کشتی با آریا

1397/06/05

سلام
این داستان بر میگرده به زمانیکه من 15 سالم بود
از خودم بگم که من کشتی گیرم و بدن سفتی دارم من روز های زوج میرفتم کشتی و روز های فرد توی کوچه با بچه ها فوتبال بازی میکردیم
تو یکی از این روزا بعد فوتبال دوتا از دوستام داشتن با هم کل کل میکردن نمیدونستم سرچی هست رفتم جلو گفتم چه خبرتونه حسام گفت اریا میگه کیرش از من بزرگ تره منم تو بحث این دوتا شرکت کردم گفتم خوب به هم نشون بدید ببینید مال کدومتون بزرگ تره گفت دیدیم بازم اریا داره چونه میزنه
حسام گفت تو مال جفتمونو ببین بگو مال کدوم بزرگ تره گفتم باشه، رفتیم پشت یه کامیون کشیدن پایین که دیدم برای جفتشون یه اندازس و از مال من کوچیکتره تا مال حسام و اریا رو دیدم خندم گرفت گفتم سر این دارید کل کل میکنید گفت مگه مال خودت چقدره که منم نشون دادم تا کشیدم پایین اریا کیر منو گرفت دستش گفتم چیکار میکنی گفت مال تو چقدر گندس گفتم دوسش داری که اریا خندید چیزی نگفت بعد چون ساعت 9 شب بود دیگه رفتیم خونه
تا پس فردا که فوتبال بازی کردیم حسام نبود، ولی آریا بود. بعد بازی بهم گفت میشه دوباره بهم نشون بدی گفتم دوست داریا گفت اخه خیلی بزرگه گفتم باشه کجا گفت بریم پارکینگ ما رفتیم پارکینگ آریا گفت ببینم گفتم اول مال تورو ببینم کشید پایین درسته خیلی کوچیک بود ولی ناز بود گفت حالا تو گفتم نه دیگه برای من خوابه بیدارش کن گفت چطوری گفتم برگرد کونتم ببینم برگشت چه کونی داشت یه کم ور رفتم که بیدار شد گفتم بیداره گفت ببینم
منم کشیدم پایین تا دید دوباره کیر منو گرفت دستش شروع کرد ور رفتن
یه کم ور رفت گفتم میشه بمالم به سوراخت گفت نکنی تو گفتم باشه برگشت منم گذاشتم لای کونش واقعا نرم و گرم بود
یه 7.8 دقیقه بالا پایین کردم که آبم اومد و ریختم زمین اریا گفت حیف کردی ریختی زمین گفتم چرا گفت میخواستم بخورم
گفتم دفه بعد گفت واقعا بازم منو میکنی گفتم این بار که نکردم ولی دفه بعد میکنم گفت باشه
یه هفته گذشت خونه ما خالی شد منم باشگاه نرفتم رفتم دمه خونه آریا گفتم میایی خونه ما گفت کسی نیست گفتم نه کسی نیست
که اومد پایین رفتیم خونه ما تا رسیدیم خونه لباسارو کندیم و همدیگرو بغل کردیم لب همو میخوردیم همدیگرو بوس میکردیم که به اریا گفتم کیر منو بخور اونم ازخدا خواسته شروع کرد حرفه ای نبود ولی بد هم نبود داشتم حال میکردم
گفتم دیگه بسه برگرد برگشت کرمو برداشتم مالیدم به سوراخش شروع کردم انگشت کردن انقدر انگشت کردم که 4 تا انگشت هم زمان تو کونش بود
یه بالشت گذاشتم زیر شکمش و یکی هم جلو صورتش اریا گفت میخوام جر بخورم گفتم باشه عزیزم
سر کیرمو گذاشتم دم سوراخش گفتم اماده ای گفت اره که یدفه همه کیرمو یه جا کردم تو کون اریا
بیچاره سرشو چسبوند به بالشت و یه جیق بلند کشید و داشت گریه میکرد همونجوری که کیرم تو کون اریا بود در گوشش گفتم در بیارم گفت نه بکن گفتم باشه داشتم تلمبه میزدم که دیدم کونش داره خون میاد کیرمو در آوردم و تمیزش کردم بادستمال هم کیر خودمو هم کون اونو به اریا گفتم کونت پاره شده چیکار کنم گفت تو فقط بکن گفتم خون میاد گفت بکن منم دوباره کردم تو و شروع کردم تلمبه زدن داشت خون میومد ولی توجه نکردم تا 10 دقیقه کردم داشت آبم میومد که در آوردم و بادستمال اول خونشو تمیز کردم بعد کردم دهن آریا یه 2 دقیقه خورد تا آبم اومد همشو خورد و کلی تشکر کرد
بعد گفت از سوراخم عکس بنداز ببینم چه شکلی شده منم با گوشی خودم چنتا عکس گرفتم ازش بهش نشون دادم بهش گفتم عکسارم پاک نمیکنم گفت به کسی نشون نده گفتم باشه
و هنوز هم با اریا در ارتباط هستم و هر چند وقت یک بار با هم سکس میکنیم

دوستان ببخشید طولانی شد لطفا نظر بدید
نوشته: سینا


👍 2
👎 13
28300 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

713550
2018-08-27 20:50:23 +0430 +0430

ادمین جان از همین تریبون اعلام میکنم تف تو کیونت . هر چی آپ کردی امشب گی بود .

1 ❤️

713557
2018-08-27 21:01:42 +0430 +0430

می خواستم بنویسم حالت تهوع ولی باید بنویسم استفراغ . اینجوری حق مطلب بهتر ادا می شه. (dash) (dash) (dash)

0 ❤️

713559
2018-08-27 21:04:18 +0430 +0430

خون؟؟؟

0 ❤️

713566
2018-08-27 21:12:48 +0430 +0430

بابا این داستان ها رو ننویسین
فیوز مغزمون میپره

0 ❤️

713610
2018-08-28 00:48:51 +0430 +0430
NA

کس شعر حیفه وقتی ک گذاشتم واسع خوندن این


0 ❤️

713616
2018-08-28 02:19:08 +0430 +0430

کس شعر محض بود
:-!

0 ❤️

713640
2018-08-28 05:56:18 +0430 +0430

وای تو چقدر گنگستری؟؟؟؟???
در ضمن حتما باس میگفتی کشتی کاری؟؟؟???

0 ❤️

713678
2018-08-28 12:40:46 +0430 +0430

اینم نظر من=
مرده شورت ببرن با این داستان تخمیت

0 ❤️

713722
2018-08-28 20:24:34 +0430 +0430

بغیر گی داستان دیگه ای نیس؟

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها