سلام دوستان
این داستان برا چند سال پیشه
یه زن داشتم به اسم باران.کهاون موقع ۲۷سالش بود .قدش ۱۶۵ و وزنش ۶۰ کیلو بود…
من از اول هر وقت باهاش سکس داشتم اول از کوس حسابی میکردمش ووقتی ارزا میشد با بدبختی راصیش میکردم واز کون میکردمش وابمو تو کونش خالی میکردم که باعث شده بود که کونش خوش فرم بشه…
یه روز باهم رفته بودیم رستوران برا خوردن شام .که حرف به سکس کشیده شد.
اون میگفت مردم شوهر دارن منم شوهر دارم…گفتم چطور گفت خواهرم باشوهرش سکس از عقب میکنن وبعد سکس هرچی از شوهرش میخواد براش میگیره .گفتم تو تو سکس فقط قور میزنی نمیزاری آدم درست وحسابی حال کنه…گفت چیگار کنم .گفتم بهت قرص خواب میدم.اگه قبول کنی هرچی بخوای منم برات میگیرم یه خورده مکث کرد اما قبول کرد.منم چون همیشه قرص توکیفم دارم دوتا قرص گداشتم رومیز …گفت میریم خونه میخورم که گفتم الان بخور تا برسیم خونه اثر کنه …قرصارو خورد منم رفتم غذا رو حسلب کردم …سوار موتور شدیم یه خوده تو خیابونا گشتیم که گفت بریم خونه که قرصا داره اثر میکنه وخوابش میاد وقتی رسیدیم دم خونه دیگه رو پاش نمیتونس بایسته…یه جور مثل آدمای مست میخندید وهی قور میزد که اینا چی بود بهم دادی
رفتیم تو خونه رو مبل ولو شد من رفتم جاهارو پهن کردم .بعدش رفتم مانتو ولباساشو از تنش در اوردم…لخت مادر زادش کردم و درازش کردم .وگذاشتم تو جا…
الن که دارم مینویسم سیخ کردم …
خودمم لخت شدم .همیشه وقتی میخواستم از کون بکنمش براش کرم بیحسی میزدم…اما امشب دیگه نمیخواستم بیحسش کنم فقط رفتم از تو اتاق روغن بچه فیروزه اوردم…خیلی اروم شروع کردم به مالیدن کونش تو حالت خاب الودگی هزیون میگفت…منم بعد چند دقیقه مالش به کیرم یه مقدار روغن زدم و خوابیدم روش سر کیرمو با سولاخ کونش تنظیم کردم ویواش یواش فرستادم توش…وقتی خایه هام بک کونش خورد فهمیدم تا ته توشه .
بارا فقط دهنش باز بود …شروکردم به تلمبه زدن اینقدر تو شهوت بودم وفقط میکردمش یه بیست دقیقه ی میکردم کونش قشنگ آب انداخته بود یه صدای خواستی میداد .به پشت خوابوندم و هر دو پاشو گذاشتم رو شونم از جلو کردم تد کونش .تواین حالت کیرم تا دسته تو کونش میرفت.بعد چند دقیقه دیگه ابمو تو کونش خالی کردم .وگذاشتم کیرم تو کونش بخوابه و بیرون بیاد…اون شب تا صبخ دو دفعه دیگه از کون کردمش…اما فرداش از دماغم در آورد هرچی تونس برا خودش خرید …تا یه داستانه دیگه بدرود
نوشته: علی
ارزا؟؟؟ قور؟؟؟😩😩😩😩😩
وقتی سواد نوشتن ی متن ساده رو ندارید کسی مجبورتون کرده بنویسید؟؟؟؟؟ ننویسید 😏😏😏
من عاشق کتگوری انال هستم ولی پارتنرم دوست نداره ، همیشه کارای دنیا برعکسه ، دوست دارم از کون بکنم همزمان درکونی بزنم
اخه بنده خدا کمی روی املای فارسی خودت کار کن ؛ب خواننده داستان احترام بزار.
غلط املایی به کنار جملات همه یجورین انگار الان باران نیست
توله پارش کردی یا انقدر کسخل و بی سواد بودی ولت کرد
خاطره تعریف میکنی سولاخ پس آب و تابش کجاست
من مادر ۱۲ سال کسایی که معلم ادبیات تو بچه کونی بودن رو گاییدم
همیشه قرص خواب همراهته؟ که موقع دادن درد نکشی؟؟ این به کنار ابله به زنت قرص خواب دادی سوار موتور کردی؟؟ یعنی شعورت نمیرسه اونجوری ممکنه دستاش ول بشه بیوفته کف خیابون ضربه مغزی بشه؟ چقدررررررر احمقی تو آخه!
قور؟ ارزا؟ از دماغت آورد؟ کونش آب انداخته بود؟
چوبلباسی چندشاخه توو کونت دیگه ننویس
اس ام اس یه از پشت کوه اومده بی سواد که یکی دو بار فیلم پورن دیده
یه زن داشتم به اسم باران
کوس کش مگه بقیه چهارتا چهارتا زن میگیرن که تو این جور نوشتی
چرت پرتایی مینویسی یه بار بخون بعد آپلود کن
کمتر چرند بنویسید مگه قذارهست هر چرت و حرف بی ارزشی رو منتشر کرد ؟
کجا رابطه جنسی با این شرایط لذت بخش هست ؟ پس با یک مرده شما میتوانی سکس کنی ؟ خاک بر سرت کنند چنین زنی اگر با تو بخواهد زندگی کند هم خاک بر سرش کنند . تو مشکل روانی دارب باور کن . اگر خرید برای همسرت کنی وظیفه آت هست پس غلط کن حرف بیخود نزن
کون گوه میندازه
هه کونش ب انداخته بود
مگه کصه کصخل؟
اگه همیشه قرص خواب همراهته پس یه چلغوز عملی شیشه ایی بیشتر نیستی و اینم از خاطرات کون دادند بعد از خوردن قرص خوابه
داستانت یا بهتر بگیم کصتانت خیلی داغون بود به این دلایل یک اینکه کص شر اضافی داشت اما سکس نداشت و گفتی کردم تموم شد خب ریدم دهنت ننویس دو دستتو از تو شرتت در بیار مثل آدم بنویس سه زن داشتی و کص شرا چهار تو نه موتور داشتی نه تخت تو خونه ات داشتی بعد حرف خریدم میزنی حداقل ۱۰ ساله که تخت جزو جهیزیه است احتمالا زمان جنگو داری تعریف میکنی خلاصه بگم ننویس که ریدی تو سایت
فکرکنم زنت سر بی سوادی ولت کرده داداش
بعدم گوه میخوری میگی تا ی داستان دیگه بدرود
ننویس کسکش
به دروغ و راستش کار ندارم
ولی کردن کون زن یه عالم دیگه داره
واقعا حقمون هر بلایی سرمون بیاد
وقتی توی این مملکت مردم کتاب نمیخونن
نمیتونن چهارتا جمله بدون غلط املایی بنویسن
چه انتظاری از مسولین میشه داشت
انقدر غلط های املایی داستان تو ذوق میزد که حالم بهم خورد از خوندنش
انقد نوشت و نوشت،آیش اومد بیخیال شد🗿