کوشا هستم اون موقع ها یادمه ۱۴ سالم بود به خاطر زیباییم همیشه پسرا دستمالیم میکردن من پوستم سفید سفید بود چشام مایل به سبز هست هنوزم و دماغ دهن معمولی دارم اون روز خسته از مدرسه میومدم خونه داشتم که رد میشدم یه مدرسه دخترونه دیدم تصمیم گرفتم یواشکی برم اونجا دسشویی آخه دسشوییم داشت میریخت آروم رفتم تو دسشویی کردم داشتم که میومدم بیرون برم صدایه چنتا دخترو شنیدم که اومدن تو دسشویی از صدا و طرز حرف زدنشون معلوم بود از اون جنده هان سه تا بودن انگار ترسیدم اما نمیدونم چرا فک کردم هیچی نمیشه و اومدم بیرون تا منو دیدن خشکشون زد داشتن سیگار میکشیدن و یکیشون داشت کس اون یکی میمالید هیفده هیجده ساله بودن اما از اون دخترایه پررو و لات منو با تعجب نگاه کردن یکیشون گفت تو اینجا چیکار میکنی گفتم هیچی اومدم دسشویی اون یکی گوشمو گرفتو گفت اومدی بچه هارو دید بزنی پدر سگ گفتم نه به خدا یکیشون که از همشون لاغر تر بود گفت همینجا وایسا تکون نخور وگرنه جیغ میزنم بقیرو بردو با هم پچ پچ کردنو برگشتن گفت اگه بخوای بری بری بیرون و اذیتت نکنیم باید سه تامونو ارضا کنی گفتم چجوری اون دختر اولیه که توپر بود دستمو گرفتو گفت بیا اینور بهت میگم منو برد تو دسشویی شلوار و شرتشو کشید پایین مقنعشم داد عقب یه کس تیره پوشیده از مو د اشت گفت بیا پایین رفتم پایین گفت بخوور نگاه کردم کسش خیلی تیره بود و چندشم اومد که سرمو گرفت و کسشو مالید به صورتمو لبام که مجبور شدمو با اکراه شروع کردم به خوردن کسش کسش خیس بود یه ذره هم ترشحاتش آویزون بودن و من میخوردم میگفت چچولمو لیس بزنن بقیه از پشت در گفتن فائزه زود باش دیگه اونم منو کسش فشار داد و گفت خوب لیس بزن منم میلیسیدم تا لرزیدو ارضا شد کشید بالا و رفت بیرون یه اون دختر لاغر لاغره اومد پوستش سفید بود شلوارشو در آورد یه کس سفید و بی مو داشت واسه این و دوست داشتم رفتم جلو اما کسش خیلی بو میداد با اکراه خوردم مزش بد نبود کسش داغو نرم بود یه ذره که لیس زدم منو به خودش فشار دادو ارضا شد رفت بیرونو اون یکی اومد یه تف زد به دستشو مالید به کسش و کسشو میمالید یه ذره که مالید گفت بخور گفتم نمیخوام تف زدی زد تو سرم گفت بخوور دیگه حیوون سروع کردم به لیس زدن چوچولشو میک میزدم زبونمو میکشیدم رو کسش لبامو میمالیدم میگفت بخور بخور و اونم ارضا شد از دستشویی اومدیم بیرون اون دوتا نشسته بدون رو نیمکت بیرون دسشویی اون یکی رفت و نگاه کرد کسی نبود و من دویدمو رفتم بیرون از مدرسه خونه که رسیدم سریع دهنمو آب کشیدم آخه طعم کس میداد این خاطره سکسی من بود.
نوشته: کوشا
آقا چه حکمتیه هرچی چش سبز و چش آبی و چش عسلی و بچه خوشگل توی این مملکته شدن داستان نویسای شهوانی ؟؟
من که میگم طرح براندازی نرمه …
مرگ بر اسراعیل ?
بیا کیر منو هم بلیس.کسمغز.باید سه تاشون رو میکردی.بیشعور
ای جانم
آخرشم زده این خاطره سکسی من بود :)))
خیلی سکسی بود داداش
کص دومو ک خوردی من آبم اومد ?
خوب دوام آوردی ک خودت ارضا نشدی
ماشالا ب کمرت ?
کسکش کلاس چهارم ابتدایی مگه این بود داستان سکسی من تابستان خود را چگونه دادید اه اه اه هر چی بچه اوبیه ریخته اینجا داره داستان مینویسه سر در این خراب شده زده زیر 18نیاد تو اه
manmanamtotoi 🙄 barandazie nrm chie akheee 🙄
حیوونکی طفل معصوم، 14سالش بوده! :-|
شروع کردم به لیس زدن چوچولشو میک میزدم زبونمو میکشیدم رو کسش لبامو میمالیدم
خداوکیلی بزرگترین کشف سکسی من توسن 13-14 سالگی ودرپاسخ به دغدغه کودکانه بچه هاازکجابه این دنیامیان
این بودش که دونستم اصن فرشته مرشته درکار نیستش و همه اینحرفا کشکه وتازه اونم باکلی تحقیقات و پژوهشای سری به این فرضیه
رسیدم که مادرا هنگام دفع مدفوع بچه رو لابلای همون عنوغیره ازکون میدنش بیرون که البته گرچه این موضوع برام کمی چندش آوروحال بهمزن بود اما باعث شدکه دغدغه جدیدتری پیدا کنم که بچه وقتی دیگه کاملن ریده میشه و میفته توسنگ توالت چطوری میشه که طفلگ سرش نمیشکنه! 🙄
خب شماها هیکل و قیافه و تیپ کیری داشتید به این بنده خدا چه .عمویی بیا خصوصی ببینم الان اوضاع خوبه.اینارو ول کن جقین دیگه بیا پیش خودم
الن هرادمی حاضر گیر همین دخترهای بی رحمی ک تو گفتی بیفتی داچ خخ
درضمن ک ص خوردی میخاستی دهنت بو شیر بگیره ملجوق خخ
كوني من ١٤ سالگى تازه جغو شروع كردم تو كس خوردي
والا شانس ماهم بيضوي از آب در اومد
آخه مگه میشه؟؟ اینقدا هم حشری نیستن باو (dash) (dash)
فرازی از بیانات یه کس ندیده دست به دول :
زنها از سکس فرارین !!!
این سخن گهربارو باید با آبمنی نوشت داد به خورد خودش . آخه ببوخان تو عرضه نداری و اینقد جق زدی قیافهت شده مث کیر مرده هیچکی محلت نمیذاره ، چرا تعمیمش میدی به همه ؟
میمیرم واسه دختر دبیرستانی ها. با چند تا بودم میدونم چی نیاز دارن
دوغتو…ببخشید جقتو بزن عمویی ✋