ساعت نزدیکای 2 بود
همه ی دوستای قدیمی بعد مدتها همه دور هم جمع شده بودیم
میگفتیم و تجدید خاطره میکردیم
اینقد زود گذشت که اصن حواسمون به ساعت نبود
باید برمیگشتم خونه
سوار ماشین شدم قبلش گوشی رو نگاه کردم دیدم کلی میس کال دارم
بدون اینکه اهمیت بدم کیا زنگ زدن
گوشیمو رو گذاشتم تو جیبم
نگران چیزی نبودم
عادت نداشتم وقتایی که به خودم استراحت میدم جواب تلفن کسی رو بدم
به خاطر مشروب و سیگار زیادی که کشیده بودم بدجور سرم گیج میرفت
تنها چیزی که دلم میخواست خابیدن تا نزدیکای ظهر بود
بلاخره با هر زحمتی که بود رسیدم خونه
کلید انداختم و رفتم تو
دیدم نازنین رو مبل نشسته و منتظره منه
تا منو دید اومد بغلم کرد
*کجایی تو میدونی چن بار بت زنگ زدم نگرانت شدم دیوووونه هزارتا فکر و خیال کردم با خودم
+پس کی نسبت به رفتارم شرطی میشی
؟؟؟اگه من جای تو یه سگ داشتم الان به همه ی رفتارم عادت کرده بود ولی تو هنوزم جواب سوالاتو نگرفتی
*ینی من سگم؟؟؟
+نه از سگم کمتری البته از لحاظ قدرت تفکیک و هوش وگرنه تو خیلی چیزا از منم بهتری
*مثلا تو چی بهترم؟؟
+سکسی بودن مهربون بودن خوشکل بودن و خیلی چیزای دیگه
امیدوارم تونسته باشم خرت کرده باشم
*نوووچ نشدم ولی استثنا چون امشب مستی خر شدم چه بو مشروبم میدی
معلومه حسابی خوش گذروندی
+اره جات خالی واقعا خوش گذشت البته الان تموم شده و خماری مونده تازه غر غر کردنای توام بش اضافه شده
من بدجور خوابم میاد نازنین میرم بخوابم
*غلط کردی~ برات چایی تازه دم میذارم سردردت خوب شه تشریف میبرین حموم یه دوش اب سرد میگیری میای بیرون امشب خیلی کار داریم باهم جوون واست نمیذارم تازشم من تو رو میشناسم تو تا چای و سیگار اخر شبتو کوفت نفرمایی که نمیخوابی پس بدو برو حموم تا پدرت رو در نیاوردم
بخدا بخوابی تا خود صبح جیغ میزنم نمیذارم بخوابی بدرک که ابرومونم میره
+باشه یزید باشه هیتلر باشه صدام
تو از همه دیکتاتور تری
*بله که هستم اصن دوووووووس دارم دیکتاتور بودنو بیشتر از اینم وز وز نکن بدو برو سریع دوش بگیر بیا حوله لباس خواب همه چی برات گذاشتم زود بیایااا
+مثلا دیر بیام چیکار میکنی:؟
*هیچی شیر اب گرمو میبندم درم ازت قفل میکنم تا خود صبح منجمد شی
+عووووووووووووضی باشه رفتم ولی تلافیشو سرت درمیارم
رفتم حموم و تو دلم فقط به دیوونه بازیای نازنین میخندیدم حس میکردم بدجوری عاشقمه عشق رو تو چشاش میدیدم قشنگ میدونست من از چی و چیا خوشم میاد دقیقا همون کارا رو واسم میکرد من عاشقش نبودم فقط دوسش داشتم و به بودنش عادت کرده بودم به وجود مهربونش به دیوونه بازیاش به…
حوله رو به خودم پیچیدم و از حموم اومدم بیرون
دیدم نازنین منتظرمه
با دیدنش شوکه شدم حسابی به خودش رسیده بود
رژ لب قرمزش بدجوری چشامو گرفت
موهای سیاه نازش رو گردن و شونه هاش حسابی خود نمایی میکرد
چشمای عسلیش بدجور خواستنی بود
پوستش مث برف سفید بود
تنها چیزی که تنش بود یه سوتین سفید بود و یه ساپورت خیلی تنگ مشکی به قدری نازک و تنگ بود که همه جا رو میشد دید
+اووووووووه خیلی سکسی کردی خودتو
بدجور بلدی از من دلبری کنیاااا
*هنوز همه جاشو ندیدی که میخااااام دیووووونه ت کنم
نازنین پشتشو بهم کرد
دستشو رو باسنش کشید و گفت اینو خوب ندیدی هنوز رو به پایین خم شد و حسابی کونشو داد عقب
دیگه طاقت نیاوردم و اومدم از پشت محکم بغلش کردم باسنشو محکم به کیرم فشار میداد
موهاشو کنار زدم و شروع کردم به لیس زدن گردنش و با دستام سینه هاشو گرفتم و باهاشون ور میرفتم
داشت نفسای دوتامون داغ میشد
بوی موهاش عطر تنش
گرمی وجودش چیزی نبود که ازش سیر شم
نازنین چرخید سمت من
تو چشای هم خیره شدیم
نفسامون تند بود بدون اینکه چیزی بگیم لبامون رو لبای هم گذاشتیم
دستامون دور کمرم حلقه شده بود
هر لحظه که میگذشت بیشتر و بیشتر حشری میشدم
اینو نازنینم میفهمید وقتی که دستام رو باسنش بود و محکم چنگ میزدم و به خودم فشارش میدادم
وقتی که تندتر لب میگرفتم و گهگاهی اروم لباشو گاز میگرفتم و اینقد فشارش میدادم که اونم دستشو میبرد تو شورتم
کیرم رو تو دستاش میگرفت با دستای ناز و زنونه ش بیشتر تحریکم میکردم اما تا میخواستم اذیتش کنم با ناخنای بلندش از خجالت کیرم در میومد و من مجبور میشدم لباشو با ملایمت بخورم
بلندش کردم رفتیم تو اتاق خواب
جایی که به اوج لذت میرسیدیم باهم
رو تخت خوابیده بود و من به پهلو کنارش دراز کشیده بودم
ساپورت نازکش از شدت چنگ زدنای من پاره شده بود
دستام بین پاهاش بود و با کسش ور میرفت
لبام رو نوک سینه ش
اااه و ناله های نازنین یواش یواش بلند شد
پرهااااام دووووست دارم
پرهاااامم پرهااااااااامم نفسمی
میخااااامت پرهام کیرتو میخاااام
+کیرمو میخوای نااازنینم؟
*اره زندگیم ارررره دیووونه شم
+میدونی کیرم چی میخواد؟::
*چی میخواد هر چی بخواد بش میدم
میدوونم الان کسمو میخوااااد
+نه عزییییزم لبااااتو میخواد
نوشته: پرهام
اگه میخای به همین سبک بنویسی یا اسم گوینده رو اول جملات بنویس یا با خط تیره و ستاره ای چیزی مشخص کن جدا باشه از هم…به زور میفهمه ادم چی به چیه
نوشتارتی و سبکش عالی بود عزیزم دم همسرتم گرم
جالب بود
خيليها مثل نازي شما هستن كه بخاطر فقر ونياز مالي مجبور به خيلي كارا هستن
ناجالب
هم خوب بود و هم بد. در کل خوشم نیامد.
ها کوکا