سلام و عرض ادب خدمت تمامیکاربران شهوانی دفعه ی اولمه که میخوام بنویسم پس لطفا بی احترامی نکنین چون توی بیشتر داستانا بی احترامی به افراد بوده خب داستان ما برمیگرده به پنج شش سال پیش اون موقع من 20 سالم بود و همش دنبال جق و سکس و هر چیز دیگه ای سه تا زنداداش دارم که یکیشون قد حدود 172سنش اون موقع 30 که اسمشم نرگس بود و دوتا بچه داشت این نرگس خانوم ما خیلی بهش نزدیک بودم از زمان بچگی جلوی من همیشه راحت بود ولی فقط توی تنهاییا
میرفتم خونشون قلیون چاق میکردیم میکشیدیم چون قلیون باز بودم دیگه همیشه بساط قلیون برپا بود یه همسایشونم با من رله بود اونم میومد بعضی وقت ها
من هر موقع میخواستم برم خرید زنگ میزدم به نرگس و با اون میرفتم خیلی وقت بود که. روش خیلی حساس شده بودم وقتی خونه نبود من میرفتم سراغ لباس زیراش و ساپورتاش پام میکردم و جق میزدم دیگه به جایی رسیده بود که میرفتم خرید دستشو میگرفتم شق میکردم و از شق درد میمردم شبا توی تلگرام با هم تا صبح چت میکردیم اینقدر حرف میزدیم که نگو هر موقع هم میخواستم یه حرف سکسی پیش بکشم میرفت
یه روز من میخواستم لباس واسه مهمونی بخرم که اونم با من اومد تا نظر بده چون سلیقشو دوس داشتم خلاصع بازم دستشو گرفتم توی خیابون و لباس خریدم وقتی اومدیم توی ماشین نشستیم دستمو گذاشتم روی پاش و مالش پاش تا رسیدم به خونشون وقتی رفتیم داخل خونه نرگس رفت سمت سینک ظرفشویی منم اینقدر داستان خونده بودم فیلم دیده بودم گفتم منم میرم از پشت میچسبم بهش همین طور که من بهش چسبیدم دستمو دور کمرش انداختم برگشت خودشو ول کرد یه کشیده زد توی گوشم خشکم زد و عذاب وجدان گرفتم رفتم روی مبل نشستم اومد کنارم نشست که مادرم زنگ زده که گفته بودش ناهار بیاین اینجا در حین صحبت منم سرمو گذاشته بودم روی شونش بهش گفتم میشه پاشی واسم ساپورت بپوشی چون خیلی حساس بودم روی این قضیه که پانشد گفتم حداقل برو از ساپورتات بیار رفت یدونه اورد گفت واس تو برو خودتو باهاش خالی کن و هیچ صحنه ای نشد دیگه تا رفتیم خونه مامان
الان نرگس چند ساله که از داداشم جدا شده من هنوز تو فکرشم
نوشته: جوراب دوست
به علائم نگارشي اعتقادي نداري؟فوت فتيش داري اما كيرت رو به كونش مي چسبوني؟اين الان داستان بود؟
بدبخته جقی زن داداشتم فهمیده ک گفته برو خودتو باهاش خالی کن
و الان هروز داداشت تورو میکنه تا عبرت بگیری و انقدر داستانای سکسی رو رو همه امتحان نکنی
سامعلیک
آی قزبون دستش که زده تو گوشت من بودم جفت گوشت رو می بریدم میزاشتم کف دستت ببینم جغی خان کم بزن همیشه بزن احمق معلومه که از تراوشات یه ذهن بیمار این کستانت درست شده البته واقعیت نداره داداشت تورو محرم دونسته و امین که ناموسش پیش تو گذاشته. تو خیانت در امانت کردی. واقعا که با با ای وو لا مردم مرد های قدیم.
دمت گرم که واقعیت را نوشتی مثل سایر " جقیون " کسشعر اینکه زن داداشم می میرد برای کیر 20 سانتیم و هر وقت منو میبینه قنبلشو هوا می کنه ننوشتی.
مرتیکه کصمغز دوساعت علافمون کردی بگی جقی هستی و زن داداشت ریده بهت خب همون اول تیتر بزرگ میزدی من ی جقی کونی مفعول لاشی کتک خورم لاشی 😐🤦🏿♂️
آخی …ناززززیییی
دلش بدجور شکسته بچه مون…
من خودم داوطلبانه دو تا از شورت های خودم رو برات میفرستم تا بکشی رو سرت تا بلکه از این حال و احوال دربیایی 😎
بنظر میاد راست میگی ولی اینجوری دبگه نباید انقدر زود خودتو به گا میدادی …
نرگس که حتما جنده بوده و شکی نیست خودشم میخاریده. مگرنه دستتو نمیگرفت. فقط موندم چرا زد توگوشت؟
باید به داداشت میگفت داداشت از کون از هزار مدل سامورایی میکردت
سه خط اولو خوندم فهمیدم کصشعر نوشتی ریدم دهنت بیناموس لگبت حرومزاده 😒
چی نوشتی خودتم فهمیدی خدایی چه گوهی میخوری یجا میگی همجوره بامن راحته وجلومن ازادمیگرده اونم فقط وقتی تنهام یعنی میخارید یجام میایی میگی همش باهم بودیم وشبها تاصبح باهم چت میکردیم و ایحرفها ووووو اما میگی تابحال سکسی میشد میرفت پیشه بگید شبها تا صبح یه زن جوان وحشری با یهسری درمورد چی چت میکردن و این وسط داداش تو شوهرش کجابود توغار کهف
من بودم بادمجون میکردم تو کونت زن داداشت فهمیده بود تو مفعولی بدش اومده بود واسه همین از داداش کونیت طلاق گرفت پسر جدی چرا کل مردهای فامیل شما مفعول هستند راستی طرف مامانت همه فاعل هستند دیگه نه