سلام دوستان من اسمم ارشياست-چند وقت پيش هوس كوس كرده بودم رفتم ارياشهر يه كوس چرخي بزنم ببينم كسي هست تورش كونم-خلاصه بعد از چند دور تو صادقيه اومدم تو ستارخان چشمم به يه هلو اوفتاد كه كنار پارك زنبق كنار باجه تلفن واستاده بود من تا اين صحنه رو ديدم تو كونم عروسي شد اينم بهتون بگم من قدم 190 با 100 كيلو وزنم پوست برنزه ورزشم ميكنموخلاصه تريپم بد نست-سريع از ماشين پياده شدم رفتم سمتش با چرب زبوني و كس ليسي مخشو زدم در زمن من ماشينم بي ام و هستش نه از اين سري جديدا 518 ولي اسپرت- خلاصه سرتونو درد نيارم 2تايي رفتيم سمت مكان اولش خودشو چوس ميكرد ناز ميكرد ميگفت جلسه اول درست نيست بريم خونه بزار يه روز ديگه منم داشتم از شق درد ميمردم با هر كونده بازي بود اومديم خونه اون روز خونمون خالي بود خيالم راحت بود تا عصرش مامانم اينا نميان-خلاصه تا رفتيم بالا 5 دقيقه نشده بود كه يدفه ديدم زنگ خونمونو زدن اين جنده خانم تازه مانتوشو در اورده بود رفتم كنار پنجره ديدم يه نفر پشت دره.از اون بالا گفتم كيه گفت اين ماشين مال شماست گفتم بله گفت يه لحظه تشريف بياريد پايين.منم مونده بودم چيكار كنم از اونورم نميتونستم اي جنده خانمو تو خونه تنها بزارم چون ميترسيدم چيزي بلند كنه.خلاصه دلو زدم به دريا رفتم دمه در تا درو باز كردم ديدم يه اقا 40 ساله اومد سمتم يه دفه از زير كتش يه بيسيم در اورد بهم گفت خيلي اروم با اون خانوم كجا تشريف بردي. تا اومد دستشو بزاره لاي در سري دستمو گذاشتم درو كوبيدم نميدمنم چتوري پله هاي خونرو رفتم بالا تا رسيدم درو باز كردم به جنده خانوم گفتم زود لباستو بپوش گفت چي شده گفتم مامور دنبالمون كرده.سريع جفتمون رفتي پشت بام از شانس خوب من خونه ما قديميه و از پشت بام ما راه داشت به خونه همسايه از اونجام پريديم از ارتفاع 4 متري تو پارك نيمه جنگلي پشت خونمون واسه من راحت بود پريدن ولي اون دهنس سرويس شد تمام لباساش خاكي شد پاهاش زخمي شد پيش خودم گفتم حقته.بهش گفتم همين مسيرو برو بيرون ميرسي به خيابون .خلاصه هر جوري بود در رفتم به خير گذشت.بعد چند ساعت زنگ زدم خونه امار گرفتم ديدم ابا از اسياب خابيده اومدم خونه اصلا تابلو نكردممممممم.پايان اين داستان ميخام اينو بهتون بگم سره يه كوس بگا نريد خيلي هواستون جمع باشه هر كسيو نيريد تو خونتون حالا يا اين 2تا با هم بودن ميخاستن اخازي كنن يا اينكه مامور بوده امارمونو گرفته بوده.اميدوارم خوشتون امده باشه نظر بديد
نوشته: مستر سکس
کیر تو دهنت با این نصیحت تخمیت. هنوز نفهمیدی وقتی کیر کف میکنه عقل از سره ادم میپره.
ارشیا جان به خاطر نوشتن این داستان متشکرم ازت،شاید درس عبرتی باشه برای خواننده ها ،ریسک پذیر بودن کار خوبی ولی گاهی کوچکترین اشتباهات باعث بزرگترین مشکلات میشه.
کیرم توکونت قدم 180وزنم 100ورزشکارم تیپم عالیه پس چه غلطی کردی انقد ازخودت تعریف کردی
عوض اینکه از قد و وزن نتراشیده و هیولایی و ماشینت و…تعریف کنی،یه کم هم از سوادت تعریف کن که انقدر غلط املایی داری
…
ای زن که دلی پر از وفا داری
از مرد وفا مجو،مجو هرگز
کو معنی راز تو نمی داند
راز دل خود به او مگو هرگز
اقا اين چه وضيه…
من زنبيل گذاشته بودم الان اومدم ميبينم نيست…
يه زمانى به زنبيل يه احترامى ميذاشتن…
اخه اين انصافه …
من بد بخت با اين وضع مريضى از شب تا صبح منتظرم داستان اپ كنه … نميكنه…
بعد صبح درب داغون ميرم دانشگهاه , سر كلاس اقا سگه گوشى رو چك ميكنم ميبينم داستان اپ كرده…
خو چيكار كنم…
اخييييييييش…
:-(
کارگردانش کی بود آقایی که مایشین باکلاس دار جمع کن بساتو اینجای جای خاله بازیو این حرفا نیست اگه لالایی بلدی چرا خودت خوابت نمیبره تا نری جنده ببری خونه آخه تو نصیحت کردن بلدی آقای 100کیلو
كيرم تو اگزوز بى ام وت
ادمين به كميت داستان فكر نكن
كيفيت شون اولويت داره
اقایون وی پی ان فروش!!!
به زیر 18 سال میدین همین میشه!
یه جقول پا میشه میاد داستان مینویسه
کوس گفتی ای کوس گفتی
چهار خط می خواستی بنویسی پر از اشتباه و غلط املایی فعلا برو رد کارت تکراری شده نگاهت
كجاي اين داستان سكسي بود كوني.انشاالله كه ابني بشي هيچكي نباشه بكندت
خدا همیشه مثل داستانت توکف بمونی بی خاصیت ،خودت با اون هیکلت میشی کمپوت گه؛مثل کاهوی دور ساندویچ پرپرشی …و…که دیگه نوشتنت نگیره.
محض اطلاعت
دیگه هلو ها توی آریاشهر و زنبق نیستن،
چند وقتی هست که میرن سر جلال :))
1-عجب داستان سکسی بود همینجوری از صبح تا حالا 8بار ارضا شدم.
2-غلط املایی هم حدی داره آخه کی مینویسه “در زمن” ای خدا
3-حالا غلط املایی داری هیچ، میگیم بی سوادی آخه با گوشاتم فارسی نشنیدی؟ آخه کی میگه “ﺑﻌﺪ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﻣﺎﺭ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺩﻳﺪﻡ ﺍﺑﺎ ﺍﺯ ﺍﺳﻴﺎﺏ ﺧﺎﺑﻴﺪﻩ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﺻﻼ ﺗﺎﺑﻠﻮ ﻧﻜﺮﺩﻣﻤﻤﻤﻤﻤﻢ”
آفرین آفرین
داستان عالی و کاملا واقعی بود!
حیف وقتی که واسه خوندن داستان گذاشتم
جوک بود آیا؟