نم نم بارون

1393/11/30

بارون نم نم داشت میبارید
روز بدی داشتم ، از خونه بیرون زدم ک تو بارون راه برم ی لحظه دختری دیدم با ساپرت فیروزه ای خیس شده چسبیده ک لای پاش پیدا بود ی مانتو سفید چسب خیس شده ک وقتی از پشت میدیدش حشری میشدی مثل همیشه داشتم نگاه میکردم و رد میشدم اما لحظه ی رد شدن فهمیدم اره ساراست . جریانمون مال وقت دبیرستان بود و ی دوستی ساده
من اول رد شدم حال خوبی نداشتم ک تیکه بم انداخت ک خرم ب خر میرسه ی پورتی میکنه بش گفتم متوجه نشدم سر صحبت باز شد .
بارون شدید تر شد . داشتم حرف میزدم ک نگام ب ممش افتاد وای چ صحنه ای داشت بام حرف میزد ک حواسم فقط به ممش بود ک ب ی تنه زد گفت اوووووو دارم بات حرف میزنما صحبت دوباره شروع شد ک ی لحظه رگبار شدیدی گرفت مجبور شدیم بریم زیر ی جایی ک بارون خیسمون نکنه و بعد بریم زیر ی جای وایسادیم و ممنتظر ک اروم بشه من دوباره رفتم تو نخ ممه اخه لامصب مانتوش خیس شده بود و چسبیده بود و این دفعه ی تیکه انداخت چشمات درد نگیره ذل میزنی . منم گفتم ن خسته نمیشه از تو مگه کسیم خسته میشه ، تو این حال بود ک باد سردی اومد من کافشنم انداختم رو دوشش بارون کم شده بود بدو بدو داشتیم میرفتیم . اخه خونش همون طرف بود گفت بیا اونجا ک کافشنم بیگرم ازش با یپیرن بودم خیس خیس اصلا داشتم از سرما سگ میشدم ، بخونه رسیدیم من خیس اب گفت بیا بالا خودت خشکن برو >توی خونه بود من رفتم کنار بخاری فقط پیرن در اوردم و پتو رو سارا پیچید دورم و رفت لباسشو عوض کنه تو این حین بود ک گفتم برم از لای در ببینم ولی چ لحظه داشت دکمه مانتوش باز میکردم ی لحظه از زیر مانتو بدن جذابش دیدم وای چ ممه ای چ کونی کونش داشت میترکید داشت ساپرتش در میورد ک پاش ی شرت مشکی بود ویی کیرم راس شده بود ی لحظه بود ک صدام کردم گفت میشه سماور بزنم رو جوش چایی بخوریم منم ک گفتم کیر تو این شانس بدون ک حرفی بزنم ک بفهمه پشت درم رفتم زدم رو جوش اومد بیرون شروع ب حرف زدن شد فهمیدم اره اوم مثل من شکست خورده تنهاست اما من حشری از بدنش شروع کردم از گفتن خاطرات قدیم یادش بخیر دبیرستان ک بودیم این جوری اون طوری علت جدایمون فهمیدن پدرش بود و ک ی لحظه بغزش از روزگارت ترکید منم خدمو ستونش کردم ک بم لم بده تو این حس بود ک گفت هیشکی منو نمیخواد دوسم نداره ک گفتم خودتم میدوی دوست دارم من هر کی نداره من دارم ک صورتم بردم جلوش پیشونیمو گذاشتم رو پیشونیم شروع کردم قل قلک دادنش و میگفتن نکن نکن اخه دبیرستان همیشه باش شوخی میکردم شوخی کردم قل قلک دادن ک یلحظه افتاد روم ممش حس کردم دوباره فکر خرابم شروع کردم ب فشار دادنش و ی لحظه صورتم اوردم جلو گفتم ب یاد قبل شروع کردیم ب بوسیدن هم منم اومدم ی چند دقیه لاله گوششو گردنشو خوردم همین طوری ک روم بود فشارش میدادم ی لحظه برش گردوندم از پش گرفتمش شروع کردم ب لیسیدنش و خودمو ب کونش نزدیک کردم کیرم دیگه راست راست شده بود ارم دستمو انداخت رو ممش و همین طور ک میخوردم شروع کردم ب مالیدنشون ک صدای اهش بلند شد تا بلند شد ی دستم بردم سمت کسش و شروع کردم ب مالیدن چند دقیقه شد بدنش داشت میلزید صدای اهش حشیرم کرده بود ک بلندش کردم نشوندمش تی شرتشو در اوردم شروع کردم بخوردن ممه هاش وای چ گرم بود یکم اولش باش بازی کردم و میخوردم دیگه حشیری شده بود کشیدم کنار اگار خودش میدونست نوبت اون دسشو اروم کشید رو کیرم و اروم لبام شروع کرد ب بوس کردن و خوردن و افتاد روم اروم شلوارمو کشید پاین و از لبام ب سمت بدنم شروع ب خوردن کرد ولیس زدن منم . کیرم داشت میترکید ک از رو شرتم شرو کرد ب لیس زدن و بعدشسرشو از بغلش داد این طورفو خورد وای چ لب های نرمو گرمی داشت داشتم میرمدم وای اح بلند شد شروع کردم ب اه کشیدن اه اه بخورش اه شلوارش ک داش برام میخورد کشیدم پایین و همین طور میخورد کیرم شروع کردن ب لیسیدن کسش دست از خوردن کشید اهش در میگفتت اوممم ایی اه امو من خشم اومده بود خوردم ک ی لحظه حشرم زد بالا مث دیونه ها حلش دادم رو مبل برش گردوندم گفتم ی تف بزن من تف ندارم یکم شروع کرد ب خورد کیرم و ی تف گند ای انداخت روش سرش گذاشتم لای پاش باش بازی میکردم یک انگشتم بردم سمت کونش و کردم توش دو انگشت سه انگشت احش در اومد دیدم باز شده کونش میشه بکنیش ک زیاد دردش نیاد ارو سرش گذاشتم دم سوراخش سینش فشار میدادم ارم فشار دادم ک ای بلندی کشید ایـــــــــــــــی و گفتم خودت عقب جلو کن هر چقدر توانت و عقب جلو میشد و اح اح میکرد ی پند دقیقه گذشت داشت ابم میومد شروع کردم ب خودم عقب جلو کردن ک جیغ میزد و ای ایش شروع شد گفت بسه نمیتونم گفتم اخرش میشه تا ته و شروع کردم با دستم کسش مالیدن و تلبه زدن ک ی لحظه دیدم داره میاد گفت نریز تو کونم خواهش بدم میاد و ابم داشت میومد اح اح من شروع شد ریخت لای پاش و سریع با دستمال تمیز کردم کونش ک نریزه رو فرش خوابیدم پیشش . الان 4 ماه باهم دوستیم و چند بار سکس داشتیم و من بش علاقه مند شدم شدید اونم همین طور ک میخوایم ازدواج کنیم .
امیدوارم خوشتون اومده باشه من بار اولم است مینویسم حتی عضو نیستم بد بود شرمنده

نوشته: محمد


👍 0
👎 0
38935 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

453791
2015-02-19 19:29:05 +0330 +0330
NA

والا با این سواد و نوشتنت بعید میدونم دوم دبستان رو هم تموم کرده باشی چه برسه به دبیرستان!!

2 ❤️

453792
2015-02-19 23:03:04 +0330 +0330

bad dash1 wacko aggressive

0 ❤️

453793
2015-02-20 07:20:44 +0330 +0330

بعضیا تو برف و بارون هم مخ میزنن همون روز اولم میکنن تا دسته ماکه 3ماه تابستون نتونستیم ی شماره بدیم البته بی عرضه نیستما ولی به خوشتیپی شما نیستم که یروزه کس جور کنم خخخخخ

0 ❤️

453795
2015-02-20 13:21:53 +0330 +0330
NA

کافشن؟ نه کافشن؟؟؟؟ کافشن پوفیوز؟؟؟ هان؟ کیر تو دنیای مجازی که ی جلقی مثل تو بشیه داستان بنویسه
شب غذا کم بخور که خواب نبینی کونی
و لطفا خواب میبینی نیا واس ما تعریف کن
اتفاقا منم ی شب خواب دیدم یکی از کارکترای استریت فایترز رو دارم میکنم یهو محکم ی تلمبه زدم از زیرم پرت شد…
ببین کونی به این میگن خواب!!!
خاک عالم بر سرت
کیر بردی بر درت

0 ❤️

453796
2015-02-20 13:54:12 +0330 +0330

کافشن؟؟؟!!!پیرن؟؟؟!!!
منظورت کاپشن و پیرهنه؟؟؟
وای خدااااااااااااااااااااا…چرا ترک تحصیل کردی اخه پسرم؟

0 ❤️

453797
2015-02-21 06:47:55 +0330 +0330

دمت گرم
همین که شهامت داشتی و نوشتی خودش خیلیه

0 ❤️

453798
2015-02-21 21:00:13 +0330 +0330
NA

|“میرمدم وای اح بلند شد شروع کردم ب اه کشیدن اه اه بخورش اه شلوارش ک داش برام میخورد کشیدم پایین و همین طور میخورد کیرم شروع کردن ب لیسیدن کسش دست از خوردن کشید اهش در میگفتت اوممم ایی اه امو من خشم اومده بود خوردم ک ی لحظه حشرم زد بالا”|!!! :|
میشه یکنفر واسم ترجمش بکنه لطفأ؟! ‏‎:’(‎‏

0 ❤️

453799
2015-02-22 03:50:36 +0330 +0330
NA

یعنی ریدم تو سوادت.اعصابم به گه کشیدی.نتونستم تا اخر بخونم. diablo

0 ❤️

453800
2015-02-22 05:03:42 +0330 +0330
NA

پیشاشپیش حرومزادتون مبارک

0 ❤️