لز با منشی

1401/12/10

سلام اسمم مریم ۳۸ ساله مجرد از ۱۶ سالگی فهمیدم لزبینم
و با زن ها و دخترای زیادی لز داشتم
نزدیک یک سال بود رابطه جدی نداشتم و دنبال یک پارتنر سکسی بودم
راجب خودم بگم معمار هستم یک شرکت معماری خوب دارم و ۶ تا کارمند
منشیم از ایران رفت و دنبال منشی جدید بودم به دوست و آشنا سپردم که یه دختر خوب بهم معرفی کنم برای استخدام
تلفن شرکت زنگ خورد صدای دختری جوان بود برای استخدام منشی
گفت از طرف یکی از دوستانم هست
آدرس و زمان مصاحبه رو گرفت
روز بعد ۶ بهدازظهر که کارکنان شرکت نبودند بهش وقت مصاحبه دادم
اسمش پارمیدا بود ۲۰ ساله
اومد بالا دختری خوش قیافه و هیکلی قدش بلند نبود ولی چاق بود با آرایش غلیظ ناخن های مرتب و بوی عطری که کل فضا رو گرفته بود
من خودم همیشه موهای کوتاه و لباسای ساده میپوشم و آرایش هم ندارم قدم بلنده و لاغر هستم
پارمیدارو به اتاقم دعوت کردم
نشستم پشت میزم اونم نشست روی صندلی روبروم
یک شال صورتی بنفش سرش بود با یه مانتو جلو باز طوسی با ساپورت طوسی کتونی سفید
وقتی نشست شالش از سرش افتاد موهای بلند اطو شده خوشگل مشکی
یه شونیز سفید دکمه دار زیر مانتوش پوشیده بود وقتی دقت کردم دیدم سه تا دکمه اولش بازه و چاک سینه اش کامل پیداست
از خودش گفت و دوره های کامپیوتری که گذرونده و قابلیت هایی که برای کار داره
خیلی سروزبون داشت و از سنش خیلی بیشتر میفهمید و نشون میداد
سینه های بزرگش خیلی توجه م رو‌جلب کرده بود و از حرکاتش حس کردم میدونه لزبینم و عمدا داره برام دلبری میکنه
حدس زدم احتمالا از معرفش چیزایی از من میدونه وگرنه اون وضعیت زیاد طبیعی نبود
وسط حرفامون حس میکردم بیشتر میخواد بدنش رو نشونم بده
گفت گرممه و جلوی مانتوشو بیشتر باز کرد که من سینه هاشو ببینم
ولی وقعا عرق کرده بود خودمم همینطور دمای اتاق رو کم کردم
از حقوق و مزایا پرسید و از اشتیاقش برای این کار و چقدر از کاراکتر من خوشش اومده و میخواد به هر قیمتی که شده استخدام شه
گفتم دیگه چه قابلیت هایی داری بجز کامپیوتر و زیبایی و سروزبون
کنار پنجره بودم وقتی این سوال رو پرسیدم
برگشتم دیدم دکمه هی شونیز رو باز کرده و دو تا سینه سایز ۹۰ انداخته بیرون
گفت اینم یکی از قابلیت هامه در خدمت شما
اونجا دیگه مطمئن شدم‌میدونه لزبین هستم و حتما آمارم رو داره
منم که محو سینه هاش شده بودم نتونستم جلوی خودم رو بگیرم
از پشت میز اومدم بیرون کنارش وایسادم دستمو گذاشتم رو شونش
گفتم لزبین هستی؟ گفت دوست دارم ولی تجربه ندارم فیلم زیاد دیدم ولی در عمل نه
دستمو از شونه هاش بردم پایین سینه های نرم و خوشگلی داشت کمی مالیدم گفتم چه حسی داری چشماش خمار شده بود گفت عالی
گفتم پس استخدامی ولی میدونی که اینجا جای کاره
خواستی بیا خونه اونجا از قابلیت هات به نحو احسنت استفاده میکنم
پاشد محکم بغلم کرد سینه های لختشو بهم چسبوند داشتم دیونه میشدم برای سکس کامل
گفتم میخوای الان بریم خونه من؟ گفت اره حتما
در شرکت رو قفل کردیم رفتیم تو ماشین من که بریم سمت خونه
گفتم از کجا فهمیدی من لزبینم
گفتم مارال بهت گفته همون که معرفش بود گفت اره ولی مارال چیزی از من نمیدونه و نمیخوام بفهمه
گفتم خیالت راحت باشه
تو مسیر کلی حرف زدیم و من لحظه شماری میکردم برای رسیدن به خونه و این دختر جوان و سکسی و بی تجربه ای که خودشو در اختیارم گذاشته بود
رسیدیم خونه بهش گفتم از خودت پذیرایی کم من سریع دوش میگیرم میام پیشت اون تمیز بود معلوم بود همون روز دوش گرفته
دوشم رو گرفتم اومدم بیرون دکمه هاش باز سینه ها بیرون با ساپورت تنگش کونش هم گنده بود
بردمش تو اتاقم گفتم خودم میخوام لختت کنم
گفت هرکاری دوس داری بکن
لباسش رو دروردم سوتین هم که نپوشیده بود
ساپورتشو کشیدم پایین خیلی براش تنگ بود با بدبختی درش اوردم کون سفید و خوشگلش زد بیرون یه شورت طوسی هم پاش بود اونم دراوردم
خودمم حوله ام رو دراوردم دراز شدیم توی تخت
من برعکس پارمیدا سینه های کوچیک دارم کونم بد نیست ولی اعتراف میکنم که هیکل پارمیدا واقعا سکسی بود
شروع کردم بوسیدنش تا به لباش رسیدم لبامو حرفه ای میخورد همزمان دستمو گذاشته بودم رو کس صاف و سفید و تپلش میمالوندم اونم کیف میکرد
داغ داغ شده بودیم
سرمو گذاشتم بین سینه هاش شروع کردم بوسیدن خودش یکی از سینه هاشو گرفت نوکشو‌گذاشت توی دهنم منم شروع کردم میک زدن
وای که سینه هاش محشر بود کمی خوردم رفتم سراغ اون یکی سینه
اونم کیف میکرد
میگفت بیشتر بخور بیشتر
دستم رو کسش خیس شده بود
معلوم بود حسابی تحریک شده
برش گردوندم
کسم رو گذاشتم رو کونش و با یه دست سینه اش رو میمالوندم
همه جوره خوب بود
کمی خودمو بهش مالوندم گفتم پاهاتو باز کن میخوام بیوفتم روت
پاهاشو باز کرد منم کسم رو گذاشتم روی کسش رفتم سمت گردنش میبوسیدمش کس هردومون داغ داغ و خیس بود
گفتم قیچی میدونی چیه
گفت اره دیدم تو فیلما
گفتم یکی از پاهاتو بیار بالا پای خودمو از زیرش رد کردم کسامون چسبیدن به هم شروع کردم بالا پایین رفتن حسابی مشغول کیف بودیم حس کردم خیلی زود ارضا شد بدنش زیر دستم لرزید
منم کمی طول کشید ولی تو همون حالت قیچی ارضا شدم
این اولین لز پارمیدا بود و خیلی بهش خوش گذشت
برای منم تجربه خیلی خوبی بود از اون تاریخ لزهای ما شروع شد پارمیدا یک سال برام کار کرد و پارتنر جنسیم بود
چون خیلی بچه بود فقط باهاش سکس میکردم و اونم زندگی خودش رو داشت
اوایل هر هفته میومد پیشم تا کمتر و کمتر شد چون دوست پسر داشت و وقتش بیشتر با اون بود ولی همیشه به منم حال میداد
بعد از یک سال با دوست پسرش رفتن ترکیه و من دورادور ازشون خبر دارم
چندتا خاطره سکسی خوب با پارمیدا دارم اگه دوست داشتین بازم مینویسم

نوشته: مریم و پارمیدا


👍 55
👎 4
128001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

917079
2023-03-01 01:27:05 +0330 +0330

بنویس بابا ،بنویس

0 ❤️

917100
2023-03-01 02:40:09 +0330 +0330

آره حتما بنویس لطفا

0 ❤️

917125
2023-03-01 06:32:03 +0330 +0330

قشنگ بود ولی نگفتی حقوقش چقدر بود؟

0 ❤️

917128
2023-03-01 07:35:20 +0330 +0330

منشی مرد نمی خوای؟
نه بخاطر سکس
بخاطر اینکه از ایران برم

6 ❤️

917158
2023-03-01 14:58:33 +0330 +0330

من خودن به شخصه لز دوست دارم لایک

0 ❤️

917182
2023-03-01 18:02:41 +0330 +0330

بله

2 ❤️

917187
2023-03-01 18:43:11 +0330 +0330

چه عجب دوست پسرشو نیاورد بکنتت

0 ❤️

917400
2023-03-03 03:13:49 +0330 +0330

مدیونین اگه فکر بکنین اینو یه پسر نوشته 😂😂😂😂

0 ❤️

917406
2023-03-03 03:33:14 +0330 +0330

کوسشعر محض جنده عالم باشه جلسه اول ممه های سایز 90 شنمیندازهدبیرون بگه اینم یکی از قابلیت هام تا همون سیاز90 خوندم

1 ❤️

917816
2023-03-06 16:40:09 +0330 +0330

شونیز؟؟؟
شومیز دیگه نه؟

0 ❤️

918130
2023-03-09 06:09:19 +0330 +0330

بابا عجب مدیری هستی
دست خوش

0 ❤️

935074
2023-06-27 18:12:46 +0330 +0330

عالی بود عربزم

0 ❤️

952006
2023-10-09 21:54:27 +0330 +0330

من موندم چراانقد لایک خورده داستان تخمیت؟
اخه اینا چه کسشری بود؟ همش دروغ

0 ❤️

957633
2023-11-12 06:04:05 +0330 +0330

Asali seytonak
جنده تجریشی، تو از کجا فهمیدی این داستان دروغ بود؟ شاشیدم توی دهن تو و اجدادت دیگه نیا نظر بده!

0 ❤️

964145
2023-12-28 12:35:12 +0330 +0330

انگار هر کی میاد پیش تو مهاجرت میکنه جالبه

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها