سفر به شمال (۲)

1401/12/06

(سلام ببخشید توی سری قبلی یادم رفته بود بهتون بگم این داستان شاید برای هر سلیقه ای مناسب نباشه پس لطفا نسبت به هشتگ ها داستانو بخونید .البته امیدوارم حمایت بکنید .خلاصه اینکه ببخشید اگه کمبودی داره و همونطور که توی قسمت قبل گفتم بیشتر داستان تخیلی و من فقط از یک اتفاق ایده گرفتم .)
بالاخره رسیدیم رفتیم بالا و با فاطمه نرگس پدرام و رضا سلام و احوال پرسی کردیم . میتونستم نگاه همه رو روی خودم حس کنم پدرام با شوخی گفت : بهار خانم اومدی روستا نه هاوایی . با این شوخی سنگینی جمع از بین رفت و رفتیم توی خونه . شام آماده بود پس رفتم تا دستامو بشورم . ویلای پدرام دوبلکس بود و سه تا دستشویی داشت که دو تاش طبقه بالا بود . ار اونجایی که دستشویی پایین پر بود من به دستشویی طبقه بالا رفتم . وارد دستشویی شدم و درو بستم بعدش شروع به شستن دستم کردم که دیدم نرگس بدون در زدن اومد تو چون فکر میکرد کسی تو دستشویی نیست . بهم گفت : ببخشید فکر کردم کسی خو دستشویی نیست . منم گفتم : اشکالی نداره من دارم دست میشورم . خواست درو ببنده که گفتم چرا میری بیا کارتو بکن من نمیبینم . اونم چون زیاد رو در بایستی نداشتیم اومد تو و رفت نشست رو توالت . شلوار لیشو درآورد و نشست روی توالت و کارشو کرد .خواست سیفون رو بزنه که گفتم منم دستشویی دارم بزار کارمو بکنم نشستم رو توالت و شلوارکمو تا مچ کشیدم پایین و بعد شروع کردم به جیش کردن . از قصد کمی جلوتر نشستم تا جیشم بریزه روی زمین و این اتفاق هم افتاد . بدون اینکه شلوارکمو بکشم بالا و خودمو تمیز کنم بلند شدم و به نرگس گفتم : وای ببخشید الان درستش میکنم . چند تا دستمال ورداشتم و روی زمین نشستم . زانو ها و آرنجمو گذاشتم زمین و جیش روی زمینو پاک کردم بعدش یه دستمال دیگه ورداشتم و جوری که نرگس ببینه خودمو تمیز کردم و بدون اینکه شلوارکمو بدم بالا کنارش وایسادم و دستمو شستم . بازم بهش گفتم که ببخشید که این اتفاق افتاد و اونم گفت : نه بابا اشکالی نداره . دستامو که شستم شلوارکمو کشیدم بالا و باهم رفتیم سر میز شام .
سر میز شام من وسط ریحانه و سارا نشستم . غذا پیتزا بود و از بیرون خریده بودن . ریحانه دستشو برد زیر میز و گذاشت روی رونم و گفت بچه ها نظرتون چیه بعد شام بازی کنیم ؟ سارا که انگار این مکالمه رو از قبل آماده کرده بود روبه ریحانه گفت چی بازی . ریحانه گفت : پانتومیم چطوره . همه بچه ها گفتن که موافقن و ریحانه با شنیدن رضایت دستشو به سمت کصم برد لایه ی نازک شلوارک رو کنار زد و هر چند وقت یه بار دستشو آروم روی کصم میمالید . بعد شام تیم کشی پانتومیم رو شروع کردیم قرار شد که پسرا توی یه تیم و دخترا توی تیم دیگه باشن . علی گفت خب هر تیم پنج بار اجرا میکنه و هر بازیکنی که اجرا کنه اگه نتونه کلمه رو برسونه باید تنبیه بشه .
رضا گفت : خب من همه اجرا های تیمو انجام میدم . سارا و ریحانه هم با دست به یکی کردن گفتن : از تیم ما هم بهار اجرا میکنه .منم موافقت کردم و نرگس و فاطمه هم حرفی نزدن . پنج کلمه ای که باید میگفتم ژیمناستیک ، پورن هاب ، سفر ، اتم و مک دونالد بود . کلمه های اونا هم سکس چت ،ویلا، مریخ، ویسکی و انیشتین بود . تا جایی که تونستم کلمه ها رو با بدن نمایی و سکسی اجرا میکردم و در نهایت تیم ما دوتا و تیم اونا سه تا رو جواب نداد . قرار شد که برای رضا یه تنبیه بدیم . سه تا تنبیه یه شام ، نفری یه بستنی و نفری یه لباس برای ما بود . حالا نوبت تنبیه های من بود . علی گفت : از اونجایی که خوراکیامون جور شده تو باید تنبیه فان بکنی . مثلا باید هر جا گفتیم flashing (لخت شدن و نشون دادن بدن توی جمع ) کنی و اینکه هممون روی بدنت یه چیزی بنویسیم . نرگس از حکم خیلی شکه شده بود اما چیزی نگفت فاطمه هم گفت : حساب نیست ما برای رضا چیز سکسی نگفتیم .علی هم گفت : دیگه تنبیهتو گفتی عوضش نکن. علی یه ماژیک آورد بعد بهم گفتخب وقت نوشتنه . ماژیک رو ورداشت و اومد سمتم . بهم گفت سینه باسن یا بین پاهات؟ منم گفتم فرقی نداره بعد اومد سمتم و بند کراپو زد بقل و یهو کشیدش پایین . ممه هام لخت شده بود دستمو گذاشتم روی نوک سینمو گفتم : چه خبرته آروم تر . کارش که تموم شد دیدم یه کیر روی سینم کشیده . تا اومدم چیزی بگم رضا اومد و گفت : خب من روی کونت میکشم پس دراز بکش دراز که کشیدم رضا اومد دکمه شرتمو باز کرد و یکم کشیدش پایین بعد روی کونم یه دایره کشید و نوشت : مکانی برای اسپنک . همه دونه دونه اومدن و روی بدنم چیزی نوشتن پدرام بدون اینکه نگاه کنه دور کصمو خط کشیده بود و با فلش نشونش داده بود زیرشم نوشته بود محل ورود آب خلاصه هرکدوم یه جایی رو انتخاب کرده بودن و نوشته بودن و وقتی ریحانه که آخرین نفر بود روی شکمم نوشت برده کارش تموم شد لباسامو درآوردم و دستمو گرفتم جلوی سینه و کصم و به علی گفتم که ازم یه عکس بگیره بعد خودمو تمیز کردم لباسامو جمع جور کردم و رفتم تو حیاط کمی قدم زدم . وقتی برگشتم به پدرام گفتم پدرام من میرم حموم لباس دخترونه داری من بپوشم . پدرام گفت نه ندارم . دخترا بهم گفتن ما که داریم بیا بریم بهت بدم . باهم رفتیم بالا فاطمه پرسید :مگه با خودت لباس نیاوردی منم بهانه آوردم و گفتم :چمدونمو خونه جا گذاشتم ریحانه بهم گفت من یه ست لباس برات دارم فقط… من گفتم فقط چی؟ اون گفت خیلی لختیه اشکال نداره منم گفتم نه اشکالی نداره لباسو بهم داد تا بپوشم یه جلیقه ی سرهمی لختی بود و مثل پیش بندایی بود که مزرعه دارا میبندن با این تفاوت که اینیکی پاچه نداشت و کوتاه بود و مثل پیشبند آشپزخونه پشت نداشت . علی و رضا و پدرام رفتن فروشگاه تا رضا جریمه هاش رو بخره که تقریبا دو ساعتی راه بود و ما هم بالا بودیم . ریحانه یهو گفت : بچه ها میاید قبل اینکه بهار بره حموم جرات حقیقت بازی کنیم ؟ همه موافقت کردن سارا گفت بیاید یه قانون بهش اضافه کنیم نرگس پرسید چی . سارا گفت همه جرات بگیم و اگه کسی قبول نکرد باید به همه یه بستنی بده .من که کاملا هدفشون رو فهمیده بودم گفتم باشه قبوله فاطمه و نرگس هم قبول کردن اولی افتاد به نرگس و من باید دستور میدادم من گفتم : نرگس یا باید زبونمو بلیسی یا باید شلوارتو دربیاری و کونتو رو به ما قمبل کنی .نرگس اول از این حرفم خیلی ناراحت شد اما با بی میلی قبول کرد شلوارشو درآورد و رو به ما قمبل کرد منم که میخواستم شیطنت بکنم سریع رفتم و زبونمواز کص تا کون از روی شرتش کشیدم نرگس سریع برگشت با خنده و خجالت گفت : ای بیشعور و بعد شلوارشو پوشید اینبار فاطمه باید انجام میداد و نرگس دستور میداد . نرگس گفت یا ادای جق زدنو درار یا دستتو بکن تو دهنتو براش سی ثانیه ساک بزن از اونجایی که فاطمه ترنس بود دستشو لوله ای کرد و ادای جق زدنو درآورد . این بار من باید انجام میدادم و نرگس دستور میداد. نرگس گفت:خب بهار خانم یا باید پامو ببوسی یا باید لباساتو کامل دربیاری منم گفتم لباسمو درمیارم .نرگس انتظار نداشت که لباسمو در بیارم برای همین یکم شکه شد . لباسامو درآوردم و بعد دستمو گذاشتم روی ممه هام و چهار زانو نشستم . با چرخش گردون دوباره فهمیدم که من باید انجام بدم و سارا باید دستور بده. سارا گفت یا باید همه تا آخر بازی روی تو تف کنیم یا باید بزاری که همه کون و کصتو انگشت کنیم منم گفتم من که دارم میرم حموم شما روم تف کنید همشون اومدن و نوبتی روم تف کردن . بعد دوباره گردونه چرخید و سارا باید انجام میداد و فاطمه دستور میداد فاطمه گفت حالا که بازی سکسی شده سارا یا باید ممه هاشو دربیاره یا باید تف های روی بدن بهار رو به بدنش بماله . این دستور در حالی بود که هنوز میومدن و روم تف میکردن . سارا اومد جلو ی من به همه گفت بیاید تف کنید که بمالمش همه باز روم تف کردن و سارا بعد اینکه خودش هم یه تف کرد شروع کرد به مالو ندن ممه هام و لزج کردنشون با تف بچه هاکرد اونا هم بعضی وقتا میومدن و روی سینم تف میکردن بعد یه دقیقه سارا که کل سینمو براغ و لزج کرده بود دستشو آورد جلو دهنم تا تف روی دستشو بخورم منم این کار رو کردم و بعد خودم تف کردم روی سینم و شروع کردم به مالوندن با اینکار فاطمه و نرگس کلی تعجب کردن و داشتن به ممه های من نگاه میکردن بعد اینکه سارا دستشو شست چرخید و سارا باید میپرسید و ریحانه جواب میداد سارا اول یه تف روی من کرد و گفت خب آبجی حالا باید یه ظرف بیاری و دقیقا همینجا توش بشای یا باید ممه ی منو برای دو نوبت بخوری .ریحانه گفت : اشکال نداره ممه ی تو هم میخوریم بعد سارا اول یه تف روی من کرد و بعدش با سکسی ترین حالت ممکن ممه های خوش فرمشو از بالای تیشرت یقه بازش درآورد و تکونشون داد ریحانه اومد نزدیک آروم دهنشو باز کرد و زبونشو آورد بیرون و شروع کرد خوردن ممه های سارا . همونطور که ریحانه داشت ممه های سارا رو میخورد بطری رو چرخوندیم . اینبار من باید دستور میدادم و نرگس انجام میداد به نرگس گفتم یا باید دو دقیقه انگشتت کنم یا باید برام لباس خواب بخری و تا آخر سفر وقتی میری دستشویی منم بیام نرگس با خجالت گفت دومی با این حرف ریحانه دست از خوردن ممه های سارا کشید و یه تف روی من کرد که به دنبال اون بقیه هم این کارو کردن . همونطور که من داشتم ممه هام رو میمالوندم و از اینی که هست سکسی ترشون میکردم بطری رو چرخوندن. اینبار فاطمه باید دستور میداد و سارا انجام میداد .فاطمه گفت یا باید هر چی توی چمدونت هست رو نشون بدی یا باید دو دقیقه برام ساک بزنی . سارا گفت اگه چمدونمو بهتون نشون بدم از نقشه هام با خبر میشین پس شلوارتو درار فاطمه. فاطمه جونی گفت و شلوارشو درآورد . همونطور که گفتم فاطمه ترنس بود اما کیر خیلی کلفت و درازی داشت و اونطور که تعریف میکرد مقدار اسپرمش بیش از حده و وقتی پیش دکتر رفته بود گفته بود که با اسپرمش نمیتونه کسی رو حامله کنه.کیر فاطمه شق شده بود و با عظمتش دهن هممون باز شده بود فاطمه گفت تا حالا انقدریشو ندیده بودین نه سارا گفت دهنم سرویسه و دهنشو باز کرد و شروع کرد به ساک زدن همه محو ساک زدن سارا بودیم و سارا هر چند وقت وقتی دهنش پر تف میشد میومد و روی سینم تف میکرد بقیه هم هر چند لحظه همین کارو میکردن بعد پنج دقیقه بالاخره سارا بلند شد و دوباره بطری رو چرخوندیم . ممه های من و حتی شکمم کاملا تفی بود ولی بچه ها بازم میومدن و روم تف میکردن .اینبار نرگس باید دستور میداد و من باید انجام میدادم . نرگس گفت از اونجایی که هممون هورنی شدیم یا باید دراز بکشی و شاش یه نفر از ما رو بخوری یا باید فاطمه رو ارضا کنی من کمی مکس کردم و رفتم سمت فاطمه . ممه های لزجمو باز کردم و کیر گندش رو لاشون گذاشتم و همزمان سر کیرش رو هم میخوردم بچه ها هم باز دونه دونه روی سینم تف میکردن. بطری رو چرخوندن اینبارفاطمه باید انجام میداد و ریحانه دستور میداد ریحانه گفت :فاطمه،تو یا باید از این به بعد بدون شرت بگردی یا باید آب خودتو بخوری ریحانه سرمو به سمت کیرش فشار داد و گفت :آبمو که باید این بخوره من بدون شرت میگردم .دوباره چرخوندن اینبار نرگس باید انجام میداد و من باید دستور میدادم . بعد این که فاطمه دستشو از رو سرم ورداشت نفسی کشیدمو گفتم یا باید کامل لخت شی و کصمو ارضا کنی یا باید لخت شی و از آب کصم بخوری نرگس گفت مگه زیاده من گفتم خیلی بعد با لحن سکسی گفت خب اول کیرتو بخور بعد بیا آبتو بدوش بده من . بعد گفتن این حرف شروع کرد به درآوردن لباسای کیوتش بدنش خیلی سفید بود و ممه های خوشگلی داشت به حدی که هر پسری با دیدنش شق میکرد .بعد چند لحظه فاطمه سرمو گرفت توی دستش و شروع کرد به بالا پایین کردن روی کیرش و آبشو با فشار پاشید توی دهنم .واقعا راست میگفت آبش خیلی زیاد بود .جوری که لپام از آبش پر شده بود و حتی خیلیش هم روی ممه هام ریخته بود . بهم گفت قورتش نده و آروم بریزش روی سینت .منم آروم آبشو از روی چونم سر دادم و به سینم رسوندم و شروع کردم به مالوندن ممه هام که حالا کاملا تفی و آبکیری شده بودن . فاطمه عقب نشست و من رو به سارا گفتم یه ظرف بیار برای خالی کردنم توش اونم این کارو کرد و بهم گفت بزار کمکت کنم ارضا شی و بعد با دستاش شروع کرد مالوندن کصم .بعد چند لحظه دو تا از انگشتاشو کرد توی کصم و با سرعت عقب جلو کرد . صدای ناله هام بلند شده بود و بعد دو دقیقه با جبغ به سارا گفتم دارم ارضا میشم .سارا لگن رو گرفت زیر کصم و با مالوندن کصم نزاشت که روند ارگاسمم قطع بشه .حدود بیست ثانیه آبم با فشار اومد و بعد بیست ثانیه با اینکه سارا هنوز کصمو میمالید با لرزش شدید پاهام متوجه شد که دیگه نباید ادامه بده دستشو ورداشت و لگن کوچیکی که نصفش پر شده بود رو به نرگس داد نرگس با بی میلی ظرفو گرفت دستش و آروم دو قلب ازش خورد که بعد چند تا اوق زد . بهش گفتم اگه حالت بد میشه لازم نیست بخوری و اونم ظرفو گذاشت کنار
(امیدوارم از این پارت خوشتون اومده باشه اگه اشکالی بود خواهشا بدون فحش بگید انجام میدم )

نوشته: Bhar


👍 5
👎 1
21501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

916677
2023-02-25 15:50:49 +0330 +0330

امیدوار نباش چون خوشمون نیومد

0 ❤️

916682
2023-02-25 16:26:54 +0330 +0330

قسمت یک کجاست

0 ❤️

917057
2023-02-28 19:34:00 +0330 +0330

به یاد استاد بزرگوار ahmad913
که واقعا جمله معروفش اینجا بدرد میخوره
توهمات به مجلوق عقده ای کوص ندیده

0 ❤️

917485
2023-03-04 01:00:42 +0330 +0330

برگرفته از کتاب دلفینها پرواز میکنن کرکسها زیر آبی میروند والله این سبک نگارش بیشتر حالت یه متن خبری مقطع و بریده بریده بود نه داستان و خاطره به نوعی اصلا در مورد کارکترها یا کارهایی که انجام میدن هیچ توضیح و حرفی زده نشده بود و از این شاخه به اون شاخه پریده بودید نمیدونم اما من زیاد این داستان را نپسندیدم

0 ❤️