آقاییم شد...

1401/09/03

سلام من نگارم و میخوام اتفاقی که برام دوسال پیش رو باهاتون در میون بزارم .
۱۶سالم بود یادمه روزای آخر زمستون بود و خریدای عید و…
مدرسه هم تق و لق بود من غیر از خودم یه خواهر کوچیکچرم دارم البته خیلی کوچیکتر!!
توی اپارتمانی که بودیم همسایه ای داشتیم که اونام مثل خانواده ما چارنفر بودن و بچه بزرگشون یه پسر ۱۴ساله بود به اسم ابوالفضل!
یه پسر خوشگل واقعا ناز و باب میل و سلیقه من
با اینکه کوچیکتر بود و خیلی خجالتی ولی من بهش حس داشتم
شاید بگین مگه دخترا اینجوری حشری میشن! اره جانم ماهم حس داریم خلاصه یکی از اونروزا که خانواده ها رفته بودن خرید تو آسانسور دیدمش پشت من وایساد و کمی پا و شکمش میخورد بهم
واقعا نتونستم کنار بیام که پیاده شم
رفتم واحد خودمون و بدو بدو رو تخت رو مالیدن خودم اونقد شدید که انگار دنبالم کرده بودن!
بالاخره با یه آه گفتن خالی شدم و بی جون افتادم
هیچوقت فکرشم نمیکردم رو یه پسربچه۱۴ساله کراش بزنم
رفتم تو اینترنت در مورد پسرای اون سنی کمی خوندن نوشته بود اوج بلوغ و آغاز حس شدید نیاز به سکس!
تصمیممو گرفته بودم البته تو اوج شهوت و کله خری
تو این فکرا بودم که زنگ خونه تو سرم پیچید تو چشمی نگاه کردم ابوالفضل بود پاهام شل شد دستم که هنوز آبی و لزج رو با شلوارم پاک کردم و درو باز کردم.
.سلام آجی بلدی درسای مارو؟
چی! چه درسی؟!
.ریاضی آخه نمرم بد شده نمیخوام مدیر به مامان بابام زنگ بزنه دفعه بعد
اونقد با مظلومیت گفت که دلم غش رفت واسش
آره باشه کتابت همراته؟
.نه بالاس تو اتاق
باشه بریم
در ضمن دیگه نگو آبجی بهم اسممو بگو نگار
.باشه نگار بریم بالا
تو مسیر من به پشتش نگاه میکردم سوالم این بود که الان اونجاش چ شکلیه خوابه یا نه…
.نگار بیا تو اتاق
مکثی کردم و دستمو بردم زیر شورتم خیس کرده بودم
خب پسر خوب مشکلت کجاشه!
.راستش این معادله هارو نمیتونم حل کنم
خلاصه یادش دادم
.مرسی ابجی نگار
خواهش میکنم گل پسر حالا من یه سوال دارم ازت بین خودمون میمونه ها !
.چیه
اون چی بود که وسط گوش کردنات و حل کردنای من داشت شلوارتو پاره میکرد!
قرمز قرمز شد سرشو انداخت پایین
دلم سوخت براش
رفتم نزدیکش و صورتشو اوردم بالا و لپشو بوسیدم
جا خورده بود
نیاز نیست خجالت بکشی بابت اون حق داری سن تو جوریه که این جیزا طبیعیه حالا بگو بینم واقعا خوشت اومده؟!
.چی ابجی !!از چی نه من …
گفتم اسممو صدا کن خب بعدشم من که دعوات نکردم فقط پرسیدم ازت
تو اصلا شورت پوشیدی ؟
.راستش نه نگار!
چرا !!
.چون اینجوری راحت ترم
کجات راحت تره او وقت یعنی!!؟
.خب خجالت میکشم بگم کجا چه سوالیه
بگو
.دودولم
اینو گفت و سرشو پایین انداخت چقد فشار روش بود میفهمم
درسته لحنم شبیه بازجویی و دعوا بود ولی داشتم هر ثانیه بیشتر عاشقش میشدم
رفتم لباشو بوسیدم یدفعه ای عین اینکه برق بگیرتش یکم نوازشش کردم و در گوشش گفتم دوست دارم
دستامو انداختم زیر دستاش بلندش کنم مقاومت کرد ولی به زور بلدش کردم سر پا
راس میگن این بچه ها دنبال بهونه واسه شق کردنن
کامل دودولش راست کرده بود
بغلش کردم بردمش رو تخت
.آبجی نگار چیکار میکنی!!
دیگه آبجی نیستم قراره…
قراره چی!؟
لبامو گذاشتم رو لباش چشم تو چشم میخوردم و لذتم بیشتر میشد یا دست چپم کیرشو گرفتم ا رو شلوار کلفت نبود ولی سایز خوبی داشت
پتو رو کشیدم رو هر دومون سرمو گذاشتم کنارش رو بالش چسبوندمش بخودم و گفتم ابوالفضل دوست دارم
توام منو دوس داری؟
. والا چی بگم اخه!
داری یا نه
با سر تایید کرد
پس باید بهم ثابت کنی
.چجوری یعنی!!
من الان سردمه باید کمک کنی گرمم کنی
تعجب کرده بود مشخص بود نگرفته بود مطلبو
دست انداختم دور شلوارش و کشیدم پایین
کامل درش اوردم پرتش کردم پایین تخت
جالب بود که مقاومتی نکرد
من هنوز ندیده بودم پایین تنه شو
دستمو بردم زیر پتو و دولشو گرفتم گفتم با این !
لباسشم کندم
نوبت به خودم رسید اولین بار بود انقدر ترشح داشتم حس میکردم چخبره بین پاهام خیس کرده بودم بیشتر از قبل خیلی بیشتر شلوارمو دراوردم و انداختم پایین
دستشو گرفتم گذاشتم رو کصم
.چرا خیس شدی نگار !؟
بخاطر تو عزیزم
پیرهن و سوتینمو کندم و ممه هام که زیادم درشت نبودن بیرون جلو دهن ابوالفضل بودن
من بدنم عین برف سفیده و سبزه نیستم اصلا
شورتمو هم با عجله و شوق کندم و انداختم اونور
اونقد حشری بودم که ن حالیم بود ممکنه مامان باباش بیان از خرید یا هرچی فقط میخواستمش
نگاه ملتمسانه ای بهش کردم دست انداختم دور کمرش
بیا گرمم کن وقتشه
یکم پاهامو دادم بالا اوردم با شکم انداختمش رو خودم سرش رو سینه هام بود کیرش بین دوپام
کیرشو گرفتم و گذاشتم رو سوراخ کصم و گفتم بیا جلو اومد یکم
دست انداختم پشت باسنش و هل دادم سمت خودم
انگار میله ی داغ رفت تو وجودم اونقد که گرم بود
چشام سیاهی رفت و یه سوزش بین پاهام حس کردم
فهمیدم چیشده
دیگه دختر نیستم بلکه زن ابوالفضلم
یکم که عقب جلو کرد و رو باز کرد و یخش آب شد صدای من ددومد
لذت بود و لذت
. وای نگار چه کیفی میده
آه اوه فاک منو بگا آقاییم تند تر
آه آخ تند تند من آره آره آخ دارم میا آه
و لرزیدم زیر شوهرم
ترسیده بود از لرزیدن من
. چیشدی یهو!
تعجب و ترس تو چهره ی قشنگش بود
هیچی عزیزم اورگاسم شدم
.یعنی چی!
یعنی تو منو ارضا کردی یعنی من فدات بشم
ادامه بده
باز شروع شد نمیدونم تجربه کردین یا نه وقتی با کسی سکس دارین که عاشقشین زود به زود خودتونو خراب میکنین منتظر یه تحریک کوچیکین فقط
چون مدام تصورش میکنین تو ذهنتون شاید یک دقیقه نگذشت دوباره اورگاسم شدم
مثل ماهی سر میخوردم و کمرمو بالا پایین میبردم اوج لذت بودم
.آخ نگار نزدیکه اونجوری شم تلمبه تلمبه تند و دستامو پست باسنش زدم تا اینکه کیرش تا ته اومد توم
انگار آب جوش بود که کصمو پر میکرد.
زاستش الان نمیدونم چیکار باید کنم خیلی حالم بده
خسته شدم از بس خواستگار اومد و با بهونه ها الکی گفتم نه
نمیتونستم راضی شم به کسی بگم پردمو یه پسر ۱۴ساله زده…
نمیدونم چطور عکس بارگزاری کنم اینجا که عکس ابوالفضلو بزارم ببینم از دید شما ارزششو داشته یا نه !
الان ۱۶ساله شده با نمکه هنوز احتمالا بزرگترم شده آقا پسرش
من که پشت دستمو داغ کردم که اونکارو تکرار نکنم ولی هر وقت میبینمش خیس میشم و باید خودمو بمالونم.
من موندم چیکار کنم با این وضعیت میشه راهنمایی کنین منو لطفا؟ مرسی

نوشته: Negar


👍 6
👎 6
26401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

903927
2022-11-24 02:05:19 +0330 +0330

تو حالا بیا به من بده منم ابوالفضلم تا بعدا ببینیم چی میشه 😁

0 ❤️

903950
2022-11-24 04:15:36 +0330 +0330

قاه قیح قوح قاح

سکینه 11 ساله از شالی‌آباد

1 ❤️

903982
2022-11-24 09:07:20 +0330 +0330

شوهر کن‌بهش

0 ❤️

904047
2022-11-25 01:18:14 +0330 +0330

کسشعر

0 ❤️

904105
2022-11-25 10:32:54 +0330 +0330

ادمین اخه اینا چیه اپلود میکنی
کون کونک بازی دوتا بچه
اصنم که سر در سایت ننوشته
ارسال مطالب سکس کودکان ممنوع

0 ❤️

904109
2022-11-25 11:21:35 +0330 +0330

کیریا
گفتم عروسک بچه رو برندارین

0 ❤️

904172
2022-11-26 01:12:28 +0330 +0330

جووووووون خوشا بحال پسره خدا شانس بده مگه داریم دختری اینقدز حشری؟؟

0 ❤️

905595
2022-12-06 02:15:24 +0330 +0330

کصعقل اگه موقع سکستون تون۱۶ سالت بوده اون۱۴سالش بوده اول از همه کیری نداشتع که بتونه پرده بزن دوم وقتی اون الان۱۶ سالش تو ۱۸ سالت واسه دختر ۱۸ ساله هم خاستگاری خیلی بیاد یکی میاد🤦🏽‍♂️

0 ❤️