رفتم قم کلی خوش گذشت

1394/11/28

سلام
اسم من نداست ۱۹سالمه قدم ۱۷۵ وزنمم۶۰
کون و سینم بزرگه کمرمم باریکه
مثه بقیه کسشعر نمیگم که خیلی زیبام و همه تو کفمن
قیافم خوبه و با آرایش عالی میشم
اگه میخوای فحش بدی اصلا نخون
۱۶ سالم بود که با یه پسری از قم دوست شدم من شیراز زندگی میکردم.با اینکه ندیده بودمش ولی عاشقش شدم صداش خیلی قشنگ بود.دوسش داشتم خیلی زیاد
مثه همه ما هم سکس چت میکردیم.نصف شب میرفتم دسشویی باهم حرف میزدیم و خودمو میمالیدم.آخه تو اتاق با خواهرم میخوابیدیم نمیتونستم اونجا حرف بزنم.
اولا انگشتمو میکردم تو کونم ولی بعدا نادر (دوست پسرم)پیشنهاد داد دسته برس بکنم.
دسته برس رو میکردم تو کونم و انقد تلمبه میزدم که از کونم خون میومدم.ولی من هیچی حالیم نبود خیلی حشری بودم.خیلی بهم حال میداد.الان که دارم مینویسم آب کسم راه افتاده…جووووون دارم کسمو میمالم…خب برگردیم به داستان…
یه شب نادر گفت ندا من دیگه طاقت ندارم باید بیای قم میخوام بکنمت…من به کونتم راضی نیستم من میخوام پردتو بزنم…
قبول نکردم…میتونستم قم برم ولی بخاطر پردم میترسیدم…خلاصه بهم گفت اگه نیای باید کات کنیم رابطه ما خیلی الکی شده
منم چون خیلی وابستش بودم قبول کردم برم
البته بگما چون خیلی حشریم از پردمم گذشتم
خلاصه به خونوادم گفتم اردو میخوان ببرن قم منم میخوام برم
با دوستام هماهنگ کردمو سوار اتوبوس شدمو رفتم قم
اومد دنبالم با ماشینش
قیافش خوب بود…البته نه به اون خوبی…ولی من عاشقش بودمو اونو خوشگل ترین پسر میدونستم
تو ماشین از هم یه لب حسابی گرفتیم بستنی خوردیمو و رفت یه جای خلوت
رفتیم رو صندلی های عقب و مانتومو درآورد بعدشم تاپ و سوتینمو
عین وحشیا افتاد به جون سینه هام
نوک سینه هامو گاز میگرفت و کسمو از رو شلوار میمالید
منم که آخ و اوخ میکردم
میخواست شلوارمو در بیاره که گفتم نه اینجا جامون تنگه بریم خونت
راستی تک فرزنده و کلا با خونوادش مشکل داشت واسه همین یه آپارتمان کوچیک برای خودش داشت
خلاصه لباسمو تنم کردمو رفتیم خونش
وقتی رفتیم تو خونش منو پرت کرد رو تختش لختم کرد و اول لب گرفتیم زبونمونو دهن هم میچرخوندیم…آخ چه حالی داشت…زبونشو رو صورتم میکشید گاهی وقتا میمکید
رفت سراغ گوشم…زبونشو رو گوشم میکشید…دخترا میدونن زبون کشیدن رو گوش دیوونمون میکنه…گردنمو لیس میزد گاهی گاز میگرفت…با زبونش روی تنم میکشید تا رسید به سینه هام…آخ وقتی سینمو میمکید یه حالی میشدم…با اون دستش اون یکی سینمو میمالید…دوباره زبون کشید تا رسید به نافم…زبونشو داخل نافم میچرخوند…بازم زبون کشید تا رسید به کسم…آخ…زبونشو روی چوچولم میکشید روی سوراخم…داشتم دیوونه میشدم که ولم کرد…داد زدم نادر بخور…گفت نه دیگه بسه نوبت توئه…التماسش کردم قبول نکرد…منم مثه وحشیا افتادم روشو گردنشو گاز گرفتم لیسش میزدم اونم محکم میزد رو کونم
رفتم سراغ کیرش…همشو کردم تو دهنم…ولی نزدیک بود بالا بیارم…سرشو شروع کردم به خوردن…یه ذره آب ازش زد بیرون رفت تو دهنم…مزه بدی میداد…ولی به روی خودم نیوردم…فقط سرشو خوردم
گفتم دیگه بسه پاشو من میخوام بخوابم(آخه تختش یه نفره هس سخت بود دوتاییمون روش بخوابیم)
من خوابیدم و دوباره اون اومد روم
گفت آماده باش میخوام پردتو بزنم
ترس وجودمو گرفت
گفتم نادر نه
گفت دیگه دیره
پامو باز کرد یکمی کونمو داد بالا
گفت همینجوری بگیر خودتو تا زیاد دردت نگیره
چشمامو بستم کیرشو رو کسم میکشید
کیرشو میزد رو سوراخم
اووووووووووف
از ترسم کسم خشک شده بود
با آب دهنش کسم و کیرشو خیس کرد
یواش یواش کیرشو کرد تو کسم
دل و کمرم تیر کشید
جلوی دهنمو گرفتم و فقط اشک ریختم
خوابید روم و آروم تو گوشم میگفت هیسسس عزیزم دیگه تموم شد
یکم که آروم شدم کیرشو آورد بیرون
یکم خون رو کیرش بود با دستمال تمیزش کرد
کاندوم کشید رو کیرشو وحشیانه کرد تو کسم
آخ خیلی درد داشت خب تنگ بودم دیگه
ولی هرچی محکم تر میزد بیشتر حال میکردم من ارضا شدم اونم بعداز چند دقیقه ارضا شدو افتاد روم(لامصب چقدر سنگین بود)
بعدش باهم رفتیم حمومو و اونجاهم باهم بازی کردیم
دو روز دیگه پیشش بودم که کلی خوش گذشت
بعدش برگشتم شیراز
الان دیگه ازش خبری ندارم ولی من همچنان سکس دارم
ولی قصد دارم پردمو بدوزم بالاخره باید شوهر کنیم
هرکی فحش داد به مادر خودش داده
دوستون دارم بوس بوس
نوشته: ندا خانوم


👍 2
👎 3
30012 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

531140
2016-02-17 22:00:23 +0330 +0330

داستان که چرت بود
تحلیل بالایی هم کسخلانه بود

1 ❤️

531188
2016-02-18 12:03:25 +0330 +0330

چی کس میگی بچه جون… :(

0 ❤️

531192
2016-02-18 12:34:35 +0330 +0330
NA

تا اونجایی خوندم که گفتی به پیشنهاد دوست پسرم دسته برس کردم تو کونم
کس مغز

0 ❤️

531218
2016-02-18 19:49:12 +0330 +0330

الان میدی

0 ❤️

531236
2016-02-18 22:26:11 +0330 +0330

خب کاملا مشخصه آخه ! تو ماشین رفتین یه جای خلوت بعدش تو رفتی صندلی عقب مانتو و شورت و سوتینت رو در اوردی سه چهار خط بعدش چون تختش کوچیک بود تکنفره بود جاتون نمیشد . مشنگ

0 ❤️

531275
2016-02-19 13:21:23 +0330 +0330

آی ک.یرم تو اول و آخرت جند.ه مادر جند.ه چرا به جای داستان کو.سشعر میگین؟

0 ❤️

531358
2016-02-20 09:42:04 +0330 +0330
NA

همون اول داستان که قد وزن داری یعنی داستانت کیریه.

0 ❤️

531415
2016-02-20 18:36:18 +0330 +0330

از دید تحلیلی من داستان ساختگی است ولی میتونه اتفاق بیفته!!! نکته اصلی همینجاست، اکثر داستان ها ساختگیند ولی وقتی میخونیش در ضمیر ناخودٖآگاه ما تاثیر گذاشته و ممکنه در چنین روابط مشابهی با الگو گرفتن از این داستان هایی که در ذهن ماست تبدیل به واقعیت بشن، و از این بعد داستان های سکسی بسیار خطرناک هستند!!!

اما چرا میگم داستان ساختگیه:
دلیل اول: یه دختر 16 ساله به همین راحتی نمیتونه یه اردوی ساختگی قم درست کنه!

دلیل دوم: دختری در سن 16 سالگی به راحتی نمیتونه از پردش بگذره، حتی اگرم در حالت حشریت اینکار رخ بده و دست خودش نباشه بعد از انجام کار احساس پشیمانی و افسردگی و حتی خودکشی بهش دست میده!!!

دلیل سوم: بر فرض مثال که این داستان واقعا اتفاق افتاده باشه، همچین اتفاقاتی که باعث از دست رفتن پرده آدم بشه، همیشه ذهنیت منفی و ناگواری در خاطراتش ثبت میشه نه اینکه بیاد بگه «رفتم قم کلی خوش گذشت»!!!

بهتر بود اینطوری میگفت :

«رفتم قم پردم زده شد برگشتم، حالا مثل سگ پشیمونم»!!!

اینها تحلیل بنده بود، در عین حال که به داستان نویس و تمامی تحلیلگران و نظرات نویسان احترام قائلم.

0 ❤️