سلام دوستان
می خوام از تجربه لذت بخشم از رابطه با خواهر زنم براتون بگم.
چند روزی بود که کمردرد داشتم و این کمر درد هر روز شدتش بیشتر شد تا جایی که متوجه شدیم مشکل از سیاتیک است که باید مدتی استراحت مطلق با ماساژ و تمرینات فیزیو تراپی انجام بدم.
اون روز من دمر داخل اتاق دراز کشیده بودم که خواهر زنم برای دیدن خواهرش خونه ما اومد و از اونجایی که بادکش بلده پیشنهاد داد منو بادکش کنه. قبل از بادکش کردن یک مقدار روغن روی کمر من ریخت و اروم شروع به ماساژ دادن کرد تا کمی عضلاتم شل کنه و بعد بادکش رو شروع کنه. خانومم رفت که از آشپزخونه لیوان و الکل بیاره. وقتی که خانومم از اتاق ما خارج شد متوجه شدم یه چیز سنگین روی پشتم مالیده شد . برگشتم نگاه کردم دیدم خواهر زنم پاهاش رو دو طرف بدن من گذاشته بوده و کسش رو روی پشت من گذاشته بود و با یه لبخند و حالت چشماش که همه چی رو کامل می شد متوجه شد به من نگاه میکرد.ولی زود به حالت قبل برگشت و بعد چند دقیقه همسرم برگشت و لیوان های بادکش رو به خواهرش داد تا کار رو شروع کنه.
چون خواهر زنم هم متاهل هست نمیشد شب ها بهش پیام بدم و فردای روز ماساژ بهش پیام دادم و اول تشکر کردم و بعد نوشتم اون سنگینی که رو کمرم گذاشتی دردم رو ۱۰۰ برابر کم کرد 😉
اونم در جواب نوشت هر وقت درد داشتی بگو بیام دردتو ۱۰۰ برابر کم کنم 😉
من قند تو دلم آب شد. چون اون خییییلی ناز و خوشگله.
از اون روز به بعد حدودا هر هفته یک بار وقتی خانمم بیرون یا باشگاه یا کلاس میرفت با هماهنگی از قبل خودشو میرسوند و یه سکس عالی انجام میدادیم.یه روز خواهر زنم پیام داد که از من باردار شده .من تعجب کردم وقتی اومد پیشم با ناراحتی گفت مطمئن هست که بچه از منه چون شوهرش فقط با کاندوم سکس میکنه و حتی بعد سکس بدنه کاندوم رو زیر نور لامپ چک میکنه که سوراخ نباشه.این دسته گل بزرگ که به آب دادیم رو با یه ترفند خفن بر طرف می کردیم. خواهر زنم کاندوم شوهرش رو قبل بزرگ شدن کیرش با سوزن سوراخ کرد و چند بار وسط سکس کاندومش پاره شد و یکی دو بار هم زیر نور لامپ دیده بود که کاندومش سوراخ شده و بعد خواهر زنم بهش گفته که بارداره.اونم بنده خدا فکر کرد که خدا بهشون یه بچه داده .
داستان ما تموم شد ولی شما باید یاد بگیرید که میشه از دل مشکلات به فرصت های لذت بخش رسید
نوشته: Yafa
فقط کافیه بجای خواهرزن، بگی برادرزن، بجای کص، بگی ک.یرش رو کشید رو کمرت، قصه حامله شدن رو هم با پاره شدن خودت یا حامله شدن خانمت توسط سایرین عوض کنی.
اونوقت به حقیقت نزدیکتر میشیم.
جقی بدبخت!
یا صاحب جلق!! یا حضرت ادمین!! یه چیز سنگین به پشتت مالیده میشد؟؟ احمق بی شعور کس بین پاست مثل کیر یا دست از بدن بیرون نیومده که بشه وزنش کرد سبک یا سنگین باشه! یا وزن رونها رو حس میکنی یا هیچ! وقتی دخترا با کس برهنه روی گودی کمر میشینن داغیشو حس میکنی ولی اولین بار بود تو کل تاریخ بشر کسی وزن سنگین برای کس به کار برده بود!! اون چیزی سنگینی که رو پشتت حس کردی کیر باجناق و برادرای زنت بوده که اول گذاشتن روت به وزنش عدت کنی تا بعد… 😁
ای گاییدم اون فرصتهایی که اینقدر بی شرمانه و بی ناموس بازی در اون هست
عامو جمع کن ک س و کونت رو مردک ایا می فهمی چی گفتی؟ بدون خجالت یا حس به .گناه میگم
اگر دیدی بچه تو شبیه خودت نیست بفهم پدرش کسی دیگه بوده درسته این داستان واقعیت نداره ولی حیونیکه این فکر و فانتزیش هست و با افتخار هم داره میگه(( اون بنده خدا فکر کرد خدا بهش بچه داده))) باید کمرش خورد بشه نه با بیل نچ با خیانت و رسوایی تا بفهمه چه ع نی دوست داشته میل کنه
والا طرف میگه بیغیرت م اما از امثال تو زالو صفت مرد تر و با غیرت تره تف
یافا جون باز که ریدی تا دیروز زنت رو میدادی دست شیمل هیچ خودت هم ازش باردار شدی حالا خودت شدی کوس کن مشتی سفید آب خور راستش را بنویس که زنت به باجناقت هم میداد تو هم با جق زدن به درد کمر مبتلا شدی پشمک حاج عبدا…
خیلی راحت تر از برازرس به کص دلخواه برسید،فقط یه صابون لوکس بخرید و به شهوانی سفر کنین
پ.ن:از باجناقش خواسته کمرشو ماساژ بده اونم یه چیز گرم گذاشته لاپاش و چون راوی داستان خوشش اومده دردش100برابر کمتر شده