کردن فاطیما تو جاده

1393/04/23

سلام به همه بچه های گل شهوانی.من الان 21 سالمه و داستانی که میخوام بگم برمیگرده به 18سالگیم امیدوارم خوشتون بیاد…
دفتر و کتابارو برداشتم و با موتور رفتم خونه دوستم تا باهم بریم هنرستان.توراه 3تا دختر دبیرستانی رو دیدیم که چادری و خوشجیل موشجیل تو خیابونن و دارن از یه پیرمرد آدرس میپرسن رفتم جلوشون رفیقم(عماد)گف خانوما درخدمت باشیم(همیشه تیکه هاش دوهزار نمی ارزید)تحویل نگرفتن و رفتن تو دبیرستان ماهم دست تو دماغ رفتیم هنرستان.برگشتی عماد گف من با اتوبوس میرم گفتم به کیرم و رفتم خونه.به خونه نرسیده بودم که عماد زنگید گف باورت نمیشه چیکار کردم گفتم ریدی گفت نه شمارمو دادم به یکی ازون 3تا چادری(داشت ذوق مرگ میشد)بعد چندبار قرار گذاشتن باهاشون منم شمارمو دادم به دوستش تا هرجا میریم 4تایی باهم باشیم.نزدیکای امتحانای خرداد بود که عماد گف میخوام سونیا رو بیارم خونه هوامو داشته باش.از خونه رفت و بعد نیم ساعت با سونیا اومدن دست داد و رفتن تو اتاق و یکی دوساعت بعد اومدن بیرون و رفت.به عماد گفتم کاریش کردی گف نه داداش راه نداد ولی کسشر میگفت چون کیرش مث اول ورودشون شق نبود و مدام تخماشو میخاروند.این جریان گذشت تا منم به فاطیما پیشنهاد خونه دادم ولی کونده قبول نمیکرد باهزار بدبختی راضیش کردم که خانواده رو چندساعتی بپیچونه تا با ماشیم دوتایی بریم بیرون شهر بچرخیم.قبول کرد و ساعت 9صبح رفتم سر کوچشون تا اومد و از شهر زدیم بیرون.خودمو ناراحت نشون میدادم تا راضی بشه بریم خونه اما نشد ک نشد.تو راه واسش از جریانات عماد و سونیا تعریف کردم و کسشرایی که عماد راجبه سونیا میگفت و به فاطی میگفتم.رسیدیم به یجای بیابونی خارج شهر که یه جاده خاکی کمربندی از جاده جدا میشد رفتیم تو اون راه و لرز افتاد بدن فاطیما گف امیر برو جاده اصلی اینجا میترسم باترس بهم نگا میکرد و صداش میلرزید.گفتم نترس اگه میخواستم بلایی سرت بیارم الان خونه ی عماد لخت زیرم بودی.ساکت شده بود و ناخوناشو میجویید.یجای خلوت که به دوطرف جاده تسلط داشتم نگه داشتم و خاموش کردم.گف چی شد امیر گفتم فاطیما 6ماهه منتظر این لحظه ام تا دوتایی یجای خلوت باشیم .گف امیر توروخدا زودبریم میترسم گفتم چشم میریم اما این همه راه اومدیم یه لب نمیدی؟دوروبرو نگاه کردو لباشو اورد نزدیک از زیر شونش گرفتم و اوردم لباشو چسبوندم به لبام چندبار مک زدو جداشد.دوبارو رفتم سمتش لباشو کردم تو دهنم که تندتند نفس میزد و دستمو فشار میداد دستمو گذاشتم رو سینش فشار دادم که یهو سینشو سفت کردو لبامو محکم مک زد بعد جداشدیم گف بریم گفتم نترس عزیز اینجا خلوت ترین جای این منطقس.گفتم فاطی میزاری لباساتو باز کنم سینه هاتو بخورم؟دوتا دکمه ی مانتوشو باز کرد گف بیا درش بیار.قبلا عکس سینه هاشو واسم فرستاده بود ولی تو عکس کجا واقعیت کجا.! سره سینشو گذاشتم تو دهنم و تند تند میمکیدم.دوتا سینه ی گرد سفت با نوک قهوه ای کم رنگ داشت آمپرم می اومد بالا و به قول دوستان نویسنده با ولع سینه هاشو میخوردم اونم گف امیر بسه ادامه نده حالم بد میشه اما کو گوش شنوا.با خودم میگفتم من به قصد کردن اوردمت مگه به این زودیا ولت میکنم. سینه سمت چپش تو دهنم بود و با دستم سینه دیگشو میمالیدم گه گاهی میرفتم بالا و لباشو میخوردم. اونم حشرش زده بود بالا و همکاری میکرد.دستمو بردم لای پاش خودشو جمع کن به زور دستمو از زیر شلوار رسوندم به کسش که خیسه خیسو داغه داغ بود.دستمو گرفت گفت امیر نکن ترشحاتم اومده دوس ندارم تو دست بزنی منم گفتم کسشر نگو(تودلم)وداشتم کسه خیسشو میمالوندم.دید اصن به حرفاش گوش نمیدم شالشو انداخت رو صورتش و باصدای خیلی ضعیف آه و اوه میکرد.بعد چند دقیقه کسمالی از ماشین پیاده شدم و رفتم در سمت فاطی رو باز کردم و اوردمش صندلی عقب.به شکم درازش کردم و شلوار جینشو تا زانوهاش کشیدم پایین.فاطیما که فهمیده بود نمیتونه از کردن کونه سفیدو گندش منصرفم کنه گف امیر توروخدا فقط توش نکن.گفتم خرکه نیستم پردتو بزنم.گف اونوکه غلط میکنی بکنی منظورم تو کونمه.گفتم باش لاش میزارم.یکم تف انداختم سره کیرمو گذاشتم لاش.وااای چه کونی داشت با اینکه حالت سگی شده بود ولی بازم میشد راحت کیرمو بزارم لای دولپ کونش.کم کم تفو بیشتر کردمو سره کیرمو کردم تو کونش.خودشو جلو کشید و گف امیر توش نکن گفتم باشه.دستمو گذاشتم رو کمرش تا نتونه دوباره بره جلو اینبار با تف بیشتر و فشار بیشتر کیرمو تا نصفه بردم تو که نفسش بند اومد.گفتم حالاکه رفته بزار بکنم دیگه.فاطیما که لباشو گاز میگرفت و یه قطره اشک گوشه چشش بود گف بکن فقط زود ولم کن عوضی.بهم بر خورد که فوش داد منم مث وحشیا تو کونش تلمبه زدم و اه و اوف فاطیما سکوت اون اطرافو شکسته بود.داشت آبم می اومد با آخرین حرکت و بافشار آبمو ریختم تو کونش.گف خب خلاص شدی حالا پاشو از روم بریم خونه.کیرمو که از کونش در اوردم انقد کونش باز شده بود که بی اختیار یکم گوه از کونش زد بیرون منم که بار اولم بود کون میکردم و نمیدونستم اینجوری میشه با دیدن گوه و بوی بده گوه و آبم که قاطی شده بود و هوای گرم تو ماشین حالم بد شد و رفتم کنار ماشین بالا اوردم.فاطیما که نمیدونست چی شده وقتی داشت با غر زدن فوش دادن کونشو پاک میکرد دید که چطور ریده و فهمید استفراغ من واسه چی بود چنان ساکت شد که حتی وقتی بردم سره کوچشون و پیادش کردم تو چشام نگاه نکردو حتی بی خداحافظی رفت خونه.روز بعدش همه جریانو برا عماد تعریف کردم و روده بر شدیم از خنده.فاطیماهم تا چندهفته جواب پیاماو تماسامو نمیداد بعد یک ماه اس داد دیگه زنگ نزن دارم ازدواج میکنم.منم گفتم فقط شوهرت اگه خاست از کون بکنت به هر قیمتی شده نزار.دیگه جواب نداد و منم به زندگی عادی خودم ادامه دادم…پایان،!

نوشته:‌ پسربد


👍 0
👎 0
79142 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

427101
2014-07-14 19:19:56 +0430 +0430
NA

یعنی خاک تو سر تو و پسرای امثال تو که فقط زارت دختره رو میگایین.بعدشم برو که رفتی.

فقط میرین سر قرار که بکنین بد بختای جغی.
خاک تو سرت…

0 ❤️

427102
2014-07-14 19:47:51 +0430 +0430
NA

تو چقدر لجنی :|
دوستان بحسابت رسیدن
برو بده به عماد :| پاره پوره :|

0 ❤️

427103
2014-07-14 21:22:39 +0430 +0430
NA

Bax ridan bet mn taze Karam pa saketam biggrin

0 ❤️

427104
2014-07-14 21:44:21 +0430 +0430
NA

بچه ها همه چی رو گفتن دیگه من چیزی نمیگم

0 ❤️

427105
2014-07-14 23:54:05 +0430 +0430
NA

فقط من از ی جای داستان در تعجبم .اخه میگن دیوانه چو دیوانه بیند خوشش اید من در تعجبم که این که خودش گهه چطور از دیدن گه خوشش نیومده.احتمالا احتمالا حالش بد شده که دیده مثل خودشم تو کون دختره پیدا میشه.حیف اسم دختر که از دهن کثبف توی بیشعور سطح پایین در بیاد.تو باید تو راخ همون باک موتورت بکنی یا تو لوله اگزور موتورت اشغال.تو چیزی به نام احساس هم داری تو وجود کثیفت؟؟؟؟؟

0 ❤️

427106
2014-07-14 23:59:34 +0430 +0430
NA

کیرتوکون خودتو فاطیما و عماد و سونیا و هرچی کونی مثل خودت.لاشو

0 ❤️

427107
2014-07-15 03:17:41 +0430 +0430

همین تیتر اول باحاله.خخخخ

0 ❤️

427108
2014-07-15 03:23:17 +0430 +0430

جلقکی بود، ننویس . . . . . . . . . . . .
این تیتر من خیلی تکراری شده. علتش هم اینه که هرچی جلقوی کله کیریه اومده داستان نوشته. طوری بشاشم به روح و روانت که تا آخر عمرت سرگردون بمونی. کله کیری تو به عمرت به جز اینکه عماد کونت گذاشته، کاری دیگه کردی؟ ننویس چلمنگ، ننویس.

0 ❤️

427110
2014-07-15 06:13:47 +0430 +0430
NA

کس مامان اون کسکشی که تخم تورو انداخته. کاش همون شب ازدستش در میرفت و میریختش تو کون مامان جندت.
دریک کلام کس نوشتی.
کیر مقام معظم رهبری و رییس جمهور روحانی و ظریف و عراقچی تو کس خواهر مادرت مادر جنده بچه ها به حسابت میرسن من دیگه فحش نمیدم خار کسه پست فطرت

0 ❤️

427111
2014-07-15 06:14:14 +0430 +0430

کیر تو چوچول فاطیما
ننویس دیگه

0 ❤️

427112
2014-07-15 06:21:30 +0430 +0430
NA

د اخه کس مغز کم کم تفو بیشتر کردی؟ چطور تفو بیشتر کردی مگه شیر ابه .اون تفت تو کس خواهرت ننویس مادر جنده ننویس جلغی

0 ❤️

427113
2014-07-15 06:45:43 +0430 +0430
NA

آخه کس مغز جغی اگه راست گفتی که کیرم تو دهنت با این سکس کردنت زدی خار دختررو گاییدی بد میگی گه دیدم حالم بد شد؟ ریدم تو اون مغزت بزغال،ه واسه سکس از پشت هیچ خری اینجوری نمیکنه که بزنه پاره کنه طرف و لیاقتت همون با گه محشور شدنه، اگرم دروغ گفتی که ماشالا به ذهن تخمیت خوب چرت و پرت تفت دادی. ولی من نمی دونم کجای این ایرانه خراب شده خلوته که همه می گن رفتیم یه جای خلوت کشید پایین زدیم جا!!

0 ❤️

427114
2014-07-15 06:50:19 +0430 +0430
NA

بچه ها که حسابی از خجالتت در اومدن،منم کلا کاری به راست و دروغ داستانای اینجا ندارم،فقط میام داستانا رو میخونم و اگه قشنگ باشه هم که چه بهتر،ولی اگه داستانت واقعی نبود و بازم میخوای از این داستانا بنویسی حداقل به یه سری جزئیاتی که بچه ها گفتن دقت کن تا کمتر فحش بشنوی.

0 ❤️

427115
2014-07-15 08:13:01 +0430 +0430

من موندم آخه چرا کس و شر می نویسید؟!!! مطمئنم تو عمرت یه بار هم کون نکردی ابله.کون صفر کیلومتر رو با تف کردی!!! حالا من باید نیم ساعت انگشت کنم و کرم بزنم بعد که نوبت کیر میشه کلی هم داد و جیغ بشنوم که بره توش.
حالا به اینکه موتورت چجوری تبدیل به ماشین شد کاری ندارم :|

0 ❤️

427116
2014-07-15 08:29:29 +0430 +0430
NA

ریده بودی بهتر از این داستانت بود. دختر مردمو به زور کردی اونوقت توقعم داری… خیلی نامردی

0 ❤️

427117
2014-07-15 09:02:22 +0430 +0430
NA

اینکه نویسنده خارکوسده هست شکی نیست
اما یه سوال از Koonkiller دارم؛چرا حالا 139 تا 18 چرخ تو کون نویسنده؟؟؟؟
این 139 از کجا آوردی؟؟مثلا 140 تا بره ایراد داره !!!؟

0 ❤️

427118
2014-07-15 09:39:42 +0430 +0430
NA

انچنان شعری بگویم ک بسوزد جیگرت - کیره اسب عربی صاف تو کون پدرت !!

ننه کامیون جنده کده بوده اون دخترای چادری میرفتن یا دبیرستان - حق وکیلی این اسم سونیا و … رو از رو کدون فیلمی بلند کردی؟

0 ❤️

427119
2014-07-15 09:46:34 +0430 +0430
NA

ROFL vaaaaay mordam az khandeeeeeeeee

0 ❤️

427121
2014-07-15 14:25:16 +0430 +0430

حالا ک از گه تا کامیون رفت تو کونت با این داستان
منم کیرمو بفرستم بی نصیب نمونی کیر مغز
کیرم تو همون بالا آوردنت
کاش میرید تو کله کیریت حداقل گه که باشه از هیچی بهتره

0 ❤️

427122
2014-07-15 14:54:01 +0430 +0430
NA

حالا بچه يه گهي خورده تو چرا اعصابتو خرد ميکني؟

0 ❤️

427123
2014-07-17 09:53:38 +0430 +0430

ریدم به کلاس پدرت روانی کسخل

0 ❤️

427124
2014-08-04 17:01:41 +0430 +0430
NA

خیلی پلشتی اسکل توهمی

0 ❤️