خیاطی لباس زنم (۱)

1401/12/26

سلام به همه ، داستان نمیخوام بگم ، واقعیته
خودم ۲۸ سالمه و تیپ معمولی و غیرتی رو زنم بودم . زنم ۲۶ سالشه چادری و با حیا
داستان این بود که پارسال سالگرد ازدواجمون رفتم واسش کادو بخرم که بعد کلی گشتن چون شب وفات بود و ماه رمضون یک مانتو فروشی باز دیدم و یکهو یک مانتو چشمم گرفت ، ساز زنم حدودا گفتم و خانومه گفت کلا یکی داریم ، خریدمش و با ذوق اومدم به زنم کادو دادمش ، طفلی تا دید جیغ زد و زود پوشید ولی چشمتون روز بد نبینه تو تنش زار میزد انقد گشاد بود ، خورد تو ذوقم و گفتم همین امشب سایزش میکنم ، هرچی گشتم هیچجایی باز نبود فقط یک خیاطی مردونه باز بود ولی غیرتم اجازه نمیداد برم اونجا . برگشتم خونه دیدم زنم پرسید چکارش کردی ، گفتم جایی نبود که بدم از روی لین مانتوت الگو بزنه این جدید جز یک مردونه که گفت نبردی که ، گفتم نه . خلاصه یک کم گذشت ولی دلم سوخت و گفتم اونکه زنمو نمیخواد سایز کنه میخواد از رو لباس دیگش سایز کنه . رفتم و بهش دادم چون سر کوچمون بود ، جوان خوبی بود حدودا ۳۰ ساله ، گفت این دو مدل مانتو کلا فرق داره نمیشه از رو هم الگو کنم بگید خانومتون بیاد تو تنشون ببینم ، خیلی بدم اومد و هیچی نگفتم ، فوری عذر خواهی کرد و گفت فقط میخواستم راهنمایی کنم و ببخشید ، ولی دوست نداشتم زنمو بی کادو بذارم ، رفتم و با بدبختی و منت راضیش کردم اومد ، ساعت شده بو ۱۰ شب حدودا ، سلام کردیم و گفت لطفا بپوشید خانومم گفت باید چادر در بیارم که گفتم عیب نداره دیگه مانتو پوشیدست ، پوشید و اومد جلو پسره که پسره گفت اوه اوه سه سایز بزرگه اقااااا . گفت اگر اشکال نداره سایز کنم ، زبونم بند بود و با سر گفتم اوکی .
اول نشست زمین و گفت قدش تا کجا باشه که خانومم گفت زیر زانو که سوزن زد بعد گفت اندامی دوست دارید یا باز که خانومم گفت باز که پسره گفت این طرح اگر اندامی بشه یک مقداری خیلی قشنگه ، میگفت قبلا مانتو دوز بوده که گفتم اندامی ازاد که زد زیر خنده و گفت مدل جدیده.
رفت پشت زنم و پارچه جمع کرد از جاو چسبید به سینه های زنم و گفت چقدر بچسبه به تن ، زنم قرمز شد و خودم دهنم خشک هیچی نگفتم و رفت از دو بقل گرف و پارچه تنظیم کرد و منم فقط نگاه میکردم و به زنم اوکی دادم که عیب نداره ، هم عصبانی بودم هم بی حس نمیدونم چم شده بود ، خشک بودم دیدم داره کم کم دستش میزنه پشت زنم و سوزنم میزنه پارچه ، حس عجیبی بود زنم تو چشام نگله نمیکرد ، کم کم حس خوش داشت میومد واسم رفت سراغ کمر و گفت دور باسنش خیلی بازه انگار اب سرد ریختن رو سرم کسی از بلسن زنم بگه ، با دستش دیگه قشنگ داشت دور کمر و باسن زنم لمس میکرد ، و بالاخره جلو لباس و همونجا سایز زد و دوخت و داد به ما گفت بپوشید ببینم ایراد نداره ، که پوشید و دیدم تمام اندام زنم تو این مانتو بیرونه که یکهو گفت اگر سینه هاش تنگ تر کنم بهتره که زنم گفت مرسی و زود رفتیم ، شب تو خونه زنم ناراحت بود و گفت خیلی بدی گذاشتی بهم دست بزنه که گفتم چیزی نبود کارمون گیر بود ادم خوبی بود انگار زنم هم بدش نیومده بود .
چندروز بعد مجدد زنم گفت این اقا میتونه پیراهن هم بدوزه از رو لباسا قبلیم که گفتم میپرسم ازش ، فهمیدم زنم شاید خوشش اومده ، رفتم و پرسیدم و گفت این مدل پیراهن بهتره رو تن اندازه بشه مخصوصا پارچه گرونی هستش ، خودم که راستش حس خوبی داشتم به زنم گفتم و با من من قبول کرد . رفتیم و گفت لطفا چادر و مانتو در بیارید سایز بگیرم که زنم بهم نگاه کرد و گفتم اوکیه ، رفتیم پشت مغازش و زنم با بلیز شلوار بود ، بی شرف وقتی دور باسن زنمو گرفت کامل رون پا و باسنش لمس کرد و رسید دور سینه هم لمس کرد و گفت چون سینه های درشت دارید بهتره مدل یقه دلبری بدوزید و پر رو پر رو دستش رو سینه زنم اشاره کرد و گفت تا اینجا باز باشه ، هم من هم زنم سکوت کرده بودیم و فقط نگاه اونم ادامه میدادو گفت قدش هم زیر باسن میگیرم بهتون بیاد ، اب کیرم راه افتاده بود و حال میکردم اومدم خونه فوری چسبیدم به زنم که دیدم بله حسابی شرتش خیسه ، به روی هم نیاوردیم و سکس حسابی ، دو روز بعد زنگ زد گفت بیاین پرو ، مونده بودم پرو چه جوری کنه زنم که رفتیم و گفت بپوشید ، زنم رفت پوشید و شلوار و شالش در نیاورد و با شال سینه و دستاش پوشونده بود که پسره گفت اینجوری که نمیشه اینارو هم در بیارید ، با سر به زنم گفتم باشه و اونم انجام داد ، واااای پاهاس سفید زنم و نصف سینه هاش تو دید پسره بود . نشست رو زمین و شروع کرد از پشت تنظیم پایین لباس ، به نظرم تا شرت زنم هم میدید و همش باسنش لمس میکرد ، بعد اومد جلوش و گفت نباید سوتین ابری زیرش بپوشید ، دیگه داشتم از شق درد منفجر میشدم و زنم بدون معطلی رفت و سوتین در اورد که پسره گفت سینه هاش ازاده و باید ساز کنه ، بی شرف قشنگ یقه لباس باز کرد کشید جلو و مطمعنم تمام سینش میدید و دستش کرد تو با سینه زنم ور رفت و تنظیمش کرد تا بتونه یقه تنظیم کنه . دیدم کیرش سیخ شده و میبینه هیچی نمیگم ادامه میده که یکهو گفت خط شرت زشت زیر این لباس و باید لامبادا بپوشید ، زنم گفت تو مجلس رعایت میکنه که نامرد گفت الان نمیشه خوب سایز کنه اگر میشه شرت در بیارید که زنم نامردی مکرد و همونجا در اورد ، دوباره نشست زیر پای زنم و مطمعنم داشت کسشو میدید چون پشت لباس به هوای دوخت زدن زده بود بالاو حدود ده دقه ور رفت اونجا که دیدم زنم لرزید و فهمیدم ارضا شده . لباس گرفتیم و اومدیم خونه که یکهو زنم زد زیر خنده و گفت بیغیرت شدی که گفتم نه که بدت اومد که گفت پسره با یک انگشت چندبار کس و کونشو مالونده و منم گفتم همیشه همین لباس بدوزه واسمون ولی تو همین حد فقط پیش بریم.

نوشته: مبین


👍 54
👎 18
123501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

919160
2023-03-17 02:20:52 +0330 +0330

کاری که خیاط میکنه زنت تو سانت سانت میکنه

1 ❤️

919165
2023-03-17 02:34:51 +0330 +0330

Sadegh3877 تو دیگه چه خارکسده‌ای هستی
حیف کیر که حواله بشه به تو


919168
2023-03-17 02:43:47 +0330 +0330

ادامه نداره؟

1 ❤️

919170
2023-03-17 02:58:07 +0330 +0330

خوب بود ادامه بده

3 ❤️

919181
2023-03-17 04:12:29 +0330 +0330

داش به نظر من ادامه نده تو اگه غیرت داشتی ک اینجوری نمیکردی با زنت به هر‌حال دیگه داری زنتو جنده مردم میکنی دس خوش ب عیرتت

0 ❤️

919210
2023-03-17 09:20:05 +0330 +0330

عجب کوسشعر بی منطقی بود
حالا تا مانتوش قبول واس پیرهن حتمن باید میرفتین پیش این؟یعنی زنونه دوزها دیگه نسلشون کلا منقرض شده بود؟
بعد لباس رو سایز میکنن نه ساز که چندبار تو داستان گفتی

2 ❤️

919211
2023-03-17 09:30:58 +0330 +0330

قشنگ بود

1 ❤️

919273
2023-03-17 17:09:22 +0330 +0330

پیرهن میخاست بدوزه بعد گفته برو شرتت رو دربیار
یکمی نگرفتم
بعدش مینشسته کسش رو نیگا میکرده؟
داداش خب ما که کصخلیم
حداقل میگفتی بردتتون کف خیابون هر دوتون رو کرده

0 ❤️

919288
2023-03-17 19:16:47 +0330 +0330

این جور ادمها مثل همین خیاطه یجورایی هنرمند محسوب میشن

1 ❤️

919295
2023-03-17 21:03:47 +0330 +0330

کامل راست گفتی، چون زنهای محجبه تا بهشون دست بزنی خیس می کنند. خانم شما هم محجبه بوده دیگه. حتمی کُس هم داده. خیاط نشنیده بودم در مورد شورت حرف بزنه، اما این خیاط چون می خواسته زنت رو بگاد حتی در این مورد هم حرف زده است.

1 ❤️

919297
2023-03-17 21:19:54 +0330 +0330

همینطوری ک هیچی نگی 9 ماه دیگه صاحب یه بچه خیاط میشی

1 ❤️

919312
2023-03-18 00:06:56 +0330 +0330

منم یبار با زنم رفتیم برا خرید لباس البته قبلش با زنم هماهنگ بودیم و برای شیطنت رفته بودیم.‌مرده کم کم دید من چیزی نمیگم به بهونه تنظیم لباس ساپورت زنمو داد پایین تا اندازه پیراهن مشخص بشه و کون زنمو کامل دید. از لبه شورت زنم گرفته بود کم کم میداد پایین تا جایی که اکه با دست کون زنمو باز میکرد سوراخش دیده میشد. آخرش هم برا تنظیم یقه لباس دست کرد تو لباسش و سینه های زنمو کامل گرفت تو دستش. خیلی حس خوبی داشت که یکی جلوم زنمو میمالید

2 ❤️

919318
2023-03-18 00:50:08 +0330 +0330

جلو رفتن داستان خیلی قشنگ بود افرین

0 ❤️

919364
2023-03-18 04:34:44 +0330 +0330

من ریدم تو ادبیاتت…
انگار پسر‌خاله کلاه‌قرمزی داره تعریف می‌کنه

1 ❤️

919413
2023-03-18 16:19:17 +0330 +0330

خب ادامه بده منتظریم 😍😍😍

0 ❤️

919440
2023-03-19 01:21:46 +0330 +0330

این داستان : جقی عجول

1 ❤️

919514
2023-03-19 15:28:07 +0330 +0330

داستان جالبیه ادامه بده

0 ❤️

919605
2023-03-20 09:37:52 +0330 +0330

خیاطم…

0 ❤️

919615
2023-03-20 12:04:29 +0330 +0330

قد و وزن زنتو نگفتی! عکسشم نفرستادی برام!!!

0 ❤️

919717
2023-03-21 20:40:28 +0330 +0330

ادامه شو بزار دیگه منتظریم 😍😍

0 ❤️

919837
2023-03-22 18:54:21 +0330 +0330

ادامشو بزار حتما

1 ❤️

919916
2023-03-23 09:49:33 +0330 +0330

مفعولم
سوراخ بیستی دارم
تهرانم
مکان ندارم
09219638446

0 ❤️

920133
2023-03-25 06:58:40 +0330 +0330

داستانت قشنگ و تحریک کننده بود. ادامه بده …
این موارد برای کسی که تجربه ش نکرده چرت به نظر میرسه… ولی به نظر من میتونه واقعی باشه… فانتزی خوبی هست .
اگه خاننت پایه هست شیطنت های قشنگی میتونین تجربه کنین

0 ❤️

920263
2023-03-26 02:23:36 +0330 +0330

من‌ چقدر دوس دارم این بی غیرتادپس دارم یکیشونو از کون و دهن میکردم با زنش یا خواهر مادرش

0 ❤️

920716
2023-03-28 19:37:30 +0330 +0330

خوب بود دیگه ماکه کاری به راست و دروغش نداریم ولی حس خوبی منتقل کردی من که شق کردم

0 ❤️

920729
2023-03-28 22:28:31 +0330 +0330

عجب خیاطی بوده 🤭😁

0 ❤️

921216
2023-03-31 19:20:20 +0330 +0330

داستانت قشنگ بود حس خوبی داره آدم. فقط اینجاشو نفهمیدم واسه سایز پیراهن چرا گفت شلوارشو در بیاره؟؟ اگه لطف کنی توضیح بدی

0 ❤️

923000
2023-04-12 13:13:36 +0330 +0330

ادامه بده

0 ❤️

931414
2023-06-04 07:09:28 +0330 +0330

جقی کوس ندیده بود ولی داستانش خدایی خوب بود شقم کردی حسابی

0 ❤️

940821
2023-08-05 02:02:01 +0330 +0330

خوب بود ادامه بده

0 ❤️

945390
2023-09-02 18:08:12 +0330 +0330

لابد شوهر از این بسیجی های معتقد به ولایت بود و خانمه هم محجبه سیاه پوش 24 ساعت نماز خون

0 ❤️

955370
2023-10-30 16:25:52 +0330 +0330

عالی بود. یه جق پر احساس به یاد خودت و زنت زدم

0 ❤️

975327
2024-03-16 15:27:19 +0330 +0330

کاش ادامش بیاد این داستان قشنگ

0 ❤️