مهدی و علیرضا

1392/08/29

منوعلیرضا خیلی وقت بودباهم آشناشده بودیم.یه شب که اس میدادیم بهش گفتم خیلی دوس دارم یه بارتوبغلت بخوابم واونم قبول کرد.بعدیه هفته وقتی فهمیدم که کسی خونمون نیس به علیرضاگفتم که5شنبه بیاخونه ما واونم قبول کرد.وقتی اومدباهم رفتیم تواتاق منودوتایی توبغل هم بالباس خوابیدیم.کیرهردوتامون راس شده بودودوتایی شده بودیم زیرعرق یه لحظه لباشو بوسیدم وزبونموگذاشتم رولبش که یهودهنشوبازکردوزبونمومکیدخیلی حس خوبی بوددستامون روکون همیدیگه بودومیمالیدیم همدیگه رووفقط لب میگرفتیم که یهوعلیرضاگف داره ارضامیشه ودیگه ازهمدیگه دورشدیم تاعلیرضاآبش نیادکیرخیلی کلفت وبزرگی داشت وحس شهوتش بالابودمیترسیدم بگم بیالخت بشیم تاخودش بعدازچنددقیقه پیشنهاددادبریم حموم.منم قبول کردم ووقتی توحموم لخت شدیم بدنشوکه دیدم فوری چسبیدم بهش وازش لب میگرفتم که کیرشوگذاشت وسط پاهام داغی کیرشوحس میکردم.درازکشیدیم کف حموم و69شدیم واون واسه من شروع کردبه ساک زدنومنم بعدازکمی ساک زدن شروع کردم سوراخ کونه ماهیچه ای وسفتشولیسیدم وداشت ازحال میرفت وگف داره ارضامیشه که پاشدم وکیرشوگذاشتم وسط پاهام وجلوعقب کردم تاآبش اومد.بعددیگه حال نداشت گفتم بزارسوراختوبلیسم وقبول کردبازازخودبیخودشده بود که بلندشدوچهاردست وپاشدوگف حالابلیس هی قمبل میکرداون کونه سفید وخوشگلشومنم هی ازسوراخش تاکمرشومیلیسیدم که کیرم خوردبه کونش وگفت بزاردمم.منم کیرم خیس شده بودوباخیسی کیزم مالیدم روسوراخش وشهوتش بیشترشده بودیه فشاردادم کیرم تانصفه رفت توآخ که چه کون تنگ وگرمی بودسوراخ کونش داشت کیرمومیک میزدعلیرصا گف تاته بکن تومنم تاته کیرموکردم توکونش ازداغی کونش کیرم داشت منفجرمیشد واونم خیلی دردش اومده بودگف نگهش دارمنم بعدازچندثانیه شروع کردم بهتلمبه زدن اولاش یواش یواش میزدم دیدم داره دردش میادخواستم بکشم بیرون که گف نه بکن منم محکم چنگ انداختم روکونشوبعدازچنددقیقه آبم داشت میومدگفتم کجابریزم گفت بریز روشکمم وزودروبه بالاخوابیدومنم آبموروی سینه وشکمش ریختم وخودمم ولوشدم روش.ولبامومیخورد.بعددوش گرفتیم واومدیم بیرون واین شد شروع رابطه ی منواون برادفعات بعد.
اگه دوست داشتیدبگیدتاسکس های بعدیمونم که خفن تره بنویسم.

نوشته: مهدی


👍 0
👎 0
54900 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

404931
2013-11-20 12:38:59 +0330 +0330

پیام متنی به پیام چند رسانه ای تبدیل شد/

لازم نکرده از این خفن ترها رو بنویسی

0 ❤️

404932
2013-11-20 12:43:27 +0330 +0330
NA

" وزبونموگذاشتم رولبش که یهودهنشوبازکردوزبونمومکیدخیلی "
" بزارسوراختوبلیسم وقبول کردبازازخودبیخودشده بود که بلندشدوچهاردست وپاشدوگف حالابلیس هی قمبل میکرداون کونه سفید وخوشگلشومن "

اون دکمه ی اسپیس بی صاحاب رو میشناسی؟؟؟؟؟؟

0 ❤️

404934
2013-11-20 16:09:49 +0330 +0330

تپل کونی بدیدم در خیابان
viewی نیمرخش چون ماه تابان
نپرس آخر چه شد “مهدی کونی”
در این نصفه شب پایان آبان

0 ❤️

404935
2013-11-20 17:47:09 +0330 +0330
NA

خلاصه ی داستان اینه که بازم یه کون ناشور کون یه کون ناشور دیگه گذاشت
:D

0 ❤️

404936
2013-11-20 22:04:01 +0330 +0330

گی بود، ننویس . . . . . . . . . . . . . . . .
خلاصه داستان:

من و مهدی شدیم مست و پر احساس
دوتا دودول ما شق بود و حسّاس
نمودیم کون یکدیگر در حمام
سر و ته مان بشد همچون یه کرباس

0 ❤️

404937
2013-11-21 00:31:52 +0330 +0330
NA

واقعا میمیرین از اسپیس و نقطه و ویرگول استفاده کنین؟

0 ❤️

404938
2013-11-21 01:07:03 +0330 +0330

کی بودنش مهم نیست کس و شعر مطلق بود

0 ❤️

404939
2013-11-21 05:23:22 +0330 +0330
NA

باز صد رحمت به ما لز ها، يه ذره لطافت داريم لااقل. تو ديگه حالم و بهم زدى. كصافط

0 ❤️

404940
2013-11-21 06:21:27 +0330 +0330

گی دوست دارم ولی جالب نبود

0 ❤️

404942
2013-11-21 18:22:39 +0330 +0330
NA

=)))( eyval

0 ❤️