شروع رابطه با مامانم (۱)

1401/12/24

سلام خدمت همه ی شهوانی های عزیز
این داستان راجب رابطه با مامانم هست
من اسمم نیما مستعاره و اسم مامانم سمیه مستعاره
من الان ۲۶ سالمه و مامانم ۴۵ سالشه و من تک فرزندم ظاهراً مامانم مشکل پیدا کرده بعد من دیگه حامله نشده
من یه پسر خیلی معمولی ام با قد ۱۷۵ وزن ۷۰ شغلم هم لوازم یدکی ماشینه
مامانم ام یه زن معمولی با قیافه معمولی قد ۱۶۰ وزن ۶۵ سینه هاش ۶۵/۷۰ دقیق نمیدونم لاغر اندامه کونشم مناسب اندامشه خیلی کوچیک نیس وقتی توی خونه با شلوار خونگی راه میره لرزش و حالت ژله ی خودشو داره که خیلی خوبه
ما اصالتا ترک همدان هستیم ولی توی قم زندگی میکنیم و زنا و دخترای ترک زبون مخصوصا همدان به کون هاشون معروف هستن و اکثرا کونایی ژله ی روی فرم و بزرگ خیلی نرمی دارن
من از ۱۴/۱۵ سالگی دارم جق میزنم و هنوزم که هنوزه میزنم چون راهی جز این واسه تخلیه کردن خودم ندارم ادعایی کس کردن ام ندارم
این موضوع مربوط میشه به ۲۲ سالگی من که به اصرار مامانم با یه دختری از اقوام خیلی دور عقد کردم و حدودا شیش ماه عقده بسته بودیم و بعدا جدا شدیم کل دلیل جدا شدن مون ام به خاطر سکس بود نامزدم به شدت سرد مزاج بود و اصلا برای سکس هیچ ذوق و علاقه ی نداشت منم که یه آدمی شهوتی و خیلی حشری که هر روز جق میزدم الان که عقد کرده بودم بد جور دلم سکس میخواست.
ما یه خونه ی قدیمی داریم سمت خاک فرج قم که بچه های قم میشناسن که از بابا بزرگم به ارث رسیده و خیلی بزرگه مخصوصا حیاط خیلی بزرگی داره که یه گوشه از حیاط اتاق منه با خونه و سالن خونه خیلی فاصله داره با نامزدم اونجا راحت بودیم چون کسی مزاحم نبود و صدایی نمی‌رفت توی خونه اما خب خبری از سکس نبود یک ماهی تحمل کردم و ریختم توی خودم همه اینارو ولی دیدم دیگه نمیتونم تحمل کنم جلوی نامزدم شروع میکردم جق زدن که بلکه بهش بر بخوره و بیاد منو ارضا کنه اما اون اصلا انگار نه انگار
منم دیگه به نزدیک ترین کسی که توی زندگیم داشتم این موضوع رو گفتم که مامانم بود چون خودم اصلا تجربه ی نداشتم و به دوست و رفیق ام نمیشد بگی که راهنمایی بگیری
مامانم گفت اشکل نداره نترس میبرمش دکتر و مشکلشو میفهمیم و حل میشه
دکتر ام رفتن و کلی دارو قرص دادن بهش اما فایده نداشت دیگه کارمون داشت به دعوا کشیده میشد که پیش روانشناس رفتیم گفتش که زمان می‌بره تا درست بشه
توی این مدت من شبا توی اتاقم بودم و نامزدم هم خونه ی باباش بابای منم چون توی کار خونه کار می‌کنه ساعت ۶ صبح می‌ره سرکار سر همین همیشه ساعت ۱۰/۱۱ دیگه می‌خوابه منم با مامانم پیام بازی میکردم شبا که از سر کار میومدم خونه و دیگه انقدر راجب سکس و رابطه باهاش حرف زده بودم و همش می‌گفت درست میشه نگران نباش و تحمل کن دلداری میداد مثلا چند شبی اینجوری گذشت که رومون به هم باز شده بود( البته اینم یادم رفت بگم مامانم یه زن خیلی مذهبی و چادری که همیشه توی روضه های زنونه می‌رفت و خیلی مثلا مومن هستش ) توی پیام ها میگفتم که مامان واقعا داره بهم فشار میاد چیکار کنم اینم که اصلا نمیزاره کاری کنم می‌گفت پس تا الان چطوری تحمل کردی خودتو خالی کردی الآنم همون کارو بکن گفتم تا الان زن نداشتم و خیالم راحت بود که ندارم ولی الان زن دارم و توی شناسنامه ام خیر سرم اسم زن هست نمیتونم مثل گذشته فکر کنم مامانم گفت خب الان من چیکار کنم باید صبر کنی تا این درست بشه گفتم من نمیتونم من توی فشارم باید ارضا بشم می‌گفت خب قبل ازدواجت چیکار میکردی الآنم همون کارو بکن (منظورش جق بود)
گفتم نمیتونم دیگه اون کار منو ارضا نمیکنه منو راضی نمیکنه واقعا ام دیگه جق زدن ارضام نمی‌کرد نه که ابم نیاد نه ابم میومد ولی دیگه حال نمی‌داد
گفت خب من چیکار کنم گفتم نمی‌دونم یکی رو پیدا کن من صیغش کنم گفت چیییی خفه شو بیشعور تو زن داری اول تکلیف اینو روشن کن بعد گفتم خب اینو من چیکارش کنم بریم طلاقش بدیم من نمیخوامش دیگه گفت نمیشه که صبر کن ببینیم چی میشه شاید درست شد حدودا یک هفته صبر کردم و نامزدم و آوردم باز خونمون اما اب از آب تکون نخورده بود همون جوری بود منم پتو رو کشیدم سرمو خوابیدم فرداش زنمو بردمش خونشون شبش اومدم خونه توی اتاقم بودم به مامانم پیام دادم بیداری ساعت ۱شب بود گفت آره گفتم مامان این همون جوریه که هنوز نمیزاره سمتش برم گفت خب مامان جان چیکار کنم من آخه فردا به مامانش زنگ میزنم میگم اگه اینجوریه بریم توافقی جدا بشید گفتم مامان من دارم دیونه میشم بخدا دیگه نمیتونم تحمل کنم خیلی فشار رومه گفت خودت خودتو ارضا کن دیگه کاری نمیشه بکنی که گفتم نمی‌خوام دیگه بهم حال نمی‌ده دوست دارم دست یه زن بهم بخوره گفت خب من الان یه زن از کجا بیارم برات گفتم این همه روضه میری این همه جلسات قرآن میری یکی رو پیدا کن صیغه کنم گفت چی داری میگی حالت خوب نیس الان برو بخواب گفتم نمیتونم مامان من باید الان ارضا بشم گفت خب بشو یه دفعه نفهمیدم چی شد که گفتم خب خودتت بیا همون جوری که میگی با دست منو ارضا کن دیگه جواب نداد بعد از نیم ساعت پیام داد که خیلی بیشعوری من مامانتم چی داری میگی همه تنم داره می لرزه یعنی چی این حرفت گفتم مامان من که نگفتم سکس گفتم همون جوری که من می‌خوام خودمو ارضا کنم تو بیا با دست منو ارضا کن گفت خجالت بکش زشته من مامانتم میفهمی چی میگی گفتم نه من هیچی نمی‌فهمم فقط می‌خوام ارضا بشم دیگه جوابمو نداد منم رفتم دستشویی اومدم دیدم پیام داده چراغ هارو خاموش کن پتو رو هم بکش روی سرت که هیچی رو نبینی یک ربع دیگه میام برای اولین بار و آخرین بار این کارو میکنم که فکر نکنی دست زن با دست خودتت فرق داره
باورم نمیشد واقعا پشمام ریخته بود که الان مامانم داره میاد برام جق بزنه منم زود چراغهای اتاقمو خاموش کردم ساعت ۲:۳۰ شب بود یه پتو کشیدم سرم وکمر به پایینم پتو نبود با شرت بودم فقط انقدر شهوتی بودم کیرم راست راست بود چند دقیقه بعدش دیدم مامانم اومد داخل بدون هیچ حرف زدنی بینمون اومد نشست کنارم صدای باز شدن در یه قوطی اومد که بعدش فهمیدم وازلین بود با خودش آورده بود
بعد خیلی آروم شورتمو کشید پایین جوری که فقط نصف کیرم اومد بود بعد وازلین زد بهش و شروع کردن آروم جق زد دستش که خورد به کیرم یه استرس خیلی بدی گرفت منو که خیلی حال میداد نرمی دستش بد جور حالمو خراب کرد واقعا خیلی فرق داشت با دست خودم خیلی نرم تر و داغ تر بود اصلا یه حال خاصی داشت به این فکر کردم که دست یه زن اینجوریه لای پاهاش و باید کونش و کوصش چقدر می‌تونه نرم باشه و داغ مخصوصا زنایی همدانی که همه کون هاشون بزرگ و ژله ی .
منم دست انداختم شورتمو تا زیر تخمام کشیدم پایین بدون این که هیچ حرفی بینمون رد و بدل بشه منم هیچ جایی رو نمی‌دیدم فقط صدای نفسایی مامانمو می‌شنیدم و صدای جق زدن مامانم برای من
بعد دو دقیقه تصوراتم از راه رفتن مامانم توی خونه توی شلوار خونگی و اون تکون خوردن های کونش که مثل ژله بود به اوج رسیدم نفس هام تند شد و سر دو سه دقیقه ابم با بیشترین فشار پاچید بیرون بدون این که مامانمو ببینم و حرفی بینمون باشه مامانم دید ابم اومد سرعت زدن رو کم کرد و بعدش ام دیگه نزد دستشو محکم دور کیرم حلقه کرد و نگه داشت واقعا بلد بود چیکار کنه بعد از فکر کنم یک دقیقه فقط گفت من رفتم پاشو خودتو تمیز کن همه ی شکمت کثیف شده مامانم رفت و من بلند شدم با فلش گوشی نگاه کردم دیدم اندازه ده تا جق زدن ازم آب اومده و کل اومدن و رفتن مامانم پنج دقیقه ام نشد
اگه مایل بودید ادامه اش ام بنویسم

ادامه...

نوشته: نیما


👍 92
👎 16
308501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

918968
2023-03-16 01:22:43 +0330 +0330

ادامه بده دیگه

2 ❤️

918982
2023-03-16 02:35:50 +0330 +0330

دیوث ادامشو بنویس

0 ❤️

918984
2023-03-16 02:49:21 +0330 +0330

دوست من احیانا باهمدانی ها مشکلی داری؟یه بار اول داستان توضیح دادی مخاطب متوجه شد تکرارکردن اون زیاد جالب نیست.
درضمن یجوری هست این داستان که بجای برقرارکردن وهمراه شدن بامتن اعصاب خوردکنه،چرا؟چون اون نامزد شما آیاخودش ازاحساسش خبرنداشت؟خب نداشت اما میدونست وروشن بودوقتی نامزدبشه خصوصا هم عقدکنه.مجبوربه پذیرفتن سکس هست وسکس یکی از مهمترین مواردودلیل ازدواج هست.دوست نداشت نبایدبله میداد.دوما حالااون سفت بود وسردمزاج اما شما هم کاملابی تجربه بودی وگرنه اون نمیخواست هم به زوور هم که شده باید ترتیبشومیدادی مگه دست خودشه کسی هم نمیتونست ازت شاکی بشه قانوناوشرعا زنت بوده.
شایداولش زووری بود اما اگر چنددقیقه ادامه میدادی تحریک میشد.بیخیال سردمزاجی واین حرفا خانم بنده هم سردمزاج بود وشروع کننده سکس نبود.اما من ازراه درستش واردمیشدم که درادامه حتی خودم کم میاوردم اون سیرنمیشد.سرد مزاجی درواقع به معنی سکس نکردن ودوست نداشتن نیست.فقط نسبت به بقیه دیرتر تحریک ودیرتر هم ارضا میشن.سکس نیازجنسی وغریزی هرانسان زن یامردی هست ووقتش برسه بایدانجام داد تااروم بشی.
بنظرم اینابهانه بوده همسرت یه داستان دیگه یامشکل دیگه داشته که به این اندازه دوری میکرده ونمیزاشته دستت بهش بخوره شک نکن.
خیلی حرصم گرفته بودوقتی داشتم میخوندم.باباناسلامتی مردبودی‌


918985
2023-03-16 02:50:42 +0330 +0330

قطعا سرد مزاجى مشكل بزرگيه بخصو اينكه طرفت خيلى كلش گرم 😂 باشه اما درمان داره و بايد كنارش باشى كمكش كنى و طول زمان با كمك روانشناس خوب بهتر ميشه
اما خاك بر سر مردى كه دخترى رو بگيره و همش دنبال كردن باشه و اگر نده ميفرسته خونه باباش ابروى ما مردها رو امثال شما حيوون حشريا برديد

0 ❤️

919001
2023-03-16 03:54:54 +0330 +0330

منم بچه قمم خوشحال میشم اگ اوکی باشی یه گپی باهم بزنیم

0 ❤️

919009
2023-03-16 06:17:30 +0330 +0330

تو قطعا همدانی نیستی ولی معلومه یه همدانی ما د ر ت و گاییده
حالا اون به کنار خسته نباشی جقی کص مغز‌ کص شر گو

4 ❤️

919032
2023-03-16 09:29:15 +0330 +0330

من مادرم bf داره باهاش کنار اومدم، یه پسر هم سنو سال خودت که ۲۰ سال از مادرت کوچیکتره و باهام خوش بگذرونن بالاخره بیوست ولی اینکه با خودم وارد رابطه بشه بشدت برام وقیحه…

2 ❤️

919035
2023-03-16 09:47:35 +0330 +0330

اره بنویس قشنگ‌بود

1 ❤️

919037
2023-03-16 09:58:38 +0330 +0330

از محتوای داستانت پیداست یک ٱقای همدانی خیری بهت رسونده مه فراموشت نمیشه، مادرت هم که مذهبی لابد بجای وازلین که برای بابات کاربرد داره با پودر سنگ اومده سراغت که توقع بیشتر ازش نداشته باشی، اون نامزد سرد مزاج قمی ات چطور خانواده اش رضایت داده بودن که مثل یک خانم دايم در خانه جناب ٱلو شب و روز بمونه؟ حالا این اسم مستعار جناب ٱلو که خودت کلا مستعاری کجای این داستان جا داشت که ذکر کردی؟

3 ❤️

919044
2023-03-16 11:37:08 +0330 +0330

اسپانسر کون زنای همدانی؟

2 ❤️

919098
2023-03-16 19:46:52 +0330 +0330

د آخه شما چرا اینقدر جانور هستی ؟ خوب ادامه بده دیگه زود باش😂

1 ❤️

919118
2023-03-17 00:20:43 +0330 +0330

حتما بنویس

1 ❤️

919228
2023-03-17 11:52:28 +0330 +0330

ادامه بده بیغیرت کووونی جقی

2 ❤️

919263
2023-03-17 16:11:27 +0330 +0330

اشگ همدانی

2 ❤️

920051
2023-03-24 17:41:05 +0330 +0330

بابا نیما خوداوکیلی نمه الیرین حضرت عباسی نمههه الیرین🤣

1 ❤️

920064
2023-03-24 23:09:28 +0330 +0330

بعضی هاتون یه جوری داستان های شهوانی رو جدی می‌گیرین و تو کامنت مشاوره میدین که آدم شاخ درمیاره. بابا 99 درصد این داستانارو ملت با یه دست تایپ می‌کنن. چرا اینو نمی‌فهمین؟؟!! فرداش از خودشون بپرسی یادشون نمیاد چه مزخرفی نوشتن اینقدر که بعدش سریع پاشدن دنبال دستمال کاغذی گشتن

1 ❤️

920233
2023-03-26 00:49:44 +0330 +0330

کجایی

2 ❤️

920875
2023-03-29 15:31:40 +0330 +0330

ادامه بده

2 ❤️

921033
2023-03-30 15:19:37 +0330 +0330

کیرم تو کس مادرت و کون خودت بیغیرت🍆👨🏻‍🦯

1 ❤️

922183
2023-04-06 21:46:38 +0330 +0330

قرمساق داستان می‌نویسی باید تمومش کنی.
یه قسمت نوشتی برگشتی رفتی تو کص ننت؟

1 ❤️

923437
2023-04-15 00:17:21 +0330 +0330

ادامه؟؟؟؟

1 ❤️

923917
2023-04-18 03:41:17 +0330 +0330

آقایونی که فکر می کنند زنشون مثل نامزد نویسنده ی این داستان ،سرد و خنثی س
من میتونم کمکشون کنم ولی تاوان داره حداقل یه بار زنتون گاییده میشه
اگه باهاش مشکلی ندارید بمن پیام بدید.

1 ❤️

924121
2023-04-19 06:24:27 +0330 +0330

کل شهوانی شده گی و همجنس بازی خواهشن یه ذره دوستانی که تو داستان های محارم دست به قلم هستن بیشتر بنویسن ممنونم منتظر قسمت سوم داستانت که سکس کامل با مادر هستش هستیم برادر گلم

1 ❤️

981219
2024-04-27 01:29:07 +0330 +0330

بزار ادامشو

0 ❤️