توضیح : من و خانوم عزیزم خیلی وقته توی این سایت هستیم و با اکانت قبلیم فعالیت می کردم ولی نمیدونم به چه علتی حدود دو ماه قبل اکانتم غیر فعال شد و پیگیری هام از ادمین هم بی نتیجهبود و ناگزیر یه اکانت دیگه درست کردم . ما خیلی وقته این فانتزی رو (MFM و Cuckolding) رو داریم و تجربه های متفاوت و لذت بخش و پر از هیجان و استرسی داشتیم و شاید حتی یادم نیاد نقطه شروعش کجا بوده برای همین بجای اینکه از اول شروع کنم به نوشتن داستانمون ترجیحم این شد که موردی و بر اساس جدیدترین تجربیاتمون بنویسم . (نوشته هام همه بر اساس واقعیت هست و فقط شاید برای انتقال بهتر حس و حال خودمون کمی ، فقط کمی مبالغه کرده باشم یه جاهایی ) اونقدر تجربیات عالی و پر از هیجان و لذت داشتیم که نیازی به خیال بافی نداریم .
این داستانی که میخوام بگم اخیرا اتفاق افتاده . خانومم با یکیاز دوستاش که از ایران اومده بود و مهمون بود اینجا و اتفاقا دختر شیطونی هم بود قرار گذاشته بودن برن کلاب منم از خدا خواسته قبول کردم تنها برن ، چون احتمال میدادم حضور این دوستش و اینکه دو تا خانوم شیطون کنار هم باشن یه اتفاقی بیفته احتمالش زیاده . اون شب خانومم یه دامن مشکی چرم خیلی کوتاه ، شورت لامبادا مشکی و تاپ گیپوری پشت باز با بوت های چرم مشکی پوشیده بود و یه کاپشن چرم خیلی کوتاه تنش بود که پوست نرم و برنزه اش با اون لباس ها حسابی جلوه گری میکرد . ( معمولا خانومم وقتی برای بیرون رفتن آماده میشه حتما نظر منو برای لباسهاش میپرسه و برای ست کردن لباس هاش و مناسب بودن لباسش برای موقعیت همفکری میکنیم برای همین جزییات لباسهاش تقریبا بطور کامل یادممیمونه )حد کوتاهی دامنش هم بگم که وقتی از پله های کلاب بالا میرفت کامل کونش رو هر کسی میتونست ببینه و وقت رقصیدن هم با هر حرکت سریع و ناگهانی و حتی چرخش های خفیف و ملایم توجه مردهای کلاب رو به کون زیبا و بی نقصش جلب میکرد . از اون شب بگم که وقتی خانوم خوشگلم آماده شد با تماشای اون تیپ و اندام سکسی اش آب از دهن و کیر خودم هم راه افتاد دیگه مردهای هیز و چشم چرونی که با تورها اومده بودن تفریح کنن چند روزی و اولویت اولشون دید زدن و بلند کردن داف های خوشگل بود بماند . سوار ماشین شدیم و رفتیم دنبال دوستش و سه نفری سمت کلاب راه افتادیم وقتی رسیدیم ساعت یک نصف شب بود و کلاب تقریبا شلوغبود . منداخل نرفتم و فقط تا دم در ورودی رفتم و از پله ها بالا رفتنشون و تکون های کون خوشگل خانومم رو کمی تماشا کردم . وقتی برگشتم خونه ساعت ۱/۵ نصف شب بود و بهش پیغام دادم که رسیدم و اونم جواب داد : آفرین کس کشم تو بخواب من بهت پیغام میدم . ازش خواستم کمی از اتمسفر کلاب و اینکه کیس مناسبی برای تفریح چشمش رو گرفته یا نه بگه و یه آمار کلی از شرایط کلاب بده که با پررویی گفت : به تو مربوط نیست و اگر موردی پیش اومد صبح برامتعریف میکنه و گفت که مزاحمش نشم 😁 ( از مدت ها قبل دیگه دونسته بودم که توی این فانتزی کمی تحقیر شدن و گاهی جواب های سربالا شنیدن از همچین کس لعبتی هم لذت داره و هم اینکه جزئی از این فانتزی هست . حقیقتش خودم هم از این رفتارش لذت میبردم ) کمی توی یوتیوب سریال مورد علاقه ام رو تماشا کردم و سرم رو گرمکردم تا ساعت ۳ شد . معمولا خانومم میره کلاب یا باهم که میریم آخر شب باید به زور بیرون ببریش هم مست میشه هم بهش خیلی توی کلاب خوش میگذره . حدود ۳ بهم پیغام داد که یه پسری که با دوستش آشنا بوده به واسطه دوستش بهش پیشنهاد داده که مشروب مهمونشون کنه و میزشون رو هم حساب کنه و اجازه بده خانومم که کنارش بشینه. منم سعی کردم ترغیبش کنم تا موافقت کنه ظاهرا خودش هم از پسره خوشش اومده بود . دوست خانومم هم که شک داشته خانومم بخاطر متاهل بودنش جوابش منفی باشه یا مثبت با تردید به خانومم حالی میکنه که جریان چیه ( خفه شدم از بس خانومم خانومم کردم 😁 اسم این لوند بانو رویا هست اسم دوستش که از ایران اومده بود هم لیلا بود واینکه اون دوست قدیمیش نبود و دفعه قبل که دختره اومده بود اینجا بگرده باهم آشنا شده بودن و مدت کوتاهی بود همو می شناختن ولی خانومم کاملا متوجه شده بودجه لیلا دختر آزاد و اهل خوشگذرانی هست ) وقتی رویا ازش درمورد پسره و تیپ شخصیتش و یه چیزای دیگه میپرسه خیالش راحت میشه که رویا یه جنده تمام عیاره و مشکلی نداره که اون براش واسطه گری کنه و برای کیر پسره آمادش کنه . اونم با خیال راحت تر پسره رو دعوت کرده بود سر میزشون تا رویا و پسره( حامد) بیشتر باهم آشنا بشن . از این به بعدش رو تا وقتی بهم تصویری از واتساپ زنگ زد من بی خبر بودم تا اینکه صبح از زبون خودش شنیدم . من همیشه یکیاز فانتزی هام این بود که رویا وقتایی که با دوستاش میره کلاب همونجا با یک یا چند تا پسر اوکی بشه و از همونجا هم بره جندگی و شب کس بده و صبح بهم لوکیشن بده تا برم دنبالش و اینو چندین بار به رویا گفته بودم خودش هم خیلی با این فانتزی حال میکرد ولی بخاطر بعضی محدودیتها و اینکه براش حاشیه درست بشه خیلی احتیاط میکرد ولی اون شب بخاطر اینکه دونفری یه جک دنیلز یک لیتری رو تموم کرده بودن حسابی مست بودن و میشه گفت احتیاط و ملاحظه کاری رو گزاشته بوده کنار . آخر شب که تصمیم میگیرن برن از کلاب حامد به رویا پیشنهاد میده که باهم برن هتل محل اقامتش رویا هم با اینکه مست بود مخالفت میکنه ولی با پا درمیونی لیلا راضی میشه و بعد از رسوندن لیلا باهم میرن هتل . وقتی میرسن هتل رویا متوجه میشه که پسره با فانتزی های مختلف و بخصوص فانتزی کاکولدینگ و ارتباط با زوج آشنا هست و بعد از کمی صحبت به حامد حالی میکنه که ما هم همچین فانتزیی رو داریم . بعد از اینکه کمی رویا رو میماله و تحریک میکنه میرن سمت اتاق خواب و روی تخت شروع میکنه به لخت کردن رویا. رویا خیلی حشریه و زود تحریک میشه بخصوص اگر از گوشه لب و لاله گوش بوسش کنی و کونش رو بمالی خیلی حساسه و زود تحریک میشه حامد هم ظاهرا خیلی حرفه ای بوده و زود میره سراغ جاهای حساسش . از این به بعدش رو غیر از اون تایمی که رویا از واتساپ تصویری بهم زنگ زد و خودم همه چی رودیدم یه تصویر کلی بهم داد بعد اینکه اومدیم خونه ولی همین قدرش رو از حرفاش فهمیدم که کلی باهم ور رفته بودن و سه بار رویا ارضا شده بود و دو بار هم حامد آبش اومده بود . بار اول روی کونش و بار دوم روی می می هاش ارضا شده بوده . یه بارم توی حموم با هم ور میرن و برای حامد ساک میزنه زیر دوش ولی تا همین حد بوده . حالا برمیگردیم به جایی که بار دوم و در اوج مستی ( چونهتل هم کمی مشروب میخورن دوباره ) وقتی شروع میکنن سکس ٫ حامد به رویا پیشنهاد میده که تصویری به من زنگ بزنن و منم تماشا کنم سکسشون رو ( بعدا فهمیدم حامد حسابی با این فانتزی اشنا هست و میدونه توی این فانتزی هر کسی دنبال چی هست و خوب میدونست نهایت لذت من تماشای سکس و لذت رویا هست) در این بین بعد از بار اول که سکس میکنن رویا با این تصور که دیگه تموم شده و میخواسته بیاد خونه به من لوکیشن میده که برم دنبالش . توی راه نزدیکلوکیشن که بودم دیدم رویا تصویری تماس گرفته ولی اصلا انتظارش رونداشتم که پیش حامد و وقتی لخت و در حال سکس هستن زنگ بزنه . تماس رو که جواب دادم نمیدونستم لوکیشن رو نگاه کنم یا اون صحنه های لذت بخش و هیجان انگیز رو . سرعتم رو زیاد کردم و خوشبختانه به محض اینکه به لوکیشن رسیدم یه جا پارکخوب پیداکردم و با خیال راحت تماشا کردم .
از همون اوایل تماس شروع کرده بودم ضبط از اسکرین گوشی میکردم تا یه ویدیو برام بمونه از این صحنه ها چون میخواستم بازم تماشا کنم بعدا . حامد بیشتر از اینکه حواسش به سکس باشه به این بود که گوشی رویا توی جای خوبی باشه تا من بتونم ویوی خوبی از گاییده شدن رویا و بدن لختش زیر کیر اون داشته باشم و هر بار گوشی جابجا میشد با دقت دوربینش رو تنظیممیکرد گاهی هم روبه دوربین از من میپرسید که دوست داری چطور و توی چه پوزیشنی زن خوشگلتو بگام و هی از کس و کون و اندام رویا تعریف میکرد و ازش میپرسید چطور این همه کسش تنگه و هی قربون صدقه اندام سکسی و کس تنگ رویا میرفت و با این حرفاش رویا بیشتر تحریک میشد . چند تا پوزیشن مختلف با هم سکس کردن و تقریبا نیم ساعت منم تماشا کردم تا اینکه جفتشون همراه جیغ های رویا و نعره های بلند حامد ارضا شدن و بدون اینکه تماس رو قطع کنن رفتن حموم . هر دوشون حسابی عرق کرده بودن و بدن خوشگل رویا مثل وقتایی که تازه برنزه کرده و لوسیون زده همه بدنش رو حسابی برق میزد .منم تماس رو قطع کردم و منتظر موندم تا اینکه رویا تماس گرفت و مکان دقیق پارک ماشین رو ازم پرسید و چند دقیقه بعد دیدم که بدو بدو توی تاریکی میاد سمت ماشین . تقریبا داشت صبح میشد دیگه. پیاده شدم و در رو برای رویا باز کردم خودم هم نشستم و بوسیدمش . با یه شیطنت خاصی ازم پرسید بوی دوست پسر جدیدمو حس میکنی از لباسام . راست میگفت جنده با اینکه عطری که خودش همیشه استفاده میکنه گرون قیمت و غلیظه و بوش همیشه از لباسهاش و بدنش میاد ولی یه بوی غریبه از رو لباسهاش کاملا قابل تشخیص بود و باعث شد بوسه دوم رو از گوشه ی لبش و با لذت دو چندان بکنم .
پی نوشتاول : سعی کردم با دقت بنویسم ولی اگر نکته مبهمی بود خوشحال میشم توی کامنت ها بپرسید تا در حد امکان جواب بدم
پی نوشت دوم : لطفا اگر می خواهید خصوصی پیغام بدین
۱ -حتما کامنت هم بنویسید زیر پست و لایک کنید
۲ -اهل چت و رابطه مجازی نیستیم فقط در صورتی که امکان مسافرت به گرجستان رو دارید و شرایط همچین رابطه ای رو توی خودتون میبینید پیغام بنویسید .
نوشته: مهران
زنان گرجی بسیار در دربار شاهان کوسکش قاجار محبوب بودند و حتما در حرمسرای شاه قاجار زنان خوش کوس و کون گرجی وجودش لازم بوده،حالت کسی که تا گرجستان بیاد مگر قحط کوس است که اونجا دنبال تو بگرده میره کوس ناب گرجی میکنه
قلم خوبی داری. ساده ، روون و بی حاشیه.
۳ ماه دیگه برای مسابقات ژیمناستیک داریم میایم گرجستان و خیلی دوست دارم آشنا بشیم
عجب حس قشنگیه . ممنون از شما که با داستانی که. گفتی برای چندمین بار شیرینی این حس را در من بوجوداوردی . لایک ،شانردهم
حاجى من سرايطشو دارم احتمالا هم كيس مناسبى باشيم واسه هم فقط كجا پيام بديم بهتون ؟
گرجستان زندگی میکنید؟میخام یه سفر بیام اونجا،احتمالا کمی راهنمایی لازم دارم واسه گرفتن سویت اینا،اگه زحمت نیست بهم پیام بده
تازه داشتم تعجب میکردم که این فش بده های کونی چه عجب نیستن که بالاخره یکیشون رونمایی کرد از خودش.
عالی نوشته بودین خوش باشین و همیشه لذت ببرین از زندگی.
امیدوارم هیچ وقت و هیچ و قت روزهای خوشیتون تموم نشه
پدر شوهرم ده روز بود بیمارستان بود و همسرم که تک پسر بود پیشش بود و ما ده روز بود که سکس نداشتیم با همسرم تلفنی صحبت کردم و گفتم که خیلی نیاز دارم و اون هم گفت حلش می کنم یک دوست صمیمی داره که قبلا با هم سکس کرده بودیم سه نفره ، با اون تماس گرفته بود که بیاد دنبالم تا برم باهاش سکس کنم ، اونم اومد رفتم باهاش، و لخت که شدیم تماس تصویری گرفتم تا همسرم که بیمارستان همراه پدرش بود سکسمون رو تماشا کنه ، یک ساعت سکس کردیم و همسرم تماشا کرد
من که نمیفهمم این چه لذتیه
لذت واقعی تو عشق بازی با کسیه که دوستش داری و اگه کسی رو دوست داشته باشی راضی نمیشی مثل جنده ها باهاش رفتار بشه
عالی به این میگن زن و شوهر پایه
بهترین زندگی رو دارین
نمیدونم چرا امکان ریپلای کردن روی کامنت ها رو ندارم شاید بخاطر اینه که این اکانتم جدیده و حتی داستانم هم توی پروفایلم قسمت تاپیک ها قابل مشاهده نیست .
خطاب به اون دوستی که گفته دخترای گرجی خیلی سرتر هستن و کسی که گرجستان باشه چه کاری به دختر ایرانی داره بگم که اولا باید رویا رو ببینی از نزدیک بعد اینو بگی . دوما شاهان صفوی و قاجار و دیگران شاید از بین هزاران زیبا روی گرجی انتخاب میکردن و چون پوست سفیدی دارن به نسبت ایرانی ها و بور هستن براشون جذاب بوده همونطور که از قومیت های دیگه منطقه قفقاز هم دخترانی توی دربار شاهان ایرانی بوده ولی دختران ایرانی بیشتر بودن و البته تا زمان شاه اول قاجار خود گرجستان هم جزئی از ممالک محروصه ایران بوده . در این شکی نیست که دختران بسیار زیبای گرجی هم زیادن ولی به نسبت اوکراینی ها مثلا زیبا تر هستن و یک ایراد بزرگ دخترای گرجی زبانشون هست که خیلی خشن هست و وقتی زبان باز میکنن دیدگاهتون به اون زیبایی اولیه کلا عوض میشه . به هر حال این نظر منه و کلا رد میکنم نظر این دوستمون رو .
احتمال میدادم داستانم بازخورد بیشتری داشته باشه و لایک و کانت زیادی داشته باشه ولی احتمالا یا داستانم جذاب نبوده یا توی سبک نوشتنم مشکلی بوده که جذابت زیادی نداشته برای اعضای سایت . اگر لایک بیشتری میخورد منم وقت میزاشتم و داستان های قبلی و جدیدم رو یواش یواش اپلود میکردم . شاید هم ادامه دادم ولی بازخورد خوبی نداشت درکل .
لیلا دیگه هیچی فعلا ولی خودم دوست دارم دوباره بیاد هر چند وقت یبار میاد . بیاد بازم یه اتفاقی میافته حتما . بار قبل به خانومم پیشنهاد داده بود باهم برن دوبی اونجا با عربا تیک و تاک بزنن منم گفتم میفرستمت . شایدم جور شد .
سلام من شرایط سفر به گرجستان رو دارم و فکر میکنم بعد از عید امسال یه سفر چند روزه به اونجا داشته باشم خوشحال میشم اگه دعوتم کنی تا یک شب به یاد ماندنی و ساعات خوش سکسی در کنار تو و رویا داشته باشم و اینکه با گاییدن خانومت رویا بتونم لذت شهوتت رو بیشتر کنم در ضمن من تو کار گاییدن زن کوصکشایی مثل تو هستم پیشاپیش عید خودت و زن جندت هم مبارک
سلام 35تهران مجرد با تجربه از زنم جدا شدم تجربه و درک دارم لطفاً پیام بدید
تو این پوزیشن خیلی دوست دارم مرد هم کنار زنش کون بده ، اگر داستانی در این خصوص داری حتما بنویس