جاذبه را میتوان به صورت یک طیف در نظر گرفت که انواع و درجات مختلفی دارد؛ برای مثال ممکن است به ظاهر کسی یا طرز فکر او جذب شوید. این امر میتواند کاملاً فیزیکی یا به طرز دلپذیری احساسی باشد.
برخی از افراد میتوانند به راحتی یکی را از دیگری تشخیص دهند، اما برخی دیگر برای درک تفاوتهای بین جاذبه جنسی و جاذبه عاطفی با مشکل مواجه هستند. در اینجا نحوه تشخیص آنها آورده شده است.
جاذبه جنسی، امری کاملاً فیزیکی است، بر اساس زیباییشناسی بنا شده و ریشه در برانگیختگی دارد. این امر، زمانی اتفاق میافتد که دیدن یا تصور فردی، احساسات شهوت و نزدیکی فیزیکی را ایجاد کند.
دکتر جنیفر نوریک (Jennifer Nurick)، روانشناس بالینی، مشاور، متخصص انرژی درمانی و نویسنده کتاب اضطراب دلبستگی خود را درمان کنید (Heal Your Anxious Attachment) میگوید: «این نوع جذابیت، اغلب منجر به فانتزیهای جنسی در مورد لمس شدن توسط یک فرد یا لمس کردن فرد دیگر میشود.»
1. علاقه به ظاهر فرد
جاذبه جنسی همان جاذبه فیزیکی است، به این معنی که علاقه فیزیکی به فرد دیگری وجود دارد. دکتر آورا د لس سانتوس (Aura De Los Santos)، روانشناس بالینی، میگوید: «این یکی از پایههای ایجاد جاذبه جنسی است» و اضافه میکند که نحوه لباس پوشیدن فرد، نحوه نگاه شما به او (به عنوان مثال، سالم یا دوستانه) و بوی بدن، همگی بر میل فیزیکی تأثیر میگذارند.
2. پاسخ های فیزیکی
علاقه به ظاهر فرد در ابتدا ایجاد میشود، سپس در مرحله دوم، واکنش فیزیکی به ظاهر فرد قرار میگیرد. نوریک میگوید: «برخی افراد گزارش میدهند که هنگام احساس کشش جنسی قوی، گرمای اطراف اندام تناسلی خود را احساس میکنند. این علامتی است که بدن برای فعالیت جنسی آماده میشود.»
3. فانتزی های جنسی
چیزی که بین افراد مرسوم است، این است که برانگیختگی باعث ایجاد فانتزیهای جنسی و تصاویری در ذهن فرد از آنچه که میخواهد، میشود.
4. احساس تنش و عدم قطعیت
در حالی که جاذبه جنسی میتواند هیجانانگیز باشد، برانگیختگی نیز میتواند مجموعهای از احساسات پیچیده را به وجود آورد. به گفته آرون فرازین (Aaron Frazin)، مربی روابط و سکس، این در افرادی که سابقه طرد شدن دارند، رایج است و میتواند باعث شود فرد به جای دنبال کردن خواستههای خود، از آنها دور شود.
فرازین توضیح میدهد: «اگر این تجربه را به صورت اسلوموشن بررسی کنید، میبینید که قبل از دور شدن و قبل از اینکه آن میل را سرکوب کنید، لحظهای تمرکز روی فرد دیگر و تمایل به او وجود دارد.»
اگر تمایل جنسی را میل به برطرف کردن فاصله فیزیکی بین دو نفر بدانیم، فرازین جاذبه عاطفی را به عنوان اشتیاق برای نزدیکی عاطفی بین دو نفر تعریف میکند؛ شبیه به امنیتی که بین بهترین دوستان وجود دارد.
فرازین توضیح میدهد: «احساس امنیت میکنید که تمام یا بیشتر خودتان را ابراز کنید و همانطور که هستید، باشید.» او اضافه میکند: «در کنار این فرد احساس بازیگوشی و کنجکاوی میکنید.»
1. جستجوی صمیمیت عاطفی
تمایل جنسی بر پایهی جسمانی بودن است، اما جاذبه عاطفی بر اساس این نیست که فرد از لحاظ فیزیکی چه شکلی است، بلکه بر اساس این است که او چه کسی است. بنابراین، سانتوس میگوید: «وقتی افراد این نوع از جذابیت را تجربه میکنند، دنبال کردن نزدیکی، بودن در کنار هم و داشتن علاقهی واقعی برای شناختن آنها در سطح عمیقتر، امری عادی است.»
2. شکلگیری عشق
نوریک میگوید: «با شناخت شخصی و رشد و تعمیقِ آن جاذبه عاطفی، عشق در لحظات کوتاه مراقبت، مهربانی و ارتباط پرورش مییابد.»
3. تصور آینده با فرد مقابل
جذابیت فیزیکی میتواند گذرا باشد، اما جذابیت عاشقانه میتواند به صورت بلند مدت باشد. نوریک میگوید: «چه عاشق شده باشید و چه در آستانهی آن باشید، یک نشانهی قطعی از جاذبه عاطفی، احساسِ تمایل به ایجادِ یک پیوند ماندگار و در نتیجه یک رابطهی طولانی مدت است.»
در حالیکه جاذبه جنسی و جاذبه عاطفی میتوانند با هم همپوشانی داشته باشند، اما آنها یکی نیستند. شما میتوانید از لحاظ جنسی به کسی جذب شوید اما تمایل عاشقانهای به او نداشته باشید و بالعکس.
تفاوت اصلی بین این دو، بخشی از وجود شماست که جذب میشود.
نوریک توضیح میدهد: «وقتی جاذبه جنسی را احساس میکنید، بدن شما با یک بلهی درونی به فرد پاسخ میدهد.» این یک میل کاملاً فیزیکی است که نیازی به نزدیکی عاطفی ندارد. اما نوریک میگوید، وقتی جاذبه عاطفی را احساس میکنید، قلبتان به شما میگوید که با فردی خاص آشنا شدهاید. این میلی برای یک ارتباط عمیقاً عاطفی و انسانی است.
جاذبه جنسی اغلب با جاذبه عاطفی همراه است. این نوع صمیمیت فیزیکی میتواند یک رابطه عاشقانه را تقویت کند و با عمیقتر کردن ارتباط، به رضایت کلی زوجین کمک کند.
با این گفته، ممکن است از نظر عاطفی به کسی جذب شوید اما فاقد مؤلفه جنسی باشید. در این صورت، نوریک به شدت افراد در یک رابطه عاشقانه را تشویق میکند تا آنچه ممکن است مانع از جذابیت جنسی شود را بررسی کنند.
نوریک می گوید: «ممکن است از نظر عاطفی به کسی جذب شوید، از معاشرت با او لذت ببرید و احساس کنید او شریک عالی برای زندگی است، در حالی که تمایل جنسی به او ندارید.» او در ادامه اضافه میکند: «با این حال، ما از تحقیقات میدانیم که زوجهایی با یک زندگی جنسی موفق، رضایت بیشتری از رابطه خود گزارش میدهند، بنابراین در دراز مدت، ارزش دارد که این موضوع را به عنوان یک زوج در اوایل رابطه بررسی کنید.»
از آنجایی که همه انگشتان یک دست مثل همدیگر نیستند، رابطه جنسی هم میتواند بخشی از عشق باشد اما همهی شرکای جنسی عاشق هم نیستند. تا تمایل جنسی به عشق تبدیل شود، باید درک عمیقی از فرد مقابل در سطح احساسی وجود داشته باشد.
نوریک میگوید: «رابطه جنسی میتواند بخش قدرتمندی در پرورش عشق و فضایی برای بازی، سرخوشی و ارتباط عمیق باشد.» این میتواند یک بلوک ساختمانی در پایه و اساس یک رابطه قوی باشد، اما نباید یک ارتباط فیزیکی، به خصوص در مراحل اولیه تمایل جنسی، با ارتباط احساسی اشتباه گرفته شود.
برای اینکه مطمئن شوید این دو را با هم اشتباه نمیگیرید، سانتوس بر اهمیت تحلیل ارتباط تأکید میکند. لازم است که در مورد اینکه چه چیزی از طرف مقابل میخواهید و چگونه جذابیت شما آشکار میشود، واقع بین باشید. انواع مختلف جذابیت منجر به علائم مختلفی از جاذبه میشوند. از خودتان بپرسید، آیا از نظر احساسی به این فرد جذب شدهاید، یا فقط به دنبال رضایت فیزیکی هستید؟
سانتوس میگوید: «اگر با گذر زمان، بخواهید وقت بیشتری را با این فرد بگذرانید، ممکن است عشق باشد. اما اگر فقط لحظهای و زمانی که احساس تمایل جنسی دارید میخواهید با او وقت بگذرانید، ممکن است فقط تمایل جنسی باشد.»
در اینجا ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که داشتن درک قوی از احساسات، موضوع کلیدی است. جاذبه عاشقانه، یک کشش عاطفی است که بر اساس ارتباط و نوعی سازگاری است که در سطح احساسی با فردی دارید. فرازین توضیح میدهد که اگر از نظر عاطفی به کسی جذب شده باشید، احساس امنیت و نزدیکی میکنید. با این حال، اگر از نظر جنسی به کسی جذب شده باشید، احساساتی از اضطراب و تنش بالا را تجربه خواهید کرد، اما نه آنقدر بالا که طاقت فرسا باشد.
جاذبه، چیزی است که میتواند رشد کند، نوسان پیدا کند، ناپدید شود یا با تغییر روابط یا تحول سلیقهها و تمایلات جنسی یک فرد، تغییر کند. در حالی که تحقیقات بیشتری در مورد روانشناسی پشت جاذبه لازم است، اما آنچه که پژوهشگران تاکنون آموختهاند این است که جاذبه تا حد زیادی ذهنی و کاملاً شخصی است. این امر تا حد زیادی بازتابِ آن چیزی است که شما تمایل دارید و این تمایل میتواند ریشه در هزاران موضوع داشته باشد.
برای مثال، سوزانا ویس (Suzannah Weis)، مربی روابط و سکستراپیست دارای مجوز AASECT میگوید که، اغلب اوقات، الگوهای جذابیت یک فرد، بازتاب زخمهای دوران کودکی است [1].
ویس توضیح میدهد: «اگر یکی از والدین شما از لحاظ احساسی در دسترس شما نبوده باشد، ممکن است از نظر (عاطفی یا جنسی) به معشوقههایی جذب شوید که دور هستند.» این میتواند منجر به یک اثر دومینویی از روابط سمی شود، به همین دلیل است که ویس بر اهمیت صحبت کردن با یک متخصص برای کمک به شناسایی و توقف این الگوهای بالقوهی مضر تأکید میکند.
برعکس، فرازین میگوید: «جاذبه، میتواند ریشه در نوع دیگری از تمایل داشته باشد؛ یعنی به دست آوردن ویژگیهای اخلاقی که خودمان نداریم.» وی توضیح میدهد: «بررسی اینکه چه کسی را میخواهید اغوا کنید، میتواند ویژگیهایی را آشکار کند که در تلاش هستید به صورت بیرونی «مصرف» کنید، در حالی که آنها را برای خودتان به صورت درونی میخواهید.»
با این حال، بودن با کسی که ویژگیای دارد که شما خواهان آن هستید (مانند قدرت، اعتماد به نفس، هوش و غیره)، خلأ و پوچی را که به صورت درونی با آن درگیر هستید، پر نمیکند. فرازین اضافه میکند: «از خودتان بپرسید از چه احساس سختی با قرار گذاشتن با این فرد سعی دارید اجتناب کنید؟ شفابخشی زمانی اتفاق میافتد که به طور متناقضی به خودتان اجازه دهید آن احساس را تجربه کنید و همچنان خودتان را دوست داشته باشید.»
البته، اینها فقط دو نمونه از عوامل متعدد هستند که میتوانند در چیزی که یک فرد را به فرد دیگر جذب میکند، نقش داشته باشند. در مطالعهای که در سال ۲۰۲۱ در مجلهی PLOS ONE [2] منتشر شد، محققان روی بیش از ۷۰۰۰ فرد بین سنین ۱۸ تا ۶۵ سال در مورد ویژگیهایی که در یک شریک جنسی در اولویت قرار میدهند، نظرسنجی کردند. نتایج نشان داد که ویژگیهای شخصیتی، اندام فیزیکی و جذابیت برای مردان و زنان از اهمیت بالایی برخوردار است. سن، هوش و تحصیلات به طور مساوی ارزیابی شدند و درآمد، اولویت اصلی نبود.
انواع مختلفی از جاذبه وجود دارد. برخی از آنها، مانند جاذبه جنسی و جاذبه عاطفی میتوانند شبیه به هم احساس شوند و رابطه را دچار سردرگمی کنند.
برای اینکه درک بهتری از آنچه که احساس میکنید به دست آورید، کلید کار، تشخیص تفاوتها و شباهتهای بین جاذبه جنسی و جاذبه عاطفی است.
درود دوستان. امیدوارم حال دلتون خوب باشه!
امیدوارم که این مقاله مورد توجهتون قرار بگیره. ممنون میشم این تاپیک رو لایک کنین و تاپیکهای قبلی رو هم که قرار دادم، مطالعه کنین و نظرات خودتون رو درموردش بهم بگین. امیدوارم مطالب براتون مفید واقع بشه.
دوستدار همهتون ARM7997
من با یه دختر در ارتباطم و اون جاذبه عاطفی و جنسی رو نسبت به من داره ولی من فقط جنسی هستم و میخوام یه طوری بهش بفهمونم که هم ناراحت نشه و هم رابطه ادامه داشته باشه . کسی اگر راهنمایی خاصی داره اعلام حضور کنه ممنون ❤️
خیلی تاپیک جالبیه .من موضوعش رو که خوندم جرقه ای تو ذهنم ایجاد شد.
خوب شد که این تاپیک رو زدی خیلی جای بحث داره.
یه مرز باریکی بین جاذبه جنسی و جاذبه عاطفی وجود داره .یعنی در عین اینکه تفاوتی بین این دو وجود داره مکمل همدیگه هستند که در تکمیل این مقاله خوب یه چند خط نظرم رو میگم که بخشیش تجربه شخصی خودم هست که امیدوارم کمک کننده باشه
وجود جذابیت جنسی و عاطفی زن و مرد نداره این که بگیم هر دوی این ها مختص خانم هاست اشتباه محض و میتونه آغازگر یک طلاق عاطفی و حتی جدایی کامل باشه.مرد هم باید بتونه همون جذابیت ها رو در خودش تقویت کنه که منظور از جذابیت جنسی صرفا طول و عرض و قطر آلت نیست.
شاید بگین سیس پک و پشت بازو و… بتونه جذابیت جنسی مرد رو چند برابر کنه و دقیقا مشکل اکثر خانم های جوان از همین جا شروع میشه که عاشق فیس و اندام ورزشکاری طرف میشن( میشه گفت جذابیت جنسی) ولی از جذابیت های عاطفی طرف غافل میشن ( ۴ تا کافه گلاسه و ۲ تا ساندویچ حساب کردن و عطر خریدن و ۴ تا جوک بی مزه تعریف کردن و … جذابیت عاطفی نیست) که همین میشه شروع اختلاف و افسردگی و بدبینی و جدایی
نکته بعدی مشکل بودن ترکیب کردن این ۲ تا هست که آسیبی به رابطه نزنه بذار دقیق تر توضیح بدم
خب طبیعتا جذابیت های جنسی خانم ها بیشتر هست و میل بیشتر خانم ها برای حفظ این جذابیت ها و بیشتر کردن این جذابیت و نمایش بیشتر و بهتر اون هاست و این مسائل تو ذات اون هاست و طبیعیه
حالا مشکل کجاست؟ اون جا که توجه به این جذابیت ها و مزیت زیبایی باعث میشه نوعی غرور و خودبزرگ بینی سراغ این دسته از خانم ها میاد و این غرور خواه یا ناخواه اثرات منفی روی جذابیت های عاطفیش میذاره.
ولی مردها هر دو جاذبیت رو با هم و در سطح بالایی می خوان و کم بودن هر کدوم باعث دلسردی اون ها میشه . بله همین مورد در مورد آقایون هم صدق میکنه ولی خانم ها به جذابیت های عاطفی مردها بیشتر نیاز دارند .
اینجا شاید خانم ها اعتراض کنند و بگن مگه هر خانمی که خوشگلیش زیاده مهربونیش کمه ؟
گفتم سخته نگه داشتن این ۲ تا با هم نگفتم نمیشه.
حالا برسیم سروقت مردا که بیشتر خانم ها عاشق جذابیت های عاطفی اون ها میشن هر چند ممکنه اوایل دوستی جذب تیپ و قیافه طرف بشن ولی کم کم که پیش میرن و یا نهایتا میرن زیر یه سقف و نیاز به جذابیت های عاطفی مرد رو بیشتر احساس میکنن . مردها هم که دنبال تثبیت و بهتر کردن موقعیت اجتماعی خودشون هستند دنبال کار و درآمد بیشتر بعد میاد خسته خونه خانمه میگه تو اصلا حواست به من نیست و من و درک نمی کنی
مرده هم میگه پس من صبح تا شب واسه کی سگ دو میزنم؟
این جوری میشه که زن ها شروع می کنن به خودخوری و حرص و جوش خوردن و نفرین بخت خودشون کردن
پیش خودش میگه من واسه کی خودمو آرایش کنم و لباس های جورواجور بپوشم ( کم اهمیتی به جذابیت های جنسی خودش و کمبود جذابیت عاطفی از طرف مقابل) بعد که نق زدن هاش سر مرد و درد دل کردنش با دوست و آشنا به جایی نمیرسه
همین میشه جرقه های اولین سوءتفاهم ها اختلافات و سردی و مشکلات دیگه
یا دچار افسردگی و سردی و طلاق عاطفی میشه و در خوشبینانه ترین حالت تو فضای مجازی دنبال رفع کمبودهای عاطفی خودش هست
هنر می خواد رنج و زحمت و سختی می خواد که بتونی این دو رو با هم حفظ کنی
↩ reza550055
بنظرم اول رابطه باید رک احساس و قصدت از رابطه رو بهش بگی و بزاری اون تصمیم بگیره که میخواد باهات باشه یا نه
↩ arm7997
سوالی که برای من ایحاد شد اینه که اگه جذابی عاطفی و جنسی باهم باشن یعنی عاشق شدیم؟
تاپیک جذابیه و ممنون بابت ترجمه خوب👌🌹
اون حس آرامش و امنیت توی جاذبه عاطفی خیلی نکته مهمیه که در کنار جاذبه جنسی، خوبه کسایی که می خوان همسر انتخاب کنن و به انتخابشون مطمئن شن بدونن اش❤️