم گیرنده توای-بوسم کردو شورتمو در اورد و گفت وای چقدر خیسی و چه کسی داری و از این حرفها یواش یواش شروع کرد به خوردن اب کسم و لب های کسم و چوچولم هی میکرد تو دهنشو در می اورد و گهگداری هم زبونشو تا ته میکرد تو کسم.منم داشتم میمردم و دلم فقط یه کیر کلفت میخواست و هی اه و اوه میکردم.خودشو چرخوندو کیرشو گزاشت نزدیک صورتم و خوش مشغول خوردن کس بود.منم شلوارشو باز کردم و یکم کشیدم پایین و از کنار شورتش کیرشو لمس کردم و نگاه کردم بد نبود تمیز و سفت و داغ بود ولی به اون کلفتی که میخواستم نبود.منم شروع کردم به خوردنش -براش ساک میزدم و اونم حال میکرد تو تمام این لحظات یادم رفته بود که شوهر دارم.خلاصه اونم حساب حشری شده بودو میخواست بکنه تو کسم-یه چند تا لب از هم گرفتیم و اومد دمه گوشم گفت بکنم توش منم داد زدم اره بکن زود بکن توش .اومد رومو کیرشو هی میمالید دمه کسم و گفت خودت بکن خوابید من رفتم روش اول یکم کیرشو دمه کسم نگه داشتم بعد یهو خودمو انداختم کیرش تا ته رفت تو کسم دردم نگرفت چون کیر کلفت تر از این 2سال بود که میرفت توش. بالا پایین میکردم و حال میکردیم اونم هی حرف میزد میگفت تو داری منو میکنی نه من تورو.داشتم به ارگاسم میرسیدم که خودم کسمو در اوردمو بردم طررف دهنش خیلی خوشش اومد برام خورد وحشی وحشی شده بودیم دوباره کیرشو کردم تو کسم و دیگه کم اوردم خالی شدم و افتادم روش -گفت نوبت منه تا خالی بشم اومد رو و هی تلمبه زد داشت ابش میومد قرمز شده بود گفت داره میاد منم انقدر داغ بودم که گفتم بریز توش اما اون فکرش بیشتر از من کار میکرد ابش اومد و سریع کیرشو در اورد همی اب کیرشو بافشار ریخت روم رو سر و صورت و سینه .ابش انقدر داغ بود که دلم میخواست بازم بکنه منو.افتاد روم و یکم استراحت کرد.بعدش تشکر کرد و گفت خیلی داغی و خوب حال میدی رفتین دوش گرفتیم و لباس پوشیدم که برم منو بوسید و گفت صبح منتظرتم -ساعت تقریبا3صبح بود -گفتم حالا ببینم چی میشه رفتم تو اتاق و دیدم مریم خوابه خوابه.منم لباس راحت پوشیدمو خوابیدم.ساعت 10صبح به اسرار مریم که پاشو بریم بیرون بیدار شدم -اماده شدم و رفتیم بیرون ابمیوه خوردم و رفتیمم بازار و اخرین خرید هارو کردیم و برگشتیم ساعت 8شب بود -گشنه بودیم خرید هارو بردم بابلا و برگشتم لابی من گفت پیغام دارم -رامین بود نوشته بود کجایی نگرانتم.ساعت 10 بیا اتاقم.رفتیم شام خوردیم و برگشتیم اتاق-یکم جمع و جور کردیم اخه قرار بود فرداش ساعت 11به سمت تهرانم پرواز کنیم -چمدونارو بستیمو مریم گفت میره کلاپ هتل منم که دنبا بهونه بودم رفتم اتاق رامین.باهم صحبت کردیم من از عذاب وجدان گفتم .گفتم خیانت کردمو از این حرفها-یکم با من صحبت کردو منو به یه سکس دیگه راضی کرد.دوباره باهم سکس کردیم و شماره رد و بدل کردیم که تو ایران هم باهم در ارتباط باشیم.
2هفته بود که اومده بودیم و من 2بار با شوهرم سکس داشتم.شوهرم خوب میکرد خیلی خوب بود فقط دیر به دیر کیرشو در اختیار من میذاشت.و بعدها فهمیدم که شوهرم هم با دختری تو محل کارش رابطه داره و از این بابت خوشحال شدم چون دیگه کارمو خیانت نمیدیدم-بعد از اون ماجرا شاید هفته ای 2بار رامینو میبینم و هر 2بار تو مطبش باهم سکس داریم.حتی 1بار از رامین حامله شدم و وقتی 2ماهه بودم متوجه شدیم اما خودش ردیف کرد و من سقط کردم .دوستاش همه دکتر بودن و همه تخصصها رو داشتن.میخواد منو بفرسته پیش یکی از دکترایی که میشناسه تا عمل زیبایی رو کسم بکنن.چون کس من نسبت به کیر اون گشاد تره میخواد تنگش کنه.به شوهرم که گفتم گفت هر کار دوست داری بکن اما اون وقت که من بکنمت دردت زیاد میشه منم گفتم دردشو دوست دارم بیچاره خبر نداره کسم برا یه مرد دیگخه و یه کیر دیگه آماده میکنم.
تمام نوشتم واقعیته و ممنونم که خوندید
نوشته: ؟
عجب پس پی بردی کارت خیانت نبوده.میز منشی مطبش تو. . .
ye soal… age shoharet khianat nemikard chi? chejoori bash kenar mioomadi? baram jalebe bedoonam. tnx aziz
من به خلاصه داستان پروازى اكتفا ميكنم :D =))
هفتصد؟ نااميد شدم ازت :|
ادمین ور بپری…بابا این داستان هم که تکراری بود…دو هفته پیش اپ شده بود…
بانو پروازی:خیلی خندیدم…دستت درد نکنه…
اونوقت میگن فحش ندین و بی جنبه بازی در نیارین!جنده.میگن زمین جاذبه داره راست میگن تو کس میدادی اونم کون میرده دیگه.
الاغ احمق هر کسی رو تو گور خودش میزارن بعدش از دامن پاک زن هستش که نسل پاک پرورش پیدا می کنه ,تو مثل زن خارجی ها یاد گرفتی بگی خیانت مرد و زنیکیه در صورتیکه هر چقدر هم بخوای این مسأله رو جابندازی وخودت رو پاره کنی بازم فرق دارین , چیزایی که بنفعتون هست ایرانی میشین جایی که خارجی صرف داره اونوری ،وقتی یک پیرزن ان چوروک شدی میری روضه و… ولی اون موقع دیگه فقط کوس وکون پاره برات مونده؟؟؟؟!!!ریدم تو دهن خودت ودکتر .من یک همکار زن دارم ،استیلش و رفتارش چند ساله دیوونم کرده فقط شیطون رو رد می کنم چند ساله چون زن شوهر داره ووجدانم راحت.
الاغ احمق هر کسی رو تو گور خودش میزارن بعدش از دامن پاک زن هستش که نسل پاک پرورش پیدا می کنه ,تو مثل زن خارجی ها یاد گرفتی بگی خیانت مرد و زن یکیه در صورتیکه هر چقدر هم بخوای این مسأله رو جابندازی وخودت رو پاره کنی بازم فرق دارین , چیزایی که بنفعتون هست ایرانی میشین جایی که خارجی صرف داره اونوری ،وقتی یک پیرزن ان چوروک شدی میری روضه و… ولی اون موقع دیگه فقط کوس وکون پاره برات مونده؟؟؟؟!!!ریدم تو دهن خودت ودکتر .من یک همکار زن دارم ،استیلش و رفتارش چند ساله دیوونم کرده فقط شیطون رو رد می کنم چند ساله چون زن شوهر داره ووجدانم راحت.
آقا اين خالي بنديه باور نكنين دخترا بسرا تازماني شما رو ميخوان كه نجيب باشين من به عنوان برادر كوجكترتون بهتون توصيه ميكنم نه به خودتون نه به خونواتون دروغ نكيد
متاسفم برات… شهوت قلاده ی چرمی به گردنت بسته و هرجا که دلش بخواد می برتت.آینده درخشانی داری…امیدوارم مثل نسرین علوی(کارمل مور) برنده جایزه ی avn شی تا اعضا شهوانی بهت افتخار کنن،زنیکه لکاته…امیدوارم سرطان سینه بگیری و سینه هاتو از ته ببرن تا عبرت همگان شه.
اگه یه موقع کمبود کیرو تو وجودت احساس کردی یه پیام به بچه های شهوانی بده تا همه سایز کیربهت تحویل بدن . جندههههههههه
خوبه دیگه هرکی هم داستان مینویسه
میره میده حال میکنه میگه خیانت کردم
داستان هم
داستانا قدیم
الان داستان داستان پرایده
شنیدین؟:-D
هر که افتد پی ناموس کسان؛پی ناموس وی افتد هوس بوالهوسان؛ دوست خوبم نمیدونم نفر اولی که خیانت کرده شما بودی یا شوهرت ولی در هرصورت خیانت یک جاده دوطرفس احتمالا یکیتون که خیانت کرده ؛خیانت اون یکی جواب به اون بوده
سلام به همه بروبچه های باحال شهوانی
چون اکثراازخجالت نویسنده دراومدین حقیر فقط بسنده میکنم به تشکر وسپاسگذاری فراوان به جناب آقایاخانوم ( چون
نمیدانم هردورانوشتم) باحال وخوش ذوق وخوشسلیقه استاد پروازی به خاطرحکایت بسیارقشنگشون.یاحق
با این داستانت کیرمنو راست کردی خودت هم باید بیای بخوابونیش
مرسی از داستانکتون.
بسیار زیباتر از داستان های دیگه بود. :*
خداوند فرموده که مرد زن دار میتونه در عین حال با زنان دیگر ارتباط داشته باشه به صورت محرمیت، اما زن شوهردار تا وقتی که با شوهرش هست حق ندارد با مردی دیگر ارتباط داشته باشد.
خداوند فرموده مرد باید تمام و کمال خرج و هزینه های زندگی را اعم از خورد، خوراک، پوشاک، و حتی نفقه زن را پرداخت نماید(اسارت)، اما زن فقط و فقط دو وظیفه دارد.1. شوهرش را راضی نگه دارد(سکس) 2. بدون اذن شوهر از منزل خارج نشود.(آزادی و عشق و حال)
حالا خودتون قضاوت کنین که کار این خانم قصه گو درسته یا اشتباه؟
حاجی این جور شمام میگی نیست، همیشه زنها، مردرو راضی میکنن به کاری خودشون دوست دارن انجام بده با میل ورغبت انجام بده؛
وحقوق زن در اسلام اینقدره که بخوای حقشه کامل بدی همیشه مدیونشی واگه اونی که اسلام میگه انجام میشد الان اوضاع این طور نبود؛
همه مشکل سکس داریم؛
من یه برسی کردم اکثریت چه متأهل چه مجرد چه خانوم باز چه درست چه جنده(مردو زن)همه و همه حرص سکس دارن و سیر نمیشن حالا چرا؟
من میگم علت اینه که ازاصل دینمون دور افتادیم
خاک بر سرت کنن-تا حالا عضو نبودم فقط به خاطره تویه بیشرف عضوشدم بگم خییییلی … اشغالی
خاک بر سرت کنن-تا حالا عضو نبودم فقط به خاطره تویه بیشرف عضوشدم بگم خییییلی اشغالی
بچه ها كسى ميدونه چراوقتى من يه مطلب طولانى اينجا مينويسم همش ميگه اسپم؟ولى مطالب كوتاهم ذخيره ميشه؟
:? داستانش بدک نبود ولی خیلی باعجله نوشتی …
این مشکل شوهرت و با لارجر باکس میتونی حلش کنی :B
ای آقا شماها ازدواج نکردین فقط زر الکی می زنین
دستت درد نکنه بازم بش بده
خوب بود
شیرتو بگم دختر دمت گرم با این کامنتای هاتت
راستی avn رو خوب اومدی شیطون
کیر تو دهنت عوضی بی شعور خیانت میکنی عذاب وجدانم نداری خاک خاک خاک کاشکی بابات ابشو ریخته بود تو چاه خلا تورو درست نکرده بود
عاقبت این کار رو ایکاش شهامت داشته باشید و چند وقت دیگه بنویسی .45سال دارم ده ها نفر رو خودم عاقبت بدی که براشون رقم خورد دیدم .خدا به سر هیچ کس نیاره خیلی اسفبار و دردناک باید پس داد چه.مردی که بازن شوهردار هست چه زنی که خیانت میکنه .چوب خدا بدجور درد داره ولی صدا نداره شما رو به خدا این یکی رو فراموش کنیدو دنبالش نباشید .دردی کشیده ام که مپرس …
تو ک ۴ سال متاهل بودی
چرا دو سال کلفت میرفت توش
کسکل
خلاصه داستان:
يه زنه كه از طول و قطر معاملهي شوهرش به طرز روز افزوني ناراضي بوده(!) محض سركوفت به شوهرش ميگه: ديشب خواب ديدم كه تو يه حراجي دارن کـ… ميفروشن. کــ… كت و كلفت و استخون دارو ميدادن صدهزار تومن، کــ… نازك و درازو ميدادن هشتاد هزار تومن!
شوهره ميگه: مال منو چند خريدن، زنه ميگه مال تو كلا مشتري نداشت!
شوهره ميگه: اتفاقا منم خواب ديدم كه دارن تو يه بازارچهاي کـ… خريد فروش ميكنن.کــ… قشنگ و خوش فرمو ميفروختن يه ميليون تومن، ک… تنگو ميدادن دو ميليون!
زنه ميگه: خوب مال من چند بود؟ شوهره ميگه: مال تو؟ راستش کـ… تو محل برگزاري بازارچههه بود!